محمود کیوانآرا
الهام پورجانی؛ سارا نجفزاده؛ نادر جعفرنیا دابانلو
چکیده
مقدمه: جایگذاری مقادیر گمشده در مجموعه دادههای اطلاعاتی پزشکی، یکی از چالشهای مهم در مسایل دادهکاوی به شمار میرود. بنابراین، پژوهش حاضر با هدف جایگذاری مقادیر گمشده برخی از ویژگیهای مجموعه دادههای دیابت و سرطان سینه انجام شد.روش بررسی: در این مطالعه توصیفی، از مجموعه داده سرطان سینه شامل 699 نمونه که 458 نمونه خوشخیم و 241 ...
بیشتر
مقدمه: جایگذاری مقادیر گمشده در مجموعه دادههای اطلاعاتی پزشکی، یکی از چالشهای مهم در مسایل دادهکاوی به شمار میرود. بنابراین، پژوهش حاضر با هدف جایگذاری مقادیر گمشده برخی از ویژگیهای مجموعه دادههای دیابت و سرطان سینه انجام شد.روش بررسی: در این مطالعه توصیفی، از مجموعه داده سرطان سینه شامل 699 نمونه که 458 نمونه خوشخیم و 241 نمونه بدخیم و مجموعه داده دیابت شامل 768 نمونه که 500 نمونه فاقد بیماری دیابت و 268 نمونه دیگر دارای بیماری دیابت بودند، استفاده گردید. برای جایگذاری مقادیر گمشده در این دو مجموعه داده، مدلی بر پایه شبکه عصبی پرسپترون دو لایه طراحی شد. به منظور ارزیابی، ماشین بردار پشتیبان SVM (Support Vector Machine) و آزمون t مورد استفاده قرار گرفت. یافتهها: میزان میانگین مربعات خطا MSE (Mean Squared Error) به دست آمده در مدل شبکه عصبی پرسپترون دو لایه در مجموعه داده دیابت، حدود 03/0 و در مجموعه داده سرطان سینه، حدود 04/0 کمتر از MSEهای به دست آمده در روش جایگذاری با مقدار میانگین گزارش گردید. مقادیر جایگذاری شده با استفاده از مدل نسبت به مقادیر جایگذاری شده با مقدار میانگین، به مقدار واقعی نزدیکتر بود. صحت و حساسیت طبقهبندی بیماری در حالتی که مقادیر گمشده توسط شبکه عصبی پرسپترون جایگذاری شده بود، در مقایسه با دو روش مرسوم مقدار میانگین و روش حذف مقادیر گمشده در مجموعه داده دیابت به ترتیب در حدود 2، 4، 2 و 4 درصد و در مجموعه داده سرطان سینه به ترتیب در حدود 1، 3، 2، 5 درصد بیشتر شد. تفاوت معنیداری بین دو روش جایگذاری مقادیر گمشده با مقدار میانگین و جایگذاری مدل وجود داشت.نتیجهگیری: جایگذاری مقایر گمشده در مجموعه دادههای پزشکی توسط شبکه عصبی پرسپترون دو لایه نسبت به دو روش جایگذاری با مقدار میانگین و روش حذف مقادیر گمشده، نتایج بهتری در طبقهبندی بیماری نشان میدهد.
محمد رضا امیر اسماعیلی؛ لیلا زارعی؛ الهه شیبانی؛ عظیمه عرب پور
دوره 10، شماره 1 ، اردیبهشت 1392، ، صفحه 3-15
چکیده
مقدمه: ارزیابی سیستم اطلاعات بیمارستانی، کار پیچیدهای است که در آن همهی جنبههای انسانی، فنی و سازمانی باید مورد توجه قرار گیرد. این مطالعه با هدف ارایهی شاخصهای ارزشیابی سیستم اطلاعات بیمارستانی، انجام شد.
روش بررسی: پژوهش کیفی حاضر به روش مقطعی و با فن Delphi در سال 1390 و در استان کرمان انجام گرفت. جهت انجام این مطالعه، ...
بیشتر
مقدمه: ارزیابی سیستم اطلاعات بیمارستانی، کار پیچیدهای است که در آن همهی جنبههای انسانی، فنی و سازمانی باید مورد توجه قرار گیرد. این مطالعه با هدف ارایهی شاخصهای ارزشیابی سیستم اطلاعات بیمارستانی، انجام شد.
روش بررسی: پژوهش کیفی حاضر به روش مقطعی و با فن Delphi در سال 1390 و در استان کرمان انجام گرفت. جهت انجام این مطالعه، سه مرحلهی مستقل شامل بررسی مفاهیم نظری، تهیهی شاخصهای اولیهی ارزیابی سیستم اطلاعات بیمارستانی و ایجاد اجماع، انجام شد. دادههای مورد نیاز از طریق مصاحبه و با استفاده از فرمهای طراحی شده جمعآوری گردید. جامعهی پژوهش در مراحل مصاحبه و ایجاد اجماع شامل 23 نفر از صاحبنظران بود. روایی فرمهای طراحی شده از طریق روایی محتوی و پایایی آن نیز از طریق آزمون- بازآزمون تأیید گردید. تحلیل دادهها با استفاده از آمار توصیفی انجام گرفت.
