امیر اشکان نصیری پور؛ پوران رئیسی؛ محمدرضا ملکی؛ محمدجواد اکبریان بافقی
دوره 9، شماره 7 ، اسفند 1391، ، صفحه 1158-1168
چکیده
مقدمه: پرداختن به آمیختهی بازاریابی در بیمارستانها و سازمانهای ارایه دهندهی خدمات درمانی در عصر حاضر جهت رفع نیازهای درمانی واقعی، داشتن سهم بیشتر بازار، مشتری، درامد و افزایش کارایی و اثربخشی این مراکز ضروری میباشد. هدف از این مقاله، ارایهی الگوی آمیختهی بازاریابی در خدمات درمانی، جهت بیمارستانهای دولتی ایران بود.
روش ...
بیشتر
مقدمه: پرداختن به آمیختهی بازاریابی در بیمارستانها و سازمانهای ارایه دهندهی خدمات درمانی در عصر حاضر جهت رفع نیازهای درمانی واقعی، داشتن سهم بیشتر بازار، مشتری، درامد و افزایش کارایی و اثربخشی این مراکز ضروری میباشد. هدف از این مقاله، ارایهی الگوی آمیختهی بازاریابی در خدمات درمانی، جهت بیمارستانهای دولتی ایران بود.
روش بررسی: پژوهش حاضر از نوع کاربردی و تحلیلی بود. با توجه به خدماتی بودن عرصهی بهداشت و درمان، در این پژوهش از الگوی مفهومی P7 آمیختهی بازاریابی خدمات Booms and Bitner استفاده گردید که مشتمل بر 7 بعد محصول، قیمت، مکان، ترویج، شواهد فیزیکی، فرایند و کارکنان میباشد. سپس با استفاده از مطالعات کتابخانهای، متغیرهای مربوط به هر بعد جمعآوری گردید. ابزار جمعآوری دادهها در بخش مطالعات کتابخانهای، فیش کارت و در بخش مطالعهی میدانی پرسشنامهی محقق ساخته بود که سؤالات آن بر اساس طیف پنج گزینهای لیکرت تنظیم گردید. اعتبار محتوایی پرسشنامه توسط خبرگان موضوع پژوهش به شیوهی کیفی تأیید و جهت روایی آن از Cronbach¢s alpha استفاده گردید. جامعهی پژوهش را مدیران بیمارستانهای دولتی و خصوصی شهر تهران و کارشناسان حوزهی معاونت سلامت وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی تشکیل دادند. دادهها با بهرهگیری از نرمافزارهای SPSS نسخهی 18 و 8.50 Lisrel و به روش تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی مورد تحلیل قرار گرفت.
یافتهها: در مرحلهی تحلیل عاملی اکتشافی، در بعد «نوع خدمت» 9 متغیر، بعد «مکان» 6 متغیر، بعد «قیمت» 8 متغیر، بعد «ترویج» 8 متغیر، بعد «شواهد فیزیکی» 10 متغیر، بعد «کارکنان» 8 متغیر و در بعد «فرایند» 6 متغیر شناسایی گردید. در تحلیل عاملی مرتبهی اول، متغیرهایی که بیشترین تأثیر را در هر بعد داشتند، شناسایی نموده و در تحلیل عاملی مرتبهی دوم، شاخصهای برازش نرمافزار Lisrel، الگوی آمیخته بازاریابی خدمات درمانی را با 7 بعد تأیید کرد. ابعادی که بیشترین تأثیر را در الگو داشتند، شامل: بعد «مکان» با ضریب 82/0 و بعد «قیمت» با ضریب 81/0 بودند.
نتیجهگیری: مراکز ارایه دهندهی خدمات درمانی میتوانند آمیختهی بازاریابی را با 7 بعد و متغیرهای مربوط به آنها را با تمرکز بر مکان و قیمت، در مدیریت بازاریابی خود استفاده نمایند.
محمدرضا ملکی؛ بهرام دلگشایی؛ امیراشکان نصیری پور؛ مریم یعقوبی
دوره 9، شماره 2 ، خرداد و تیر 1391
چکیده
مقدمه: رشد روزافزون بیماران مزمنی که به حمایت دایمی نیاز دارند و کارکنانی که روزانه در معرض فشارهای روحی و روانی قرار میگیرند، به بیمارستانهایی نیاز دارد که به برنامهی ارتقای سلامت به عنوان یک خدمت کلیدی و مهم توجه داشته باشند. برنامهی ارتقای سلامت توسط سازمان جهانی بهداشت در دههی 1990عنوان گردید و تا امروز تعداد زیادی از بیمارستانها ...
