رقیه عباسپور؛ مصطفی لنگری زاده؛ مریم احمدی
دوره 10، شماره 5 ، دی 1392، ، صفحه 684-691
چکیده
مقدمه: با توجه به افزایش وقوع صدمات سوختگی، ارائه برنامههای پیشگیری از اهمیت بالایی برخوردار گردیده است. اجرای اینگونه برنامهها مستلزم ارائهی آمار و اطلاعات درست است که این امر از طریق کدگذاری با کیفیت و صحیح امکانپذیر میشود. در این پژوهش کیفیت کدگذاری حوادث سوختگی پروندهی بیماران فوتی و غیرفوتی در مرکز آموزشی درمانی ...
بیشتر
مقدمه: با توجه به افزایش وقوع صدمات سوختگی، ارائه برنامههای پیشگیری از اهمیت بالایی برخوردار گردیده است. اجرای اینگونه برنامهها مستلزم ارائهی آمار و اطلاعات درست است که این امر از طریق کدگذاری با کیفیت و صحیح امکانپذیر میشود. در این پژوهش کیفیت کدگذاری حوادث سوختگی پروندهی بیماران فوتی و غیرفوتی در مرکز آموزشی درمانی سینا تبریز مورد مقایسه قرار گرفت. روش بررسی: پژوهش حاضر از نوع مقایسهای و به صورت مقطعی بود. جامعهی پژوهش شامل1500 پرونده از بیماران سوختهی بستری شده در مرکز آموزشی درمانی سینا تبریز در سال 90-1389 بود. با توجه به عدم وجود اطلاعات مورد نیاز جهت تعیین حجم نمونه، مطالعهی میدانی به منظور تعیین ویژگیهای جامعه با توجه به آمار بیماران سوخته فوتی و غیرفوتی در یک سال اخیر انجام شد. براساس میانگین و انحراف معیار بهدست آمده از مطالعهی میدانی، حجم نمونه برآورد گردید، این میزان مشتمل بر 150 پرونده بود که به نسبت مساوی و با استفاده از روش تصادفی سیستماتیک از دو گروه فوتی و غیرفوتی انتخاب شد. دادهها با استفاده از فرم استخراج داده که اعتبار محتوای آن توسط اساتید صاحبنظر تایید شده بود، جمعآوری گردید و با استفاده از نرمافزار SPSS نسخهی 16 و روشهای آمار توصیفی و آزمونهای تحلیلی شامل فراوانی، درصد، میانگین، انحراف معیار و آزمون مان ویتنی تحلیل شد. یافتهها: صحت و کامل بودن کدها در گروه فوتی به ترتیب 8/41 و 4/61 درصد و در گروه غیر فوتی 3/47 و 2/71 درصد بود. در هیچیک از دو گروه کاراکتر پنجم کدگذاری نشده بود. ویژگی بهموقع بودن بهطور میانگین 50 روز بود که با استاندارد سازمان جهانی بهداشت که 2 روز است، فاصله زیادی داشت. نتیجهگیری: برای افزایش کیفیت کدگذاری در گروه فوتی باید کدگذاری سایر تشخیصها و فعالیت حین حادثه مورد توجه کدگذاران قرار گیرد. ویژگی بهموقع بودن کدگذاری نیز مشکل داشت که لازم است در این زمینه با اتخاذ رویههای تشویقی یا تنبیهی و یا ابلاغ آییننامههای داخلی از سوی مراجع مربوط از جمله وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی کدگذاران را به انجام بهموقع کدگذاری و ورود آن به سیستم اطلاعات بیمارستان ترغیب نمود.واژههای کلیدی: طبقهبندی بینالمللی بیماریها؛ سوختگیها؛ کدگذاری
محمدحسین حیوی حقیقی؛ محمد دهقانی؛ فرید خرمی
دوره 10، شماره 3 ، شهریور 1392
چکیده
مقدمه: صحت کدگذاری علت زمینهای مرگ با اطلاعات گواهی فوت و تفسیر قوانین کدگذاری علل مرگ توسط کدگذاران ارتباط دارد. هدف این مطالعه، تعیین صحت کدگذاری علت زمینهای مرگ در بیمارستانهای آموزشی دانشگاه علوم پزشکی هرمزگان بود. روش بررسی: این پژوهش توصیفی- مقطعی در شش ماههی اول سال 1390 انجام شد. جامعهی پژوهش شامل گواهی فوت کلیهی متوفیان ...
