مدیریت اطلاعات سلامت
صالح رحیمی؛ فرامرز سهیلی؛ زهرا احمدی؛ فاطمه رحیمی
چکیده
مقدمه: سواد سلامت مهارتی شناختی و اجتماعی است که تعیینکننده انگیزه و توانایی افراد در دستیابی، درک و بهکارگیری اطلاعات به شیوهای که سبب حفظ و ارتقا سلامت آنها گردد. درواقع، سواد سلامت یک پیششرط برای تصمیمگیریهای مربوط به مراقبتهای بهداشتی است. هدف پژوهش تعیین رابطه بین سواد سلامت با میزان تابآوری و سلامت روانی کتابداران ...
بیشتر
مقدمه: سواد سلامت مهارتی شناختی و اجتماعی است که تعیینکننده انگیزه و توانایی افراد در دستیابی، درک و بهکارگیری اطلاعات به شیوهای که سبب حفظ و ارتقا سلامت آنها گردد. درواقع، سواد سلامت یک پیششرط برای تصمیمگیریهای مربوط به مراقبتهای بهداشتی است. هدف پژوهش تعیین رابطه بین سواد سلامت با میزان تابآوری و سلامت روانی کتابداران بود.روش بررسی: روش پژوهش پیمایشی است. جامعه آماری را کتابداران کتابخانههای عمومی استان کرمانشاه تشکیل دادند. جهت گردآوری دادهها و اندازهگیری متغیر سواد سلامت، سلامت روان و تابآوری به ترتیب از پرسشنامه منتظری و همکاران، Goldberg & Hillier و Connor & Davidson استفادهشد. روایی محتوایی این پرسشنامهها با استفاده از نظر پنج نفر از استادان حوزه علم اطلاعات و دانششناسی تأیید شد و پایایی آنها از طریق آلفای کرونباخ محاسبه و مورد قبول واقع گردید. بهمنظور تحلیل دادهها و برازش مدل، از جداول توزیع فراوانی و مدلیابی معادلاتساختاری استفادهگردید.یافتهها: یافتهها نشانداد که بین سواد سلامت و سلامت روان کتابداران و همچنین بین سواد سلامت و تابآوری کتابداران نیز رابطه مستقیمی وجود دارد. درنهایت مشخصشد که تابآوری در رابطه بین سواد سلامت و سلامت روان نقش میانجی ایفا میکند.نتیجهگیری: ازآنجاییکه سلامت روانی کتابداران تأثیر مهمی در ارائه خدمات آنها دارد، لذا کشف و تقویت عوامل تأثیرگذار بر سلامت روانی میتواند در ارتقای عملکرد سازمانی کتابخانههای عمومی تأثیر بسزایی داشته باشد. بر اساس یافتهها بهنظر میرسد تمرکز بر بهبود سلامت روانی کتابداران از طریق افزایش سواد سلامت و بهتبع آن تابآوری آنان برای دستیابی به دستاوردهای مناسبتر، امری مهم استروش بررسی: روش پژوهش پیمایشی است. جامعه آماری را کتابداران کتابخانههای عمومی استان کرمانشاه تشکیل دادند. جهت گردآوری دادهها و اندازهگیری متغیر سواد سلامت، سلامت روان و تابآوری به ترتیب از پرسشنامه منتظری و همکاران، Goldberg & Hillier و Connor & Davidson استفادهشد. روایی محتوایی این پرسشنامهها با استفاده از نظر پنج نفر از استادان حوزه علم اطلاعات و دانششناسی تأیید شد و پایایی آنها از طریق آلفای کرونباخ محاسبه و مورد قبول واقع گردید. بهمنظور تحلیل دادهها و برازش مدل، از جداول توزیع فراوانی و مدلیابی معادلاتساختاری استفادهگردید.یافتهها: یافتهها نشانداد که بین سواد سلامت و سلامت روان کتابداران و همچنین بین سواد سلامت و تابآوری کتابداران نیز رابطه مستقیمی وجود دارد. درنهایت مشخصشد که تابآوری در رابطه بین سواد سلامت و سلامت روان نقش میانجی ایفا میکند.نتیجهگیری: ازآنجاییکه سلامت روانی کتابداران تأثیر مهمی در ارائه خدمات آنها دارد، لذا کشف و تقویت عوامل تأثیرگذار بر سلامت روانی میتواند در ارتقای عملکرد سازمانی کتابخانههای عمومی تأثیر بسزایی داشته باشد. بر اساس یافتهها بهنظر میرسد تمرکز بر بهبود سلامت روانی کتابداران از طریق افزایش سواد سلامت و بهتبع آن تابآوری آنان برای دستیابی به دستاوردهای مناسبتر، امری مهم استروش بررسی: روش پژوهش پیمایشی است. جامعه آماری را کتابداران کتابخانههای عمومی استان کرمانشاه تشکیل دادند. جهت گردآوری دادهها و اندازهگیری متغیر سواد سلامت، سلامت روان و تابآوری به ترتیب از پرسشنامه منتظری و همکاران، Goldberg & Hillier و Connor & Davidson استفادهشد. روایی محتوایی این پرسشنامهها با استفاده از نظر پنج نفر از استادان حوزه علم اطلاعات و دانششناسی تأیید شد و پایایی آنها از طریق آلفای کرونباخ محاسبه و مورد قبول واقع گردید. بهمنظور تحلیل دادهها و برازش مدل، از جداول توزیع فراوانی و مدلیابی معادلاتساختاری استفادهگردید.