محمد حسین سالاریان زاده؛ مهدی جعفری سیریزی؛ محمدحسین یارمحمدیان؛ علی ماهر
دوره 8، (ویژه نامه ی مدیریت خدمات بهداشتی درمانی) ، اسفند 1390، ، صفحه 1025-1038
چکیده
مقدمه: بهرهوری هر سازمان تا حد قابل ملاحظهای به ذخیرهی دانش، مهارت، خلاقیت و تجربهی نیروی انسانی آن سازمان بستگی دارد. از اینرو، ضروری است که هر سازمان با تنظیم برنامهی آموزش، نیازهای توسعهی فردی، شغلی و سازمانی را استخراج و تأمین کند. این مقاله به صورت گزارش موردی، برنامهی ارتقای عملکرد مدیران شاغل در وزارت بهداشت، درمان ...
بیشتر
مقدمه: بهرهوری هر سازمان تا حد قابل ملاحظهای به ذخیرهی دانش، مهارت، خلاقیت و تجربهی نیروی انسانی آن سازمان بستگی دارد. از اینرو، ضروری است که هر سازمان با تنظیم برنامهی آموزش، نیازهای توسعهی فردی، شغلی و سازمانی را استخراج و تأمین کند. این مقاله به صورت گزارش موردی، برنامهی ارتقای عملکرد مدیران شاغل در وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی را از طریق مسلح ساختن آنها به دانش، بینش و مهارتهای مدیریتی مورد نیاز مأموریت سازمانی تشریح نموده است.
روش بررسی: توانمندسازی مدیران بر اساس رویکرد «آموزش مبتنی بر شایستگی»، در سالهای 87-1381، با طراحی برنامهی 7 مرحلهای و تشکیل کمیتهی تخصصی آموزش و راهاندازی 7 مرکز آموزش- پژوهش- مشاوره در وزارت بهداشت انجام شد و کلیهی مدیران شاغل در این وزارتخانه را تحت پوشش قرار داد. در هر مرحله، از یافتههای مطالعات قبلی و یا اجرای پژوهشهای جدید استفاده شد. کمیتهی آموزش با استفاده از ابزارها و روشهای علمی، صحت اطلاعات ثانویه و اولیهی هر مرحله و همچنین شیوهها و نتایج اجرای دورههای آموزشی را مورد تأیید قرار داد.
یافتهها: نیازهای آموزشی استخراج شده، بستههای آموزشی تدوین شده و دورههای آموزشی اجرا شده به تفکیک سطوح مدیریت، در راستای اهداف، راهبردها و فرآیندهای کلان و اهم مسایل وزارتخانه بودند و تکالیف قانونی و ظرفیتهای شغلی و سازمانی مورد نیاز مدیران را پوشش میدادند. ارزیابی عملکرد مدیران در دورهی زمانی 6 ماهه و یک ساله نشان داد که رتبههای مدیران آموزش دیده، نسبت به دورهی زمانی قبل از خود و نسبت به مدیرانی که دورهی آموزش را سپری نکرده بودند، به ترتیب رشد متوسطی معادل 25 درصد و 37 درصد داشته است و عملکرد آنها بهتر بوده است. این در حالی بود که اغلب مدیران شاغل، از دانش، مهارت و تجربهی مدیریتی مناسب با مأموریتهای سازمانی خود برخوردار نبودند.
نتیجهگیری: برای ارتقای عملکرد مدیران، توجه به مأموریت سازمانی و تواناییهای علمی و اجرایی مورد نیاز آنها ضروری است. این تجربه نشان میدهد که الگوی آموزش مبتنی بر شایستگی، شیوهای مناسب برای ارتقای عملکرد فردی، شغلی و سازمانی به حساب میآید و میتوان با استفاده از ظرفیتهای موجود، آن را در سطوح سازمانی و مدیریتی وزارت بهداشت به کار گرفت.
محمدحسین سالاریان زاده؛ فرهاد صدر؛ محمدرضا واعظ مهدوی؛ علی ماهر
دوره 8، (ویژه نامه ی مدیریت خدمات بهداشتی درمانی) ، اسفند 1390، ، صفحه 1199-1212
چکیده
مقدمه: در عصر اطلاعات، کارآفرینی موتور محرک توسعهی اقتصادی و محور فعالیتهای فردی و سازمانی محسوب میشود. از آنجا که در اغلب کشورهای جهان سوم، دولت در تمام عرصههای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی و به ویژه خدمات بهداشتی درمانی حضوری فراگیر دارد، ایجاد پویایی در سازمانهای دولتی حایز اهمیت ویژهای است. این پژوهش به شناسایی عوامل ...
بیشتر
مقدمه: در عصر اطلاعات، کارآفرینی موتور محرک توسعهی اقتصادی و محور فعالیتهای فردی و سازمانی محسوب میشود. از آنجا که در اغلب کشورهای جهان سوم، دولت در تمام عرصههای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی و به ویژه خدمات بهداشتی درمانی حضوری فراگیر دارد، ایجاد پویایی در سازمانهای دولتی حایز اهمیت ویژهای است. این پژوهش به شناسایی عوامل مؤثر بر بهبود عملکرد سازمان با محوریت کارآفرینی سازمانی در بخش خدمات بهداشتی درمانی دولتی و ارایهی الگوی کاربردی برای ایجاد سازمان کارآفرین پرداخته است.
