فرحناز صدوقی؛ سمیه نصیری؛ مصطفی لنگری زاده
دوره 11، شماره 6 ، بهمن 1393، ، صفحه 667-680
چکیده
مقدمه: گروه مدیریت اطلاعات سلامت ملی استرالیا، مجموعه حداقل داده (MDS یا Minimum Data Set) را مجموعه اصلی از عناصر داده عنوان نموده است که به منظور گردآوری و گزارش دهی دادهها در سطح ملی مورد توافق قرار میگیرد و نقش مهمی را در صنعت مراقبت بهداشتی برای تبادل دادهها و پیادهسازی پرونده الکترونیک سلامت (EHR یا Electronic Health Record) دارد. هدف این پژوهش، ...
بیشتر
مقدمه: گروه مدیریت اطلاعات سلامت ملی استرالیا، مجموعه حداقل داده (MDS یا Minimum Data Set) را مجموعه اصلی از عناصر داده عنوان نموده است که به منظور گردآوری و گزارش دهی دادهها در سطح ملی مورد توافق قرار میگیرد و نقش مهمی را در صنعت مراقبت بهداشتی برای تبادل دادهها و پیادهسازی پرونده الکترونیک سلامت (EHR یا Electronic Health Record) دارد. هدف این پژوهش، طراحی MDS دوره پری ناتال برای ایران بوده است. روش بررسی: این پژوهش از نوع کاربردی بود به روش ترکیبی (کیفی- مقایسهای و کیفی- دلفی) در سال 1392 خورشیدی انجام شد. ابتدا MDS دوره پری ناتال کشورهای استرالیا، کانادا، نیوزیلند، آمریکا، انگلستان و ایران با استفاده از منابع کتابخانهای، اینترنت و مکاتبه با نویسندگان مقالات خارجی و فرمهای موجود بررسی و مقایسه شد. ابزار این پژوهش فرم گردآوری داده و پرسشنامه بود که روایی آنها توسط خبرگان مورد تائید قرار گرفت. سپس، MDS اولیه دوره پری ناتال پیشنهاد گردید و اعتبار آن با روش دلفی در دو دور آزمون شد. تحلیل دادهها در مرحله مقایسه MDS پری ناتال کشورهای منتخب با استفاده از جداول تطبیقی و تعیین وجوه اشتراک و افتراق هریک از مجموعهها انجام شد. در مرحله اعتبارسنجی دادهها با استفاده از آمار توصیفی (تعداد، درصد و میانگین) و نرم افزار Excel تحلیل شد. یافته ها: در MDSاولیه پیشنهادی برای ایران 251 عنصر داده در 11 بخش به نظرخواهی خبرگان گذاشته شد که در نهایت، در مورد 105 عنصر داده اجماع و در خصوص 122 عنصر توافق جمعی بدست آمد. عناصر داده در قالب 15 زیر مجموعه دستهبندی شد. نتیجهگیری:در حال حاضر کشور با مشکلاتی از قبیل ضعف در مستندسازی و فقدان عناصر داده استاندارد روبرو است. MDS پری ناتال کیفیت مراقبت و دسترسی به دادههای صحیح و به موقع را بهبود میبخشد. واژههای کلیدی: سیستمهای اطلاعات سلامت؛ مجموعه دادهها؛ مراقبت پیش از تولد؛ پرونده الکترونیک سلامت.
مصطفی لنگری زاده؛ محمودرضا گوهری؛ آزیتا کوهستانی
دوره 10، شماره 6 ، بهمن 1392، ، صفحه 800-809
چکیده
مقدمه: مدل پذیرش فنآوری برای توصیف رفتار افراد در ارتباط با سیستمهای اطلاعاتی بهکار برده میشود. در پژوهش حاضر سعی شده است تا با استفاده از این مدل عوامل مؤثر بر پذیرش سیستم اطلاعات بیمارستان در بیمارستانهای آموزشی دانشگاه علوم پزشکی تهران شناسایی شوند. روش بررسی: این پژوهش یک مطالعهی توصیفی از نوع همبستگی بود که در سال 1390 ...