یافتهها: لیست نهایی شاخصهای ارزیابی سیستمهای اطلاعات بیمارستانی از 91 شاخص در 8 عنوان اصلی به قرار زیر تهیه گردید: 1- کیفیت فنی؛ 2- کیفیت نرمافزار؛ 3- کیفیت ارتباطات بین بخشهای مختلف و معماری ساخت؛ 4- کیفیت فروشنده؛ 5- کیفیت خدمات پس از فروش؛ 6- کیفیت حمایت از جریان کاری؛ 7- کیفیت ستاندههای بخش پشتیبانی؛ 8- هزینهی سیستم اطلاعات بیمارستانی.
نتیجهگیری: با وجود پیچیده بودن ارزیابی سیستم اطلاعاتی باید همهی جنبههای انسانی، فنی و سازمانی در هر ارزیابیها مورد توجه قرار گیرد. شاخصهای ارایه شده در این پژوهش، امکان ارزیابی جامع سیستم اطلاعات بیمارستانی را فراهم میکند.
مدیریت اطلاعات سلامت
آصفه حدادپور؛ ایرج سلطانی؛ اکبر نبی الهی
چکیده
مقدمه: مدلهای سرآمدی کسب وکار نقش بسیار مهمی در ارتقا عملکرد سازمان و توسعه و پیشرفت مستمر آن دارند. در پژوهش حاضر مولفههای کلیدی و شاخصهای الگوی سرآمدی مدیریت فناوری اطلاعات در دانشگاه علوم پزشکی ارائه شده است.روش بررسی: این پژوهش یک پژوهش کمی-کیفی میباشد که با استفاده از روش تحلیل محتوا و تکنیک دلفی فازی انجام شده است. جامعه ...
بیشتر
مقدمه: مدلهای سرآمدی کسب وکار نقش بسیار مهمی در ارتقا عملکرد سازمان و توسعه و پیشرفت مستمر آن دارند. در پژوهش حاضر مولفههای کلیدی و شاخصهای الگوی سرآمدی مدیریت فناوری اطلاعات در دانشگاه علوم پزشکی ارائه شده است.روش بررسی: این پژوهش یک پژوهش کمی-کیفی میباشد که با استفاده از روش تحلیل محتوا و تکنیک دلفی فازی انجام شده است. جامعه آماری تحقیق شامل مدیران ارشد و میانی فناوری اطلاعات در دانشگاه علوم پزشکی اصفهان و کتابها و مقالات مرتبط با مدیریت فناوری اطلاعات بود. روش گردآوری اطلاعات بررسی متون و منابع علمی و مصاحبه نیمهساختاریافته با خبرگان بود. نتایج به دست آمده جهت محاسبه ضریب توافق خبرگان در قالب پنل دلفی و به صورت یک پرسشنامه به خبرگان و اساتید دانشگاه ارائه گردید و با اجرای دو مرحلهای پانل دلفی، ضریب توافق خبرگان در خصوص مولفههای مذکور از طریق محاسبه CVR به دست آمد. همچنین از معیار اعتبار اعضا در شیوه اعتباریابی نیومن استفاده شد.یافتهها: تعداد 14 بعد شامل 142 مولفه به عنوان ارزشهای محوری و مولفههای مدل سرآمدی مدیریت فناوری اطلاعات در دانشگاه علوم پزشکی شناسایی شد. در پایان دو مولفه حذف و 140 مولفه با ضریب توافق بالای 4/0 مورد تائید قرار گرفت.نتیجهگیری: به نظر میرسد، شاخصهای انتخاب شده دراین پژوهش قادرند زمینه را جهت توسعه و تحقق سرآمدی مدیریت فناوری اطلاعات در دانشگاه علوم پزشکی فراهم نمایند. این شاخص ها سازمان را قادر می سازند تا ضمن آسیبشناسی جامع فرایندهای خود، طرحها و اقدامات بهبود را استخراج کرده و اجرا نماید.
احمد پاپی؛ محمد حسین یار محمدیان؛ اکبر کلاهدوزان؛ شهین مجیری؛ محمد علی کلباسی
دوره 1، شماره 1 ، فروردین 1383، ، صفحه 5-9
چکیده
مقدمه: در عصر حاضر، اطلاع رسانی از وظایف مهم کتابخانه ها به شمار می رود و هر کتابخانه باید خود را با گسترش روز افزون اطلاعات هماهنگ سازذ. بنابراین دست اندر کاران کتابخانه های دانشگاهی برای دستیابی به اهداف اطلاع رسانی خود و در اختیار گذاشتن بهینه اطلاعات به مراجعین، بایستی به مساله رضایت شغلی کتابداران بپردازد. در این راستا پژوهش حاضر ...