بیشتر
مقدمه: رشد روزافزون بیماران مزمنی که به حمایت دایمی نیاز دارند و کارکنانی که روزانه در معرض فشارهای روحی و روانی قرار میگیرند، به بیمارستانهایی نیاز دارد که به برنامهی ارتقای سلامت به عنوان یک خدمت کلیدی و مهم توجه داشته باشند. برنامهی ارتقای سلامت توسط سازمان جهانی بهداشت در دههی 1990عنوان گردید و تا امروز تعداد زیادی از بیمارستانها در تمام قارهها و در بسیاری از کشورها برنامهی ارتقای سلامت را پیاده نمودهاند. از اینرو، پژوهش حاضر با هدف مقایسهی برنامههای ارتقای سلامت در بیمارستانهای پایلوت سازمان جهانی بهداشت صورت گرفت. روش بررسی: این مقاله حاصل یک مطالعهی توصیفی- تطبیقی و کاربردی بود که اطلاعات مورد نیاز آن از طریق مطالعهی کتابخانهای (دیجیتال و چاپی) و گزارش سازمان جهانی بهداشت در خصوص برنامههای بیمارستانهای اروپایی پایلوت در طرح «برنامهی بیمارستان متعهد به ارتقای سلامت» گردآوری گردید. جامعهی پژوهش شامل 20 بیمارستان اروپایی پایلوت برنامهی بیمارستان متعهد به ارتقای سلامت سازمان جهانی بهداشت در بین سالهای 97-1993 بود. در نهایت، دادههای گردآوری شده، جدولبندی، توصیف و مقایسه شدند. یافتهها: برنامههای ارتقای سلامت در قالب 4 دسته پروژهی اصلی (توجه به ارتقای سلامت در بیمار، کارکنان، بیمارستان و جامعه) انجام شد و برای هر یک از این دسته پروژهها، تعدادی زیر پروژه تعریف گردید. به طور کلی، 149 زیر پروژه در بیمارستانهای مورد مطالعه انجام شد. 100 درصد بیمارستانهای مورد مطالعه در شبکهی بیمارستانهای متعهد به ارتقای سلامت عضویت داشتند. تمام بیمارستانها به جز بیمارستان Prague در پروژهی پایلوت سازمان جهانی بهداشت شرکت نمودند. 31 درصد از بیمارستانها در اجرای برنامهی ارتقای سلامت با سایر سازمانها در ارتباط بودند. 78 درصد بیمارستانها بیشتر از 10 زیر پروژه داشتند و زیر پروژههای مربوط به پروژهی ارتقای سلامت بیمار، از همه بیشتر بود. تمام بیمارستانهای مورد مطالعه، به اطلاعرسانی برنامههای خود با سایر بیمارستانها پرداختند. وجود شاخص ارزیابی برای برنامههای ارتقای سلامت در 75 درصد بیمارستانها لحاظ شده بود. همهی بیمارستانها برای اجرای پروژههای مربوط به ارتقای سلامت، یک ساختار پروژه را تعریف نمودند. نتیجهگیری: سازمان جهانی بهداشت در اجرای برنامهی بیمارستان متعهد به ارتقای سلامت، انجام یک سری اقدامات (مانند انجام پروژههای ارتقای سلامت، عضویت در شبکهی جهانی ارتقای سلامت، تدوین شاخص ارزیابی برای برنامههای ارتقای سلامت و ...) را در بیمارستانها ضروری دانسته است که در نهایت منجر به بهبود سلامت در بیمار، کارکنان، بیمارستان و جامعه خواهد شد. واژههای کلیدی: بیمارستانها؛ ارتقای سلامت؛ سازمان جهانی بهداشت.
محمد اسماعیل مطلق؛ سیدداود نصرالهپور شیروانی؛ محمدرضا ملکی؛ شهرام توفیقی؛ محمدجواد کبیر؛ ناهید جعفری
دوره 9، شماره 2 ، خرداد و تیر 1391
چکیده
مقدمه: در دنیای کسب و کار فعلی، بهرهمندی از فنآوری اطلاعاتی یکی از عوامل مهم توسعه و بهبود عملکرد سازمانها محسوب میشود. این مطالعه با هدف تعیین برخورداری مدیران و کارشناسان مسؤول معاونت بهداشتی دانشگاههای علوم پزشکی کشور از فنآوری اطلاعاتی و ارتباط آن با عوامل فردی و سازمانی انجام گرفت. روش بررسی: این مطالعه به صورت مقطعی ...
