حمیده ملاخلیلی؛ احمد پاپی؛ غلامرضا شریفی راد؛ فیروزه زارع فراشبندی؛ اکبر حسن زاده
دوره 11، شماره 4 ، آبان 1393، ، صفحه 464-473
چکیده
مقدمه: سواد سلامت شامل مجموعهای از مهارتهای خواندن، شنیدن، تجزیه و تحلیل، تصمیمگیری و توانایی به کارگیری این مهارتها در موقعیتهای سلامتی است. هدف از مطالعهی حاضر تعیین سواد سلامت بیماران بستری در بیمارستانهای آموزشی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان در سال 1391 بوده است. روش بررسی: این مطالعه از نوع کاربردی به روش پیمایشی تحلیلی ...
بیشتر
مقدمه: سواد سلامت شامل مجموعهای از مهارتهای خواندن، شنیدن، تجزیه و تحلیل، تصمیمگیری و توانایی به کارگیری این مهارتها در موقعیتهای سلامتی است. هدف از مطالعهی حاضر تعیین سواد سلامت بیماران بستری در بیمارستانهای آموزشی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان در سال 1391 بوده است. روش بررسی: این مطالعه از نوع کاربردی به روش پیمایشی تحلیلی است. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامهی سواد سلامت عملکردی در بزرگسالان میباشد. پایایی پرسشنامه از طریق آلفای کرونباخ 89/0 به دست آمد و روایی آن نیز به تأیید متخصصان مربوطه در رشتههای کتابداری پزشکی، آمار و آموزش و ارتقای پزشکی رسید. جامعهی مورد پژوهش، کلیه بیماران بستری شده در بیمارستانهای آموزشی وابسته به دانشگاه علوم پزشکی اصفهان در نیمهی دوم سال 1391 میباشد. با بزرگ و نامحدود در نظر گرفتن جامعهی پژوهش تعداد 384 نفر به عنوان نمونه تعیین گردید و نمونهگیری به صورت در دسترس (روش آسان) انجام شد. دادهها به روش پرسشگری بر بالین بیماران جمعآوری و با نرمافزار SPSS 20 در سطح توصیفی (توزیع درصد فراوانی، میانگین، انحراف معیار) و استنباطی (آزمون T مستقل، آزمون واریانس یک طرفه و آزمون همبستگی پیرسون و همبستگی اسپیرمن) تجزیه و تحلیل شد. یافتهها: میانگین نمرهی سواد سلامت بیماران مورد بررسی در حیطهی محاسبات، در حیطهی درک خواندن تقریباً متوسط بوده و میانگین نمرهی کل سواد سلامت در آنان کمی بیشتر از حد متوسط بوده است. اغلب بیماران بررسی شده دارای سواد سلامت ناکافی و حاشیهای بودند. بین متغیرهای جنسیت، درآمد و محل سکونت با سطح سواد سلامت رابطهی معنیداری وجود نداشته، درحالی که بین سن با نمرهی سواد سلامت و نیز حیطههای آن رابطهی معکوس و بین سطح تحصیلات و نمرهی سواد سلامت رابطهی مستقیم وجود داشت. بین شغل بیماران و سواد سلامت رابطهی معنیداری وجود داشته است به نحوی که افراد بازنشسته و کارگران دارای سواد سلامت کمتری بودهاند. نتیجهگیری: اغلب بیماران مورد بررسی دارای سواد سلامت ناکافی و حاشیهای بودهاند. این بیماران برای فهم و به کاربردن اطلاعات بهداشتی نیاز به توضیحات بیشتر دارند و لازم است زمان بیشتری را صرف برقراری ارتباط با کادر درمانی خود جهت کسب اطلاعات به زبان سادهتر و قابل فهمتر نمایند.
هادی بالوئی جام خانه؛ سعیده کتابی؛ مهدی پور مصطفی خشکرودی
دوره 10، 7 (ویژهنامهی چالشهای سیاسی اقتصادی در مدیریت سلامت) ، اسفند 1392، ، صفحه 901-911
چکیده
مقدمه:امروزه کیفیت خدمت از مهمترین جنبههای مدیریتی سازمانهای خدماتی هستند و مشتری محوری، استراتژی اول تمام سازمانهای دنیا به شمار میروند. این تحقیق سعی داشته تا با تبیین شاخصهای مؤثر در کیفیت خدمات بهداشت و درمان و با استفاده از رویکرد ترکیبی Fuzzy AHP - TOPSIS به رتبهبندی بیمارستانهای آموزشی دانشگاه علوم پزشکی مازندران بپردازد. ...