بیشتر
مقدمه: مدل پذیرش فنآوری برای توصیف رفتار افراد در ارتباط با سیستمهای اطلاعاتی بهکار برده میشود. در پژوهش حاضر سعی شده است تا با استفاده از این مدل عوامل مؤثر بر پذیرش سیستم اطلاعات بیمارستان در بیمارستانهای آموزشی دانشگاه علوم پزشکی تهران شناسایی شوند. روش بررسی: این پژوهش یک مطالعهی توصیفی از نوع همبستگی بود که در سال 1390 انجام گردید. جامعهی آماری آن را 185 نفر از پرسنل شاغل در ادارات مدارک پزشکی بیمارستانهای آموزشی دانشگاه علوم پزشکی تهران تشکیل میدادند. ابزار گردآوری دادهها، پرسشنامهی محققساخته براساس مطالعات مشابه بودکه روایی آن توسط کمیتهی خبرگان و پایایی آن قبل از انجام مطالعه در یک نمونهی 50 نفری با استفاده از روش آلفای کرونباخ (93/0=a) بررسی و تأیید گردید. بهمنظور تحلیل دادهها از آمار توصیفی (توزیع درصد فراوانی) و ضریب همبستگیSpearman در محیط نرمافزار آماری SPSS نسخهی 18 استفاده گردید. یافتهها: یافتهها نشان داد که بین برداشت ذهنی از مفید بودن و تصمیم به استفاده (521/0=r ، 01/0Pvalue<)، بین برداشت ذهنی از سهولت استفاده و تصمیم به استفاده (469/0=r ، 01/0Pvalue<)، بین خودکارآمدی و تصمیم به استفاده (548/0=r ، 01/0Pvalue<)، بین حمایت کاربر نهایی و تصمیم به استفاده (399/0= r، 01/0Pvalue<)، بین هنجار اجتماعی و تصمیم به استفاده (383/0= r، 01/0Pvalue<)، بین اعتماد و تصمیم به استفاده (501/0=r ، 01/0Pvalue<)، بین ارتباط شغلی و تصمیم به استفاده (587/0=r ، 01/0Pvalue<) و بین آموزش و تصمیم به استفاده (263/0= r، 05/0Pvalue<) همبستگی مثبت وجود داشت، اما بین نگرانی و تصمیم به استفاده (150/0= r، 01/0Pvalue<)، بین اختیاری بودن و تصمیم به استفاده (147/0-= r، 01/0Pvalue<) و بین شرایط تسهیل کننده و تصمیم به استفاده (046/0= r، 01/0Pvalue<) همبستگی مشاهده نگردید. نتیجهگیری: براساس نتایج حاصل از پژوهش میتوان اینگونه نتیجهگیری کرد که توجه به عوامل مؤثر بر پذیرش کاربران میتواند منجر به استفاده بیشتر از فنآوریهای جدید در بخش مدارک پزشکی بیمارستانها گردد. همچنین از نتایج این پژوهش میتوان در راستای بهبود سیستمهای جدید استفاده کرد، بهطوری که با نیازهای کاربران تناسب بیشتری داشته باشند. واژههای کلیدی: سیستمهای اطلاعات بیمارستان؛ فنآوری؛ بخش مدارک پزشکی
هاله آیت اللهی؛ مصطفی لنگری زاده؛ حبیب چنانی
دوره 10، شماره 5 ، دی 1392، ، صفحه 675-683
چکیده
مقدمه: اگرچه پرستاران از جمله کاربران اصلی سیستم اطلاعات بیمارستانی به حساب میآیند، همچنان مواردی از مقاومت آنها در بهکارگیری فنآوری اطلاعات دیده میشود. در این پژوهش، میزان رضایت پرستاران و انتظارات آنان از سیستم اطلاعات بیمارستانی در دو مرکز آموزشی درمانی فیروزگر و امام خمینی تهران مقایسه شد. روش بررسی: این پژوهش از نوع کاربردی ...