بیشتر
مقدمه: در دنیای کسب و کار فعلی، بهرهمندی از فنآوری اطلاعاتی یکی از عوامل مهم توسعه و بهبود عملکرد سازمانها محسوب میشود. این مطالعه با هدف تعیین برخورداری مدیران و کارشناسان مسؤول معاونت بهداشتی دانشگاههای علوم پزشکی کشور از فنآوری اطلاعاتی و ارتباط آن با عوامل فردی و سازمانی انجام گرفت. روش بررسی: این مطالعه به صورت مقطعی در بهار 1389 انجام گرفت. جامعهی پژوهش، مدیران و کارشناسان مسؤول حوزهی ستادی معاونت بهداشتی دانشگاههای علوم پزشکی کشور بودند که 13 دانشگاه به صورت طبقهای و تصادفی منظم انتخاب شدند. در دانشگاههای منتخب، کلیهی مدیران و کارشناسان مسؤول در دسترس به عنوان نمونهی پژوهش، به صورت سرشماری مورد مصاحبه و پرسشگری قرار گرفتند. پرسشنامهی مورد استفاده شامل متغیرهای فردی و سازمانی بود که روایی و پایایی آن مورد تأیید قرار گرفت. در تجزیه و تحلیل یافتهها از آزمونهای Chi-square، Fisher's Exact، Spearman، Krukal Wallis و Mann-Whitney استفاده شد. یافتهها: از بین 293 مدیر و کارشناس مسؤول مورد مطالعه، 288 نفر (3/98 درصد) در اطاق کار خود به کامپیوتر سالم و 281 نفر (97 درصد) به اینترنت دسترسی داشتند که میزان رضایت از سرعت اینترنت 30 درصد در سطح زیاد و 46 درصد در سطح متوسط بوده است. 205 نفر (70 درصد) از سیستم اتوماسیون برخوردار بودند. دسترسی به اینترنت با برخورداری از سیستم اتوماسیون رابطهی معنیدار داشت (045/0 ≥ P). سطح رضایت از سرعت اینترنت فقط با تیپبندی دانشگاهها (013/0 ≥ P)، برخورداری از سیستم اتوماسیون (000/0 ≥ P) و سن افراد (143/0- = R، 015/0 = P) رابطهی معنیدار داشت. 220 نفر (75 درصد) دارای پست الکترونیک فعال بودند. نتیجهگیری: با توجه به کمیت بسیار خوب برخورداری از فنآوری اطلاعاتی، پیشنهاد میگردد برای تقویت و توسعهی کیفی آن، برنامههای مداخلهای طراحی و اجرا شود. واژههای کلیدی: تکنولوژی اطلاعات؛ رایانهها؛ اینترنت؛ دانشگاهها.
رضا دهنویه؛ سید جمال الدین طبیبی؛ محمدرضا ملکی؛ آرش رشیدیان؛ سمیه نوری حکمت
دوره 7، شماره 2 ، تیر 1389
چکیده
مقدمه: تعیین خدمات بستهی بیمهی درمان پایه، همواره یکی از چالشهای اساسی سازمانهای بیمهای بوده است. به عبارت دیگر، این سازمانها همیشه با این سؤال روبهرو بودهاند که با توجه به محدودیت منابع، برای تعیین خدمات این بسته چه معیارهایی را مورد توجه قرار دهند. بدون تعیین معیارهای تأثیرگذار بر تدوین بستهی بیمهی درمان پایه ...
