بهیانه سیدامینی؛ لیلا ریاحی؛ محمود محمودی مجدآبادیفراهانی؛ سید جمالالدین طبیبی؛ ایروان مسعودی اصل
چکیده
مقدمه: یکپارچگی نظام سلامت منافع زیادی برای بیماران، ارایهدهندگان و نظام سلامت دارد. تحقیق حاضر با هدف شناسایی متغیرهای عملکردی و اطلاعاتی مؤثر بر یکپارچگی نظام سلامت ایران در سال 1396 صورت گرفت.روش بررسی: این مطالعه از نوع توصیفی- پیمایشی بود که در دو بخش کلی انجام شد. در بخش اول، با بررسی ادبیات پژوهش و مصاحبه با متخصصان عرصه بهداشت ...
بیشتر
مقدمه: یکپارچگی نظام سلامت منافع زیادی برای بیماران، ارایهدهندگان و نظام سلامت دارد. تحقیق حاضر با هدف شناسایی متغیرهای عملکردی و اطلاعاتی مؤثر بر یکپارچگی نظام سلامت ایران در سال 1396 صورت گرفت.روش بررسی: این مطالعه از نوع توصیفی- پیمایشی بود که در دو بخش کلی انجام شد. در بخش اول، با بررسی ادبیات پژوهش و مصاحبه با متخصصان عرصه بهداشت و درمان، مهمترین مؤلفههای یکپارچگی نظام سلامت استخراج گردید. در بخش دوم، دادههای حاصل از بخش اول جهت تدوین الگوی یکپارچگی مورد استفاده قرار گرفت و متغیرهای طراحی پرسشنامه پژوهش آماده شد. الگوی به دست آمده از طریق نظرات متخصصان و تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی اعتبارسنجی گردید. دادههای مورد نیاز برای تحلیل عاملی، از طریق توزیع پرسشنامه میان 506 نفر از متخصصان بیمارستانهای پنج استان در ایران جمعآوری شد و در نهایت، با استفاده از آزمون تحلیل عاملی تأییدی مورد تجزیه و تحلیل تحلیل قرار گرفت.یافتهها: بر اساس نتایج تحلیل عاملی اکتشافی، «مدیریت اطلاعات» در بعد عملکردی- اطلاعاتی با بار عاملی 665/0، بیشترین اهمیت را به خود اختصاص داد. با توجه به ضرایب استاندارد تحلیل عاملی تأییدی، میزان تأثیر عامل عملکردی- اطلاعاتی در یکپارچگی، 95/0 بود. همچنین، «وجود سیستم ارجاع»، «وجود سیستم پشتیبانی تصمیمگیری»و «مدیریت منابع مالی» با بار عاملی 79/0، بیشترین اهمیت را در یکپارچگی نظام سلامت داشتند.نتیجهگیری: نظام سلامت میتواند از طریق مدیریت منابع مالی، انسانی و اطلاعاتی و توسعه سیستمهای اطلاعاتی و پروندههای سلامت الکترونیکی و سیستم نظارت بر عملکرد، پشتیبانی لازم را برای یکپارچگی نظام سلامت به عمل آورد و اطلاعات بالینی، مالی و مدیریتی را در راستای بهبود کیفیت مراقبت، ادغام نماید.
سید مجید شیرزادی؛ پوران رئیسی؛ امیر اشکان نصیریپور؛ سید جمالالدین طبیبی
دوره 14، شماره 3 ، شهریور 1396، ، صفحه 130-137
چکیده
مقدمه: با توجه به اهمیت کیفیت خدمات هتلینگ بیمارستانی بر افزایش بروندادهای مطلوب سلامتی و عدم وجود سیستم ارزیابی معتبر جهت مشخص و پیادهسازی استراتژیهای مورد نیاز برای ارزیابی پیشرفتها در زمینه کیفیت این خدمات، پژوهش حاضر با هدف تعیین و ارایه مدلی برای تبیین نقش و اهمیت مؤلفههای مورد نیاز جهت ارتقای کیفیت هتلینگ در بیمارستانهای ...