بیشتر
مقدمه: در عصر حاضر، اطلاع رسانی از وظایف مهم کتابخانه ها به شمار می رود و هر کتابخانه باید خود را با گسترش روز افزون اطلاعات هماهنگ سازذ. بنابراین دست اندر کاران کتابخانه های دانشگاهی برای دستیابی به اهداف اطلاع رسانی خود و در اختیار گذاشتن بهینه اطلاعات به مراجعین، بایستی به مساله رضایت شغلی کتابداران بپردازد. در این راستا پژوهش حاضر با هدف اندازه گیری میزان رضایت در بین کتابداران دانشگاههای علوم پزشکی اصفهان و دانشگاه اصفهان، به بررسی میزان تاثیر عوامل مؤثر بر رضایت شغلی کتابداران انجام شد. مواد و روشها: این مطالعه از نوع پیمایشی می باشد. جمعیت مورد مطالعه در این پژوهش تمام کتابدارانی (150 نفر) بودند که با مدرک فوق دیپلم و بالاتر در رشته کتابداری و یا با سمت کتابدار در 19 کتابخانه دانشگاه علو مپزشکی اصفهان و 9 کتابخانه دانشگاه اصفهان مشغول کار بودند. در این پژوهش نمونه گیری انجام نشد و ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه بود. نتایج به وسیله نرم افزار spss مورد تحلیل قرار گرفت. برای تحلیل داه ها از روشهای آمار توصیفی و آمار استنباطی استفاده شد. نتایج: میانگین رضایت از امکانات رفاهی محیط کار، امکانات آموزشی و ارتقاء و ماهیت شغلی در بین کتابداران دانشگاه علوم پزشکی بیشتر از کتابداران دانشگاه اصفهان بود. و بین میانگین رضایت از قوق و مزایا، سرپرستی کتابخانه ها و رابطه با همکاران بین کتابداران دانشگاه علوم پزشکی اصفهان دانشگاه اصفهان تفاوت معنی داری مشاهده نشد. در ارتباط با میزان رضایت از سرپرستی و رابطه با همکاران، مردان نسبت به زنان رضایت بیشتری نشان دادند. در میزان رضایت کتابداران بر اساس رشته تحصیلی، تنها تفاوت از نظر میزان رضایت از امکانات رفاهی محیط کار بود کتابدارانی که رشته تحصیلی آنها کتابداری بود از این نظر رضایت بیشتری نشان دادند. رضایت کلی شغلی کتابداران دانشگاه علوم پزشکی اصفهان(با میانگین16/100) بیشتر از رضایت کلی شغلی کتابداران دانشگاه اصفهان (9/86) می باشد. بحث: با توجه به اینکه بر اساس پرسشنامه بایستی میزان جمع کل نمره رضایت شغلی برابر با عدد 9275 بوده باشد ولی جمع کل نمره کسب شده از کتابداران دانشگاه علوم پزشکی اصفهان 1338 نمره بیشتر از نصف و جمع کل نمره کسب شده از کتابداران دانشگاه اصفهان می باشد. در نهایت می توان گفت کتابداران دانشگاه علوم پزشکی اصفهان نسبت به کتابداران دانشگاه اصفهان رضایت بیشتری از شغل خود دارند. واژه های کلیدی: رضایت شغلی، کتابخانه دانشگاهی، کتابدار.
مدیریت اطلاعات سلامت
سید مهدی حسینی سرخوش؛ محمد رضا زاهدی؛ مهرداد کاظمزاده
چکیده
مقدمه: با شیوع کووید-19 در جهان و افزایش شدید مرگومیر ناشی از آن، بیمارستانها بهشدت نیازمند تغییر وضعیت و بالابردن آمادگی خود در مقابل این بحران شدند. بنابراین هدف پژوهش حاضر اولویتبندی عوامل مرتبط با آمادگی بیمارستانها در مقابله با کووید-19 میباشد.روش بررسی: در این پژوهش توصیفی-پیمایشی، ابتدا با مرور ادبیات موضوع، عوامل مرتبط ...
