محمدرضا هاشمیان؛ محمد جنتی کیا؛ علیرضا هاشمیان
دوره 10، شماره 1 ، اردیبهشت 1392، ، صفحه 101-108
چکیده
مقدمه: مهارتهای اطلاعیابی به مهارتهای بازیابی اطلاعات، ارزیابی اطلاعات، سازماندهی اطلاعات و تبادل اطلاعات تقسیم شده است. کسانی که این مهارتها را کسب کرده باشند در جستجوی مستقل اطلاعات و انجام تحقیق توانمند خواهند شد. این پژوهش به منظور تعیین مهارتهای اطلاعیابی در پایگاههای اطلاعاتی پیوستهی موجود در کتابخانهی ملی ...
بیشتر
مقدمه: مهارتهای اطلاعیابی به مهارتهای بازیابی اطلاعات، ارزیابی اطلاعات، سازماندهی اطلاعات و تبادل اطلاعات تقسیم شده است. کسانی که این مهارتها را کسب کرده باشند در جستجوی مستقل اطلاعات و انجام تحقیق توانمند خواهند شد. این پژوهش به منظور تعیین مهارتهای اطلاعیابی در پایگاههای اطلاعاتی پیوستهی موجود در کتابخانهی ملی دیجیتال پزشکی(Iranian national medical digital library یا INLM) در بین دستیاران دانشگاه علوم پزشکی اصفهان انجام شد.
روش بررسی: این پژوهش از نوع پیمایشی بود که در سال 1389انجام شد. از بین 659 نفر از دستیاران دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، تعداد 248 نفر با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی طبقهای و با کمک جدول مورگان انتخاب شدند. دادهها با استفاده از پرسشنامه گردآوری گردید. روایی پرسشنامه با نظر متخصصان تعیین شد و پایایی آن با استفاده از alpha Cronbach's، 83/0 تعیین شد. دادهها با استفاده از آمار توصیفی و جداول توزیع فراوانی توسط نرمافزار SPSS نسخهی 18تجزیه و تحلیل گردید.
یافتهها: بر اساس یافتههای پژوهش، تنها 9/3 درصد از دستیاران، دورهی آموزشی INLM را گذراندهاند و تنها 2/16 درصد از آنها در INLM ثبتنام کردهاند. بیشترین میزان آشنایی آنها با پایگاه Up to Date بود (3/38 درصد). بیشترین میزان استفادهی آنها نیز از همین پایگاه بود (8/25 درصد). آنها بیشتر از جستجوی پیشرفته استفاده میکردند (4/48 درصد) و بیشتر از فیلدهای زبان و زمان برای محدود کردن جستجو استفاده میکردند. 2/49 درصد از آنها از عملکرهای منطقی استفاده میکردند. تنها 3/13 درصد آنها با امکانات پایگاههای اطلاعاتی برای مدیریت نتایج جستجو آشنا بودند و تنها 5/5 درصد آنها همیشه به ارزیابی صحت و دقت اطلاعات بازیابی شده میپرداختند.
نتیجهگیری: میزان آشنایی و استفادهی دستیاران از پایگاههای اطلاعاتی بسیار کم بود. برگزاری کارگاههای سواد اطلاعاتی و کارگاههای استفاده از پایگاههای اطلاعاتی میتواند نقش مهمی در افزایش استفاده از پایگاههای اطلاعاتی و کارهای پژوهشی آنها داشته باشد.
راحله سموعی؛ طیبه طیبانی؛ محسن مصلحی
دوره 9، شماره 7 ، اسفند 1391، ، صفحه 951-957
چکیده
مقدمه: پژوهش یکی از شاخصهای مهم موفقیت جوامع در حوزههای مختلف علمی، تکنولوژی، اقتصادی و ... است. استادان و دانشگاهیان هم از جمله مهمترین گروههای دارای رسالت علمی و اجرایی در این زمینه هستند. هدف این مطالعه، تعیین نیازهای پژوهشی استادان هدف پژوهش بوده است.
روش بررسی: پژوهش تحلیلی، مقطعی و گذشتهنگر است که بر روی 119 نفر از ...
بیشتر
مقدمه: پژوهش یکی از شاخصهای مهم موفقیت جوامع در حوزههای مختلف علمی، تکنولوژی، اقتصادی و ... است. استادان و دانشگاهیان هم از جمله مهمترین گروههای دارای رسالت علمی و اجرایی در این زمینه هستند. هدف این مطالعه، تعیین نیازهای پژوهشی استادان هدف پژوهش بوده است.
روش بررسی: پژوهش تحلیلی، مقطعی و گذشتهنگر است که بر روی 119 نفر از استادان هیأت علمی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان با به کارگیری پرسشنامهی محقق ساخته (95/0 = α) در سال 1386 انجام شده است. نمونهها به نسبت جمعیت انتخاب شده به صورت انفرادی و حضوری دعوت به همکاری شدند. اطلاعات با استفاده از نرمافزار SPSS نسخهی 15 در سطح آمار توصیفی گزارش گردید.
