فرزانه اقبال؛ محمد حسین یار محمدیان؛ سید علی سیادت؛ رضا هویدا؛ علیرضا یزدانی
دوره 10، شماره 1 ، اردیبهشت 1392، ، صفحه 138-145
چکیده
مقدمه: در بخش بهداشت و درمان نیز همانند دیگر بخشها، خودارزیابی امری اجتنابناپذیر میباشد. محدودیت منابع این بخش، ضرورت پایش عملکرد، حیاتی بودن خدمات و مراقبتهای ارایه شده توسط بخش، اهمیت رعایت کیفیت در ارایهی خدمات و ... شواهدی دال بر ضرورت خودارزیابی دقیق و صحیح عملکرد این بخش میباشند. از این رو هدف از پژوهش حاضر، بررسی ...
بیشتر
مقدمه: در بخش بهداشت و درمان نیز همانند دیگر بخشها، خودارزیابی امری اجتنابناپذیر میباشد. محدودیت منابع این بخش، ضرورت پایش عملکرد، حیاتی بودن خدمات و مراقبتهای ارایه شده توسط بخش، اهمیت رعایت کیفیت در ارایهی خدمات و ... شواهدی دال بر ضرورت خودارزیابی دقیق و صحیح عملکرد این بخش میباشند. از این رو هدف از پژوهش حاضر، بررسی حوزههای بهبود از طریق خودارزیابی بر اساس مدل تعالی (EFQM یا European foundation for quality management excellence model) در بیمارستان امام موسی کاظم (ع) اصفهان بود.
روش بررسی: پژوهش حاضر کاربردی از دستهی مطالعات توصیفی- مقطعی بود. جامعهی آماری شامل 15 نفر از کارشناسان و مدیران ارشد بیمارستان امام موسی کاظم (ع) در سال 1389 بود که به صورت سرشماری انتخاب شدند. ابزار گردآوری دادهها، پرسشنامهی استاندارد EFQM بود که مورد تعدیل قرار گرفت و روایی آن با کمک اساتید و کارشناسان مورد تأیید قرار گرفت و پایایی آن با استفاده از ضریبalpha Cronbach's، 97 درصد تعیین شد. تجزیه و تحلیل اطلاعات در نه حوزه بر اساس نرمافزار SPSS انجام شد.
یافتهها: بیمارستان امام موسی کاظم (ع) در این ارزیابی، 599 امتیاز به خود اختصاص داد که حوزهی توانمندسازها 300 و حوزهی نتایج 299 امتیاز کسب نمودند. همچنین درصد امتیاز هر کدام از عوامل نهگانه به قرار زیر میباشد: رهبری 60 درصد، خطمشی و استراتژی 58 درصد، کارکنان68 درصد، منابع و شرکا 60 درصد، فرایندها 56 درصد، نتایج مشتری 58 درصد، نتایج کارکنان 60 درصد، نتایج جامعه 63 درصد و نتایج کلیدی عملکرد 61 درصد.
نتیجهگیری: نتیجهی خودارزیابی بر اساس مدل تعالی EFQM این بود که منجر به تهیهی یک سیستم اطلاعاتی از نقاط قوت و ضعف در 9 حوزه و تعیین امتیاز در بیمارستان امام موسی کاظم (ع) شد که بر این اساس و با استفاده از منطق رادار، نقاط ضعف به عنوان حوزههای بهبود مورد مداخله قرار گرفت و پروژههای بهبود تعیین شد.
اکبر حسین زاده؛ احمد شعبانی؛ سید علی سیادت
دوره 9، شماره 2 ، خرداد و تیر 1391
چکیده
مقدمه: تأکید مدیریت دانش در کتابخانهها، ترویج خلق دانش، روابط نزدیکتر بین کتابخانهها، داخل کتابخانهها و بین کتابخانهها و کاربران آنها با انگیزهی افزایش میزان رضایت کاربران و بهبود خدمات کتابخانه، تقویت شبکههای جهانی و زنده کردن جریان دانش میباشد. هدف پژوهش حاضر، تعیین میزان کاربست مدیریت دانش در بین کارکنان کتابخانههای ...