بیشتر
مقدمه: با شیوع کووید-19 در جهان و افزایش شدید مرگومیر ناشی از آن، بیمارستانها بهشدت نیازمند تغییر وضعیت و بالابردن آمادگی خود در مقابل این بحران شدند. بنابراین هدف پژوهش حاضر اولویتبندی عوامل مرتبط با آمادگی بیمارستانها در مقابله با کووید-19 میباشد.روش بررسی: در این پژوهش توصیفی-پیمایشی، ابتدا با مرور ادبیات موضوع، عوامل مرتبط با آمادگی بیمارستانها استخراج گردید. سپس به منظور اعتبارسنجی این عوامل و دستیابی به اجماع نظر گروه خبرگان (40 تن از پزشکان و پرستاران درگیر در خط مقدم مقابله با کرونا)، از روش دلفی استفاده شد. در نهایت، شاخصهای شناساییشده با استفاده از تکنیک ( SWARA (Stepwise Weight Assessment Ratio Analysis رتبهبندی و اولویتبندی شدند.یافتهها: بررسی ادبیات موضوع و روش دلفی منجر به شناسایی 18 شاخص مرتبط با آمادگی بیمارستانها گردید که شاخصهای تعداد پرسنل، تجهیزات پزشکی، تحصیلات و سابقه کاری، شبکه اورژانس و آمادگی نیروی انسانی به ترتیب مهمترین آنها بودند.نتیجهگیری: با توجه به آسیبپذیری شدید بیمارستانها در مقابل پیکهای احتمالی کرونا، براساس نتایج این پژوهش میتوان وضعیت بیمارستانها را از پنج منظر ساختمان بیمارستان، تجهیزات پزشکی، وسایل ارتباطی، حملونقل و پرسنل ارزیابی و برای رفع کاستیهای موجود در آنها، تدابیر لازم را اتخاذ نمود.
سیدجواد قاضی میر سعید؛ حمید حقانی؛ علیرضا اکبری
دوره 4، شماره 1 ، فروردین 1386
چکیده
مقدمه: برای دستیابی به اطلاعات مورد نیاز در شبکهی جهانی وب، از ابزارهای کاوش که شامل موتورهای جستجو، ابر موتورهای جستجو و راهنماهای موضوعی است استفاده میشود. به همین منظور مطالعهی حاضر با هدف بررسی مقایسهای موتورهای کاوش و ابرموتورهای کاوش منتخب، در بازیابی اطلاعات فیزیوتراپی از شبکهی جهانی وب و تعیین همپوشانی میان آنها ...
بیشتر
مقدمه: برای دستیابی به اطلاعات مورد نیاز در شبکهی جهانی وب، از ابزارهای کاوش که شامل موتورهای جستجو، ابر موتورهای جستجو و راهنماهای موضوعی است استفاده میشود. به همین منظور مطالعهی حاضر با هدف بررسی مقایسهای موتورهای کاوش و ابرموتورهای کاوش منتخب، در بازیابی اطلاعات فیزیوتراپی از شبکهی جهانی وب و تعیین همپوشانی میان آنها انجام شد.روش بررسی: در این مطالعه که به روش پیمایشی، توصیفی، تطبیقی در رشتهی فیزیوتراپی انجام گردید، هفت موتور کاوش و هفت ابر موتور کاوش که بر اساس معرفی سایت Searchenginewatch.com پر استفادهترین موتور و ابر موتورها بودند تعیین و مورد بررسی قرار گرفتند. سپس زیر ردههای موضوعی فیزیوتراپی در هشت زمینهی موضوعی از سر عنوان موضوعی پزشکی (MeSH) انتخاب و عمل جستجو انجام گردید تا میزان نتایج هر یک جداگانه به دست آید. پس از آن نتایج حاصل از جستجو در هر یک از موتورهای کاوش دو به دو مقایسه گردید تا میزان همپوشانی آنها در هر کلیدواژه به دست آید. این عمل جداگانه و به صورت مشابه در ابرموتورهای کاوش نیز انجام شد. سرانجام نتایج همپوشانی میان موتورها و ابر موتورهای کاوش که دارای بیشترین دفعات بازیابی بودند پس از آنالیز دادهها با روش آمار توصیفی و با استفاده از نرم افزار SPSS تعیین گردید و نتایج آن در قالب جداول آماری ارائه شد. یافتهها: نتایج این مطالعه نشان داد که موتورهای کاوش All the web, Altavista و Google به ترتیب بیشترین نتایج بازیابی را داشتند و در بین ابر موتورهای کاوش Ixquick دارای بیشترین نتایج بازیابی بود. ضمناً مشخص شد که نتایج جستجو در موتورهای کاوش Altavista و All the web تا حد زیادی با هم همپوشانی دارند. در میان ابرموتورهای کاوش نیز بیشترین همپوشانی میان ابرموتورهای کاوش Clusty با Vivisimo و Meta Crawler با Dogpile بود. ضمن اینکه میزان همپوشانی موتورهای کاوش با ابرموتورهای کاوش در هر یک از کلیدواژهها مورد بررسی، تعیین گردید. نتیجهگیری: میزان همپوشانی نتایج جستجو در موتورها و ابرموتورهای کاوش منتخب، با استفاده از کلیدواژههای مورد نظر در این مطالعه (60-40 درصد) بود که به نظر میرسد این امر به دلیل تفاوت در شیوههای رتبهبندی نتایج در موتورها و ابر موتورهای کاوش مختلف میباشد.واژههای کلیدی: ذخیره و بازیابی اطلاعات پزشکی؛ فیزیوتراپی (تخصص)؛ اینترنت
رضا وزیری نژاد؛ عباس اسماعیلی؛ علی نادری؛ اعظم رادمان
دوره 3، شماره 2 ، مهر 1385، ، صفحه 25-34
چکیده
مقدمه: اطلاعات دقیق از علل مرگ در جوامع انسانی نقش اساسی در برنامهریزیهای مرتبط با ارتقای سطح سلامت در این جوامع دارد. در پژوهش حاضر علاوه بر تعیین مهمترین علل، به جستجو و بحث در مورد مهمترین موانع موجود در ثبت و دسترسی به اطلاعات مربوط به مرگ در شهرستان رفسنجان پرداخته شده است. روش بررسی: در این مطالعهی توصیفی، فهرست تمامی ...
