سعید صمدی؛ مینو نظیفی نائینی؛ سحر عباسپور
دوره 8، 7(ویژه نامه اقتصاد سلامت) ، بهمن و اسفند 1390، ، صفحه 948-957
چکیده
نام کاربری
رمز عبور
ورود خودکار
رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟
زبان انتخاب زبان
English
Persian
محتوای مجله
جستجو
محدوده جستجو
تمام
نویسندگان
عنوان
چکیده
جملات اندکس
تمام متن
ابزارهای مقاله
چاپ این مقاله
اندکس متاداده
چگونه ...
بیشتر
نام کاربری
رمز عبور
ورود خودکار
رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟
زبان انتخاب زبان
English
Persian
محتوای مجله
جستجو
محدوده جستجو
تمام
نویسندگان
عنوان
چکیده
جملات اندکس
تمام متن
ابزارهای مقاله
چاپ این مقاله
اندکس متاداده
چگونه به مقاله ارجاع بدهیم
درباره نویسندگان
سعید صمدیاستادیار، گروه اقتصاد، دانشگاه اصفهان، اصفهان، ایران
مینو نظیفی نائینیکارشناس ارشد، گروه اقتصاد توسعه و برنامهریزی، دانشگاه اصفهان، اصفهان، ایران
سحر عباسپورکارشناس ارشد، گروه اقتصاد توسعه و برنامهریزی، دانشگاه اصفهان، اصفهان، ایران
اطلاع رسانی هامشاهدهمشترک شدن
This journal subscribes to the principles of, the Committee on Publication Ethics (COPE).
صفحه اصلی
مشخصات مجله
درباره مجله
هیات تحریریه
بانک ها و نمایه نامه ها
اطلاعیه ها
راهنما
راهنمای ارسال مقاله
راهنمای نویسندگان
فرم تعهدنامه
فرم تعهد پرداخت
آرشیو
شماره آتی
شماره جاری
شماره های قبلی
برقراری ارتباط
مجلات مرتبط
دوره 8، شماره 7، 1390 (ویژه نامه ی اقتصاد سلامت)
برآورد هزینهی درمان و طول دورهی بستری شدن با استفاده از رویکرد شبکهی عصبی
سعید صمدی, مینو نظیفی نائینی, سحر عباسپور
چکیده
مقدمه: استفاده از شبکههای عصبی و الگوریتمهای ژنتیک در بررسی مسایل و متغیرهای پر کاربرد در زمینهی سلامت، این روزها بیش از پیش رواج یافته است. مجهز شدن علم پزشکی به ابزارهای هوشمند در تشخیص و درمان بیماریها میتواند اشتباهات پزشکان و خسارت جانی و مالی را کاهش دهد. در این مقاله کاربردهای نوعی شبکهی عصبی در پزشکی مورد بررسی قرار گرفته است، تا هم برای محققان هوش مصنوعی و هم برای پزشکی قابل استفاده باشد.
روش بررسی: در این مطالعه از نمونهی دادههای موجود در نرمافزار SPSS به نام Patient_los.sav که شامل ثبت درمان یک نمونه از بیمارانی است که برای بیماری قلبی درمان دریافت نمودهاند، استفاده خواهیم کرد و با به کارگیری فرایند پرسپترون چند لایه برای ساختن یک شبکهی عصبی، به پیشبینی هزینه و طول درمان بیماران پرداخته شده است. متغیرهای طول مدت بستری شدن و هزینهی درمان به عنوان متغیرهای وابسته و سایر متغیرها را نیز به عنوان عامل یا فاکتور وارد مدل شدهاند.
یافتهها: شبکهی عصبی میتواند نتایج بیمارانی که عمل شده باشد یا عمل نشده باشند، را بررسی کند و سپس شبکههای جداگانه میتواند هزینهی درمان و مدت بستری شدن را پیشبینی کند، به شرط این که بدانیم روی چه بیماری جراحی انجام شده است.