بیشتر
مقدمه: اگرچه پرستاران از جمله کاربران اصلی سیستم اطلاعات بیمارستانی به حساب میآیند، همچنان مواردی از مقاومت آنها در بهکارگیری فنآوری اطلاعات دیده میشود. در این پژوهش، میزان رضایت پرستاران و انتظارات آنان از سیستم اطلاعات بیمارستانی در دو مرکز آموزشی درمانی فیروزگر و امام خمینی تهران مقایسه شد. روش بررسی: این پژوهش از نوع کاربردی بود که به روش تحلیلی در سال 1390 انجام شد. جامعهی پژوهش را پرستاران شاغل در دو مرکز آموزشی درمانی فیروزگر و امام خمینی تهران تشکیل داد که از بین آنها 267 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. دادهها با استفاده از دو پرسشنامه گردآوری گردید که روایی پرسشنامهها براساس روش اعتبار محتوا و پایایی آنها از طریق محاسبهی ضریب همبستگی Cronbach Alpha تایید شد. دادهها با استفاده از آمار توصیفی و آزمون فرضیهی t-test تحلیل شدند. یافتهها: براساس یافتهها انتظارات اکثریت پرستاران در بیمارستان فیروزگر(6/92 درصد، 88n=) و در بیمارستان امام خمینی (2/89 درصد،74n=) برآورده نشده بود. همچنین یافتهها وجود ارتباط معنیدار بین برآورده شدن انتظارات پرستاران و برداشت ذهنی آنها از مفید بودن سیستم اطلاعات بیمارستانی (001/0P<)، بین برآورده شدن انتظارات پرستاران و رضایت آنها از سیستم (001/0P<) و بین برداشت ذهنی پرستاران از مفید بودن سیستم اطلاعات بیمارستانی و رضایت آنها از سیستم (001/0P<) را نشان داد. نتیجهگیری: از آنجا که انتظارات پرستاران در بسیاری از حوزهها برآورده نشده بود، به نظر میرسد که فرایندهای پرستاری و نیازهای اطلاعاتی پرستاران باید بیشتر مورد توجه قرار گیرند. همچنین مشارکت آنها در طراحی و توسعهی سیستمهای اطلاعات بیمارستانی ضروری بهنظر میرسد. واژههای کلیدی: سیستمهای اطلاعات بیمارستانی؛ ارزیابی؛ پرستاران
رقیه عباسپور؛ مصطفی لنگری زاده؛ مریم احمدی
دوره 10، شماره 5 ، دی 1392، ، صفحه 684-691
چکیده
مقدمه: با توجه به افزایش وقوع صدمات سوختگی، ارائه برنامههای پیشگیری از اهمیت بالایی برخوردار گردیده است. اجرای اینگونه برنامهها مستلزم ارائهی آمار و اطلاعات درست است که این امر از طریق کدگذاری با کیفیت و صحیح امکانپذیر میشود. در این پژوهش کیفیت کدگذاری حوادث سوختگی پروندهی بیماران فوتی و غیرفوتی در مرکز آموزشی درمانی ...
بیشتر
مقدمه: با توجه به افزایش وقوع صدمات سوختگی، ارائه برنامههای پیشگیری از اهمیت بالایی برخوردار گردیده است. اجرای اینگونه برنامهها مستلزم ارائهی آمار و اطلاعات درست است که این امر از طریق کدگذاری با کیفیت و صحیح امکانپذیر میشود. در این پژوهش کیفیت کدگذاری حوادث سوختگی پروندهی بیماران فوتی و غیرفوتی در مرکز آموزشی درمانی سینا تبریز مورد مقایسه قرار گرفت. روش بررسی: پژوهش حاضر از نوع مقایسهای و به صورت مقطعی بود. جامعهی پژوهش شامل1500 پرونده از بیماران سوختهی بستری شده در مرکز آموزشی درمانی سینا تبریز در سال 90-1389 بود. با توجه به عدم وجود اطلاعات مورد نیاز جهت تعیین حجم نمونه، مطالعهی میدانی به منظور تعیین ویژگیهای جامعه با توجه به آمار بیماران سوخته فوتی و غیرفوتی در یک سال اخیر انجام شد. براساس میانگین و انحراف معیار بهدست آمده از مطالعهی میدانی، حجم نمونه برآورد گردید، این میزان مشتمل بر 150 پرونده بود که به نسبت مساوی و با استفاده از روش تصادفی سیستماتیک از دو گروه فوتی و غیرفوتی انتخاب شد. دادهها با استفاده از فرم استخراج داده