بیشتر
مقدمه: اطلاعات دقیق از علل مرگ در جوامع انسانی نقش اساسی در برنامهریزیهای مرتبط با ارتقای سطح سلامت در این جوامع دارد. در پژوهش حاضر علاوه بر تعیین مهمترین علل، به جستجو و بحث در مورد مهمترین موانع موجود در ثبت و دسترسی به اطلاعات مربوط به مرگ در شهرستان رفسنجان پرداخته شده است. روش بررسی: در این مطالعهی توصیفی، فهرست تمامی گواهیهای مرگ یکساله در شهرستان رفسنجان در سال 1383 (معادل 1197 عدد) از مراکز گوناگون دریافت شد و مورد مطالعه قرار گرفت. اطلاعات بر اساس چک لیستی که بر اساس اهداف طراحی شده بود جمعآوری گردید و روایی آن توسط متخصصان تائید شد. اطلاعات ناقص، ضمن تماس تلفنی و یا حتی مراجعه به منازل تکمیل گردید. علت مرگ براساس قوانین طبقهبندی بینالمللی بیماریها (ICD-10)، تعیین و سپس با استفاده از نرمافزار SPSS پردازش شد. از تستهای پارامتریک (CI, t-test 95% برای خطر نسبی) و غیر پارامتریک (χ2،U Mann-Whitney) برای انجام آزمونها استفاده شد. نتایج: عدم همخوانی جزئیات موجود در مراکز گوناگون، ناقص بودن فرمهای تکمیل شده، عدم وجود بسیاری از سؤالات ضروری در گواهیها، عدم دسترسی آسان به اطلاعات، عدم دقت کافی در ثبت اطلاعات علی مرگ، و ناخوانا بودن اطلاعات ثبت شده از عمده مسائلی بود که در فرایند ثبت و دسترسی به اطلاعات مرگ در جمعیت تحت بررسی وجود داشت. میزان بروز مرگ خام 62/4 در هزار برآورد گردید. شایعترین علت مرگ در مردان، حوادث و در زنان بیماریهای قلبی-عروقی بوده است. نتیجهگیری: سیستم ثبت و دسترسی به اطلاعات مرتبط با مرگ در شهرستان رفسنجان نیاز به اصلاحات اساسی دارد. بنابراین اطلاعات کسب شده در مورد علل مرگ در وضعیت موجود باید با احتیاط در برنامهریزیهای بهداشتی مورد بحث و بررسی قرار گیرد. به هر حال بر اساس اطلاعات موجود میزان مرگ و میر خام در رفسنجان در سال 83 از این میزان در کل کشور (در سال 79) بیشتر میباشد و مطالعات بیشتری به منظور یافتن دلایل آن ضروری میباشد. واژههای کلیدی: علت مرگ؛ مدارک پزشکی؛ گردآوری اطلاعات
حسن اشرفی ریزی
علی اصغر جسمی مرغزار؛ فرشته عراقیان مجرد؛ اکرم ثناگو؛ لیلا جویباری
دوره 14، شماره 2 ، تیر 1396، ، صفحه 49-50
حسن اشرفی ریزی
فیروزه زارع فراشبندی؛ راضیه وهاب؛ فائزه امینی
رضا رضایتمند؛ طاهره چنگیز
مدیریت اطلاعات سلامت
سمیه درخشان؛ اکبر نبی الهی؛ ناصر خانی؛ سید رئوف خیامی
چکیده
مقدمه: معماری سازمانی نقش مهمی در همراستایی تغییرات مورد نیاز در قابلیتهای کسبوکار سازمان با چشمانداز پیچیده فناوری اطلاعات ایفا میکند. در پژوهش حاضر، مدل برنامهریزی قابلیت بر اساس فرایند معماری سازمانی کوبیت 2019 که مدل مرجع حاکمیت فرایندهای سازمانی فناوری اطلاعات است، ارائه شده است.روش بررسی: این مقاله کیفی و از نوع ...
