مریم سهامی؛ سجاد امینی منش
چکیده
مقدمه: کتابدرمانی استفاده از فن کتاب خواندن برای راهنمایی فرد و گروه است. هدف از انجام پژوهش حاضر، تعیین اثربخشی کتابدرمانی بر استرس، اضطراب و افسردگی زنان شهر شیراز بود.روش بررسی: این مطالعه به روش نیمه آزمایشی با طرح پیشآزمون- پسآزمون و گروه شاهد انجام گرفت. جامعه آماری تحقیق را کلیه زنان مراجعهکننده به فرهنگسرای شهرداری ...
بیشتر
مقدمه: کتابدرمانی استفاده از فن کتاب خواندن برای راهنمایی فرد و گروه است. هدف از انجام پژوهش حاضر، تعیین اثربخشی کتابدرمانی بر استرس، اضطراب و افسردگی زنان شهر شیراز بود.روش بررسی: این مطالعه به روش نیمه آزمایشی با طرح پیشآزمون- پسآزمون و گروه شاهد انجام گرفت. جامعه آماری تحقیق را کلیه زنان مراجعهکننده به فرهنگسرای شهرداری شیراز در بازه زمانی شش ماهه اول سال 1397 تشکیل داد (60 نفر). نمونه آماری شامل زنانی بود که اظهار میکردند اضطراب، استرس یا افسردگی دارند. شرکتکنندگان پرسشنامه 21-DASS (21-Depression Anxiety Stress Scales) را تکمیل نمودند و از بین آنان، زنانی که نمره استرس، اضطراب و افسردگی بالاتر از حد طبیعی (نمره 7) داشتند، 30 نفر انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه 15 نفره (آزمایش و شاهد) قرار گرفتند. گروه آزمایش به مدت 8 هفته آموزش دریافت نمود و سپس پسآزمون اجرا گردید.یافتهها: کتابدرمانی به شیوه گروهی، منجر به کاهش معنیدار افسردگی، استرس و اضطراب در زنان مراجعهکننده به فرهنگسرای شهرداری شهر شیراز شد.با همکاری کتابداران و روانشناسان و بهرهمندی از روشهای کتابدرمانی، میتوان برای بهبود برخی علایم همچون افسردگی، استرس و اضطراب برنامهریزی و اقدام نمود.
سید حسین حسینینسب؛ فاطمه مکیزاده؛ ابراهیم زالزاده؛ افسانه حاضری
دوره 13، شماره 5 ، دی 1395، ، صفحه 347-353
چکیده
مقدمه: با توجه به شیوع بالای افسردگی و بار قابل توجهی که این بیماری به فرد، نظام سلامت و جامعه تحمیل میکند، انجام مطالعات گسترده برای اتخاذ روشهای مناسب پیشگیری و درمان و مدیریت این بیماری، ضروری به نظر میرسد. به منظور کمک به انجام پژوهشهای مفید و مورد نیاز در این حوزه، مطالعه حاضر با هدف تعیین ساختار موضوعی مقالات مرتبط با درمان ...
بیشتر
مقدمه: با توجه به شیوع بالای افسردگی و بار قابل توجهی که این بیماری به فرد، نظام سلامت و جامعه تحمیل میکند، انجام مطالعات گسترده برای اتخاذ روشهای مناسب پیشگیری و درمان و مدیریت این بیماری، ضروری به نظر میرسد. به منظور کمک به انجام پژوهشهای مفید و مورد نیاز در این حوزه، مطالعه حاضر با هدف تعیین ساختار موضوعی مقالات مرتبط با درمان افسردگی انجام شد.روش بررسی: این پژوهش از نوع مطالعات کاربردی با رویکرد علمسنجی بود که با استفاده از روش تحلیل همرخدادی واژگان و خوشهبندی انجام گردید. توصیفگرهای مقالات مرتبط، با جستجوی عبارت «Depression» در سرعنوان موضوعی MeSH و با تقسیم فرعی «Therapy» از پایگاه PubMed در تاریخ 30/1/1394، در بازه زمانی سالهای 2005 تا 2014 استخراج شد. دادهها در نرمافزارهای Excel و SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.یافتهها: رشد تولیدات علمی در حوزه درمان افسردگی طی سالهای مختلف، به صورت متوازن اتفاق افتاده بود. با تفکیک بازه زمانی پژوهش به دو دوره پنج ساله، 12خوشه با 34 توصیفگر مشترک یکسان به دست آمد و مشخص گردید که موضوعات «روانشناسی، دارو درمانی و پایبندی به درمان»، زمینه اصلی (رانت) موضوعات میباشند.نتیجهگیری: نتایج بر اساس شاخص دربردارندگی نشان داد که تنها 20 درصد از زمینههای موضوعی دوره دوم جدید هستند. از این امر میتوان نتیجه گرفت که زمینههایی که در سالهای قبل با هم در نظر گرفته میشدند، ممکن است در ادامه پژوهشها در سالهای بعدی در کنار دیگر حوزههای متفاوت قرار بگیرند و یا حذف شوند.
