سوسن بهرامی؛ محمود کیوانآرا؛ رضوان اجاقی؛ مریم افشاری
دوره 10، 7 (ویژهنامهی چالشهای سیاسی اقتصادی در مدیریت سلامت) ، اسفند 1392، ، صفحه 1023-1033
چکیده
مقدمه: امروزه نیروی انسانی مهمترین مزیت رقابتی برای سازمانها محسوب میشود. بنابراین مدیران دانشگاهها بایستی آگاه باشند که چگونه با این عامل استراتژیک برخورد کنند و استفادهی هر چه مؤثرتر از این مزیت رقابتی را بیاموزند. هدف از انجام پژوهش حاضر شناخت نظرات و درک مشکلات صاحبنظران دانشگاهی در خصوص کارکردهای مدیریت استراتژیک ...
بیشتر
مقدمه: امروزه نیروی انسانی مهمترین مزیت رقابتی برای سازمانها محسوب میشود. بنابراین مدیران دانشگاهها بایستی آگاه باشند که چگونه با این عامل استراتژیک برخورد کنند و استفادهی هر چه مؤثرتر از این مزیت رقابتی را بیاموزند. هدف از انجام پژوهش حاضر شناخت نظرات و درک مشکلات صاحبنظران دانشگاهی در خصوص کارکردهای مدیریت استراتژیک منابع انسانی در دانشگاه علوم پزشکی اصفهان بود. روش بررسی: این تحقیق، مطالعهی کیفی به روش مصاحبهی عمیق بود. شرکتکنندگان در این تحقیق 21 نفر از صاحبنظران دانشگاه علوم پزشکی اصفهان (سال تحصیلی 91-1390) بودند که در زمینهی مباحث تحقیق دارای تجربه و یا تألیفاتی بودند. نمونهگیری به روش هدفمند انجام گرفت و تا اشباع اطلاعات ادامه یافت. تحلیل دادهها همزمان با جمعآوری اطلاعات با رویکرد تحلیل موضوعی انجام گرفت. یافتهها: نتایج در شش طبقهی تجربهی مشکلات مدیریتی، ناکارآمدی کارکرد تأمین منابع انسانی، آموزش، ارزیابی عملکرد و مشارکت در تصمیمگیری و پاداش خدمت تنظیم شدند. مشارکتکنندگان اهمیت قدرت بدون اختیار، فقدان آزادی عمل، ناکارآمدی مدیران، شیوهی انتصاب مدیران، فقدان نگاه استراتژیک و فرهنگ و جو سازمانی، فقدان ارایهی دورههای آموزشی به روز، فقدان نظارت بر سطوح یادگیری و برگزاری دورههای آموزشی روتین، ارزیابی عملکرد کمی، غیرواقعی و روتین، تصمیمگیری فردی، مشورتی و سلسله مراتب بلند سازمانی، فقدان پاداش خدمت انعطافپذیر، معنوی و تأکید بر پاداش خدمت مادی در ناکارآمدی کارکردهای مدیریت استراتژیک منابع انسانی را در دانشگاه مؤثر دانستهاند. نتیجهگیری: مدیریت استراتژیک منابع انسانی با ایجاد دیدگاه کلان، امکان پرداختن به مسایل اساسی کارکنان را فراهم آورد و موجب بهرهمندی سازمان از کارکنان ماهر، متعهد و با انگیزه در تلاش برای رسیدن به مزیت رقابتی پایدار میگردد. واژههای کلیدی: مدیریت استراتژیک؛ منابع انسانی؛ مدیران
محمود کیوانآرا؛ ناهید توکلی؛ راحله سموعی؛ فاطمه توکلی
دوره 9، شماره 7 ، اسفند 1391، ، صفحه 1058-1065
چکیده
مقدمه: تمرکز بر مقولهی سرمایهی اجتماعی در سالهای اخیر مبتنی بر تأثیر آن در افزایش و تولید سرمایههای انسانی و همچنین بالا بردن سطح سلامت عمومی جامعه بوده است. سرمایهی اجتماعی به عنوان عاملی برای موفقیت در برنامههای رفاه اجتماعی و سلامت عمومی مورد بحث میباشد و به همین دلیل امروزه در بررسی و تدوین شاخصهای اجتماعی و شاخصهای ...