یافتهها: عمدهترین یافتههای پژوهش عبارتند از: میانگین نمرات به دست آمده در زمینهی نیازهای اجتماعی 91/3، نیازهای سازمانی 9/3، نیازهای آموزشی 81/3 و نیازهای حمایتی پشتیبانی 93/3 بوده است. بیشترین گزارش از نیاز استادان نیز مربوط به تعریف بودجهی مناسب و آزاد کردن زمان کافی برای پژوهش بوده است.
نتیجهگیری: استادان در حوزهی پژوهش، نیازهای مختلفی داشتهاند، ولی بیش از همه حمایتهای اقتصادی را اذعان نمودند. در مجموع، لازم است تا دانشگاه برنامههای منظم و هدفمندی برای حضور علمی و فعال استادان در حوزهی پژوهش داشته باشد.
سید حمیدرضا شاوران؛ سعید رجایی پور,؛ ایرج کاظمی,؛ بی بی عشرت زمانی
دوره 9، شماره 7 ، اسفند 1391، ، صفحه 958-968
چکیده
م
قدمه: دانشگاهها و اعضای هیأت علمی آنها مسؤول تربیت دانشجویانی هستند که مسؤولیتهای اجتماعی موجود در جامعه را بر عهده میگیرند. برای تحقق اهداف جامعه و دانشگاه، اعضای هیأت علمی باید به رؤسای خود، همکاران و دانشجویان اعتماد کنند. اعتماد، باور استادان به قابلیتهای جمعی را در پی خواهد داشت و موجب خودکارامدی جمعی اعضای هیأت ...
بیشتر
م
قدمه: دانشگاهها و اعضای هیأت علمی آنها مسؤول تربیت دانشجویانی هستند که مسؤولیتهای اجتماعی موجود در جامعه را بر عهده میگیرند. برای تحقق اهداف جامعه و دانشگاه، اعضای هیأت علمی باید به رؤسای خود، همکاران و دانشجویان اعتماد کنند. اعتماد، باور استادان به قابلیتهای جمعی را در پی خواهد داشت و موجب خودکارامدی جمعی اعضای هیأت علمی خواهد شد. هدف این مطالعه، شناسایی نقش اعتماد در خودکارامدی جمعی اعضای هیأت علمی دانشگاههای منتخب دولتی شهر اصفهان بود.
روش بررسی: مطالعهی حاضر از نوع توصیفی- همبستگی بود که در آن 261 نفر از اعضای هیأت علمی دانشگاههای اصفهان، علوم پزشکی و صنعتی اصفهان در سال تحصیلی90-1389، به روش نمونهگیری تصادفی طبقهای متناسب با حجم انتخاب شدند. ابزارهای جمعآوری اطلاعات، پرسشنامههای استاندارد اعتماد سازمانی و محقق ساختهی خودکارامدی جمعی بودند و روایی صوری و محتوایی آنها توسط متخصصان تأیید شد و ضریب پایایی آنها به ترتیب 81/0 و 89/0 محاسبه گردید. بررسیهای آماری با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی و از طریق نرمافزار SPSS نسخهی 16 صورت گرفت. برای تحلیل دادهها از روشهای آماری همبستگی و رگرسیون چندگانه استفاده شد.
یافتهها: اعتماد و خودکارامدی جمعی اعضای هیأت علمی دانشگاههای اصفهان، علوم پزشکی و صنعتی اصفهان همبستگی معنیدار دارند(63/0 = r) و 65 درصد از تغییرات خودکارامدی جمعی آنها توسط اعتماد و مؤلفههای آن قابل پیشبینی میباشد. یافتهها حاکی از آن است که67 درصد از تغییرات خودکارامدی جمعی اعضای هیأت علمی دانشگاه اصفهان، تنها از طریق مؤلفههای اعتماد به همکاران و اعتماد به دانشجویان قابل پیشبینی است. تغییرات خودکارامدی جمعی توسط مؤلفهی اعتماد به دانشجویان، در دانشگاه علوم پزشکی به میزان 41 درصد قابل پیشبینی میباشد و در دانشگاه صنعتی اصفهان 69 درصد از این تغییرات از طریق مؤلفههای اعتماد به رئیس و اعتماد به همکاران، قابل پیشبینی است.
نتیجهگیری: اعتماد و خودکارامدی جمعی اعضای هیأت علمی همبستگی معنیداری دارند و خودکارامدی جمعی از طریق اعتماد و مؤلفههای آن قابل پیشبینی میباشد، بنابراین اهمیت ایجاد روابط و فضای سازمانی همراه با اعتماد برجسته میشود. در همین راستا، رؤسای دانشکدهها و دانشگاهها باید در زمینهی ترویج فرهنگ اعتماد همت گمارند و با ایجاد جو سازمانی مناسب، در پی انسجام، هماهنگی و تقویت باورهای خودکارامدی جمعی باشند. این اقدامات میتواند تسهیل و ایجاد بسترهای لازم برای موفقیت اعضای هیأت علمی و دانشجویان را فراهم کند.