اسد اله شمس؛ کیوان کاوه؛ بهاره افروغ؛ سحر احمدی
دوره 10، 7 (ویژهنامهی چالشهای سیاسی اقتصادی در مدیریت سلامت) ، اسفند 1392، ، صفحه 1059-1065
چکیده
مقدمه: یکی از عوامل آسیبزا در مدیریت منابع انسانی هر سازمان، فقدان و یا ضعف سلامت روانی و بهویژه مهارتهای زندگی است. این دو عامل از جمله تواناییهای ارتباطی لازم در مواجهه با مشکلات زندگی روزمره یا همکاری در محیط کار و تحصیل، بهخصوص برای دانشجویان و دانشآموختگان دانشگاه است. هدف کلی تحقیق حاضرتعیین رابطهی بین میزان سلامت ...
بیشتر
مقدمه: یکی از عوامل آسیبزا در مدیریت منابع انسانی هر سازمان، فقدان و یا ضعف سلامت روانی و بهویژه مهارتهای زندگی است. این دو عامل از جمله تواناییهای ارتباطی لازم در مواجهه با مشکلات زندگی روزمره یا همکاری در محیط کار و تحصیل، بهخصوص برای دانشجویان و دانشآموختگان دانشگاه است. هدف کلی تحقیق حاضرتعیین رابطهی بین میزان سلامت روانی با مهارتهای زندگی در دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی اصفهان بود. روش بررسی: این مطالعه تحلیلی و از نوع مقطعی است. جامعهی مورد مطالعه کلیهی دانشجویان هفت دانشکدهی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان بودند که براساس فرمول نمونهگیری Morgan، 384 نفر از دانشجویان در سال 1389 انتخاب شدند. جمعآوری اطلاعات از طریق پرسشنامهی محققساخته برای مهارتهای زندگی و پرسشنامهی استاندارد Gold Berg برای سلامت عمومی و روانی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی اصفهان صورت گرفت. اطلاعات به دست آمده با نرمافزار SPSS نسخهی 16 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. روایی پرسشنامهها توسط متخصصین و پایایی آنها توسط Coronach’s Alpha بالاتر از 80 مورد تأیید قرار گرفت. یافتهها: بالاترین میانگین نمرهی سلامت روانی متعلق به دانشجویان دانشکدهی پزشکـی با میانگین نمرهی (54/10±71/84) و پایینترین میانگین نمرهی سلامت روان متعلق به دانشجویان دانشکدهی توانبخشی با میانگین نمرهی (03/13±92/72) بوده است. بالاترین میانگین نمرهی مهارتهای زندگی به دانشجویان دانشکدهی مدیریت و اطلاعرسانی پزشکی با میانگین نمرهی (16/5±64/71) و پایینترین میانگین نمرهی مهارت زندگی به دانشجویان دانشکدهی داروسازی با میانگین نمرهی (04/7±38/69) اختصاص داشت. رابطهی دو متغیر سلامت روان و مهارت زندگی در دانشجویان معنیدار بود. بین دانشکدهها سلامت روانی و بین رشتهها مهارتهای زندگی رابطهی معنیدار با موضوع داشتند. از نظر مقطع تحصیلی، شغل پدر و تعداد فرزندان خانواده رابطهی معنیداری مشاهده نشد. نتیجهگیری: مهارتهای زندگی و سطح سلامت روانی دانشجویان از حد خوب بالاتر (70 درصد) است. لذا بر مبنای نتایج این تحقیق و در مقایسه با نتایج تحقیقات مشابه برای رسیدن به سطح عالی، تأکید بر آموزش مهارت زندگی و سلامت روانی در برنامهی درسی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان ضروری به نظر میرسد. واژههای کلیدی: سلامت روان؛ اضطراب؛ دانشجویان؛ افسردگی
امیر موسی رضایی؛ طاهره مؤمنی قلعه قاسمی؛ جهانگیر کریمیان؛ امراله ابراهیمی
دوره 8، (ویژه نامه ی مدیریت خدمات بهداشتی درمانی) ، اسفند 1390، ، صفحه 1007-1016
چکیده
مقدمه: سرطان سینه شایعترین، کشندهترین و از نظر روانی تأثیرگذارترین سرطان در زنان است و موجب بروز مشکلات هیجانی و عاطفی عمیقی همچون افسردگی میشود. یافتههای چندین مطالعه بیانگر وجود ارتباط آماری معنیدار بین سلامت معنوی و افسردگی در این بیماران میباشد. وجــود موارد ضد و نقیض در این زمینه، در تحقیقات خارج از کشور و عدم وجود ...