بیشتر
مقدمه: با توجه به اهمیت کیفیت خدمات هتلینگ بیمارستانی بر افزایش بروندادهای مطلوب سلامتی و عدم وجود سیستم ارزیابی معتبر جهت مشخص و پیادهسازی استراتژیهای مورد نیاز برای ارزیابی پیشرفتها در زمینه کیفیت این خدمات، پژوهش حاضر با هدف تعیین و ارایه مدلی برای تبیین نقش و اهمیت مؤلفههای مورد نیاز جهت ارتقای کیفیت هتلینگ در بیمارستانهای دولتی ایران انجام شد.روش بررسی: این مطالعه از نوع کمی- کیفی بود که در دو بخش کلی انجام گرفت. در بخش اول با استفاده از مصاحبه اکتشافی با 11 نفر از متخصصان (6 نفر از متخصصان عرصه بهداشت و درمان و 5 نفر از متخصصان صنعت هتلداری) و بررسی ادبیات پژوهش، مهمترین مؤلفههای ارتقای کیفیت هتلینگ در بیمارستانهای دولتی استخراج شد. در بخش دوم، دادههای حاصل از بخش اول جهت تدوین مدل ارتقای خدمات هتلینگ بیمارستانی مورد استفاده قرار گرفت و متغیرهای طراحی پرسشنامه پژوهش آماده گردید. مدل از طریق نظرات متخصصان و تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی مورد اعتبارسنجی قرار گرفت. دادههای مورد نیاز برای تحلیل عاملی از طریق توزیع پرسشنامه مذکور میان 960 نفر از بیماران و کارشناسان و متخصصان 10 بیمارستان سطح کشور جمعآوری گردید. نتایج با استفاده از آزمون تحلیل عاملی تأییدی و رگرسیون چندگانه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.یافتهها: 11 بعد با ارزش ویژه بالاتر از یک شامل «بعد فیزیکی، عملکردی، اقتصادی، انسانی، خدمات رفاه عمومی و بالینی، ایمنی، فرهنگی، شناسایی پرسنل و راهنمای بیمار و خدمات مراقبتی» شناسایی شد. برازش به دست آمده بسیار نزدیک به یک بود که بیانگر قوت تکبعدی بودن مدل بود. بر اساس تحلیل عاملی تأییدی، ابعاد عملکردی و شناسایی پرسنل به ترتیب با ضرایب 953/0 و 779/0، بیشترین و کمترین تأثیر را در ارتقای کیفیت هتلینگ بیمارستانهای دولتی ایران داشتند.نتیجهگیری: به منظور بهبودی وضعیت هتلینگ بیمارستانهای ایران، ضمن توجه به کلیه ابعاد 11گانه، لازم است بعد عملکردی مورد تأکید بیشتری قرار گیرد و در برنامهریزیهای هتلینگ، کیفیت فنی خدمات سلامت محور مورد بررسی قرار گیرد.
سید جمالالدین طبیبی؛ علیاکبر فرهنگی؛ امیراشکان نصیریپور؛ رضا برادران کاظمزاده؛ پروین ابراهیمی
چکیده
مقدمه: مفهوم فرهنگ سازمانی به طور معمول، به عنوان عامل تعدیل کننده در استفاده از فنآوری اطلاعات تلقی میشود. هدف مطالعهی حاضر، شناسایی رابطهی بین گونههای فرهنگی بر اساس مدل Harrison با پذیرش سیستم اطلاعات بیمارستانی از سوی کاربران، در بیمارستانهای غیر آموزشی تحت پوشش دانشگاه علوم پزشکی ایران سابق بود. روش بررسی: این پژوهش از ...
