محسن شفیعی نیک آبادی؛ جعفر ضامنی خجسته
دوره 12، شماره 5 ، دی 1394، ، صفحه 575-583
چکیده
مقدمه: امروزه تغییر مهمترین عاملی است که سازمانها با آن مواجهاند و باید خود را برای مقابله با اثرات آن آماده نمایند. افراد با توانایی و انگیزه بالا در کنار بکارگیری ابزارهای نوبن فناوری اطلاعات، کسب و انتقال دانش در سازمان را تسهیل و یادگیری سازمانی را بهبود میبخشند. هدف این مطالعه تعیین نقش ابزارهای فناوری اطلاعات در رابطه ...
بیشتر
مقدمه: امروزه تغییر مهمترین عاملی است که سازمانها با آن مواجهاند و باید خود را برای مقابله با اثرات آن آماده نمایند. افراد با توانایی و انگیزه بالا در کنار بکارگیری ابزارهای نوبن فناوری اطلاعات، کسب و انتقال دانش در سازمان را تسهیل و یادگیری سازمانی را بهبود میبخشند. هدف این مطالعه تعیین نقش ابزارهای فناوری اطلاعات در رابطه ظرفیت جذب دانش و یادگیری سازمانی در بیمارستان های تامین اجتماعی تهران بوده است.روش بررسی: این تحقیق از لحاظ هدف، کاربردی و از نظر روش توصیفی- پیمایشی بود. برای جمع آوری داده های مربوط به تحلیل فرضیه های تحقیق، از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد که روایی صوری آن به تائید اساتید دانشگاه رسید و پایایی آن نیز با استفاده از ضریب Cronbach’s alpha که 92 درصد بود، تائید شد. جامعه آماری تحقیق مدیران و سرپرستان بخشهای اداری و خدماتی بیمارستانهای تأمین اجتماعی تهران در پاییز سال 1393 خورشیدی بود که بر اساس فرمول نمونهگیری Cochran و با استفاده از روش نمونهگیری سهمیهای، نمونه آماری به حجم 113 نفر تعیین و پرسشنامه بین آن ها توزیع شد. برای تجزیه و تحلیل و آزمون فرضیه های تحقیق از روش های آمار استنباطی و به طور مشخص مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شد.یافتهها: یافته های تحقیق نشان داد که ظرفیت جذب دانش تاثیر مثبت و معناداری بر یادگیری سازمانی دارد و ابزارهای فناوری اطلاعات در این رابطه می توانند نقش میانجی داشته و آن را تقویت کنند.نتیجه گیری: بیمارستان های تامین اجتماعی با ارتقای انگیزه و توانایی کارکنان، یادگیری سازمانی را ارتقا و با بکارگیری ابزارهای فناوری اطلاعات و روزآمد، سطح آن را بهبود و فرآیند یادگیری سازمانی را تسریع خواهند بخشید.
مرضیه فرمانی؛ رامین روانگرد
دوره 11، شماره 6 ، بهمن 1393، ، صفحه 789-798
چکیده
مقدمه: امروزه محیط سازمان ها محیطی کاملا رقابتی است و سازمان ها به منظور بقا و موفقیت و تطابق با این تغییرات با تکیه بر توانمندسازی کارکنان خود بایستی یاد بگیرند. هدف از این پژوهش تعیین رابطه بین توانمندسازی و یادگیری سازمانی در بین کارکنان دانشگاه علوم پزشکی شیراز بوده است. روش بررسی: پژوهش حاضر از نوع توصیفی تحلیلی بود. نمونه ...