بیشتر
مقدمه: سرطان سینه شایعترین، کشندهترین و از نظر روانی تأثیرگذارترین سرطان در زنان است و موجب بروز مشکلات هیجانی و عاطفی عمیقی همچون افسردگی میشود. یافتههای چندین مطالعه بیانگر وجود ارتباط آماری معنیدار بین سلامت معنوی و افسردگی در این بیماران میباشد. وجــود موارد ضد و نقیض در این زمینه، در تحقیقات خارج از کشور و عدم وجود چنین مطالعهای در ایران، محققین را بر آن داشت تا مطالعهای را با هدف ارتباط بین سلامت معنوی و افسردگی در مراجعهکنندگان مبتلا به سرطان سینه در بیمارستان سیدالشهدا(ع) اصفهان طراحی و اجرا نمایند.
روش بررسی: این مطالعه، از نوع تحلیلی- مقطعی بود. نمونههای مورد پژوهش 223 نفر از بمراجعهکنندگان مبتلا به سرطان سینه در بیمارستان سیدالشهدا(ع) در سال 1390 بودند که به روش نمونهگیری آسان وارد مطالعه گردیدند. برای جمعآوری اطلاعات از دو پرسشنامهی سلامت معنوی پولوتزین و الیسون و خرده مقیاس افسردگی پرسشنامهی DASS-42 استفاده شد. سپس دادهها با استفاده از 17SPSS و روشهای آمار توصیفی (توزیع درصد فراوانی، میانگین و انحراف معیار) و تحلیلی (آزمون t مستقل و ضریب همبستگی Pearson و Spearman)، مورد تحلیل قرار گرفت.
یافتهها: در این مطالعه، 223 بیمار (1/99 درصد زن و 9/0 درصد مرد) شرکت نمودند. میانگین سنی این بیماران 6/48 سال با انحراف معیار 07/1 بود. 3/80 درصد افراد متأهل بودند. میانگین مدت ابتلا به بیماری 26/39 ماه با انحراف معیار 7/41 بود. میانگیننمرهی بعد مذهبی سلامت معنوی بیماران 25/52 با انحراف معیار 08/7 از 60 بود و میانگین نمرهی بعد وجودی سلامت معنوی بیماران 87/42 با انحراف معیار 31/9 از 60 و میانگین کلی نمرهی سلامت معنوی بیماران نیز 89/94 با انحراف معیار 99/14 از 120 بود و میانگین نمرهی افسردگی واحدهای مورد پژوهش 24/12 با انحراف معیار 58/9 از 42 بود. یافتهها حاکی از وجود ارتباط آماری معنیدار معکوس بین ابعاد مذهبی و وجودی سلامت معنوی با میزان افسردگی بود (به ترتیب با 22/0- = r و 001/0 = P و نیز 48/0- = r و 001/0 > P). همچنین بین نمرهی کلی سلامت معنوی و افسردگی ارتباط معنیدار وجود داشت (41/0- = r و 001/0 > P).
نتیجهگیری: در بیماران مبتلا به سرطان سینه با نمرات بالاتر سلامت معنوی، میزان افسردگی کمتری وجود دارد. بنابراین به نظر میرسد در بیماریهایی همچون سرطان که بر جسم، روان و روح افراد تأثیرگذار هستند، پرستاران میتوانند با استفاده از رویکرد مراقبت کلنگر با تأکید بر بعد معنوی مراقبت به بیماران در دستیابی به ارتقای سطح سلامت روان کمک نمایند.