بهاره غلامی؛ حسین عابدی مدیسه؛ بنفشه غلامی؛ شهین مجیری؛ حسن اشرفی ریزی؛ نیلوفر هدهدی نژاد
دوره 11، شماره 2 ، تیر 1393، ، صفحه 169-176
چکیده
مقدمه:امروزه مدیریت دانش در کتابخانه ها ومراکز اطلاع رسانی کاربرد موثری پیدا کرده و موجب تغییراتی در شکل و عملکرد آنها نیز شده است به هر اندازه که در کتابخانه ها از عوامل و فرایندهای مدیریت دانش بیشتر استفاده شود نتایج مطلوبتری در ارائه خدمات اطلاعاتی فراهم می شود.هدف این پژوهش بررسی میزان استقرار عوامل مدیریت دانش در کتابخانه های ...
بیشتر
مقدمه:امروزه مدیریت دانش در کتابخانه ها ومراکز اطلاع رسانی کاربرد موثری پیدا کرده و موجب تغییراتی در شکل و عملکرد آنها نیز شده است به هر اندازه که در کتابخانه ها از عوامل و فرایندهای مدیریت دانش بیشتر استفاده شود نتایج مطلوبتری در ارائه خدمات اطلاعاتی فراهم می شود.هدف این پژوهش بررسی میزان استقرار عوامل مدیریت دانش در کتابخانه های دانشگاه علوم پزشکی اصفهان می باشد. روش بررسی:این پژوهش یک مطالعه پیمایشی از نوع کاربردی می باشد. جامعه آماری شامل کلیه کتابداران شاغل در کتابخانه های دانشگاه علوم پزشکی اصفهان (82 نفر) و روش نمونهگیری به شیوه سرشماری بود. ابزار گردآوری اطلاعات پرسش نامه ی استاندارد Pasture بودکه روایی آن با استفاده از روایی صوری و پایایی آن با استفاده از محاسبه ضریب Cronbach Alpha(97/0 =r) تایید گردید. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار Spss18و در دوسطح آمار توصیفی و استنباطی(،آزمون T و آزمون F) صورت گرفت. یافته ها:نتایج به دست آمده نشان داد که در کتابخانه های دانشگاه علوم پزشکی اصفهان هر شش مولفه مدیریت دانش(سیاستها و راهبردها،سیستم های رهبری، سیستم تشویق و پاداش دهی، سیستم خلق و تحصیل دانش، سیستم آموزش و سیستم ارتباطی مدیریت دانش) ، کمتر از سطح متوسط بوده است و در خصوص مولفه های سیاستها و راهبردها ، سیستم های رهبری و سیستم های تشویق و پاداش دهی مدیریت دانش بر حسب مدرک تحصیلی در سطح معنادار بوده است، اما در خصوص سایر مولفه ها بر حسب سابقه خدمت و سن پاسخگویان معنادار نبوده است. نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش بنظر می رسد بکارگیری مؤلفه های مدیریت دانش در کتابخانه های دانشگاه علوم پزشکی اصفهان بنا بر دلایلی از جمله عدم وجود دستورالعملها و خط مشی های مدون و حمایت مسئولین، به صورت غیر علمی می باشد. بنابراین مدیریت و رهبری در کتابخانه ها بهتر است به گونه ای باشد که عوامل ایجاد کننده مدیریت دانش در بین همه کارکنان کتابخانه ها پذیرفته شود. واژههای کلیدی:مدیریت دانش؛ کتابخانه های دانشگاهی؛ دانشگاه ها.
جهانگیر کریمیان؛ پریوش شکرچیزاده اصفهانی؛ محمدحسین یارمحمدیان؛ بهاره غلامی؛ مونا دستغیب؛ مریم فریور افشار
دوره 7، ویژه نامه (همت مضاعف، کار مضاعف) ، اسفند 1389
چکیده
مقدمه: از آنجا که نیروی انسانی در سازمانها مهمترین عامل اثربخشی و کارآیی هستند، شناخت عوامل مؤثر بر عملکرد و واکنش کارکنان از جمله تغییرات درون سازمانی در سطوح مدیریت حایز اهمیت میباشد. از اینرو هدف از این پژوهش تعیین تأثیر تغییرات سازمانی بر واکنش کارکنان حوزهی ستادی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان بوده است.روش بررسی: این تحقیق ...
بیشتر
مقدمه: از آنجا که نیروی انسانی در سازمانها مهمترین عامل اثربخشی و کارآیی هستند، شناخت عوامل مؤثر بر عملکرد و واکنش کارکنان از جمله تغییرات درون سازمانی در سطوح مدیریت حایز اهمیت میباشد. از اینرو هدف از این پژوهش تعیین تأثیر تغییرات سازمانی بر واکنش کارکنان حوزهی ستادی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان بوده است.روش بررسی: این تحقیق از نوع پیمایشی بود که با هدف تعیین تأثیر تغییرات سازمانی بر واکنش کارکنان حوزهی ستادی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان در سال 1384 انجام گرفت. جامعهی پژوهش 700 نفر بودند که 100 نفر آنها از طریق نمونهگیری طبقهای تصادفی و با استفاده از جدول مورگان انتخاب شدند. ابزار گردآوری دادهها پرسشنامهی واکنشهای کارکنان نسبت به تغییر و پرسشنامهی پذیرش تغییر شغل بود، که روایی صوری و محتوایی آن با نظر کارشناسان و پایایی آن از طریق محاسبهی Cronbach’s alpha (ضریب alpha برای پرسشنامهی تعیین واکنش برابر 76/0 و برای پرسشنامهی پذیرش تغییر شغل برابر 84/0) تعیین گردید و دادههای حاصل از آنها با استفاده از آزمونهای توصیفی و استنباطی (آزمونKendal ) و نرمافزار SPSS مورد تحلیل قرار گرفت.یافتهها: یافتهها نشان داد که 44% افراد در گروه سنی 39-30 سال بودند و توزیع فراوانی زن و مرد یکسان بود. 55% افراد مورد مطالعه کارشناس و 45% کارمند بودند. همچنین میانگین سابقهی کاری افراد 6/12 سال بود و 54% کارکنان استخدام رسمی بودند. امتیازات کسب شده از پرسشنامهی پذیرش تغییر شغل بین 25-5 و میانگین پذیرش تغییر شغل در کارکنان 42/14 به دست آمد. همچنین امتیازات حاصل از پرسشنامهی واکنش کارکنان بین 24-6 و میانگین واکنشهای انکار 12/14، مقاومت 32/16، اکتشاف 9/13 و تعهد 15/12 بود. بین متغیرهای سن، جنس، پست سازمانی، سابقهی کار و نوع استخدام با میزان پذیرش تغییر شغل و واکنشهای انکار، مقاومت، اکتشاف و تعهد رابطهی معنیداری وجود نداشت. بین سن و تعهد و همچنین نوع استخدام و پذیرش تغییر شغل رابطهی مستقیم وجود داشت.نتیجهگیری: نتایج حاصل از تحقیق حاکی از وجود یک نوع بیتفاوتی در بین کارکنان نسبت به تغییرات سازمانی میباشد که ممکن است ناشی از فرهنگ سازمانی، عدم اطلاع رسانی کافی، عدم مشارکت کارکنان در جریان تغییر و عدم ارایهی آموزشهای مناسب و ... باشد. همچنین افرادی که از امنیت شغلی برخوردار هستند (استخدام رسمی)، واکنش تعهد بیشتری نسبت به سایر کارکنان نشان میدهند. واژههای کلیدی: تحول سازمانی؛ مدیران؛ کارکنان؛ دانشگاهها.