بیشتر
مقدمه: تمرکز بر مقولهی سرمایهی اجتماعی در سالهای اخیر مبتنی بر تأثیر آن در افزایش و تولید سرمایههای انسانی و همچنین بالا بردن سطح سلامت عمومی جامعه بوده است. سرمایهی اجتماعی به عنوان عاملی برای موفقیت در برنامههای رفاه اجتماعی و سلامت عمومی مورد بحث میباشد و به همین دلیل امروزه در بررسی و تدوین شاخصهای اجتماعی و شاخصهای سلامت جسمی و روانی جایگاه خاصی دارد. هدف این مقاله، تعیین رابطهی بین سرمایهی اجتماعی با بهداشت روانی بود.
روش بررسی: پژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعهی آماری را کلیهی دانشجویان رشتههای علوم اجتماعی دانشگاه اصفهان در مقاطع مختلف تشکیل میدادند. ابزار جمعآوری اطلاعات، پرسشنامهی سلامت عمومی (General health questionnaire یا GHQ) برای سلامت روانی و پرسشنامهی محقق ساخته برای سنجش سرمایهی اجتماعی بود. دادهها با استفاده از نرمافزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافتهها: ضریب همبستگی بین مؤلفههای اعتماد، احساس تعلق و علاقه و معتمد بودن با بهداشت روانی در سطح 05/0 > P رابطه معنیدار و معکوس داشت. یافتهها همچنین بیانگر آن بود که بین میزان سرمایهی اجتماعی دانشجویان و بهداشت روانی آنان رابطهی معکوس وجود دارد.
نتیجهگیری: از جمله موارد قابل توجه، پایین بودن سطح مشارکت، اعتماد، احساس تعلق و علاقه و مورد اعتماد بودن دانشجویان نسبت به اکثریت گروهها و نهادهای اجتماعی است و این نشان دهندهی پایین بودن میزان سرمایهی اجتماعی در بین آنها میباشد
محمود کیوانآرا؛ معصومه صادقی؛ سکینه سقائیاننژاد اصفهانی؛ حمیدرضا تدین
دوره 9، شماره 2 ، خرداد و تیر 1391
چکیده
مقدمه: نظام ثبت، مجموعهای از دادههای مربوط به بیماران است که دارای یک تشخیص ویژه و یا یک اقدام خاص میباشد. طراحی و اجرای سیستمهای ثبت میتواند در مدیریت دادههای مربوط به روند یا وقوع بیماری مؤثر باشد. سندروم حاد کرونری اصطلاحی است که شامل سکتهی قلبی یا آنژین ناپایدار بوده و به منظور کاهش بار این بیماری طراحی و اجرای نظام ثبت ...
بیشتر
مقدمه: نظام ثبت، مجموعهای از دادههای مربوط به بیماران است که دارای یک تشخیص ویژه و یا یک اقدام خاص میباشد. طراحی و اجرای سیستمهای ثبت میتواند در مدیریت دادههای مربوط به روند یا وقوع بیماری مؤثر باشد. سندروم حاد کرونری اصطلاحی است که شامل سکتهی قلبی یا آنژین ناپایدار بوده و به منظور کاهش بار این بیماری طراحی و اجرای نظام ثبت ضروری است. این مقاله درصدد بوده است کلیات نظام ملی ثبت سندروم حاد کرونری را در کشورهای آمریکا، سوئیس، مالزی و ایران ارایه نموده و به مقایسهی آنها، بر پایهی وجوه افتراق و اشتراک بپردازد. روش بررسی: این پژوهش از نوع توصیفی- تطبیقی و کاربردی بود که در سالهای 89- 1388 صورت پذیرفت. جامعهی پژوهش شامل نظام ثبت سندروم حاد کرونری در کشورهای آمریکا، سوئیس، مالزی و ایران بود. روش جمعآوری دادهها، مطالعهی کلیهی مستندات مکتوب و برقراری ارتباط با مراکز ثبت دادهها در کشورهای منتخب از طریق ایمیل بوده است. ابزار جمعآوری چک لیستی بود که بر پایهی حداقلهای نظام ثبت، تهیه و روایی آن به تأیید متخصصان رسید. همچنین جداول تطبیقی نیز به کار گرفته شده است. جهت روایی و پایایی تلاش گردیده که از منابع موثق هم چون وب سایتها و فرهنگ لغات معتبر و ... استفاده شود و در ترجمهی متون ضمن بهرهگیری از مشاوره با متخصصان مربوط، رعایت امانت با نظارت اساتید راهنما و مشاور تا حد امکان صورت