بیشتر
مقدمه: تأکید مدیریت دانش در کتابخانهها، ترویج خلق دانش، روابط نزدیکتر بین کتابخانهها، داخل کتابخانهها و بین کتابخانهها و کاربران آنها با انگیزهی افزایش میزان رضایت کاربران و بهبود خدمات کتابخانه، تقویت شبکههای جهانی و زنده کردن جریان دانش میباشد. هدف پژوهش حاضر، تعیین میزان کاربست مدیریت دانش در بین کارکنان کتابخانههای مرکزی، دانشکدهای و بیمارستانی دانشگاه علوم پزشکی تبریز بر اساس مدل Hissig بوده است. مدل Hissig دارای چهار فرایند خلق، ذخیره، نشر و به کارگیری دانش میباشد. روش بررسی: روش تحقیق پژوهش حاضر توصیفی- پیمایشی بود. جامعهی پژوهش، تمام کارکنان شاغل در 21 کتابخانه دانشگاه علوم پزشکی تبریز (59 نفر) در سال 1389 بودند. به منظور تعیین حجم نمونه از فرمول نمونهگیری عمومی Cochrane استفاده گردید، که تعداد 40 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. روش نمونهگیری، مبتنی بر تصادفی طبقهای متناسب با حجم بود. ابزار جمعآوری دادهها پرسشنامهی محقق ساخته بود که از مقیاس پنج درجهای لیکرت استفاده شد. روایی صوری و محتوایی پرسشنامه توسط اساتید مجرب تأیید و به منظور پایایی آن ضریب Cronbach’s Alpha با مقدار 949/0 استخراج گردید. دادههای پژوهش با کمک نرمافزار 16SPSS مورد تحلیل قرار گرفت و در سطح آمار توصیفی از فراوانی، درصد، میانگین و انحراف معیار و در سطح آمار استنباطی از آزمونهای One-sample t، MANOVA و آزمون تعقیبی Scheffe استفاده شد. همچنین برای ترسیم نمودارها از نرمافزار 16Excel استفاده شد. یافتهها: میزان کاربست مؤلفههای خلق دانش با 06/3 بالاتر از متوسط، ذخیرهی دانش با 56/2 در حد پایینتر از متوسط، نشر دانش با 87/2 در حد بالاتر متوسط و به کارگیری دانش با 12/3 در حد بالاتر از متوسط بود. همچنین نتیجهی آزمون One-sample t بر اساس مدل Hissig نشان داد که میزان کاربست مؤلفههای مدیریت دانش در بین کارکنان کتابخانههای دانشگاه علوم پزشکی تبریز با میانگین 90/2 در حد بالاتر از متوسط میباشد. نتیجهگیری: با توجه به یافتههای این مطالعه، میزان کاربست مدیریت دانش در بین کارکنان کتابخانهی مرکزی، دانشگاهی و بیمارستانی تحت پوشش دانشگاه علوم پزشکی تبریز در حد بالاتر از متوسط میباشد، اما از بین مؤلفههای مورد بررسی مؤلفهی ذخیرهی دانش در حد پایینتر از متوسط میباشد؛ بنابراین تبیین اهمیت ذخیرهی دانش در بین کارکنان کتابخانهها و استفاده از سیستمهای ذخیرهی دانش ضروری میباشد. واژههای کلیدی: مدیریت دانش؛ کتابخانهها؛ مدل Hissig.
اکرم نیک بخت؛ سید علی سیادت؛ رضا هویدا؛ اعظم مقدم
دوره 7، شماره 2 ، تیر 1389
چکیده
مقدمه: بین رهبری و دانش افراد باید ارتباط پویایی وجود داشته باشد. این ارتباط از راه تشویق، برانگیختن استنباطها و نگرشهای افراد برای کسب دانش صورت میگیرد. هدف این مقاله، تعیین رابطهی بین مدیریت دانش با سبکهای رهبری مدیران گروههای آموزشی از دیدگاه اعضای هیأت علمیدانشگاه علوم پزشکی اصفهان بود.روش بررسی: این مطالعه از نوع ...