نتیجهگیری: شبکهی عصبی طراحی شده در این قسمت به خوبی مقادیر معمول بیماران را پیشبینی میکند و با به وجود آوردن شبکهی عصبی چند لایه میتوان بیمارانی که قبل از عمل جراحی میمیرند، را به خوبی به تصویر کشید. شبکهی عصبی به خاطر خاصیت مدلسازی غیر خطی میتواند کمک مؤثری در مدلسازی و پیشبینی باشد.
مصطفی عمادزاده؛ سعید صمدی؛ سمیرا پاکنژاد
دوره 8، شماره 3 ، مرداد و شهریور 1390
چکیده
مقدمه: با توسعهی اقتصادی و کاهش نابرابری درآمدی، درآمد قابل دسترس افراد و خانوارها افزایش و از این طریق سلامت افراد جامعه تأمین و ارتقا مییابد. از اینرو هدف اصلی این پژوهش بررسی اثر توزیع نابرابر درآمد بر وضعیت سلامتی در منتخبی از کشورهای عضو سازمان کنفرانس اسلامی بوده است. روش بررسی: پژوهش حاضر از نوع توصیفی- تحلیلی بود و دادهها ...
بیشتر
مقدمه: با توسعهی اقتصادی و کاهش نابرابری درآمدی، درآمد قابل دسترس افراد و خانوارها افزایش و از این طریق سلامت افراد جامعه تأمین و ارتقا مییابد. از اینرو هدف اصلی این پژوهش بررسی اثر توزیع نابرابر درآمد بر وضعیت سلامتی در منتخبی از کشورهای عضو سازمان کنفرانس اسلامی بوده است. روش بررسی: پژوهش حاضر از نوع توصیفی- تحلیلی بود و دادهها و اطلاعات از طریق سایتهای اینترنتی، مقالات و کتب جمعآوری شد. الگوی مورد استفاده برای برآورد اثر توزیع نابرابر درآمد بر سلامتی (شامل متغیرهای سطح درآمد، نابرابری درآمدی، سطح پسانداز و سطح آموزش) بود. جامعهی پژوهش شامل 18 کشور عضو سازمان کنفرانس اسلامی برای سالهای1980 تا 2005 بود که از طریق مدل دادههای تابلویی (Panel data) و مدل ضریب تصادفی (Random coefficient model) بررسی شدند. دادهها در نرمافزار Excel وارد شد و از نرمافزارهای Stata9.2 جهت مشخص کردن نوع تخمین، به وسیلهی روش دادههای تلفیقی و دادههای تابلویی با استفاده از آزمون FLeamer و از نرمافزار Eviews3 جهت نشان دادن اثرگذاری متفاوت متغیرها و تفاوت بین دادههای مقطعی گردید. یافتهها: با در نظر گرفتن امید به زندگی به عنوان شاخص سلامت، از 18 کشور عضو، تنها در6 کشور با ثابت در نظر گرفتن درآمد سرانه، نابرابری درآمد (اندازهگیری شده به وسیلهی ضریب جینی) اثر معکوسی بر وضعیت سلامت دارد (مطابق فرضیهی نابرابری درآمد). با توجه به اینکه امید به زندگی، تغییرات سلامت را در مناطقی با نابرابری درآمد بیشتر نشان نمیدهد، از شاخص حاصلضرب امید به زندگی در درآمد سرانه استفاده گردید. همچنین با در نظر گرفتن سطوح درآمد، پسانداز و آموزش به عنوان متغیرهای کنترل، مشاهده شد که آموزش و درآمد اثر مثبت و معنیداری بر سلامت دارد. نتیجهگیری: برای بهبود سلامتی، نباید فقط متکی بر سیستم مراقبتهای اولیه بود، بلکه باید بر فرضهایی همانند بهبود نابرابری درآمدی نیز تمرکز داشت. زیرا بهبود در توزیع درآمد، موجب بالارفتن سطح زندگی اقشار وسیعی از تودههای مردم از طریق بهبود درامور بهداشت، تغذیه و آموزش آنان میشود. واژههای کلیدی: درآمد؛ امید به زندگی؛ آموزش.