سوسن بهرامی,؛ محمدحسین یارمحمدیان؛ سعید رجاییپور؛ حسنعلی بختیار نصرآبادی
دوره 9، شماره 6 ، اسفند 1391، ، صفحه 870-877
چکیده
مقدمه: امروزه نیروی انسانی مهمترین مزیت رقابتی برای سازمانها محسوب میشود. بنابراین مدیران دانشگاهها بایستی آگاه باشند که چگونه با این عامل استراتژیک برخورد کنند و استفادهی هر چه مؤثرتر از این مزیت رقابتی را بیاموزند. اما برای رویارویی با عدم اطمینان و پاسخ به محیط خارجی و یا نفوذ بر آن، نوآوری ابزاری ارزنده محسوب میشود. ...
بیشتر
مقدمه: امروزه نیروی انسانی مهمترین مزیت رقابتی برای سازمانها محسوب میشود. بنابراین مدیران دانشگاهها بایستی آگاه باشند که چگونه با این عامل استراتژیک برخورد کنند و استفادهی هر چه مؤثرتر از این مزیت رقابتی را بیاموزند. اما برای رویارویی با عدم اطمینان و پاسخ به محیط خارجی و یا نفوذ بر آن، نوآوری ابزاری ارزنده محسوب میشود. هدف این مطالعه، تعیین رابطهی ساده و چندگانهی کارکردهای مدیریت استراتژیک منابع انسانی با نوآوری اداری در دانشگاههای علوم پزشکی و غیر علوم پزشکی استان اصفهان بود.
روش بررسی: نوع مطالعه، توصیفی- همبستگی بود. جامعهی آماری این مطالعه شامل کلیهی اعضای هیأت علمی دانشگاههای دولتی استان اصفهان (1830 نفر) بود که با روش نمونهگیری طبقهای- تصادفی (480 نفر) انتخاب شدند. ابزار تحقیق، شامل پرسشنامهی کارکردهای مدیریت استراتژیک منابع انسانی و پرسشنامهی نوآوری اداری بود. پرسشنامهها از نظر روایی صوری و محتوایی تأیید شد و پایایی آنها با استفاده از ضریب Cronbach's alpha محاسبه گردید. تجزیه و تحلیل دادهها در دو سطح آمار توصیفی و استنباطی صورت گرفت.
یافتهها: میانگین نمرات کارکردهای مدیریت استراتژیک منابع انسانی و نمرات نوآوری اداری در دانشگاههای دولتی استان کمتر از حد متوسط بود. از طرفی، بین کارکردهای مدیریت استراتژیک منابع انسانی با نوآوری اداری همبستگی چندگانه معنیداری وجود داشت. ضرایب بتا بین کلیهی کارکردهای مدیریت استراتژیک منابع انسانی و نوآوری اداری از نظر آماری معنیدار بود و ضریب تورم واریانس برای متغیرهای پیش بین حداقل 33/1 تا 75/2 بود که نشان میدهد بین آنها هم خطی وجود نداشته و مدل رگرسیون معنیدار بوده است. نظرات اعضا در خصوص رابطهی کارکردهای مدیریت استراتژیک منابع انسانی با نوآوری اداری بر حسب مشخصات دموگرافیک یکسان بود.
نتیجهگیری: سازمانهای آموزشی، با اتخاذ کارکردهای منابع انسانی مناسب میتوانند زمینهی ظهور نوآوری سازمانی را فراهم نمایند
اسماعیل مصطفوی؛ محمدعلی قاسمینژاد
دوره 9، شماره 6 ، اسفند 1391، ، صفحه 942-949
چکیده
مقدمه: از مهمترین مسایل نیروی انسانی سازمانها، سلامت جسمی و روانی کارکنان شاغل است. پدیدههای استرس، فرسودگی شغلی و عاطفی کارکنان تأثیر بسزایی در کارایی آنان دارد. هدف پژوهش حاضر، سنجش میزان فرسودگی شغلی و ابعاد آن در کتابداران دانشگاههای دولتی شهر تهران بود.
روش بررسی: این مطالعه، توصیفی- همبستگی بود که با استفاده از پرسشنامهی ...
بیشتر
مقدمه: از مهمترین مسایل نیروی انسانی سازمانها، سلامت جسمی و روانی کارکنان شاغل است. پدیدههای استرس، فرسودگی شغلی و عاطفی کارکنان تأثیر بسزایی در کارایی آنان دارد. هدف پژوهش حاضر، سنجش میزان فرسودگی شغلی و ابعاد آن در کتابداران دانشگاههای دولتی شهر تهران بود.