بیشتر
مقدمه: بین رهبری و دانش افراد باید ارتباط پویایی وجود داشته باشد. این ارتباط از راه تشویق، برانگیختن استنباطها و نگرشهای افراد برای کسب دانش صورت میگیرد. هدف این مقاله، تعیین رابطهی بین مدیریت دانش با سبکهای رهبری مدیران گروههای آموزشی از دیدگاه اعضای هیأت علمیدانشگاه علوم پزشکی اصفهان بود.روش بررسی: این مطالعه از نوع توصیفی- همبستگی بود که جامعهی آماری آن را کلیهی اعضای هیأت علمی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان در سال تحصیلی 87-1386 تشکیل میدادند. به منظور نمونهگیری، پس از برآورد آماری و مشخص شدن حجم نمونه، تعداد 170 نفر از اعضای هیأت علمی با بهرهگیری از روش نمونهگیری تصادفی طبقهای متناسب با حجم انتخاب شدند. برای گردآوری دادههای مورد نیاز از دو پرسشنامهی مدیریت دانش و سبکهای رهبری چندگانه استفاده شد. جهت سنجش روایی پرسشنامهی مدیریت دانش و سبکهای رهبری از روایی محتوایی و صوری استفاده گردید و از نظر انطباق سؤالهای پرسشنامه، موضوع و اهداف پژوهش مورد تأیید متخصصان قرار گرفت. برای تعیین پایایی پرسشنامهی مدیریت دانش و رهبری چندگانه از فرمول Cronbach’s alfa استفاده شد که مقدار آنها به ترتیب 92/0 = α و 89/0 = α برآورد شد. تحلیل دادهها توسط آمار توصیفی و استنباطی با آزمونهای آماری مناسب انجام شد.یافتهها: یافتههای پژوهش حاضر نشان داد که بین مؤلفههای مدیریت دانش با سبک رهبری تحولی، رابطهی معنیدار وجود دارد، ولی بین مدیریت دانش با رهبری تبادلی و رهبری عدم مداخلهگر، رابطهی معنیدار وجود ندارد.نتیجهگیری: برخورداری مدیران گروههای آموزشی علوم پزشکی اصفهان از سبک رهبری تحولی، ارتباط و مشارکت بیشتر را بین اعضا و تبادل دانش را در بین بخشهای مختلف سازمان میسر نموده است.واژههای کلیدی: رهبری؛ دانش؛ نگرش؛ مدیریت اطلاعات.
فرزانه اقبال؛ محمد حسین یارمحمدیان؛ سید علی سیادت
دوره 6، شماره 1 ، فروردین 1388
چکیده
مقدمه: مدیریت اطلاعات منابع انسانی به عنوان یکی از دستاوردهای نوین و ارزشمند، بزرگترین چالش فراروی مدیران فعلی است؛ از این رو باور عمیق بر به کارگیری و اجرای عملی شیوهها و نظامهای اطلاعاتی نوین مدیریتی در حوزه منابع انسانی، از جمله مدل تعالی سازمانی (EFQM: European Foundation for Quality Management Excellence Model) است که موجب بهبود عملکرد و اثربخشی سازمان ...
بیشتر
مقدمه: مدیریت اطلاعات منابع انسانی به عنوان یکی از دستاوردهای نوین و ارزشمند، بزرگترین چالش فراروی مدیران فعلی است؛ از این رو باور عمیق بر به کارگیری و اجرای عملی شیوهها و نظامهای اطلاعاتی نوین مدیریتی در حوزه منابع انسانی، از جمله مدل تعالی سازمانی (EFQM: European Foundation for Quality Management Excellence Model) است که موجب بهبود عملکرد و اثربخشی سازمان میشود. این مدل، با ارائه معیارهای ارزیابی، سیستم اطلاعاتی برای سازمانها ایجاد میکند تا پیشرفتها و عملکرد خود را در زمینه کیفیت و سرآمدی سازمانی اندازه گیری کنند. هدف از این تحقیق اجرای مدل تعالی EFQM با رویکرد سیستم اطلاعاتی پروفرما در دانشگاه علوم پزشکی اصفهان بوده است. روش بررسی: پژوهش حاضر کاربردی و از دسته مطالعات توصیفی بود که به صورت مقطعی انجام گرفت. جامعه پژوهش 32 نفر از مدیران ستادی و معاونین آنها در دانشگاه علوم پزشکی اصفهان در سال 1386 را شامل میشد که به صورت سرشماری انتخاب شدند. ابزار گردآوری دادهها در این پژوهش رویکرد سیستم اطلاعاتی پروفرما بر اساس مدل EFQM بود. تحلیل دادههای پژوهش در سطح آمار توصیفی انجام گرفت و در نهایت با استفاده از نرمافزار SPSS و نرمافزار EFQM امتیاز هرکدام ازعناصر نه گانه مدل بر اساس منطق RADAR (Results, Approach, Deployment, Assessment and Review) محاسبه شد. یافتهها: مدیریت منابع انسانی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان در این ارزیابی 516 امتیاز به خود اختصاص داد که حوزه توانمند سازها 294 و حوزه نتایج 222 امتیاز کسب نمودند. همچنین بیشترین درصد امتیاز عوامل نه گانه بودند. رهبری 61 درصد، خط مشی و استراتژی 75 درصد، کارکنان 58 درصد، منابع و شرکاء 52 درصد، فرآیندها 53 درصد، نتایج مشتری 43 درصد، نتایج کارکنان 29 درصد، نتایج جامعه 55 درصد و نتایج کلیدی عملکرد 52 درصد. نتیجهگیری: اجرای رویکرد سیستم اطلاعاتی پروفرما در این مدل، منجر به تهیه یک سیستم اطلاعاتی از نقاط قوت و ضعف در 9 حوزه در مدیریت منابع انسانی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان شد که بر این اساس و با استفاده از منطق RADAR نقاط ضعف به عنوان حوزههای بهبود مورد مداخله قرار گرفت و تغییرات پیگیری شد. واژههای کلیدی: ارزشیابی عملکرد کارکنان؛ مدیریت کارکنان؛ مدلهای نظری.