بیشتر
مقدمه: امروزه محیط سازمان ها محیطی کاملا رقابتی است و سازمان ها به منظور بقا و موفقیت و تطابق با این تغییرات با تکیه بر توانمندسازی کارکنان خود بایستی یاد بگیرند. هدف از این پژوهش تعیین رابطه بین توانمندسازی و یادگیری سازمانی در بین کارکنان دانشگاه علوم پزشکی شیراز بوده است. روش بررسی: پژوهش حاضر از نوع توصیفی تحلیلی بود. نمونه ی آماری پژوهش 100 نفر از کارکنان سازمان مرکزی دانشگاه در سال 92 خورشیدی بودند که به روش نمونه گیری طبقه ای متناسب با حجم و نمونه گیری تصادفی ساده از معاونت های مختلف انتخاب شدند. به منظور جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه تغییر یافته توانمندسازی spreitzer و یادگیری سازمانی Neefe استفاده شد. پایایی این دو پرسشنامه با استفاده از ضریب alpha cronbach’s به ترتیب 90 درصد و 86 درصد به دست آمده بود. اطلاعات دموگرافیک و شغلی نیز به این پرسشنامه اضافه گردید. به منظور تحلیل داده ها از نرم افزار spss 15و روش های آماری توصیفی( میانگین، انحراف معیار،فراوانی) و استنباطی (T- Test، ضریب همبستگی Anova ,و رگرسیون خطی چندگانه) استفاده شد. یافته ها: بین یادگیری سازمانی و توانمندسازی رابطه ی مثبت و معنی دار وجود دارد (p<0/001, r= 0/696 ) نتایج حاصل از رگرسیون خطی چندگانه نشان داد دو بعد احساس مشارکت با دیگران و احساس شایستگی در شغل پیش بینی کننده یادگیری سازمانی است.P<0/05) ,322/0 = β0/465, = β ( سطح یادگیری سازمانی و توانمندی کارکنان در حد متوسط می باشد. نتیجه گیری: از آنجا که احساس مشارکت با دیگران و شایستگی بیشترین تاثیر را بر یادگیری سازمانی داشت مدیران می توانند با مشارکت دادن کارکنان در تصمیم گیری ها و فراهم آوردن زمینه های خلاقیت و آموختن و تجربه کردن کارکنان به منظور توسعه ی شایستگی، دانشگاه را به سمت سازمان یادگیرنده سوق دهند. واژه های کلیدی: یادگیری سازمانی؛ توانمندسازی؛ کارکنان؛ دانشگاه ها؛ ایران
راضیه منتظرالفرج؛ محمدرضا ملکی؛ سیدجمالالدین طبیبی؛ رضا نجف بیگی
دوره 8، (ویژه نامه ی مدیریت خدمات بهداشتی درمانی) ، اسفند 1390، ، صفحه 1063-1072
چکیده
مقدمه: بیمارستانهای امروزی، برای همسویی با تحولات جهانی ناچارند خود را به ابزارهایی همچون یادگیری و ایجاد بیمارستان یادگیرنده تجهیز نمایند. در همین راستا، این پژوهش با هدف طراحی الگوی استقرار سازمان یادگیرنده برای بیمارستانهای عمومی ایران انجام شد.
روش بررسی: این مطالعه از نظر فرآیند انجام پژوهش از نوع کیفی بود، که به شیوهی ...
بیشتر
مقدمه: بیمارستانهای امروزی، برای همسویی با تحولات جهانی ناچارند خود را به ابزارهایی همچون یادگیری و ایجاد بیمارستان یادگیرنده تجهیز نمایند. در همین راستا، این پژوهش با هدف طراحی الگوی استقرار سازمان یادگیرنده برای بیمارستانهای عمومی ایران انجام شد.
روش بررسی: این مطالعه از نظر فرآیند انجام پژوهش از نوع کیفی بود، که به شیوهی تطبیقی و به صورت مقطعی در سالهای 1388 و 1389 انجام پذیرفت. ابتدا الگوهای سازمان یادگیرنده در سه بخش حوزهی نظری عمومی، تجارب موجود در حوزههای خارج از بهداشت و درمان و تجارب موجود در حوزهی بهداشت و درمان، گردآوری و سپس در قالب جداول تطبیقی، تنظیم و الگوی اولیه استخراج گردید. برای تعیین اعتبار الگوی فوق و طراحی الگوی نهایی، از تکنیک دلفی استفاده شد. این تکنیک در طی دو مرحله و در بین 26 نفر از صاحبنظران علوم مدیریت، مدیران بیمارستانهای عمومی و خبرگان حوزهی سازمان یادگیرنده انجام گرفت. برای اخذ نظرات در دلفی از ابزار پرسشنامه استفاده شد که روایی آن توسط صاحبنظران مورد تأیید قرار گرفت و پایایی آن نیز با ضریب Cronbach's alpha 94 درصد تأیید گردید.
یافتهها: در این پژوهش، برای استقرار بیمارستان یادگیرنده دو بعد اصلی یعنی، تعالی فرد و تعالی سازمان مورد شناسایی قرار گرفت. بر این اساس، تعالی فرد مقدم بر تعالی سازمان بود و محورهای تعالی شخصی با 5، تعالی ذهنی با 4 و تعالی حرفهای نیز با 4 جزء به عنوان زیرمجموعههای آن طبقهبندی گردیدند. همچنین، یادگیری سازمانی، چشمانداز مشترک، فرهنگ یادگیرنده، فنآوری، ساختار و رهبری به عنوان محورهای تعالی سازمانی مورد شناسایی قرار گرفت و برای هر یک از آنها به ترتیب 5، 3، 4، 2، 3، 2 زیرمجموعه تعیین گردید.