روش بررسی: این مطالعه، توصیفی- همبستگی بود که با استفاده از پرسشنامهی فرسودگی شغلی Jakson و Maslach انجام گرفت که مقدار پایایی آن برابر مقدار 78/0 بود. نمونهی پژوهش شامل 111 کتابدار شاغل در کتابخانههای دانشگاههای دولتی شهر تهران در سال 1390 بود که با استفاده از روش نمونهگیری خوشهای انتخاب شدند.
یافتهها: کتابداران در اثر فرایند کاری، دارای تحلیلرفتگی عاطفی، عدم موفقیت فردی و مسخ شخصیت بالایی بودند. همچنین بین سن و سابقهی شغلی با فرسودگی شغلی و مؤلفههای آن رابطهی معنیداری مشاهده شد، به این معنی که با افزایش سن و سابقهی کار، فرسودگی شغلی آنان نیز افزایش یافته است.
نتیجهگیری: نتایج نشان داد که با افزایش سن و سابقهی کار، کتابداران دانشگاههای دولتی شهر تهران، فرسودگی شغلی آنان در سه مؤلفهی مربوط به آن افزایش یافته است. از این رو مدیران کتابخانهها باید با اتخاذ تصمیمها و اقدامات به موقع در همهی سطوح، موجبات بهرهوری و شکوفایی هر چه بیشتر در سرمایهی نیروی انسانی را فراهم آورند تا از این طریق امکان ارایهی خدمات اطلاعاتی مناسب و روزآمد به کاربران آنها فراهم گردد.
محمد علی نادی؛ محمدحسین یارمحمدیان
دوره 8، (ویژه نامه ی مدیریت خدمات بهداشتی درمانی) ، اسفند 1390، ، صفحه 1073-1085
چکیده
مقدمه: مفهوم قابلیت یادگیری سازمانی بر عوامل تسهیل کنندهی یادگیری سازمانی یا میل به یادگیری تأکید دارد. در نتیجه، ابزارهای قابلیت یادگیری سازمانی بر اساس ادبیات علمی تعیین میکند که ابعاد یا عوامل تسهیل کنندهی یادگیری کداماند. پژوهش حاضر با هدف بررسی ساختار عاملی و اعتباریابی قابلیت یادگیری سازمانی در بین اعضای هیأت علمی دانشگاه ...
بیشتر
مقدمه: مفهوم قابلیت یادگیری سازمانی بر عوامل تسهیل کنندهی یادگیری سازمانی یا میل به یادگیری تأکید دارد. در نتیجه، ابزارهای قابلیت یادگیری سازمانی بر اساس ادبیات علمی تعیین میکند که ابعاد یا عوامل تسهیل کنندهی یادگیری کداماند. پژوهش حاضر با هدف بررسی ساختار عاملی و اعتباریابی قابلیت یادگیری سازمانی در بین اعضای هیأت علمی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان انجام گرفت.
روش بررسی: پژوهش حاضر کاربردی و از دستهی مطالعات روان سنجی بود که به صورت مقطعی و در سال تحصیلی 90-1389 انجام گرفت. جامعهی پژوهش شامل اعضای هیأت علمی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان بود که از بین آنها به استناد مطالعهی Loehlin و همکاران در مدلهای تحلیل عاملی تأییدی، 220 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات مقیاس Chiva و همکاران بود. تحلیل دادههای پژوهش در سطح آمار توصیفی و استنباطی با استفاده از نرمافزار 18SPSS و تحلیل عاملی تأییدی (CFA) با استفاده از نرمافزار 5/8LISREL انجام گرفت.
یافتهها: مدل پنج عاملی مقیاس قابلیت یادگیری سازمانی از برازش مناسبی بر حسب شاخصهای GFI، AGFI، RMSEA و CFI برخوردار بود و تمامی گویههای مقیاس دارای ضریب تأثیر معنیدار بر روی عامل مربوط به خود بودند. همچنین یافتهها مؤید آن بود که پنج عامل مقیاس از پایایی مناسبی برخوردار بودند و پایایی کل مقیاس نیز 93/0 به دست آمد. جدول نمرات هنجار، مقادیر Z و T متناسب با نمرات خام طبقات و رتبهبندی درصدی مربوط به هر طبقه را ارایه نمود. روایی همگرایی بین عاملهای مقیاس قابلیت یادگیری سازمانی نیز که بر حسب ضرایب همبستگی از 41/0 تا 75/0بود، تأیید گردید.
نتیجهگیری: میتوان از مقیاس قابلیت یادگیری سازمانی به عنوان یک ابزار تشخیصی استفاده نمود. بنابراین مدیران دانشگاه، رؤسای دانشکدهها و مدیران گروهها در دانشگاه علوم پزشکی اصفهان میتوانند دریابند که کدام یک از مسایل یادگیری سازمانی قوی و کدام یک ضعیف است و این آشکارسازی راهنما و دستورالعملی مناسب برای بهبود و بالندگی دانشگاه خواهد بود.