بیشتر
مقدمه: معماری سازمانی نقش مهمی در همراستایی تغییرات مورد نیاز در قابلیتهای کسبوکار سازمان با چشمانداز پیچیده فناوری اطلاعات ایفا میکند. در پژوهش حاضر، مدل برنامهریزی قابلیت بر اساس فرایند معماری سازمانی کوبیت 2019 که مدل مرجع حاکمیت فرایندهای سازمانی فناوری اطلاعات است، ارائه شده است.روش بررسی: این مقاله کیفی و از نوع پژوهش علم طراحی(DSRِ Design Science Research ) بوده که یک چارچوب حل مسئله ساختاری است. نمونه آماری را 47 نفر از خبرگان فاوای دانشگاهها و خبرگان معماری، آگاه به حوزه قابلیتهای کسبوکار تشکیل دادند. روش گردآوری اطلاعات، مصاحبه نیمهساختاریافته و پرسشنامه گوگلفرم بود. تحلیل دادهها با استفاده از روشهای آماری توصیفی انجام شد و طبق نظر خبرگان ارزیابی شد.یافتهها: با استفاده از پیادهسازی مدل برنامهریزی قابلیت بر اساس فرایند مدیریت معماری سازمانی کوبیت در واحد فاوای دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، چشمانداز قابلیت، قابلیتهای سطح دو و سطح سه، طرح ایجاد و توسعه قابلیتهای شناساییشده، پروژههای کاری جهت شناسایی و توسعه قابلیت و خدمات افزوده قابلیت استخراج گردید.نتیجهگیری: نتایج این تحقیق نشان داد که استفاده از معماری سازمانی در برنامهریزی قابلیتهای فناوری اطلاعات منجر به شناسایی و تدوین طرح قابلیت جدید «مدیریت داده» و تدوین طرح ارتقای قابلیت در سایر بخشها شامل «مدیریت سامانههای نرمافزاری»، «مدیریت زیرساخت و شبکه»، «مدیریت آمار» در سطح دوم واحد فاوا گردید
محترم نعمت الهی؛ حسین منعم؛ علی گراوند
دوره 13، شماره 2 ، تیر 1395، ، صفحه 65-70
چکیده
مقدمه: برای موفقیت در اجرای سیستمهای جدید اطلاعاتی در نظام سلامت به ویژه مدارک پزشکی الکترونیکی، شناخت عوامل مؤثر بر پذیرش آن از دیدگاه کاربران و به ویژه مدیران امر مهمی محسوب میگردد. هدف از انجام مطالعه حاضر، تعیین عوامل مؤثر بر پذیرش مدارک پزشکی الکترونیکی با استفاده از مدل پذیرش فنآوری بود. روش بررسی: این پژوهش کاربردی و از ...
بیشتر
مقدمه: برای موفقیت در اجرای سیستمهای جدید اطلاعاتی در نظام سلامت به ویژه مدارک پزشکی الکترونیکی، شناخت عوامل مؤثر بر پذیرش آن از دیدگاه کاربران و به ویژه مدیران امر مهمی محسوب میگردد. هدف از انجام مطالعه حاضر، تعیین عوامل مؤثر بر پذیرش مدارک پزشکی الکترونیکی با استفاده از مدل پذیرش فنآوری بود. روش بررسی: این پژوهش کاربردی و از نوع توصیفی- تحلیلی بود که در سال 1393 انجام گرفت. جامعه پژوهش را 235 نفر از مدیران ارشد و میانی بیمارستانهای آموزشی شیراز تشکیل دادند که بدون نمونهگیری و به روش سرشماری انتخاب شدند. دادهها با استفاده از پرسشنامه استاندارد مدل TAM (Technology acceptance model) جمعآوری گردید. دادهها با استفاده از آزمونهای آماری رگرسیون، Independent t و ANOVA در نرمافزار SPSS و LISREL مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافتهها: رابطه مثبت و مستقیمی بین نگرش به آسانی با نگرش به استفاده وجود داشت (46/0 = r، 05/0 > P). همچنین، بین نگرش به سودمندی و نگرش به استفاده رابطه مثبت و مستقیمی مشاهده شد (42/0 = r، 05/0 > P). رابطه بین نگرش به استفاده و استفاده واقعی، مثبت و مستقیم بود (36/0 = r، 05/0 > P). نتیجهگیری: میتوان در ارزیابیها و برنامهریزیها با در نظر گرفتن عوامل نگرش به سودمندی و آسانی استفاده که بر نگرش به استفاده مؤثر هستند، میزان پذیرش سیستم مدارک پزشکی الکترونیکی در میان مدیران ارشد و میانی بیمارستانی را ارتقا داد.
مدیریت اطلاعات سلامت
محمدحسین رونقی؛ نعیمه کامجو
چکیده
مقدمه: با افزایش جمعیت جهان، دسترسی به مراقبتهای بهداشتی و سلامت بهطور فزایندهای مورد نیاز است. تمایل به کنترل مداوم علائم مختلف بیولوژیکی باعث گسترش تحقیقات در این حوزه و همچنین توسعه فنآوریهای پوشیدنی شده است. نظارت بر فعالیت بدنی و رفتارهای افراد توسط ابزارهای پوشیدنی میتواند باعث بهبود رفتار و سلامت افراد شود. بنابراین، ...