بیشتر
مقدمه:امروزه کیفیت خدمت از مهمترین جنبههای مدیریتی سازمانهای خدماتی هستند و مشتری محوری، استراتژی اول تمام سازمانهای دنیا به شمار میروند. این تحقیق سعی داشته تا با تبیین شاخصهای مؤثر در کیفیت خدمات بهداشت و درمان و با استفاده از رویکرد ترکیبی Fuzzy AHP - TOPSIS به رتبهبندی بیمارستانهای آموزشی دانشگاه علوم پزشکی مازندران بپردازد. روش بررسی: این تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی- پیمایشی است. جامعهی آماری تحقیق، بیمارستانهای آموزشی دانشگاه علوم پزشکی مازندران بود که با استفاده از روش نمونهگیری غیرتصادفی هدفمند، 4 بیمارستان آموزشی دانشگاه علوم پزشکی مازندران انتخاب شدند و پرسشنامههای استاندارد تحقیق توسط گروهی از کارشناسان معاونت بهداشت و درمان این دانشگاه تکمیل شده است. بدین منظور ابتدا با استفاده از تحلیل سلسله مراتبی فازی، اهمیت معیارهای کیفیت خدمات محاسبه وسپس بیمارستانها به وسیلهی روش TOPSIS رتبهبندی شدند. نتایج با استفاده از نرمافزار Excel تحلیل شد. یافتهها: یافتههای تحقیق حاکی از آن است که بیمارستان Cبا وزن 9216/0، بیمارستان B با وزن 4926/0، بیمارستان A با وزن 2121/0 و بیمارستان D با وزن 2063/0 بهترتیب بهصورت اول تا چهارم رتبهبندی شدهاند. نتیجهگیری: براساس سنجش انجام شده در ابعاد مختلف کیفیت خدمات، نتایج حاکی از آن است که بیمارستان C در ابعاد پاسخگویی، همدلی و حرفهای بودن که بیشترین وزن را دارا میباشند، دارای بهترین عملکرد میباشد. در واقع وضعیت عملکرد بیمارستانها بر اساس ابعاد کیفیت خدمات بهمنظور تدوین استراتژی مناسب تعیین شده است. واژههای کلیدی:کیفیت مراقبتهای بهداشتی؛ فرایند تحلیل سلسله مراتبی؛ بیمارستانهای آموزشی
محمد علی نادی؛ محمد حسین یارمحمدیان؛ هاجر عزیزی
دوره 10، 7 (ویژهنامهی چالشهای سیاسی اقتصادی در مدیریت سلامت) ، اسفند 1392، ، صفحه 979-987
چکیده
مقدمه: سازمانها از جمله نهادهای مهم در جهان امروز هستند که کارایی و اثربخشی آنها وابسته به عملکرد نیروی انسانی است. نگرش مثبت نسبت به شغل در بهبود عملکرد نیروی انسانی در هر سازمانی حایز اهمیت میباشد. یادگیری غیررسمی از جهت تأثیر بر رضایت شغلی مدت زمانی است که مورد توجه محققان قرار گرفته است. این پژوهش با هدف بررسی روابط بین یادگیری ...