پیمان یارمحمدزاده؛ سیدعلی سیادت؛ رضا هویدا؛ حسنعلی بختیار نصرآبادی
دوره 8، (ویژه نامه ی مدیریت خدمات بهداشتی درمانی) ، اسفند 1390، ، صفحه 1136-1145
چکیده
مقدمه: تحولات رو به رشد در هر جامعهای از دانشگاهها آغاز میشود. سرمایهی فکری از مهمترین تئوریهای مدیریتی است که سازمانهای دانش محور با استفاده از آن میتوانند بر اثربخشی و کارآیی خود بیفزایند. هدف از این پژوهش، تبیین مدل معادلهی ساختاری تأثیر فرایند تبدیل دانش بر مؤلفههای سرمایهی فکری در دانشگاههای دولتی اصفهان ...
بیشتر
مقدمه: تحولات رو به رشد در هر جامعهای از دانشگاهها آغاز میشود. سرمایهی فکری از مهمترین تئوریهای مدیریتی است که سازمانهای دانش محور با استفاده از آن میتوانند بر اثربخشی و کارآیی خود بیفزایند. هدف از این پژوهش، تبیین مدل معادلهی ساختاری تأثیر فرایند تبدیل دانش بر مؤلفههای سرمایهی فکری در دانشگاههای دولتی اصفهان بود.
روش بررسی: روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی و بررسی پدیدههای مستند و تکراری بود. جامعهی آماری شامل کلیهی اعضای هیأت علمی دانشگاههای دولتی شهر اصفهان (1472 نفر) در سال تحصیلی 90-1389 بود که حجم نمونه پس از مطالعهی مقدماتی و تعیین واریانس جامعه، با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی طبقهای متناسب با حجم 205 نفر برآورد شد. ابزار جمعآوری اطلاعات، 2 پرسشنامهی استاندارد فرایند تبدیل دانش (26 سؤال) و پرسشنامهی محقق ساختهی مؤلفههای سرمایهی فکری (35 سؤال) بود که بر اساس مقیاس پنج درجهای لیکرت تنظیم شد. برای تعیین روایی صوری و محتوایی پرسشنامهها از نظرات متخصصین بهره گرفته شد و ضریب پایایی پرسشنامههای فرایند تبدیل دانش و سرمایهی فکری با استفاده از Cronbach's alpha به ترتیب 96/0 و 93/0 به دست آمد. دادهها با استفاده از نرمافزارهای آماری Amos Graphic و SPSS و در سطح استنباطی به روشهای Manova و مدل معادلهی ساختاری مورد تحلیل قرار گرفت.
یافتهها: نتایج تحلیل Manova نشان داد که اجتماعیسازی و ترکیب دانش با هیچ یک از مؤلفههای سرمایهی فکری رابطهی معنیدار نداشت، اما مراحل ترکیب و برونیسازی دانش ارتباط معنیداری را با تمام مؤلفههای سرمایهی فکری نشان دادند. یافتههای حاصل از مدل معادلهی ساختاری نیز نشان داد که ضریب اثر مراحل فرایند تبدیل دانش بر مؤلفههای سرمایهی فکری معنیدار بوده است.
نتیجهگیری: در کل میتوان استنباط نمود که پیادهسازی فرایند تبدیل دانش علاوه بر اینکه در استخراج، سازماندهی، انتقال، تبادل و استفادهی مناسب از دانش موجود در سازمان و اعضای هیأت علمی مناسب است، میتواند در ارتقای سرمایهی فکری دانشگاهها نیز مؤثر باشد.
سید جمالالدین طبیبی؛ شهرام توفیقی؛ جهان آرا ممیخانی
دوره 8، (ویژه نامه ی مدیریت خدمات بهداشتی درمانی) ، اسفند 1390، ، صفحه 1156-1168
چکیده
مقدمه: در مفهوم جدید روابط سازمانی در دانشکدههای پزشکی، ضروری است چهار مأموریت اصلی اعضای هیأت علمی به صورت یکپارچه و در راستای مأموریتهای دانشگاه، قابل تعریف و قابل جبران خدمت باشد. باید شرایطی فراهم شود که اهداف و مأموریتهای دانشگاه برای تمامی گروههای آموزشی و اعضای هیأت علمی دانشکده، سهمبندی شود و هر یک نسبت به سهمی ...
بیشتر
مقدمه: در مفهوم جدید روابط سازمانی در دانشکدههای پزشکی، ضروری است چهار مأموریت اصلی اعضای هیأت علمی به صورت یکپارچه و در راستای مأموریتهای دانشگاه، قابل تعریف و قابل جبران خدمت باشد. باید شرایطی فراهم شود که اهداف و مأموریتهای دانشگاه برای تمامی گروههای آموزشی و اعضای هیأت علمی دانشکده، سهمبندی شود و هر یک نسبت به سهمی که ادا میکنند، پاداش خود را دریافت نمایند. این پژوهش برای تعیین معماری اطلاعات سامانهی اطلاعاتی متناسب با نظام مدیریت مبتنی بر رسالت، به منظور اعمال مدیریت بر رفتار آکادمیک اعضای هیأت علمی دانشکدهی پزشکی دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی ایران انجام شد.