بیشتر
مقدمه: تعیین خدمات بستهی بیمهی درمان پایه، همواره یکی از چالشهای اساسی سازمانهای بیمهای بوده است. به عبارت دیگر، این سازمانها همیشه با این سؤال روبهرو بودهاند که با توجه به محدودیت منابع، برای تعیین خدمات این بسته چه معیارهایی را مورد توجه قرار دهند. بدون تعیین معیارهای تأثیرگذار بر تدوین بستهی بیمهی درمان پایه و در نظر گرفتن نقش واقعی آنها، بدون شک بستهی خدماتی تعریف میشود که از نظر سیاسی غیر قابل قبول است، از جهت مالی امکانپذیر نیست، از منظر فنی ناکاراست و یا مجموعهای از این مشکلات را دارد. این مطالعه با هدف تعیین معیارهای اطلاعاتی برای خدمات بستهی بیمهی درمان و اهمیت هر کدام از آنها در تدوین این بسته، انجام شده است.روش بررسی: مطالعه حاضر مطالعهای توصیفی– مقطعی بود که در سال 1387 انجام گرفت. در مرحلهی اول مطالعه، با 20 نفر از کارشناسان و دستاندرکاران بیمهی سلامت کشور، مصاحبهای صورت گرفت و در ادامه، معیارهای مورد استفاده این مصاحبهها به همراه معیارهای استخراج شده از مطالعهی مفهومی، جمعآوری و طبقهبندی گردید. در مرحلهی دوم مطالعه، معیارهای جمعآوری شده در قالب یک پرسشنامه، به علت نظرخواهی در اختیار 52 نفر از کارشناسان سازمانهای بیمهگر پایه گذاشته شد. با استفاده از روش اعتبار محتوا و همچنین آزمون- بازآزمون (84/0 r =) اعتبار و روایی پرسشنامه تأیید شد. برای تحلیل دادهها در مرحلهی اول از نرمافزار Atlas-Ti و روش تحلیل محتوا و در مرحلهی دوم از نرمافزار SPSS و روش آمار توصیفی استفاده گردید.یافتهها: معیارهای استخراج شده از مرحلهی اول در قالب 32 معیار و 6 گروه طبقهبندی گردید. کارشناسان بیمهای کشور معتقد بودند که مهمترین معیارهای تعیین کننده محتوای بستهی بیمهی درمان پایه در حال حاضر شامل معیارهای «قابلیت اجرایی»، «دیدگاه افراد و گروههای سیاسی»، «هزینه مداخلات» و «تعلق داشتن افراد بیمار به گروههای آسیبپذیر» میباشند. این کارشناسان به «هزینه- اثربخشی» خدمات، «اثربخشی خدمات»، «اعتبار مستندات» و «عدالت» به عنوان مهمترین معیارهایی که از طریق آنها میتوان خدمات بسته را به طور مناسبی تعیین نمود، اشاره کردند.نتیجهگیری: برای تدوین مناسبتر خدمات بسته بیمه درمان پایه، پیشنهاد میگردد که شرایط لازم برای انجام مطالعات هزینه- اثربخشی مهیا شود و نتایج این مطالعات، جایگزین معیارهایی نظیر اعمال نفوذ گروههای مختلف در تعیین خدمات بستهی بیمهی درمان پایه گردد.واژههای کلیدی: ایران؛ بیمه بهداشت و درمان؛ پوشش بیمه.
محمدرضا ملکی؛ معصومه خوشکام؛ پریسا شجاعی
دوره 5، شماره 1 ، فروردین 1387
چکیده
چکیده مقدمه: یکی از مشکلات اساسی که مراکز بهداشتی درمانی، به خصوص بیمارستانها در هنگام وقوع حوادث غیرمترقبه با آن رو به رو میشوند، نبودتعادل بین نیازها و منابع در دسترس میباشد که این امر ارائه خدمات پزشکی با کیفیت مطلوب را با خطر مواجه میکند. این مقاله نیز با هدف تعیین میزان آمادگی بیمارستانهای آموزشی دانشگاه علوم پزشکی ...