بیشتر
مقدمه: سازمانها از جمله نهادهای مهم در جهان امروز هستند که کارایی و اثربخشی آنها وابسته به عملکرد نیروی انسانی است. نگرش مثبت نسبت به شغل در بهبود عملکرد نیروی انسانی در هر سازمانی حایز اهمیت میباشد. یادگیری غیررسمی از جهت تأثیر بر رضایت شغلی مدت زمانی است که مورد توجه محققان قرار گرفته است. این پژوهش با هدف بررسی روابط بین یادگیری غیررسمی و مؤلفههای آن با رضایت شغلی در بین پرستاران بیمارستانهای دولتی آموزشی شهر اصفهان انجام شد. روش بررسی: پژوهش حاضر توصیفی همبستگی بود که به صورت مقطعی در سال 1390 انجام گرفت. جامعهی آماری پژوهش شامل کلیهی پرستاران شاغل رسمی و پیمانی بیمارستانهای دولتی آموزشی شهر اصفهان به تعداد 785 نفر بود و حجم نمونه براساس جدول تعیین حجم Cohen و همکاران 278 نفر از آنها را شامل میشد که به روش نمونهگیری تصادفی طبقهای انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامهی یادگیری غیررسمی Alonderiene و پرسشنامهی رضایت شغلی Warr و همکاران بود که روایی آنها به روش صوری، محتوایی و سازه و پایایی آنها با Cronbach's Alpha بهترتیب به میزان 73/0 و 89/0 محاسبه شد. تحلیل دادههای پژوهش در سطح آمار توصیفی (فراوانی، درصد، میانگین و انحراف معیار) و استنباطی (ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانهی گام به گام) با استفاده از نرمافزار SPSS نسخهی 16انجام گرفت. یافتهها: بین رضایت شغلی با یادگیری غیررسمی (337/0=r)، نیاز به اکتساب (230/0=r)، نگرشهای مثبت پاسخگویان (164/0=r)، تخصیص منابع و زمان (120/0=r) و کسب اطلاعات (303/0=r) رابطهی مثبت و معنیدار وجود داشت. نتایج رگرسیون چندگانهی همزمان نشان داد که نیاز به اکتساب، کسب اطلاعات و نگرشهای مثبت بالادستان توان پیشبینی رضایت شغلی را دارا بوده است که با مشاهدهی رگرسیون گام به گام نیز این ارتباط تأیید شد. به این صورت که کسب اطلاعات، نیاز به اکتساب و نگرشهای مثبت بالادستان نسبت به یادگیری به ترتیب 089/0، 139/0، 167/0 توان پیشبینی رضایت شغلی را دارا بودند. نتیجهگیری: براساس نتایج بهدست آمده، میتوان از طریق بهبود نگرش سرپرستان نسبت به فعالیتهای یادگیری و به وجود آوردن احساس نیاز نسبت به یادگیری در میان پرستاران، رضایت شغلی پرستاران بیمارستانهای آموزشی شهر اصفهان را بهبود بخشید. به نظر میرسد رضایت شغلی بالاتر، خود را در قالب نیاز به اکتساب و کسب اطلاعات و داشتن نگرش مثبت فرادستان نسبت به یادگیری آشکار میکند. واژههای کلیدی: یادگیری؛ رضایت شغلی؛ پرستاران؛ بیمارستانهای آموزشی؛ بیمارستانهای دولتی
فرحناز صدوقی؛ ملیحه صادقی؛ مصطفی لنگری زاده
دوره 10، شماره 5 ، دی 1392، ، صفحه 761-769
چکیده
مقدمه: دورا پزشکی، دستاورد تعامل بین عرصهی بهداشت، درمان و فناوری اطلاعات است. در فناوری دورا پزشکی، دورا آسیبشناسی بهعنوان یک پشتیبان علمی برای آسیبشناس محسوب میشود و میتواند به تشخیص و درمان دقیق بیماری کمک نماید. در این پژوهش به شناسایی امکان اجرای دورا آسیبشناسی در بیمارستانهای آموزشی دانشگاه علوم پزشکی تهران از ...
بیشتر
مقدمه: دورا پزشکی، دستاورد تعامل بین عرصهی بهداشت، درمان و فناوری اطلاعات است. در فناوری دورا پزشکی، دورا آسیبشناسی بهعنوان یک پشتیبان علمی برای آسیبشناس محسوب میشود و میتواند به تشخیص و درمان دقیق بیماری کمک نماید. در این پژوهش به شناسایی امکان اجرای دورا آسیبشناسی در بیمارستانهای آموزشی دانشگاه علوم پزشکی تهران از نظر وجود استانداردهای نیروی انسانی بهعنوان یکی از الزامات پیادهسازی پرداخته شد. روش بررسی: پژوهش حاضر از نوع مطالعات کاربردی بود که به روش توصیفی و بهصورت مقطعی در سال 1391 انجام گرفت. در این پژوهش