روش بررسی: این پژوهش از نوع مطالعات تطبیقی و الگوسازی بود که در آن از متدولوژی "طرحریزی بر اساس فعالیتهای سازمان" (Business system planning) برای طراحی معماری اطلاعات، استفاده شده است. ابتدا با مطالعهی الگوهای استقرار نظام مدیریت مبتنی بر رسالت در دانشگاههای مختلف، مأموریت، اهداف و ارزشهای این نظام شناسایی گردید و طی جلسهای با هیأت رئیسهی دانشکدهی پزشکی دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی ایران با استفاده از تکنیک گروه اسمی و الگوسازی تفسیری ساختاری (Interpretive structural modeling)، اهداف استقرار نظام پیشگفت در دانشکدهی مورد مطالعه، تعیین و اولویتبندی گردید. این اهداف به عنوان ورودی فاز اول متدولوژی طرحریزی بر اساس فعالیتهای سازمان، مورد استفاده قرار گرفت. سایر دادهها و اطلاعات مورد نیاز برای اجرای فازهای بعدی از طریق مصاحبه با کارکنان و مسؤولین واحدهای مربوط و مشاهدهی اسناد و فرایندهای کاری به دست آمد. محصول نهایی به دست آمده، معماری اطلاعات نظام مدیریت مبتنی بر رسالت میباشد.
یافتهها: در معماری اطلاعات نظام مدیریت مبتنی بر رسالت برای دانشکدهی پزشکی دانشگاه علوم پزشکی ایران، 9 زیرسیستم و ارتباطات بین آنها تحت عناوین مدیریت مأموریتها و هدفها، برنامهریزی فعالیتهای آموزشی، برنامهریزی فعالیتهای پژوهشی، برنامهریزی فعالیتهای اداری و اجتماعی، برنامهریزی فعالیتهای مراقبت از سلامت، توانمندسازی اعضای هیأت علمی و مدیران گروهها و رؤسای بخشها، ارزیابی عملکرد و بازنگری و بهسازی، مدیریت منابع مالی و بودجهریزی مبتنی بر رسالت، حسابداری و تدارکات گروه آموزشی به دست آمد.
نتیجهگیری: استقرار موفق نظام مدیریت مبتنی بر رسالت، وابسته به داشتن سامانهی اطلاعاتی یکپارچهای است که تمام اجزاء و زیرسیستمهای نظام را به طور لازم و کافی پشتیبانی نماید. تحقیق حاضر نشان داد سامانهای که بتواند از این نظام پشتیبانی کند، باید زیرسیستمهایی داشته باشد که پیش از این در هیچ یک از سامانههای متداول اطلاعات مدیریت دیده نشده بود.
سوسن بهرامی؛ سعید رجایی پور؛ محمدحسین یارمحمدیان
دوره 8، 7(ویژه نامه اقتصاد سلامت) ، بهمن و اسفند 1390، ، صفحه 976-983
چکیده
مقدمه: در دو دههی اخیر، آموزش عالی به عنوان یکی از مهمترین عناصر تشکیل دهندهی جوامع پیشرفته نقش بسیار حیاتی در رشد و توسعهی علوم، فنآوری اطلاعات و ارتباطات شبکهی اینترنت ایفا نمودهاست. در آستانهی قرن 21 که جهان به سمت محوری شدن دانش پیش میرود و نیاز متخصصان و مدیران آشنا به علوم پیشرفته بیش از پیش احساس میشود، آموزش ...
بیشتر
مقدمه: در دو دههی اخیر، آموزش عالی به عنوان یکی از مهمترین عناصر تشکیل دهندهی جوامع پیشرفته نقش بسیار حیاتی در رشد و توسعهی علوم، فنآوری اطلاعات و ارتباطات شبکهی اینترنت ایفا نمودهاست. در آستانهی قرن 21 که جهان به سمت محوری شدن دانش پیش میرود و نیاز متخصصان و مدیران آشنا به علوم پیشرفته بیش از پیش احساس میشود، آموزش عالی نیز مسؤولیت سنگینی را در قبال اجتماع و جامعهی جهانی بر دوش خود احساس میکند. این مقاله در صدد شناسایی اجزای سرمایهی فکری در نظام آموزش عالی دولتی پزشکی و غیر پزشکی استان اصفهان بوده است.
روش بررسی: نوع پژوهش تحلیلی و جامعهی آماری شامل کلیهی اعضای هیأت علمی دانشگاههای اصفهان، صنعتی، کاشان، علوم پزشکی اصفهان و علوم پزشکی کاشان (1830 نفر) بود که با روش نمونهگیری طبقهای تصادفی 480 نفر از آنان در سال 1390 انتخاب شدند. ابزار تحقیق شامل پرسشنامهی استاندارد بر اساس مطالعهی Torres بود که روایی آن با استفاده از روایی محتوایی و صوری و پایایی آن با استفاده از محاسبهی ضریب Cronbach's alpha (97/0 = r) تأییدگردید. تحلیل دادهها با استفاده از نرمافزار 18SPSS و در دو سطح آمار توصیفی و استنباطی صورت گرفت.