بیشتر
مقدمه: مفهوم فرهنگ سازمانی به طور معمول، به عنوان عامل تعدیل کننده در استفاده از فنآوری اطلاعات تلقی میشود. هدف مطالعهی حاضر، شناسایی رابطهی بین گونههای فرهنگی بر اساس مدل Harrison با پذیرش سیستم اطلاعات بیمارستانی از سوی کاربران، در بیمارستانهای غیر آموزشی تحت پوشش دانشگاه علوم پزشکی ایران سابق بود. روش بررسی: این پژوهش از نظر هدف، کاربردی بود و به روش توصیفی و تحلیل همبستگی انجام شد. ابتدا مدل مفهومی پژوهش با استفاده از مطالعهی ادبیات موضوع، تدوین و با نظرسنجی از خبرگان مورد تأیید قرار گرفت. سپس پرسشنامهی مربوط بر اساس متغیرهای مدل مورد نظر، مشتمل بر 93 سؤال، طراحی گردید. روایی پرسشنامه، با استفاده از نظرات خبرگان و تکنیک نسبت اعتبار محتوا و پایایی این ابزار نیز با محاسبهی Cronbach's alpha بررسی و تأیید شد. سپس دادههای پژوهش از ابتدای تابستان تا مهرماه 1389 از طریق توزیع حضوری پرسشنامهها در میان 400 نفر از کاربران سیستم اطلاعات بیمارستانی، با استفاده از شیوهی نمونهگیری طبقهای در بیمارستانهای مورد مطالعه، گردآوری گردید. آزمون مدل مفهومی و بررسی برازش آن با دادههای گردآوری شده با استفاده از روش مدلسازی معادلات ساختاری و بهرهگیری از نرمافزار LISREL (Linear structural relationships) صورت پذیرفت. یافتهها: فرهنگ غالب در بیمارستانهای مورد بررسی بر اساس گونه شناسی Harrison، فرهنگ مبتنی بر نقش بود. بررسی شاخص Chi-square نرم شده (4/1 = df/2x) نشان داد که مدل این پژوهش با دادهها برازش مطلوبی دارد. شاخصهای نیکویی برازش، برازندگی تطبیقی، برازش تعدیل شده و خطای ریشهی مجذور میانگین تقریب به ترتیب برابر با 990/0، 990/0، 960/0 و 033/0 بودند. بر اساس مدل پژوهش، رابطهی گونهی فرهنگی مبتنی بر وظیفه با متغیر رضایت کاربر از سیستم از جمله متغیرهای پذیرش سیستم اطلاعات بیمارستانی، از نظر آماری معنیدار بود و مورد تأیید قرار گرفت. نتیجهگیری: با توجه به مطلوب بودن شاخصهای برازش محاسبه شده در مدل پژوهش، میتوان نتیجهگیری نمود که به کارگیری این مدل، میتواند به بهبود فرهنگ سازمانی و پذیرش سیستم اطلاعات بیمارستانی از سوی کاربران در بیمارستانهای مورد مطالعه کمک نماید. واژههای کلیدی: سیستمهای اطلاعات بیمارستانی؛ فرهنگ سازمانی؛ گونه شناسی Harrison؛ فنآوری
سوگند تورانی؛ سید جمالالدین طبیبی؛ شهرام توفیقی؛ نسرین شعربافچیزاده
دوره 8، شماره 4 ، مهر و آبان 1390
چکیده
مقدمه: دسترسی عادلانه به خدمات پایهی سلامت با حداقل کیفیت و هزینهی قابل پرداخت حق مسلم هر شهروند است و در هر کشور دولت موظف است که این خدمات را به شکلی عادلانه در اختیار شهروندان قرار دهد. تجارت بینالمللی خدمات سلامت بر موازنهی بین توزیع عادلانهی این خدمات، ایجاد انگیزه برای افزایش کارایی نظام سلامت و مدیریت منابع محدود مالی ...
بیشتر
مقدمه: دسترسی عادلانه به خدمات پایهی سلامت با حداقل کیفیت و هزینهی قابل پرداخت حق مسلم هر شهروند است و در هر کشور دولت موظف است که این خدمات را به شکلی عادلانه در اختیار شهروندان قرار دهد. تجارت بینالمللی خدمات سلامت بر موازنهی بین توزیع عادلانهی این خدمات، ایجاد انگیزه برای افزایش کارایی نظام سلامت و مدیریت منابع محدود مالی دولتها تأثیر قابل توجهی میگذارد و پیامدهای مثبت یا منفی برای نظام سلامت و جامعه به همراه میآورد. در این مقاله ضمن معرفی الگوهای مختلف تجارت خدمات سلامت، به فرصتها و چالشهای حاصل از این نوع تجارت در کشورهای منتخب در منطقهی آسه آن به منظور آشنایی سیاستگذاران و دستاندرکاران صنعت سلامت ایران با این نوع از تجارت و استفاده از آن در تصمیمگیریها و مطالعات آینده پرداخته شده است. روش بررسی: این مقاله حاصل بخشی از یک پژوهش توصیفی- تطبیقی (در مقطع زمانی 89- 1387) و کاربردی در زمینهی تجارت