نتیجهگیری: هر گونه تلاش در راستای یادگیرنده شدن بیمارستانهای عمومی کشور، مستلزم تعالی فرد و سازمان میباشد. از یک سو، کارکنان باید برای رسیدن به تعالی شخصی، ذهنی و حرفهای تلاش نمایند و از سوی دیگر، گردانندگان بیمارستان نیز باید با خلق چشمانداز مشترک، فرهنگ یادگیری سازمانی را در بیمارستان اشاعه دهند و ضمن تغییر در ساختار و استفاده از فنآوریهای مناسب، بیمارستان را در مسیر افزایش کیفیت و بهرهوری خدمات درمانی رهبری نمایند. در این راستا، مدیران بیمارستان باید ترتیبی اتخاذ نمایند تا درک روشنی از فرآیند یادگیری به وجود آید و تمام فعالیتهای بیمارستان به عنوان مبنایی برای یادگیری بهبود بهرهوری، ساماندهی شود.
محمد علی نادی؛ محمدحسین یارمحمدیان
دوره 8، (ویژه نامه ی مدیریت خدمات بهداشتی درمانی) ، اسفند 1390، ، صفحه 1073-1085
چکیده
مقدمه: مفهوم قابلیت یادگیری سازمانی بر عوامل تسهیل کنندهی یادگیری سازمانی یا میل به یادگیری تأکید دارد. در نتیجه، ابزارهای قابلیت یادگیری سازمانی بر اساس ادبیات علمی تعیین میکند که ابعاد یا عوامل تسهیل کنندهی یادگیری کداماند. پژوهش حاضر با هدف بررسی ساختار عاملی و اعتباریابی قابلیت یادگیری سازمانی در بین اعضای هیأت علمی دانشگاه ...
بیشتر
مقدمه: مفهوم قابلیت یادگیری سازمانی بر عوامل تسهیل کنندهی یادگیری سازمانی یا میل به یادگیری تأکید دارد. در نتیجه، ابزارهای قابلیت یادگیری سازمانی بر اساس ادبیات علمی تعیین میکند که ابعاد یا عوامل تسهیل کنندهی یادگیری کداماند. پژوهش حاضر با هدف بررسی ساختار عاملی و اعتباریابی قابلیت یادگیری سازمانی در بین اعضای هیأت علمی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان انجام گرفت.
روش بررسی: پژوهش حاضر کاربردی و از دستهی مطالعات روان سنجی بود که به صورت مقطعی و در سال تحصیلی 90-1389 انجام گرفت. جامعهی پژوهش شامل اعضای هیأت علمی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان بود که از بین آنها به استناد مطالعهی Loehlin و همکاران در مدلهای تحلیل عاملی تأییدی، 220 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات مقیاس Chiva و همکاران بود. تحلیل دادههای پژوهش در سطح آمار توصیفی و استنباطی با استفاده از نرمافزار 18SPSS و تحلیل عاملی تأییدی (CFA) با استفاده از نرمافزار 5/8LISREL انجام گرفت.
یافتهها: مدل پنج عاملی مقیاس قابلیت یادگیری سازمانی از برازش مناسبی بر حسب شاخصهای GFI، AGFI، RMSEA و CFI برخوردار بود و تمامی گویههای مقیاس دارای ضریب تأثیر معنیدار بر روی عامل مربوط به خود بودند. همچنین یافتهها مؤید آن بود که پنج عامل مقیاس از پایایی مناسبی برخوردار بودند و پایایی کل مقیاس نیز 93/0 به دست آمد. جدول نمرات هنجار، مقادیر Z و T متناسب با نمرات خام طبقات و رتبهبندی درصدی مربوط به هر طبقه را ارایه نمود. روایی همگرایی بین عاملهای مقیاس قابلیت یادگیری سازمانی نیز که بر حسب ضرایب همبستگی از 41/0 تا 75/0بود، تأیید گردید.
نتیجهگیری: میتوان از مقیاس قابلیت یادگیری سازمانی به عنوان یک ابزار تشخیصی استفاده نمود. بنابراین مدیران دانشگاه، رؤسای دانشکدهها و مدیران گروهها در دانشگاه علوم پزشکی اصفهان میتوانند دریابند که کدام یک از مسایل یادگیری سازمانی قوی و کدام یک ضعیف است و این آشکارسازی راهنما و دستورالعملی مناسب برای بهبود و بالندگی دانشگاه خواهد بود.