روش بررسی: در این پژوهش توصیفی 43 سازمان بهداشتی درمانی بخش دولتی ایران در دو سطح ملی و منطقهای، با استفاده از نمونهگیری جامعهی نامحدود و به کارگیری روش تصادفی طبقهبندی شده انتخاب گردیدند و در آنها میزان کارآفرینی سازمانی به عنوان متغیر وابسته با بهرهگیری از روش پیمایشی بین سالهای 84-1383 و استفاده از پرسشنامه و تکمیل آنها توسط مدیران عالی و میانی این سازمانها مورد مطالعه قرار گرفت. آزمون Cronbach's alpha روایی پرسشنامه را با 97 درصد تأیید نمود. میانگین و انحراف معیار دادههای گردآوری شده استخراج گردید و یافتهها با استفاده از آزمون همبستگی در فضای نرمافزار SPSS مورد تحلیل قرار گرفت.
یافتهها: به طور متوسط 80 درصد مدیران این سازمانها پرسشنامه را جواب دادند. مطالعه نشان داد که میانگین کارآفرینی در این سازمانها با در نظر گرفتن عوامل ساختاری، رفتاری و محیطی مؤثر بر کارآفرینی سازمانی، حدود 08/3 بود که بیانگر میزان پایین کارآفرینی سازمانی است. از میان شاخصها، میزان رضایت ارباب رجوع در سطح به نسبت خوبی بود، ولی پایین بودن سایر شاخصها از جمله میزان تنوع درآمدی سازمانها، میزان کم فعالیتهای واگذار شده به بخش غیر دولتی و نبود تیمهای تحقیق و توسعه، باعث افت میزان کارآفرینی سازمانی در این سازمانها شده بود.
نتیجهگیری: سازمانهای بهداشتی درمانی دولتی در ایران نتوانستهاند از مزایای کارآفرینی سازمانی به خوبی بهره بگیرند. از اینرو، سازمانهای پیشگفت نیازمند الگوی کاربردی خاص برای توسعهی کارآفرینی هستند، که الگو و راهکارهای ارایه شده در این پژوهش میتواند راهگشای توسعهی عملکرد این سازمانها باشد.
مریم احمدی؛ علی ماهر؛ محمد حسین حیوی حقیقی؛ جهان پور علی پور
دوره 8، شماره 6 ، بهمن و اسفند 1390، ، صفحه 894-899
چکیده
مقدمه: هدف برنامهی مدیریت خطر سلامت، کاهش احتمال وقوع حوادث برای بیماران است و شامل مشخص کردن حوادث نامطلوب، تحلیل علت، تخمین احتمال وقوع، نتایج آنها و اتخاذ اقدام مناسب جهت جلوگیری از تکرار آنها است. هدف این پژوهش مقایسه برنامهی مدیریت خطر در مراقبت سلامت در کشورهای منتخب و ارایهی الگو بود.
روش بررسی: این پژوهش به صورت ...
بیشتر
مقدمه: هدف برنامهی مدیریت خطر سلامت، کاهش احتمال وقوع حوادث برای بیماران است و شامل مشخص کردن حوادث نامطلوب، تحلیل علت، تخمین احتمال وقوع، نتایج آنها و اتخاذ اقدام مناسب جهت جلوگیری از تکرار آنها است. هدف این پژوهش مقایسه برنامهی مدیریت خطر در مراقبت سلامت در کشورهای منتخب و ارایهی الگو بود.
روش بررسی: این پژوهش به صورت توصیفی- تطبیقی انجام شد. جامعهی پژوهش، برنامهی مدیریت خطر در کشورهای آمریکا، انگلستان و استرالیا بود و نمونهها نیز، برنامههای خدمات سلامت ملی، کمیسیون مشترک اعتباربخشی سازمانهای مراقبت سلامت و انجمن پزشکی دفاعی ویکتوریا (به علت حوزهی تخصصی) بودند. گردآوری دادهها از طریق منابع کتابخانهای، اینترنت و پست الکترونیکی و تحلیل آنها از طریق جداول تطبیقی و آمار توصیفی صورت گرفت. بر اساس تحلیل انجام شده و پس از دریافت نظرات متخصصین امر، الگوی نهایی ارایه شد.
یافتهها: در برنامههای مورد بررسی، فرایند مدیریت خطر و اصول مستندسازی شباهتهای زیاد، اصول رضایت آگاهانه شباهتهای کمتر و عناصر اطلاعاتی فرم گزارش حادثه تفاوتهایی داشتند. کمیسیون مشترک، نقش بیشتری برای مدیر اطلاعات سلامت قایل شده بود.
نتیجهگیری: با وجود اشتراک در اصول مدیریت خطر، هر نمونه به نیازها و زیر ساختهای ارایهی مراقبت در کشور خود توجه نمود و این برنامه را به عنوان راهبردی سازمانی در نظر داشت.