یافتهها: یافتهها نشانداد که بین سواد سلامت و سلامت روان کتابداران و همچنین بین سواد سلامت و تابآوری کتابداران نیز رابطه مستقیمی وجود دارد. درنهایت مشخصشد که تابآوری در رابطه بین سواد سلامت و سلامت روان نقش میانجی ایفا میکند.نتیجهگیری: ازآنجاییکه سلامت روانی کتابداران تأثیر مهمی در ارائه خدمات آنها دارد، لذا کشف و تقویت عوامل تأثیرگذار بر سلامت روانی میتواند در ارتقای عملکرد سازمانی کتابخانههای عمومی تأثیر بسزایی داشته باشد. بر اساس یافتهها بهنظر میرسد تمرکز بر بهبود سلامت روانی کتابداران از طریق افزایش سواد سلامت و بهتبع آن تابآوری آنان برای دستیابی به دستاوردهای مناسبتر، امری مهم است
اسد اله شمس؛ کیوان کاوه؛ بهاره افروغ؛ سحر احمدی
دوره 10، 7 (ویژهنامهی چالشهای سیاسی اقتصادی در مدیریت سلامت) ، اسفند 1392، ، صفحه 1059-1065
چکیده
مقدمه: یکی از عوامل آسیبزا در مدیریت منابع انسانی هر سازمان، فقدان و یا ضعف سلامت روانی و بهویژه مهارتهای زندگی است. این دو عامل از جمله تواناییهای ارتباطی لازم در مواجهه با مشکلات زندگی روزمره یا همکاری در محیط کار و تحصیل، بهخصوص برای دانشجویان و دانشآموختگان دانشگاه است. هدف کلی تحقیق حاضرتعیین رابطهی بین میزان سلامت ...
بیشتر
مقدمه: یکی از عوامل آسیبزا در مدیریت منابع انسانی هر سازمان، فقدان و یا ضعف سلامت روانی و بهویژه مهارتهای زندگی است. این دو عامل از جمله تواناییهای ارتباطی لازم در مواجهه با مشکلات زندگی روزمره یا همکاری در محیط کار و تحصیل، بهخصوص برای دانشجویان و دانشآموختگان دانشگاه است. هدف کلی تحقیق حاضرتعیین رابطهی بین میزان سلامت روانی با مهارتهای زندگی در دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی اصفهان بود. روش بررسی: این مطالعه تحلیلی و از نوع مقطعی است. جامعهی مورد مطالعه کلیهی دانشجویان هفت دانشکدهی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان بودند که براساس فرمول نمونهگیری Morgan، 384 نفر از دانشجویان در سال 1389 انتخاب شدند. جمعآوری اطلاعات از طریق پرسشنامهی محققساخته برای مهارتهای زندگی و پرسشنامهی استاندارد Gold Berg برای سلامت عمومی و روانی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی اصفهان صورت گرفت. اطلاعات به دست آمده با نرمافزار SPSS نسخهی 16 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. روایی پرسشنامهها توسط متخصصین و پایایی آنها توسط Coronach’s Alpha بالاتر از 80 مورد تأیید قرار گرفت. یافتهها: بالاترین میانگین نمرهی سلامت روانی متعلق به دانشجویان دانشکدهی پزشکـی با میانگین نمرهی (54/10±71/84) و پایینترین میانگین نمرهی سلامت روان متعلق به دانشجویان دانشکدهی توانبخشی با میانگین نمرهی (03/13±92/72) بوده است. بالاترین میانگین نمرهی مهارتهای زندگی به دانشجویان دانشکدهی مدیریت و اطلاعرسانی پزشکی با میانگین نمرهی (16/5±64/71) و پایینترین میانگین نمرهی مهارت زندگی به دانشجویان دانشکدهی داروسازی با میانگین نمرهی (04/7±38/69) اختصاص داشت. رابطهی دو متغیر سلامت روان و مهارت زندگی در دانشجویان معنیدار بود. بین دانشکدهها سلامت روانی و بین رشتهها مهارتهای زندگی رابطهی معنیدار با موضوع داشتند. از نظر مقطع تحصیلی، شغل پدر و تعداد فرزندان خانواده رابطهی معنیداری مشاهده نشد. نتیجهگیری: مهارتهای زندگی و سطح سلامت روانی دانشجویان از حد خوب بالاتر (70 درصد) است. لذا بر مبنای نتایج این تحقیق و در مقایسه با نتایج تحقیقات مشابه برای رسیدن به سطح عالی، تأکید بر آموزش مهارت زندگی و سلامت روانی در برنامهی درسی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان ضروری به نظر میرسد. واژههای کلیدی: سلامت روان؛ اضطراب؛ دانشجویان؛ افسردگی