محمدرضا امیراسماعیلی؛ سید حسین صابری؛ فرزاد ناظمپور وزیری؛ فرشید برخورداری
چکیده
مقدمه: مراکز بهداشتی- درمانی شهری، عنوان مراکزی است که خدمات بهداشتی و درمانی اولیه را در شهرها ارایه مینمایند. در سالهای اخیر، مراکز جامع خدمات سلامت شهری تغییراتی را از نظر ساختار، کارکرد و حوزه فعالیت تجربه کردهاند. با این حال، به نظر میرسد تغییرات انجام شده نتوانسته است تمام مسایل و مشکلات این حوزه را برطرف نماید. پژوهش حاضر ...
بیشتر
مقدمه: مراکز بهداشتی- درمانی شهری، عنوان مراکزی است که خدمات بهداشتی و درمانی اولیه را در شهرها ارایه مینمایند. در سالهای اخیر، مراکز جامع خدمات سلامت شهری تغییراتی را از نظر ساختار، کارکرد و حوزه فعالیت تجربه کردهاند. با این حال، به نظر میرسد تغییرات انجام شده نتوانسته است تمام مسایل و مشکلات این حوزه را برطرف نماید. پژوهش حاضر با هدف شناسایی چالشهای پیش روی مراکز جامع خدمات سلامت شهری پس از اجرای طرح تحول سلامت صورت گرفت.روش بررسی: این مطالعه از نوع کیفی و جامعه هدف شامل مدیران و کارکنان مراکز جامع خدمات سلامت شهر کرمان بود. بدین ترتیب، به روش نمونهگیری هدفمند، با 8 نفر از مدیران و 7 نفر از کارکنان مراکز جامع خدمات سلامت شهر کرمان مصاحبه نیمه ساختار یافته انجام پذیرفت. از راهنمای مصاحبه شامل تعدادی سؤال کلی بر اساس مرور متون، برای جمعآوری اطلاعات و روشن کردن موضوعات خاص استفاده گردید. همچنین، جهت دستیابی دادهها، روش تحلیل محتوا بر اساس هفت مرحله Colaizzi مورد استفاده قرار گرفت.یافتهها: در تحقیق حاضر و پس از تجزیه و تحلیلهای صورت گرفته، چالشهای مراکز جامع خدمات سلامت شهری در چهار طبقه اصلی «منابع انسانی، سازمانی، کارکردی و مراجعان» شناسایی گردید.نتیجهگیری: میتوان از طریق راهکارهایی همچون اصلاح نظام پرداخت و نظام انگیزش، گسترش فضاهای فیزیکی مراکز، بازنگری برنامهها و اجرای مؤثر طرح پزشک خانواده، تا حدودی این مشکلات را تخفیف داد.
محمدرضا امیراسماعیلی؛ محمود نکویی مقدم؛ سجاد خسروی؛ سعید میرزایی؛ نادیا ارومیه ای
دوره 11، شماره 6 ، بهمن 1393، ، صفحه 770-778
چکیده
مقدمه: دانش به عنوان منبع اصلی سازمانها تلقی و به عنوان یک سرمایه مطرح شده است. انتقال، خلق و به کارگیری دانش، مستلزم وجود فرهنگ سازمانی است که مشوق این امر باشد و دانشگاه ها به عنوان سازمان های تولید کننده دانش باید از این امر بهره مند باشند. هدف این پژوهش تعیین رابطه بین مولفه های فرهنگ سازمانی و مدیریت دانش در دانشگاه علوم ...
بیشتر
مقدمه: دانش به عنوان منبع اصلی سازمانها تلقی و به عنوان یک سرمایه مطرح شده است. انتقال، خلق و به کارگیری دانش، مستلزم وجود فرهنگ سازمانی است که مشوق این امر باشد و دانشگاه ها به عنوان سازمان های تولید کننده دانش باید از این امر بهره مند باشند. هدف این پژوهش تعیین رابطه بین مولفه های فرهنگ سازمانی و مدیریت دانش در دانشگاه علوم پزشکی کرمان بود . روش بررسی: پژوهش حاضر مطالعه ای تحلیلی است که به روش مقطعی در سال 1391 در دانشگاه علوم پزشکی کرمان صورت پذیرفته است. جامعه آماری شامل کلیه کارکنان ستادی معاونتهای دانشگاه علوم پزشکی کرمان به تعداد 844 نفر می باشد که نمونه مورد مطالعه با استفاده از نمونهگیری سهمیه ای 200 نفر انتخاب شده است. به منظور گردآوری اطلاعات از پرسشنامه های فرهنگ سازمانی و مدیریت دانش استفاده شده است که روایی آنها در مطالعات قبلی تایید و پایایی آنها محاسبه شده است. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش آمار توصیفی و استنباطی(آزمون های همبستگی پیرسون، تجزیه و تحلیل واریانس و رگرسیون خطی) و از نرم افزار spss18 استفاده شده است. یافته ها : اکثر افراد تحت بررسی در این مطالعه، وضعیت فرهنگ سازمانی را مناسب ارزیابی کردند. بیشترین امتیاز در بعد انطباق پذیری(9/2) و کمترین امتیاز در بعد مشارکتی(6/2) حاصل شد. وضعیت مدیریت دانش نیز از سوی پاسخ دهندگان در حد متوسط و نسبتا مطلوب ارزیابی شد. در نهایت رابطه آماری معنادار ی بین فرهنگ سازمانی و مدیریت دانش به دست آمد(000/0p-value=). نتیجه گیری: فرهنگ سازمانی و مدیریت دانش در این مطالعه از وضعیت مناسبی برخوردار بودند. سازمان برای اینکه بتواند به طور موثر نظام دانش را بهبود ببخشد و در کل سازمان اشاعه دهد ابتدا باید به فرهنگ سازمانی توجه کند. هر اندازه فرهنگ سازمانی قوی تر باشد، پیاده سازی مدیریت دانش با موفقیت بیشتری انجام خواهد شد. واژه های کلیدی: فرهنگ سازمانی؛ مدیریت دانش؛ دانشگاه ها.