بینالمللی خدمات سلامت است و اطلاعات مورد نیاز در این مقاله از طریق مطالعهی منابع دیجیتال و چاپی گردآوری شده است. جامعهی پژوهش سه کشور عضو «آسه آن» شامل مالزی، سنگاپور و تایلند را در بر گرفته، از دادههای گردآوری شده به منظور ارایهی تصویری کلی از وضعیت تجارت بینالمللی خدمات سلامت در منطقهی فوق و مقایسهی فرصتها و چالشهای این تجارت استفاده شده است. یافتهها: تجارت بینالمللی خدمات سلامت در قالب چهار روش کلی عرضهی برون مرزی خدمات سلامت از راه دور، دریافت خدمات در خارج از کشور (گردشگری سلامت)، حضور تجاری (سرمایهگذاری مستقیم خارجی) و مهاجرت موقت اشخاص حقیقی (متخصصین سلامت) انجام شده در کشورهای مورد مطالعه میباشد و فرصتی برای کسب درآمد ارزی و ارتقای سطح کیفیت خدمات موجود و چالشهایی در زمینهی رقابت با سایر کشورها و نیز در ارتباط با دسترسی و فراهم بودن خدمات مورد نیاز جامعهی تحت پوشش است، در نتیجهی افزایش تقاضای داخلی و کمبود منابع انسانی در بخش سلامت ایجاد میکند. نتیجهگیری: مهمترین چالشهای توسعهی تجارت خدمات سلامت در منطقهی آسه آن، تسریع در اعتبار بخشی مراکز ارایهی خدمات، قابلیت انتقال بیمهها، حمایت از بخش خصوصی، همکاری بخش دولتی و خصوصی و توسعهی تجارت بر اساس مزیتهای نسبی هر کشور در راستای توسعهی بخش سلامت است. واژههای کلیدی: تجارت بینالمللی؛ خدمات سلامت؛ گردشگری پزشکی.
سید جمالالدین طبیبی؛ امیراشکان نصیریپور؛ سارا آقابابا؛ نسیم نبیپور جعفرآباد
دوره 8، شماره 4 ، مهر و آبان 1390
چکیده
مقدمه: امروزه مدیریت دانش یکی از عوامل مؤثر در موفقیت سازمانها و کسب مزایای رقابتی به شمار میآید. هدف پژوهش حاضر، تعیین وضعیت ارکان مدیریت دانش در بیمارستانهای آموزشی دانشگاه علوم پزشکی ایران بود. روش بررسی: روش پژوهش از نوع توصیفی- مقطعی بود و از نظر هدف، نیز جنبهی کاربردی داشت. جامعهی آماری را 30 نفر از مدیران ارشد ده بیمارستان ...
بیشتر
مقدمه: امروزه مدیریت دانش یکی از عوامل مؤثر در موفقیت سازمانها و کسب مزایای رقابتی به شمار میآید. هدف پژوهش حاضر، تعیین وضعیت ارکان مدیریت دانش در بیمارستانهای آموزشی دانشگاه علوم پزشکی ایران بود. روش بررسی: روش پژوهش از نوع توصیفی- مقطعی بود و از نظر هدف، نیز جنبهی کاربردی داشت. جامعهی آماری را 30 نفر از مدیران ارشد ده بیمارستان آموزشی دانشگاه علوم پزشکی ایران در سال 1388 تشکیل میدادند. به منظور گردآوری دادهها از پرسشنامهی پژوهشگر ساخته در طیف پنج گزینهای لیکرت با روایی مورد تأیید خبرگان و پایایی 874/0 (Cronbach’s alpha) استفاده گردید. در پایان اطلاعات حاصل با استفاده از شاخصهای آمار توصیفی (میانگین، میانه و واریانس) مورد تحلیل قرار گرفت. یافتهها: اطلاعات به دست آمده از مدیریت دانش، حاکی از آن است که به ترتیب نشر دانش (64/3)، ارزیابی دانش (48/3)، کاربرد دانش (41/3)، مشارکت دانش (34/3) و در آخر خلق دانش (19/3) میانگین نمرات بالایی را کسب کردهاند. در پایان امتیاز مدیریت دانش 4/3 ارزیابی شد. نتیجهگیری: با توجه به طیف امتیازات لیکرت، وضعیت مدیریت دانش بالاتر از متوسط و به نسبت مطلوب بوده است. همچنین با توجه به نتایج به دست آمده، توجه به مشارکت و خلق دانش ضروری به نظر میرسد. واژههای کلیدی: مدیریت دانش؛ بیمارستانهای آموزشی؛ دانشگاهها.
محمدامین بهرامی؛ سودابه وطن خواه؛ سید جمالالدین طبیبی؛ سوگند تورانی
دوره 8، شماره 3 ، مرداد و شهریور 1390
چکیده
مقدمه: ارزشیابی عملکرد نظام سلامت، اطلاعات خوبی در مورد وضعیت نظام سلامت برای دولتها و ملتها ایجاد مینماید. به همین دلیل، در دههی اخیر بسیاری از کشورها بر ارزشیابی و گزارش عملکرد به عنوان وسیلهای برای کمک به تحقق اهداف سلامت و توسعهی روشها و ابزارهایی بدین منظور تمرکز کردهاند. هدف پژوهش حاضر طراحی الگویی شاخص محور (شامل ...