بیشتر
چکیده مقدمه: یکی از مشکلات اساسی که مراکز بهداشتی درمانی، به خصوص بیمارستانها در هنگام وقوع حوادث غیرمترقبه با آن رو به رو میشوند، نبودتعادل بین نیازها و منابع در دسترس میباشد که این امر ارائه خدمات پزشکی با کیفیت مطلوب را با خطر مواجه میکند. این مقاله نیز با هدف تعیین میزان آمادگی بیمارستانهای آموزشی دانشگاه علوم پزشکی ایران از نظر تأمین تجهیزات لازم در مواجهه با بلایا تدوین شده است. روش بررسی: این پژوهش از نوع توصیفی میباشد. جامعهی پژوهش شامل ده بیمارستان آموزشی دانشگاه علوم پزشکی ایران بود که بخشی از یک پژوهش بزرگتر در مورد بررسی میزان آمادگی بیمارستانهای آموزشی دانشگاه علوم پزشکی ایران در مواجهه با بلایا از چهار بعد امنیت، ارتباطات، ملزومات و تخلیه در سال 1385 بوده است. ابزار گردآوری دادهها، چکلیستی بود که برای تعیین اعتبار صوری آن از نظر استادان صاحب نظر دانشگاه استفاده شد که با مشاهده و مصاحبه با افراد مختلف بر حسب مورد (مدیر بیمارستان، مدیر پرستاری، دبیر کمیته حوادث غیر مترقبه و ...) تکمیل گردید و به منظور تحلیل دادهها مشخصههای توصیفی نظیر فراوانیها، نسبتها و متوسط درصد با استفاده از ابزار SPSS محاسبه شد. یافتهها: یافتههای به دست آمده حاکی از آن است که در مدیریت بلایا از بعد ملزومات، بیمارستان نواب صفوی و هفتم تیر بیشترین درصد امتیاز( 6/66) و بیمارستانهای هاشمی نژاد، شفا، فیروزگر و حضرت رسول (ص) کمترین متوسط درصد امتیاز (0/60) را به دست آوردند. نتیجهگیری: مدیریت و به طور کلی مشکل تأمین ملزومات در هنگام وقوع بلایا، در همه بیمارستانهای مورد پژوهش وجود دارد ولی دو بیمارستان آموزشی (نواب صفوی و هفتم تیر)، به طور نسبی از صورت مناسبتری برخوردار میباشند. بنا بر این بر لزوم تدوین برنامهای در همه بیمارستانهای یاد شده، به منظور استفاده مؤثر از منابع موجود و جلوگیری از اتلاف منابع بیش از پیش تأکید میگردد.واژههای کلیدی: بیمارستانها؛ برنامهریزی بیمارستان؛ بلایا؛ مدیریت ایمنی از حوادث
محمدرضا ملکی؛ امیراشکان نصیریپور؛ سارا آقابابا
دوره 4، شماره 2 ، مهر 1386
چکیده
چکیده مقدمه: امروزه نظامهای متفاوتی جهت سنجش عملکرد معرفی شدهاند. یکی از معتبرترین آنها در سطح جهانی الگوی بالدریج میباشد که چهارمین معیار آن سنجش، تحلیل و مدیریت دانش در مراکز بهداشتی و درمانی است. هدف این مطالعه ارزیابی مدیریت دانش در اورژانس بیمارستان حضرت رسول اکرم (ص) بر اساس الگوی تعالی بالدریج (Baldrige Model) بود. روش بررسی: ...
بیشتر
چکیده مقدمه: امروزه نظامهای متفاوتی جهت سنجش عملکرد معرفی شدهاند. یکی از معتبرترین آنها در سطح جهانی الگوی بالدریج میباشد که چهارمین معیار آن سنجش، تحلیل و مدیریت دانش در مراکز بهداشتی و درمانی است. هدف این مطالعه ارزیابی مدیریت دانش در اورژانس بیمارستان حضرت رسول اکرم (ص) بر اساس الگوی تعالی بالدریج (Baldrige Model) بود. روش بررسی: این مطالعه از دسته مطالعات توصیفی مقطعی بود و به شیوهی کاربردی اجرا شد. محیط پژوهش بخش اورژانس بیمارستان حضرت رسول اکرم (ص) بود. دادهها با پاسخگویی به پرسشنامهی نسخهی 2007 الگوی مورد نظر و مقایسه با امتیازهای معیارها گردآوری و با استفاده از آمار توصیفی تحلیل شد. یافتهها: در مجموع اورژانس بیمارستان مورد مطالعه از 90 امتیاز معیار سنجش، تحلیل و مدیریت دانش، 55/27 امتیاز کسب کرد. نتیجهگیری: از لحاظ سنجش، تحلیل و مدیریت دانش، سازمان مورد مطالعه در سطح سوم تعالی قرار دارد. با توجه به آن که در الگوی اشاره شده از امتیازدهی برای بهبود مستمر عملکرد، رشد و تعالی در سازمانها استفاده میشود، پژوهشگران پیشنهاد میکنند فرآیند بهبود و ارزیابی تا افزایش امتیازات ادامه یابد.واژههای کلیدی: مدیریت اطلاعات؛ فوریتهای پزشکی؛ بیمارستانها