پذیرفت. یافتهها: در هر سه کشور مورد مطالعه، نظام ثبت ملی برای سندروم حاد کرونری وجود دارد که در آن، مراحل جمعآوری و تحلیل دادهها و توزیع اطلاعات انجام میشود. در کشور ایران، نظام ثبت در سطح ملی وجود ندارد؛ اما برای اولین بار، نظام ثبت این سندروم از سال 1378 در شهر اصفهان طراحی شد و اکنون در حال اجرا میباشد، که در این نظام فقط به جمعآوری دادهها پرداخته میشود. در دو کشور آمریکا و سوئیس این نظام تحت نظارت انجمنهای تخصصی مرتبط با بیماریهای عروق کرونر میباشد، اما در مالزی پایگاه داده زیر نظر وزارت بهداشت این کشور ساختار یافته است. آمریکا از نظر سابقه و از حیث دارا بودن ویژگیها نسبت به سایر نظامهای مورد بررسی در پژوهش ارجحیت دارد. نتیجهگیری: از آن جا که طراحی و اجرای نظامهای ثبت میتواند به تحلیل دادههای مربوط به بیماران کمک کند؛ بنابراین اجرای یک نظام ملی ثبت برای سندروم حاد کرونری با توجه به بار کلان آن در ایران ضروری است. در این نظام باید علاوه بر جمعآوری دادهها به تحلیل آنها نیز پرداخته شود. واژههای کلیدی: سندروم حاد کرونری؛ نظام اطلاعات؛ ثبت.
محمود کیوانآرا؛ علی یزدخواستی؛ سوسن بهرامی؛ یوسف مسعودیان
دوره 8، شماره 5 ، آذر و دی 1390
چکیده
مقدمه: در دنیای امروزی بخش اعظمی از کارها و فعالیتهای ما مبتنی بر اطلاعات است و زمان کمتری برای کسب تجربه و به دست آوردن دانش صرف میشود. در این شرایط، سازمانها بر اساس میزان دانش خود با یکدیگر به رقابت میپردازند و در این میان، مدیریت دانش با در اختیار داشتن ابزارهای لازم، فرصت خوبی برای بهسازی عملکرد منابع انسانی و نیز مزایای ...
بیشتر
مقدمه: در دنیای امروزی بخش اعظمی از کارها و فعالیتهای ما مبتنی بر اطلاعات است و زمان کمتری برای کسب تجربه و به دست آوردن دانش صرف میشود. در این شرایط، سازمانها بر اساس میزان دانش خود با یکدیگر به رقابت میپردازند و در این میان، مدیریت دانش با در اختیار داشتن ابزارهای لازم، فرصت خوبی برای بهسازی عملکرد منابع انسانی و نیز مزایای رقابتی ایجاد میکند. در این راستا، پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطهی مؤلفههای مدیریت دانش و هوش سازمانی در دانشکدههای دانشگاه علوم پزشکی اصفهان به انجام رسید. روش بررسی: نوع پژوهش توصیفی- همبستگی است. جامعهی آماری این مطالعه شامل کل کارکنان دانشکدههای دانشگاه علوم پزشکی اصفهان (380 نفر) در سال 89-1388 بود و یک نمونهی 130 نفری با روش نمونهگیری طبقهای تصادفی انتخاب شد. ابزار تحقیق شامل پرسشنامهی محقق ساختهی مدیریت دانش و پرسشنامهی استاندارد هوش سازمانی Albrecht بود. جهت تعیین روایی پرسشنامهها از روایی صوری و محتوایی استفاده شد و پایایی آنها بر اساس Cronbach's alpha (86/0 = 1r و 92/0 = 2r) محاسبه گردید. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از نرمافزار 16SPSS و در دو سطح آمار توصیفی و استنباطی صورت گرفت. یافتهها: میزان مؤلفههای مدیریت دانش و نیز مؤلفههای هوش سازمانی، کمتر از سطح متوسط بود و همبستگی معنیدار بین نمرات مؤلفههای مدیریت دانش و مؤلفههای هوش سازمانی مشاهده شد. همچنین اختلاف میانگین مؤلفههای مدیریت دانش و هوش سازمانی بر حسب ویژگیهای دموگرافیک در سطح 05/0 ≥ P معنیدار بود. نتیجهگیری: به کارگیری دانش بهروز، توزیع، تبادل و به اشتراکگذاری دانش و آگاهی از عوامل محیطی و نیز حفظ بقا و حیات، زمینهساز ایجاد هوش سازمانی در دانشگاهها میباشد. واژههای کلیدی: مدیریت دانش؛ هوش؛ دانشکده.