بیشتر
مقدمه: با افزایش جمعیت جهان، دسترسی به مراقبتهای بهداشتی و سلامت بهطور فزایندهای مورد نیاز است. تمایل به کنترل مداوم علائم مختلف بیولوژیکی باعث گسترش تحقیقات در این حوزه و همچنین توسعه فنآوریهای پوشیدنی شده است. نظارت بر فعالیت بدنی و رفتارهای افراد توسط ابزارهای پوشیدنی میتواند باعث بهبود رفتار و سلامت افراد شود. بنابراین، هدف این تحقیق شناخت چالشهای استفاده از فنآوریهای پوشیدنی در حوزه سلامت بود.روش بررسی: این پژوهش کیفی در دو مرحله در زمستان 1401 انجام شد. در مرحله اول چالشهای مربوط به استفاده از ابزارهای پوشیدنی در حوزه پزشکی از مطالعات پیشین شناسایی گردید. در مرحله دوم بر اساس روش دلفی نظر خبرگان در خصوص چالشها دریافت شد. کمیته خبرگان پژوهش شامل 13 نفر از متخصصان فعال در حوزه فنآوری اطلاعات در پزشکی بر اساس نمونهگیری هدفمند بودند. استخراج یافته ها به روش تحلیل محتوا انجام شد.یافتهها: بر اساس نتایج تحقیق مشخص شد که چالشهای اصلی تجهیزات پوشیدنی مطابق نظر خبرگان ایرانی و ضریب توافق بر روی آنها شامل پذیرش فنآوری (923/0)، طراحی و توسعه (769/0)، کیفیت و امنیت داده (769/0)، حریم خصوصی و محرمانگی داده (923/0)، تاثیرات اجتماعی-اقتصادی (846/0)، قابلیت تعامل و اتصال بین سیستمها (769/0)، اطلاعات بیمار و حجم بالای داده (846/0)، نظارت از راه دور (846/0) و تحریمها (769/0) میشود. از این رو درک چالشهای استفاده از برنامهها و ابزارهای پوشیدنی برای نظارت بر فعالیت بدنی و رفتار افراد، به تعامل کاربران با چنین فنآوریهایی کمک میکند.نتیجهگیری: پژوهش حاضر نشان داد که کاربردهای فنآوری پوشیدنی در حوزه سلامت در حال توسعه و تبدیل شدن به یک حوزه علمی مستقل است. بهکارگیری عملی فنآوری پوشیدنی هنوز نیازمند طراحی و اعتبارسنجی مسیرهای جدید، تدوین استراتژی و یک مدل کسب وکار مناسب است. پزشکان و پژوهشگران باید در نظر داشته باشند که چگونه این پیشرفتهای فناورانه ممکن است بر مراقبتهای بهداشتی و سلامت افراد در عصرحاضر تأثیر بگذارد.
معصومه سرباز؛ بیتا دادپور؛ عطیه ملکینژاد؛ خلیل کیمیافر
چکیده
مقدمه: پرونده پزشکی را میتوان به عنوان سندی از فرایند درمان بیمار تعریف کرد. ثبت اطلاعات کامل و دقیق در فرمهای پرونده بیماران مسموم، میتواند نقش بسیار مهمی در کدگذاری کامل پرونده پزشکی این بیماران داشته باشد. بنابراین، هدف از انجام پژوهش حاضر، تعیین میزان ثبت اطلاعات مورد نیاز کدگذاری در پروندههای بیماران بستری مسموم در بیمارستان ...
بیشتر
مقدمه: پرونده پزشکی را میتوان به عنوان سندی از فرایند درمان بیمار تعریف کرد. ثبت اطلاعات کامل و دقیق در فرمهای پرونده بیماران مسموم، میتواند نقش بسیار مهمی در کدگذاری کامل پرونده پزشکی این بیماران داشته باشد. بنابراین، هدف از انجام پژوهش حاضر، تعیین میزان ثبت اطلاعات مورد نیاز کدگذاری در پروندههای بیماران بستری مسموم در بیمارستان امام رضا (ع) مشهد بود.روش بررسی: این مطالعه به صورت توصیفی- مقطعی در سال 1398 انجام شد. 387 پرونده به روش نمونهگیری تصادفی ساده از میان تمام پروندههای بیماران بستری در بخش مسمومین بیمارستان امام رضا (ع) دانشگاه علوم پزشکی مشهد انتخاب و بازبینی گردید. ابزار تحقیق شامل چکلیستی معتبر و پایا بود. دادهها با استفاده از آمار توصیفی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.یافتهها: نوع مسمومیت در 387 پرونده (100 درصد) ثبت شده بود. تنها در 20 پرونده (2/5 درصد) برای نام ماده مسمومیتزا، مسمومیت دارویی نامعلوم درج شده بود. علت خارجی مسمومیتها در 183 پرونده (3/47 درصد) ذکر شده بود که تنها در 19 پرونده (9/4 درصد) مکان فرد در هنگام مواجهه و در 1 پرونده (3/0 درصد) نیز فعالیت فرد در هنگام مواجهه درج شده بود.نتیجهگیری: نتایج به دست آمده میتواند در جهت برنامهریزی و تدوین دستورالعملهای لازم برای مستندسازی صحیح پروندههای پزشکی و امکان کدگذاری باکیفیت به کار گرفته شود.