یافتهها: سرمایهی فکری و اجزای آن که شامل سرمایهی انسانی، سرمایهی ساختاری و سرمایهی رابطهای میباشد، در دانشگاههای دولتی استان،کمتر از سطح متوسط بود و رابطهی بین سرمایهی انسانی، سرمایهی ساختاری و سرمایهی رابطهای مثبت و معنیدار بوده است. از طرفی، بین میانگین اجزای سرمایهی فکری در دانشگاهها بر حسب محل و سابقهی خدمت، تفاوت معنیداری مشاهده شد، به طوری که سرمایهی ساختاری در دانشگاه اصفهان بیش از سایر دانشگاههای دولتی استان و نیز این سرمایه در اعضای هیأت علمی با سابقهی کار 1 تا 10 سال بیش از 11 تا 20 سال بود. و از سوی دیگر، سرمایهی انسانی و سرمایهی رابطهای در اعضای هیأت علمی با سابقهی کار 21 سال به بالا بیش از 11 تا 20 سال بود؛ اما تفاوت بر حسب سایر مشخصات دموگرافیک معنیدار نبوده است.
نتیجهگیری: دانشگاهها با به کارگیری چارچوپ سرمایهی فکری به عنوان یک ابزار اکتشافی، قادر به حل مشکلات جدید مدیریتی، اشاعهی منابع نامشهود و نیز ارتباط با ذینفعان و جامعه خواهند شد.
زهرا کاظم پور؛ حسن اشرفی ریزی؛ بهجت طاهری
دوره 8، شماره 6 ، بهمن و اسفند 1390، ، صفحه 795-806
چکیده
مقدمه: مهمترین متغیر در موفقیت هر سازمان، رعایت اخلاق میباشد. ماهیت حرفهی کتابداری و اطلاعرسانی خدمت به کاربران است، از اینرو توجه به اخلاق حرفهای لازم و ضروری است. هدف این پژوهش، تعیین میزان توجه کتابداران کتابخانههای دانشگاه علوم پزشکی اصفهان و دانشگاه اصفهان به اخلاق حرفهای بر اساس اصول اخلاقی کتابداران دانشگاهی ...
بیشتر
مقدمه: مهمترین متغیر در موفقیت هر سازمان، رعایت اخلاق میباشد. ماهیت حرفهی کتابداری و اطلاعرسانی خدمت به کاربران است، از اینرو توجه به اخلاق حرفهای لازم و ضروری است. هدف این پژوهش، تعیین میزان توجه کتابداران کتابخانههای دانشگاه علوم پزشکی اصفهان و دانشگاه اصفهان به اخلاق حرفهای بر اساس اصول اخلاقی کتابداران دانشگاهی ایران بوده است.
روش بررسی: روش پژوهش، پیمایشی و ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه بود. روایی پرسشنامه توسط متخصصان کتابداری و اطلاعرسانی تأیید شد. پایایی ابزار با استفاده از Cronbach's alpha 93/0 به دست آمد. جامعهی آماری پژوهش شامل همهی کتابداران کتابخانههای دانشگاه علوم پزشکی اصفهان و دانشگاه اصفهان در سال 1389 (128 نفر) بود که تعداد 63 نفر در دانشگاه علوم پزشکی اصفهان و تعداد 65 نفر در دانشگاه اصفهان مشغول به کار بودند. با توجه به اینکه جامعهی مورد بررسی، چندان بزرگ نبود که نیازمند نمونهگیری باشد، از روش سرشماری بهره گرفته شد. دادهها پس از گردآوری در نرمافزار SPSS وارد شد. جهت تحلیل دادهها از آمار توصیفی و آزمونهای استنباطی correlation coefficient Spearman و 2χ استفاده گردید.
یافتهها: بیشترین میزان توجه به اصول اخلاق حرفهای مربوط به برقراری ارتباط مثبت با همکاران با میانگین 52/4 و کمترین میزان توجه مربوط به گسترش دیدگاه محققانه در عملکرد و ارزیابی فعالیتها با میانگین 71/2 بود. رتبهبندی میزان توجه به اصول اخلاق حرفهای در ابعاد مختلف نشانگر آن است که بیشترین میزان توجه به بعد مسؤولیت در برابر همکار با میانگین 22/4 و کمترین میزان توجه به بعد مسؤولیت در مقابل حرفه با میانگین 27/3 اختصاص یافته بود. همچنین در بررسی رابطهی میان جنس، میزان تحصیلات، رشتهی تحصیلی، نوع استخدام، میزان حقوق و نوع کار با میزان توجه به اصول اخلاق حرفهای، آزمونهای آماری نشان دادند که تنها میان سطح تحصیلات و میزان توجه به اصول اخلاق حرفهای رابطهی معنیداری از نوع منفی وجود داشت، اما در سایر موارد رابطهی معنیداری وجود نداشت.
