پیمان یارمحمدزاده؛ سیدعلی سیادت؛ رضا هویدا؛ حسنعلی بختیار نصرآبادی
دوره 8، (ویژه نامه ی مدیریت خدمات بهداشتی درمانی) ، اسفند 1390، ، صفحه 1136-1145
چکیده
مقدمه: تحولات رو به رشد در هر جامعهای از دانشگاهها آغاز میشود. سرمایهی فکری از مهمترین تئوریهای مدیریتی است که سازمانهای دانش محور با استفاده از آن میتوانند بر اثربخشی و کارآیی خود بیفزایند. هدف از این پژوهش، تبیین مدل معادلهی ساختاری تأثیر فرایند تبدیل دانش بر مؤلفههای سرمایهی فکری در دانشگاههای دولتی اصفهان ...
بیشتر
مقدمه: تحولات رو به رشد در هر جامعهای از دانشگاهها آغاز میشود. سرمایهی فکری از مهمترین تئوریهای مدیریتی است که سازمانهای دانش محور با استفاده از آن میتوانند بر اثربخشی و کارآیی خود بیفزایند. هدف از این پژوهش، تبیین مدل معادلهی ساختاری تأثیر فرایند تبدیل دانش بر مؤلفههای سرمایهی فکری در دانشگاههای دولتی اصفهان بود.
روش بررسی: روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی و بررسی پدیدههای مستند و تکراری بود. جامعهی آماری شامل کلیهی اعضای هیأت علمی دانشگاههای دولتی شهر اصفهان (1472 نفر) در سال تحصیلی 90-1389 بود که حجم نمونه پس از مطالعهی مقدماتی و تعیین واریانس جامعه، با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی طبقهای متناسب با حجم 205 نفر برآورد شد. ابزار جمعآوری اطلاعات، 2 پرسشنامهی استاندارد فرایند تبدیل دانش (26 سؤال) و پرسشنامهی محقق ساختهی مؤلفههای سرمایهی فکری (35 سؤال) بود که بر اساس مقیاس پنج درجهای لیکرت تنظیم شد. برای تعیین روایی صوری و محتوایی پرسشنامهها از نظرات متخصصین بهره گرفته شد و ضریب پایایی پرسشنامههای فرایند تبدیل دانش و سرمایهی فکری با استفاده از Cronbach's alpha به ترتیب 96/0 و 93/0 به دست آمد. دادهها با استفاده از نرمافزارهای آماری Amos Graphic و SPSS و در سطح استنباطی به روشهای Manova و مدل معادلهی ساختاری مورد تحلیل قرار گرفت.
یافتهها: نتایج تحلیل Manova نشان داد که اجتماعیسازی و ترکیب دانش با هیچ یک از مؤلفههای سرمایهی فکری رابطهی معنیدار نداشت، اما مراحل ترکیب و برونیسازی دانش ارتباط معنیداری را با تمام مؤلفههای سرمایهی فکری نشان دادند. یافتههای حاصل از مدل معادلهی ساختاری نیز نشان داد که ضریب اثر مراحل فرایند تبدیل دانش بر مؤلفههای سرمایهی فکری معنیدار بوده است.
نتیجهگیری: در کل میتوان استنباط نمود که پیادهسازی فرایند تبدیل دانش علاوه بر اینکه در استخراج، سازماندهی، انتقال، تبادل و استفادهی مناسب از دانش موجود در سازمان و اعضای هیأت علمی مناسب است، میتواند در ارتقای سرمایهی فکری دانشگاهها نیز مؤثر باشد.
وحیده صیادزاده؛ سیدعلی سیادت؛ عبدالرسول جمشیدیان
دوره 8، شماره 4 ، مهر و آبان 1390
چکیده
مقدمه: یکی ازجلوههای مناسبات انسانی، تعامل انسانها با یکدیگر است. مهمترین نکتهای که در ارتباطات ومناسبات بین انسانها مطرح است، اتخاذ بهترین راه و روش برای تعامل بهتر، ترغیب بیشتر و نفوذ در دیگران است. یکی از جنبههای بسیار مهم رفتار اجتماعی متقابل، نفوذ اجتماعی است. هدف از پژوهش حاضر، بررسی رابطهی بین مؤلفههای نفوذ اجتماعی ...
بیشتر
مقدمه: یکی ازجلوههای مناسبات انسانی، تعامل انسانها با یکدیگر است. مهمترین نکتهای که در ارتباطات ومناسبات بین انسانها مطرح است، اتخاذ بهترین راه و روش برای تعامل بهتر، ترغیب بیشتر و نفوذ در دیگران است. یکی از جنبههای بسیار مهم رفتار اجتماعی متقابل، نفوذ اجتماعی است. هدف از پژوهش حاضر، بررسی رابطهی بین مؤلفههای نفوذ اجتماعی مدیران گروه از دید اعضای هیأت علمی و ارتباط آن با متغیرهای جمعیت شناختی در دانشگاه علوم پزشکی در سال 88-1387 بود. روش بررسی: نفوذ اجتماعی شامل یازده مؤلفه میباشد.روش مورد استفاده جهت انجام این پژوهش، روش توصیفی– همبستگی وجامعهی آماری عبارت از کلیهی اعضای هیأت علمی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان در سال 88-1387 شامل 645 نفر بود که با استفاده از روش نمونهگیری طبقهای متناسب با حجم، 104 نفر از اعضای هیأت علمی به عنوان نمونه، انتخاب شدند. به منظور جمعآوری اطلاعات، پرسشنامهی استاندارد نفوذ اجتماعی از yukl، شامل 44 گویه در مقیاس پنج درجه با توجه به ویژگیهای جمعیت شناختی (جنسیت، تأهل، سن، تحصیلات و سابقهی مدیریت)تنظیم گردید و ضریب پایایی آن 83/0به دست آمد. به منظور تجزیه وتحلیل اطلاعات از آزمون آماری ضریب همبستگی Cramer استفاده شد. یافتهها: نتایج حاصل از آزمون ضریب همبستگی نشان داد که بین هیچ کدام از مؤلفههای نفوذ و خصوصیات دموگرافیک به غیر از سابقهی مدیریت، رابطهی معنیداری وجود ندارد. نتیجهگیری: میتوان نتیجه گرفت هر چه سابقهی مدیریت در میان اعضای هیأت علمی بیشتر باشد، میزان استفاده از مؤلفههای نفوذ توسط مدیران بیشتر است. واژههای کلیدی: تحلیل؛ رفتار اجتماعی؛ دانشگاهها.