سوسن بهرامی؛ محمد حسین یارمحمدیان؛ سعید رجاییپور؛ حسنعلی بختیار نصرآبادی؛ ایرج کاظمی
دوره 7، ویژه نامه (همت مضاعف، کار مضاعف) ، اسفند 1389
چکیده
مقدمه: امروزه مدیران آموزش عالی با مشکلاتی نظیر فشارهای مالی، تغییرات سریع محیطی، رقابت با سایر مراکز آموزش عالی برای دستیابی به رتبهی علمی و پژوهشی بالاتر، جذب دانشجویان مستعدتر و اعطای استقلال بیشتر به اعضای هیأت علمی روبرو هستند و برای غلبه بر این مشکلات میتوانند از نوآوری در برنامههای درسی، ارایهی خدمات پشتیبانی و فرایند ...
بیشتر
مقدمه: امروزه مدیران آموزش عالی با مشکلاتی نظیر فشارهای مالی، تغییرات سریع محیطی، رقابت با سایر مراکز آموزش عالی برای دستیابی به رتبهی علمی و پژوهشی بالاتر، جذب دانشجویان مستعدتر و اعطای استقلال بیشتر به اعضای هیأت علمی روبرو هستند و برای غلبه بر این مشکلات میتوانند از نوآوری در برنامههای درسی، ارایهی خدمات پشتیبانی و فرایند یاددهی- یادگیری کمک بگیرند. این مقاله درصدد بررسی نوآوری اداری و تکنیکی در دانشگاههای علوم پزشکی و غیر علوم پزشکی بوده است.روش بررسی: در این پژوهش توصیفی- تحلیلی، جامعهی آماری شامل کلیهی اعضای هیأت علمی دانشگاههای دولتی استان (1830 نفر) بود که با روش نمونهگیری طبقهای تصادفی 480 نفر در سال 1389 انتخاب شدند. ابزار تحقیق شامل پرسشنامهی استاندارد Hongming و همکاران بود که روایی آن با استفاده از روایی محتوایی و صوری و پایایی آن با استفاده از محاسبهی ضریب Cronbach’s alpha (92/0 = r) تأییدگردید. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از نرمافزار 18SPSS و در دو سطح آمار توصیفی و استنباطی صورت گرفت.یافتهها: میانگین نمرات نوآوری اداری و نوآوری تکنیکی در دانشگاههای دولتی استان، کمتر از سطح متوسط بود و فواصل اطمینان نشان داد که به احتمال 99 درصد میانگین نمرات نوآوری اداری بین 17/4 و 5/4، نوآوری تکنیکی بین 47/4 و 8/4 و نوآوری سازمانی بین 3/4 و 6/4 بوده است. از طرفی بین میانگین انواع نوآوری سازمانی در دانشگاهها بر حسب مشخصات دموگرافیک تفاوت معنیداری مشاهده شد، به طوری که نوآوری اداری در دانشگاه علوم پزشکی اصفهان بیشتر از سایر دانشگاههای دولتی استان و نیز این نوع نوآوری در اعضای هیأت علمی با سابقهی کار 1 تا 10 سال بیشتر از 11 تا 20 سال بوده است. از طرفی نوآوری تکنیکی دانشگاه صنعتی بیشتر از سایر دانشگاههای دولتی استان بود. این نوع نوآوری در اعضای هیأت علمی با مرتبهی دانشیاری کمتر از سایر اعضا بود و نیز نوآوری تکنیکی در اعضای هیأت علمی با سابقهی کار 1 تا 10 سال بیشتر از 11 تا 20 سال بوده است.نتیجهگیری: دانشگاهها باید به گونهای مدیریت و رهبری شوند که نوآوری به عنوان یک فرهنگ و بخش طبیعی فعالیتهای روزانه درآید و به عنوان دانش افزوده برای همهی اعضای هیأت علمی و دانشکده مطرح شود. توانایی تسریع در انتشار و تبدیل این دانش به سرمایه که محرکی برای بهبود آموزشی می باشد، امری ضروری است.واژههای کلیدی: نوآوری سازمانی؛ سازمان و مدیریت (بهداشت و درمان)؛ دانشگاهها.