نتیجهگیری: از نظر کتابداران شاغل در کتابخانههای دانشگاه علوم پزشکی اصفهان و دانشگاه اصفهان، بالاترین میزان توجه به عناصر اخلاق حرفهای بر اساس اصول اخلاقی کتابداران دانشگاهی ایران به ترتیب شامل برقراری ارتباط مثبت با همکاران در داخل و خارج از سازمان، رفتار مناسب و توأم با احترام با همهی مراجعان و تلاش در شناسایی مسؤولیتهای اجتماعی و حرفهای میباشد. هر چند میزان توجه در بیشتر موارد بالاتر از حد متوسط است، اما مدیران کتابخانههای پیشگفت نباید از سایر اصول اخلاق حرفهای، که در سطح متوسط و پایینتر هستند، غافل شوند. این امر، ضرورت آموزش مداوم اخلاق حرفهای برای کتابداران دانشگاهی را میطلبد.
علی ولی نژادی؛ حسین وکیلی مفرد؛ محمدرضا امیری؛ حافظ محمد حسن زاده؛ حمید بورقی
دوره 8، شماره 6 ، بهمن و اسفند 1390، ، صفحه 824-834
چکیده
مقدمه: در ارزیابیهای علمسنجی، اصلیترین معیار برای تعیین جایگاه علمی و رتبهبندی کشورها، مراکز علمی و به ویژه دانشگاهها، میزان مشارکت در تولید علم، نوآوری، فنآوری و به طور کلی مشارکت در روند توسعهی علم جهانی عنوان شده است. در این پژوهش با بهرهگیری از روشهای علمسنجی، به مطالعهی میزان تولیدات علمی پژوهشگران دانشگاه ...
بیشتر
مقدمه: در ارزیابیهای علمسنجی، اصلیترین معیار برای تعیین جایگاه علمی و رتبهبندی کشورها، مراکز علمی و به ویژه دانشگاهها، میزان مشارکت در تولید علم، نوآوری، فنآوری و به طور کلی مشارکت در روند توسعهی علم جهانی عنوان شده است. در این پژوهش با بهرهگیری از روشهای علمسنجی، به مطالعهی میزان تولیدات علمی پژوهشگران دانشگاه علوم پزشکی همدان در طی 11 سال پرداخته شده است.
روش بررسی: این مطالعه، پیمایشی- مقطعی و از نوع کاربردی بود. کلیهی تولیدات علمی نمایه شدهی پژوهشگران دانشگاه علوم پزشکی همدان در پایگاههای استنادی Scopus و Web of science (WOS) در فاصلهی زمانی 2008-1998 (472 رکورد)، جامعهی این پژوهش را تشکیل داد. برای گردآوری اطلاعات، از جستوجوی پیشرفتهی هر دو پایگاه با محدودیت زمانی 11 ساله استفاده گردید. برای تحلیل دادهها از نرمافزارهای تحلیلگر ISI و Scopus.exe و آمار توصیفی استفاده شد.
یافتهها: بیشترین تعداد تولیدات علمی دانشگاه علوم پزشکی همدان مربوط به سال 2008 (61 مدرک در WOS و 79 مدرک در Scopus) بود. فعالترین نویسندهی این دانشگاه، آقای مهرداد حاجیلویی (با 17 مقاله در WOS و 17 مقاله در Scopus) بود. دانشگاه علوم پزشکی تهران بیشترین همکاری (23 مدرک در WOS و 51 مدرک در Scopus) را با دانشگاه علوم پزشکی همدان در تولید علم داشته است. مجلهی Saudi medical journal با 9 مدرک در WOS و مجلهی Iranian biomedical journal با 13 مدرک در Scopus، انتشار بیشترین تعداد تولیدات علمی این دانشگاه را به خود اختصاص دادهاند. حوزههای موضوعی علوم اعصاب (با 26 مقاله در WOS) و پزشکی عمومی (با 196 مقاله در Scopus) فعالترین حوزههای پژوهشی در تولیدات علمی پژوهشگران دانشگاه علوم پزشکی همدان بودهاند.
نتیجهگیری: هر چند تولید علم دانشگاه علوم پزشکی همدان نسبت به دانشگاههای تیپ یک علوم پزشکی کشور کمتر است، اما در کل با روند به نسبت مطلوبی در حال افزایش است که ادامهی این روند، وابسته به عوامل مختلفی همچون تعامل پژوهشگران دانشگاه با دانشمندان و دانشگاههای داخلی و خارجی، افزایش بودجهی پژوهشی دانشگاه، برگزاری دورههای آموزشی شیوههای نگارش مقالات علمی به زبان انگلیسی و ... میباشد.