بیشتر
مقدمه: ارزشیابی عملکرد نظام سلامت، اطلاعات خوبی در مورد وضعیت نظام سلامت برای دولتها و ملتها ایجاد مینماید. به همین دلیل، در دههی اخیر بسیاری از کشورها بر ارزشیابی و گزارش عملکرد به عنوان وسیلهای برای کمک به تحقق اهداف سلامت و توسعهی روشها و ابزارهایی بدین منظور تمرکز کردهاند. هدف پژوهش حاضر طراحی الگویی شاخص محور (شامل زمینههای کلی و شاخصهای مرتبط) برای ارزشیابی عملکرد نظام سلامت ایران بوده است. روش بررسی: پژوهش حاضر توصیفی، تحقیقی، کاربردی و تطبیقی است، که در سالهای 1387 و 1388 و در طی 3 فاز شامل بررسی مفاهیم نظری، تهیهی پیشنویس شاخصهای ارزشیابی عملکرد نظام سلامت و ایجاد اجماع انجام شد. دادههای مورد نیاز از طریق پایش محیطی، مصاحبهی چهره به چهره و مبتنی بر وب با استفاده از فرمهای طراحی شده جمعآوری گردید. مرحلهی پایش محیطی فاقد جامعهی پژوهش بوده، الگوهای استخراج شده در این مرحله به عنوان منابع اطلاعاتی مورد استفاده قرار گرفتند. همچنین، جامعهی پژوهش در مراحل مصاحبه و ایجاد اجماع شامل 31 نفر از صاحبنظران نظام سلامت ایران بود. روایی فرمهای طراحی شده از طریق کسب نظرات استادان و پایایی آن نیز از طریق آزمون- بازآزمون اخذ گردید. برای تعیین مصاحبه شوندگان از رویکرد هدفمند و روش نمونهگیری فرصت طلبانه و برای ایجاد اجماع از تکنیک Delphi تعدیل شده استفاده شد. همچنین تحلیل دادهها با استفاده از آمار توصیفی (درصد، میانگین و انحراف معیار) انجام گرفت. در مرحلهی پایش محیطی، الگوهای ارزشیابی عملکرد در کشورهای کانادا، استرالیا، نیوزلند، انگلیس و آمریکا و نیز چارچوبهای ارزشیابی عملکرد سازمان جهانی بهداشت، سازمان همکاری و توسعهی اقتصادی، سازمان جهانی استاندارد، مؤسسهی کشورهای مشترک المنافع و آژانس توسعهی بینالملل ایالات متحده و نیز برخی شاخصهای موجود در کشور استخراج شدند. در مرحلهی مصاحبه نیز شاخصهای پیشنهادی شرکت کنندگان در مصاحبه اخذ گردید. سپس مجموعهی شاخصهای جمعآوری شده در 31 زمینهی کلی (معیار) دستهبندی شدند. یافتهها: پس از انجام 4 راند Delphi، 14 زمینه برای ارزشیابی عملکرد نظام سلامت ایران انتخاب شد. این زمینهها عبارت بودند از وضعیت سلامت، تولیت (راهبری)، دسترسی، مخارج سلامت، تأمین مالی و عدالت، مراقبتهای اولیه، مراقبتهای سالمندی و سالمندی جمعیت، کیفیت خدمات، نظام بیمهای، عملکرد بیمارستانی، پژوهش/تحقیق و توسعه، سلامت خصوصی (خصوصی سازی)، کارآیی و بهرهوری، فنآوری و نظامهای اطلاعات سلامت و نتایج سلامت. همچنین در دومین فرایند Delphi بر روی 175 شاخص در زمینههای منتخب اجماع حاصل شد. نتیجهگیری: الگوی نتیجه محور و شاخص محور طراحی شده، ابزاری برای ارزشیابی عملکرد نظام سلامت کشور ایجاد کرده است که به کارگیری آن فرصت خوبی برای بهبود عملکرد در طول زمان در اختیار سیاست گذاران قرار خواهد داد. واژههای کلیدی: شاخص؛ ارزشیابی، عملکرد؛ نظام مراقبتهای سلامت؛ ایران.