محمود کیوانآرا؛ شیرین زردویی گلعنبر؛ سعید کریمی؛ سکینه سقائیان نژاد اصفهانی
دوره 8، شماره 1 ، فروردین و اردیبهشت 1390
چکیده
مقدمه: اطلاعات ثبت شده بر روی گواهی فوت برای مقاصد مهمی ماننـد تهیهی آمارهای مرگ و میر برنامههای ارتقای سلامت عمومی و تخصیص منابع مراقبت بهداشتی کاربرد دارد. از اینرو صحت دادههای گواهی فوت از اهمیت زیادی برخوردار است. هدف از انجام این تحقیق، تعیین کیفیت گواهی فوتهای صادره در بیمارستانهای آموزشی و غیر آموزشی شهر کرمانشاه ...
بیشتر
مقدمه: اطلاعات ثبت شده بر روی گواهی فوت برای مقاصد مهمی ماننـد تهیهی آمارهای مرگ و میر برنامههای ارتقای سلامت عمومی و تخصیص منابع مراقبت بهداشتی کاربرد دارد. از اینرو صحت دادههای گواهی فوت از اهمیت زیادی برخوردار است. هدف از انجام این تحقیق، تعیین کیفیت گواهی فوتهای صادره در بیمارستانهای آموزشی و غیر آموزشی شهر کرمانشاه و میزان صحت ثبت دادههای گزارش شده در آنها بود.روش بررسی: این پژوهش از نوع کاربردی، توصیفی و جامعهی پژوهش، بیماران بستری را که در شش ماههی اول سال 1386 در بیمارستانهای آموزشی و غیر آموزشی شهر کرمانشاه فوت نموده بودند، شامل میشد. نمونهی مورد بررسی با توجه به کل موارد مرگ مراکز آموزشی و بیمارستانهای شهر کرمانشاه در شش ماههی اول سال 1386 (1994 مورد مرگ) و بر اساس فرمول تعیین حجم نمونه (321 نمونه) محاسبه شد. در این پژوهش، نمونهگیری به روش تصادفی و جمعآوری دادهها بر اساس چک لیستی که روایی آن به تأیید متخصصان رسیده بود، انجام و تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از نرمافزار SPSS انجام گردید.یافتهها: نتایج نشان داد که 1/51 درصد از گواهیهای فوت صادره در مراکز آموزشی درمانی و 24 درصد از گواهیهای فوت بیمارستانهای غیر آموزشی دارای کیفیت ثبت بودند. اطلاعات دموگرافیک گواهیهای فوت صادرهی مراکز آموزشی درمانی و بیمارستانهای غیر آموزشی به ترتیب در 6/7 درصد و 8/28 درصد از موارد غیر صحیح بود. فقط 3/3 درصد از گواهیهای صادره در مراکز آموزشی درمانی و 2/12 درصد از گواهیهای صادره در بیمارستانهای غیر آموزشی توسط پزشک معالج متوفی صادر شده بود. در 7/33 درصد از مراکز آموزشی درمانی و در 4/45 درصد بیمارستانهای غیر آموزشی، مکانیسم مرگ به عنوان علت مرگ گزارش شده بود. بین علتهای مرگ مندرج در 1/64 درصد از گواهیهای فوت مراکز آموزشی درمانی و 7/74 درصد بیمارستانهای غیر آموزشی، تسلسل علیتی منطقی وجود نداشت.نتیجهگیری: وضعیت کنونی صدور گواهی فوت در بیمارستانها به خصوص بیمارستانهای غیر آموزشی از لحاظ کیفی نامناسب و قابل تعمق بود. اهمیت و ارزش دادههای مندرج در گواهی فوت و استفادههای متعدد آن، توجه بیشتر به ارتقای سطح آگاهی پزشکان از وجود انواع خطاها در کامل کردن گواهی فوت را میطلبد.واژههای کلیدی: کنترل کیفیت؛ علت مرگ؛ بیمارستانهای آموزشی؛ آمار حیاتی.