مرضیه مختاری پور؛ سید علی سیادت
دوره 5، شماره 1 ، فروردین 1387
چکیده
چکیده مقدمه: با توجه به پدیدهی انفجار اطلاعات در اثر رشد فنآوری اطلاعات و ابزارهای الکترونیک و رایانهای در دههی گذشته، برپا کردن سیستمهایی برای تولید و مدیریت اطلاعات ضروری است. در این راستا تحقیق حاضر به بررسی میزان کاربست سیستمهای اطلاعاتی در بیمارستانها و مزایا و معایب آن پرداخت. روش بررسی: در این تحقیق توصیفی، 15 ...
بیشتر
چکیده مقدمه: با توجه به پدیدهی انفجار اطلاعات در اثر رشد فنآوری اطلاعات و ابزارهای الکترونیک و رایانهای در دههی گذشته، برپا کردن سیستمهایی برای تولید و مدیریت اطلاعات ضروری است. در این راستا تحقیق حاضر به بررسی میزان کاربست سیستمهای اطلاعاتی در بیمارستانها و مزایا و معایب آن پرداخت. روش بررسی: در این تحقیق توصیفی، 15 نفر از مدیران بیمارستانهای شهر اصفهان از طریق نمونهگیری تصادفی طبقهای متناسب با حجم انتخاب شدند و جمعآوری اطلاعات از طریق مصاحبهی سازمانیافته با آنان با استفاده از چکلیست 18 سؤالی در ارتباط با وظایف، ویژگیها، مزایا و معایب سیستمهای اطلاعاتی با پایایی 90/0 = r و روایی محتوایی و صوری تأیید شده توسط افراد متخصص انجام شد. پس از جمعآوری مصاحبه و چکلیستها، پاسخها کد گذاری و در قالب سه مقولهی وظایف، ویژگیها و تأثیر سیستمهای اطلاعاتی بر فرهنگ سازمانی ارایه شد. یافتهها: بیمارستانها شامل 11 زیرسیستم پذیرش، ترخیص و هزینهیابی بیمار، بایگانی، آزمایشگاه، اطاق عمل، مدیریت مدارک پزشکی، مدیریت بخشها، رادیولوژی، پرستاری، داروخانه و انبار دارویی، آمار و اطلاعات بیمارستانی میباشد. مزایای سیستمهای اطلاعاتی در بیمارستان شامل صرفهجویی در زمان، کاهش هزینهی نیروی انسانی، ارسال سریع دادهها و افزایش قابلیت دسترسی و معایب آن شامل محرمانه بودن اطلاعات بیمار و اسناد پزشکی، عدم همکاری و تلاش سازمانهای مرتبط با بیمارستان و هزینهی بالا در استفاده از سیستم اطلاعات برای بیمارستانها بود. نتیجهگیری: سیستمهای اطلاعاتی در بیمارستان شامل 6 زیر سیستم کلی برنامهریزی خدمات، ارسال صورتحساب، تجهیزات، مدیریت منابع، درمان و بهداشت عمومی است که عناصر فرهنگ سازمانی بر هر کدام از این زیرسیستمها تأثیر میگذارد. واژههای کلیدی: نظامهای اطلاعات بیمارستانی؛ بیمارستانها؛ فرهنگ.