بیشتر
مقدمه: صحت کدگذاری علت زمینهای مرگ با اطلاعات گواهی فوت و تفسیر قوانین کدگذاری علل مرگ توسط کدگذاران ارتباط دارد. هدف این مطالعه، تعیین صحت کدگذاری علت زمینهای مرگ در بیمارستانهای آموزشی دانشگاه علوم پزشکی هرمزگان بود. روش بررسی: این پژوهش توصیفی- مقطعی در شش ماههی اول سال 1390 انجام شد. جامعهی پژوهش شامل گواهی فوت کلیهی متوفیان بیمارستانهای آموزشی شهید محمدی (345 مورد) و کودکان (59 مورد) بود. ابتدا اطلاعات گواهی فوت بر روی فرمهای جداگانه ثبت شد و دستیاران هر بخش، نسبت به تعیین توالیها اقدام نمودند. سپس پژوهشگر، نسبت به کدگذاری مجدد و مقایسه با کدهای کدگذاران اقدام نمود. دادهها در نرمافزار SPSS ثبت و از طریق آمار توصیفی و آزمون Chi-square تحلیل شد. یافتهها: صحت کدگذاری در بیمارستان شهید محمدی 7/51 درصد، در بیمارستان کودکان 0/54 درصد و در مجموع، 1/52 درصد بود. صحت کدگذاری با فصول ICD (International statistical classification of diseases)، تعداد خطوط و زبان تکمیل گواهی فوت رابطهی معنیداری داشت. بهترین وضعیت کدگذاری متعلق به فصول بیماریهای دستگاه تناسلی- ادراری (5/87 درصد) و نئوپلاسمها (4/96 درصد) و بدترین وضعیت نیز متعلق به فصول علل خارجی (4/21 درصد) و بیماریهای غدد درونریز، تغذیه و متابولیک (6/27 درصد) بود. بیشترین کاربرد (0/36 درصد) و بهترین وضعیت کدگذاری (0/65 درصد صحت) متعلق به قانون عمومی و بیشترین خطا (0/85 درصد) متعلق به قانون 3 بود. قوانین کدگذاری نئوپلاسمها به میزان (7/65 درصد) رعایت شده بود. نتیجهگیری: کدگذاری علل مرگ در بیمارستانهای مورد مطالعه وضعیت مطلوبی نداشت. آموزش پزشکان (دربارهی نحوهی تکمیل گواهی فوت) و کدگذاران (دربارهی قوانین موجود برای انتخاب و کدگذاری علت زمینهای مرگ) ضروری به نظر میرسد. واژههای کلیدی: علت زمینهای مرگ؛ گواهی فوت؛ کدگذاری؛ طبقهبندی بینالمللی بیماریها- ویرایش دهم
جهانپور علی پور؛ افسانه کریمی؛ لیلا عرفان نیا؛ مهناز شهرکی پور؛ محمدحسین حیوی حقیقی؛ عباس کدخدا؛ کبری میرشکار
دوره 10، شماره 1 ، اردیبهشت 1392، ، صفحه 26-34
چکیده
مقدمه: پایایی کدگذاری تشخیصها برای استفاده از دادهها در سطح ملی و بینالمللی ضروری است. مطالعهی حاضر وضعیت پایایی کدگذاری تشخیصها با ICD-10 در بیمارستانهای آموزشی وابسته به دانشگاه علوم پزشکی زاهدان را تعیین کرد.
روش بررسی: در این مطالعهی تحلیلی، 245 پروندهی کدگذاری شده از قبل، مربوط به 5 بیمارستان آموزشی وابسته به دانشگاه ...
بیشتر
مقدمه: پایایی کدگذاری تشخیصها برای استفاده از دادهها در سطح ملی و بینالمللی ضروری است. مطالعهی حاضر وضعیت پایایی کدگذاری تشخیصها با ICD-10 در بیمارستانهای آموزشی وابسته به دانشگاه علوم پزشکی زاهدان را تعیین کرد.
روش بررسی: در این مطالعهی تحلیلی، 245 پروندهی کدگذاری شده از قبل، مربوط به 5 بیمارستان آموزشی وابسته به دانشگاه علوم پزشکی زاهدان در نیمهی اول سال 1390 توسط کدگذاران بیمارستانهای مربوطه و پژوهشگر مجدداً کدگذاری شد. ابزار گردآوری داده، چکلیست بود و روایی آن با نظر استادان صاحب نظر مسجل گردید. پایایی درونی (کد اختصاص یافته روی پرونده با کد فعلی کدگذار) و پایایی بیرونی (پایایی کدهای کدگذار و پژوهشگر) در سطوح مختلف تشخیصها با استفاده از ضریب توافق Cohen’s Kappa ارزیابی شد.
یافتهها: پایایی درونی در اکثر موارد از درجهی تقریباً کامل برخوردار بود. فقط در سطح سه کاراکتر اول، تشخیص اصلی درجهی پایایی متوسط تعیین شد (52/0 = K). پایایی بیرونی نیز در بیشتر موارد بالاتر از متوسط از بود. فقط در سطح کاراکتر پنجم، تشخیص اصلی پایایی بیرونی (بین کدهای ثبت شده روی پرونده و پژوهشگر) کم (18/0 = K)، برای کاراکتر چهارم سایر تشخیص اول متوسط (60/0 = K) و برای سطح فصل سایر تشخیص سوم نیز متوسط (54/0 = K) بود. همچنین پایایی بیرونی (بین کدگذار و پژوهشگر) برای تشخیص اصلی در سطح سه کاراکتر اول، متوسط (47/0 = K) و در سطح کاراکتر پنجم، کم (18/0 = K) به دست آمد.
نتیجهگیری: پایایی کدگذاری تشخیصها در سطح فصل و کارکتر چهارم از درجهی پایایی مناسبی برخوردار بود و در سطوح سه، کارکتر اول و کاراکتر پنجم از وضعیت مناسب برخوردار نیست. این مسأله میتواند ناشی از انتخاب اشتباه تشخیص اصلی در کدگذاری چند وضعیتی و همچنین عدم توجه کدگذاران به سطح جزئیات در کدگذاری باشد. بنابراین برگزاری دورههای آموزشی ضمن خدمت برای کدگذاران ضروری است.