که اعتبار محتوای آن توسط اساتید صاحبنظر تایید شده بود، جمعآوری گردید و با استفاده از نرمافزار SPSS نسخهی 16 و روشهای آمار توصیفی و آزمونهای تحلیلی شامل فراوانی، درصد، میانگین، انحراف معیار و آزمون مان ویتنی تحلیل شد. یافتهها: صحت و کامل بودن کدها در گروه فوتی به ترتیب 8/41 و 4/61 درصد و در گروه غیر فوتی 3/47 و 2/71 درصد بود. در هیچیک از دو گروه کاراکتر پنجم کدگذاری نشده بود. ویژگی بهموقع بودن بهطور میانگین 50 روز بود که با استاندارد سازمان جهانی بهداشت که 2 روز است، فاصله زیادی داشت. نتیجهگیری: برای افزایش کیفیت کدگذاری در گروه فوتی باید کدگذاری سایر تشخیصها و فعالیت حین حادثه مورد توجه کدگذاران قرار گیرد. ویژگی بهموقع بودن کدگذاری نیز مشکل داشت که لازم است در این زمینه با اتخاذ رویههای تشویقی یا تنبیهی و یا ابلاغ آییننامههای داخلی از سوی مراجع مربوط از جمله وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی کدگذاران را به انجام بهموقع کدگذاری و ورود آن به سیستم اطلاعات بیمارستان ترغیب نمود.واژههای کلیدی: طبقهبندی بینالمللی بیماریها؛ سوختگیها؛ کدگذاری
لیلا سید اصفهانی؛ هاله آیتاللهی؛ مصطفی لنگری زاده
دوره 9، شماره 5 ، آذر و دی 1391، ، صفحه 663-670
چکیده
مقدمه: قبل از پیادهسازی مشاغل جدید نیاز است که آمادگی کارکنان برای تصدی این مشاغل و عوامل تأثیرگذار بر آمادگی آنان مورد بررسی قرار گیرد. هدف از این پژوهش، تعیین ارتباط بین آمادگی کارکنان بخش مدارک پزشکی برای تصدی مشاغل جدید حرفهی مدیریت اطلاعات سلامت و عوامل انگیزشی و بازدارندهی شرکت در دورههای آموزشی مستمر بود.
روش بررسی: این ...
بیشتر
مقدمه: قبل از پیادهسازی مشاغل جدید نیاز است که آمادگی کارکنان برای تصدی این مشاغل و عوامل تأثیرگذار بر آمادگی آنان مورد بررسی قرار گیرد. هدف از این پژوهش، تعیین ارتباط بین آمادگی کارکنان بخش مدارک پزشکی برای تصدی مشاغل جدید حرفهی مدیریت اطلاعات سلامت و عوامل انگیزشی و بازدارندهی شرکت در دورههای آموزشی مستمر بود.
روش بررسی: این پژوهش، از نوع کاربردی بود که به روش تحلیلی در سال 1390 انجام شد. جامعهی پژوهش در بر گیرندهی 40 نفر از فارغ التحصیلان رشتهی مدارک پزشکی شاغل در بیمارستانهای تأمین اجتماعی شهر تهران بود که به علت محدود بودن جامعهی پژوهش، نمونهگیری انجام نشد. برای گردآوری دادهها، پرسشنامهای بر اساس سایر متون مرتبط طراحی و با مراجعهی حضوری پژوهشگر، در بین افراد شرکت کننده در پژوهش توزیع گردید. برای تأیید اعتبار محتوای پرسشنامه، نظر صاحبنظران دریافت و برای تأیید پایایی آن از روش آزمون- بازآزمون استفاده شد (945/0 = r). از آمار توصیفی و تحلیلی نظیر ضریب همبستگی (rs) Spearman rho و T-test برای تحلیل دادهها استفاده گردید.
یافتهها: بین میزان آگاهی کارکنان از مشاغل جدید حرفهی مدیریت اطلاعات سلامت و متغیرهای سن، سابقهی کار و سال فراغت از تحصیل آنان ارتباط معنیدار وجود داشت. همچنین بین میزان آگاهی کارکنان و عوامل انگیزشی برای مشارکت در دورههای آموزشی رابطهی معنیدار و معکوس مشاهده شد، در حالی که بین میزان آگاهی آنان و عوامل بازدارنده برای شرکت در دورههای آموزشی ارتباطی وجود نداشت.
نتیجهگیری: ضروری است که قبل از پیادهسازی مشاغل جدید، آموزشهای لازم جهت افزایش آگاهی و مهارت کارکنان ارایه شود. با شناسایی عوامل انگیزشی و کنترل عوامل بازدارنده، شرکت کارکنان در دورههای آموزشی تسهیل خواهد شد.