از بیمارستانهای آموزشی دانشگاه علوم پزشکی تهران، چهار بیمارستان به صورت هدفمند انتخاب و پژوهش در این مراکز انجام شد. به دلیل مشخص و محدود بودن جامعهی مورد مطالعه از نمونهگیری استفاده نشد و نمونهی پژوهش همان جامعهی پژوهش و شامل 8 نفر رؤسا و مدیران بیمارستانها، 20 نفر آسیبشناس و 8 نفر پرسنل انفورماتیک بود. ابزار گردآوری دادهها، پرسشنامههای محققساختهای بود که برای هر گروه از جامعهی پژوهش بهصورت مجزا تهیه شد. روایی پرسشنامهها ارزیابی و میانگین ضریب پایایی همبستگی برای سه پرسشنامه 98/0 حاصل گردید. دادههای گردآوری شده با استفاده از روشهای آمار توصیفی شامل فراوانی، درصد، میانگین و انحراف معیار در محیط نرمافزارSPSS نسخهی 16 تحلیل شد. یافتهها: طبق نتایج، میانگین امتیاز آگاهی آسیبشناسها از دورا آسیبشناسی 98/2 با انحراف معیار 17/1 بهدست آمد. میزان آگاهی مدیران و رؤسا 5/57 درصد و میزان آگاهی پرسنل انفورماتیک 5/27 درصد محاسبه شد. مدیران و رؤسا وجود نیروی انسانی متخصص در زمینهی دورا آسیبشناسی را تنها 5/37 درصد اعلام نمودند. همچنین، میانگین امتیاز امکان اجرای دورا آسیبشناسی از لحاظ نیروی انسانی آسیبشناس 9/2 با انحراف معیار 86/0 بهدست آمد. نتیجهگیری : با توجه به اهمیت فراوان دورا آسیبشناسی و وجود نیروی انسانی بهعنوان یک عامل مؤثر در پیادهسازی موفق آن و همچنین با توجه به نتایج پژوهش مبنی بر نامطلوب بودن وضعیت نیروی انسانی متخصص در زمینهی دورا آسیبشناسی پیشنهاد میگردد، بیمارستانها جهت اجرای این فناوری، نیروی انسانی متخصص مورد نیاز را تأمین نمایند. واژههای کلیدی : دورا آسیبشناسی؛ نیروی انسانی؛ بیمارستانهای آموزشی
حسن جعفری؛ محمد رضا ملکی؛ حسین صفری؛ رحیم خدایاری زرنق
دوره 8، (ویژه نامه ی مدیریت خدمات بهداشتی درمانی) ، اسفند 1390، ، صفحه 1017-1024
چکیده
مقدمه: امروزه نوع جدیدی از مفهوم رهبری مطرح است که بر ارایهی خدمت به دیگران، دیدگاه کلی نسبت به کار، توسعهی فردی و تصمیمگیری مشترک تأکید دارد که تحت عنوان «رهبری معنوی» نامیده میشود. نهضت رهبری معنوی شامل مدلهای خدمتگزاری رهبری، مشارکت دادن کارکنان و توانمندسازی آنان میباشد که بر اساس فلسفهی رهبری خدمتگزار بنا ...
بیشتر
مقدمه: امروزه نوع جدیدی از مفهوم رهبری مطرح است که بر ارایهی خدمت به دیگران، دیدگاه کلی نسبت به کار، توسعهی فردی و تصمیمگیری مشترک تأکید دارد که تحت عنوان «رهبری معنوی» نامیده میشود. نهضت رهبری معنوی شامل مدلهای خدمتگزاری رهبری، مشارکت دادن کارکنان و توانمندسازی آنان میباشد که بر اساس فلسفهی رهبری خدمتگزار بنا نهاده شده است. هدف این پژوهش، شناسایی رابطهی رهبری معنوی و ابعاد آن با کیفیت زندگی کاری کارکنان در بیمارستان آموزشی- درمانی شهید هاشمینژاد شهر تهران بود.
روش بررسی: پژوهش حاضر از نظر نتایج کاربردی بود که به صورت مقطعی در سال 1388 انجام گرفت. نمونهی پژوهش شامل 111 نفر از پرسنل شاغل در بیمارستان شهید هاشمینژاد بود. دادهها با استفاده از پرسشنامهی رهبری معنوی Fry و نیز پرسشنامهی کیفیت زندگی کاری Casio جمعآوری و به وسیلهی نرمافزار SPSS و آزمون Spearman تحلیل شد.
یافتهها: بین رهبری معنوی و هفت بعد آن (چشمانداز سازمانی، عشق به نوع دوستی، ایمان به کار، معنیداری در کار، عضویت در سازمان، تعهد سازمانی و بازخورد عملکرد) با کیفیت زندگی کاری کارکنان در مرکز آموزشی درمانی هاشمینژاد رابطهی معنیدار و مثبت وجود داشت (001/0 > P).
نتیجهگیری: رهبری معنوی با فراهم نمودن زمینههای مساعد و حمایت کننده برای کارکنان، شرایطی را فراهم میسازد تا با تلاش در جهت تحقق اهداف سازمان، نیازها و اهداف خود را برآورده کنند و تواناییهای بالقوهی خود را آشکار سازند.