محسن رضائی آدریانی
دوره 14، شماره 3 ، شهریور 1396
حمیدرضا سوداگر؛ حمیده رضایی؛ امین سودمند؛ موسیالرضا اسحاقپور رضایی
بهیانه سیدامینی؛ لیلا ریاحی؛ محمود محمودی مجدآبادیفراهانی؛ سید جمالالدین طبیبی؛ ایروان مسعودی اصل
چکیده
مقدمه: یکپارچگی نظام سلامت منافع زیادی برای بیماران، ارایهدهندگان و نظام سلامت دارد. تحقیق حاضر با هدف شناسایی متغیرهای عملکردی و اطلاعاتی مؤثر بر یکپارچگی نظام سلامت ایران در سال 1396 صورت گرفت.روش بررسی: این مطالعه از نوع توصیفی- پیمایشی بود که در دو بخش کلی انجام شد. در بخش اول، با بررسی ادبیات پژوهش و مصاحبه با متخصصان عرصه بهداشت ...
بیشتر
مقدمه: یکپارچگی نظام سلامت منافع زیادی برای بیماران، ارایهدهندگان و نظام سلامت دارد. تحقیق حاضر با هدف شناسایی متغیرهای عملکردی و اطلاعاتی مؤثر بر یکپارچگی نظام سلامت ایران در سال 1396 صورت گرفت.روش بررسی: این مطالعه از نوع توصیفی- پیمایشی بود که در دو بخش کلی انجام شد. در بخش اول، با بررسی ادبیات پژوهش و مصاحبه با متخصصان عرصه بهداشت و درمان، مهمترین مؤلفههای یکپارچگی نظام سلامت استخراج گردید. در بخش دوم، دادههای حاصل از بخش اول جهت تدوین الگوی یکپارچگی مورد استفاده قرار گرفت و متغیرهای طراحی پرسشنامه پژوهش آماده شد. الگوی به دست آمده از طریق نظرات متخصصان و تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی اعتبارسنجی گردید. دادههای مورد نیاز برای تحلیل عاملی، از طریق توزیع پرسشنامه میان 506 نفر از متخصصان بیمارستانهای پنج استان در ایران جمعآوری شد و در نهایت، با استفاده از آزمون تحلیل عاملی تأییدی مورد تجزیه و تحلیل تحلیل قرار گرفت.یافتهها: بر اساس نتایج تحلیل عاملی اکتشافی، «مدیریت اطلاعات» در بعد عملکردی- اطلاعاتی با بار عاملی 665/0، بیشترین اهمیت را به خود اختصاص داد. با توجه به ضرایب استاندارد تحلیل عاملی تأییدی، میزان تأثیر عامل عملکردی- اطلاعاتی در یکپارچگی، 95/0 بود. همچنین، «وجود سیستم ارجاع»، «وجود سیستم پشتیبانی تصمیمگیری»و «مدیریت منابع مالی» با بار عاملی 79/0، بیشترین اهمیت را در یکپارچگی نظام سلامت داشتند.نتیجهگیری: نظام سلامت میتواند از طریق مدیریت منابع مالی، انسانی و اطلاعاتی و توسعه سیستمهای اطلاعاتی و پروندههای سلامت الکترونیکی و سیستم نظارت بر عملکرد، پشتیبانی لازم را برای یکپارچگی نظام سلامت به عمل آورد و اطلاعات بالینی، مالی و مدیریتی را در راستای بهبود کیفیت مراقبت، ادغام نماید.
آزیتا بالاغفاری؛ محمد فلاح خاریکی؛ عافیه پنق
چکیده
مقدمه: هدف از انجام پژوهش حاضر، ارایه راهکار توسعه سیستم اطلاعات مدیریت بیمارستان HMIS (Hospital Management Information System) به عنوان زیرساخت طراحی و استقرار سیستم اطلاعات مدیریت بیمارستانی الکترونیکی eHMIS (Electronic HMIS) بود که استقرار آن موجب دستیابی به اطلاعات یکپارچه بیمارستانی و شاخصهای آماری معتبر و بههنگام حاصل از سیستم جاری اطلاعات با استفاده ...
بیشتر
مقدمه: هدف از انجام پژوهش حاضر، ارایه راهکار توسعه سیستم اطلاعات مدیریت بیمارستان HMIS (Hospital Management Information System) به عنوان زیرساخت طراحی و استقرار سیستم اطلاعات مدیریت بیمارستانی الکترونیکی eHMIS (Electronic HMIS) بود که استقرار آن موجب دستیابی به اطلاعات یکپارچه بیمارستانی و شاخصهای آماری معتبر و بههنگام حاصل از سیستم جاری اطلاعات با استفاده از فنآوری کارامد، نوین و مؤثر در حوزه مدیریت بیمارستانی میشود.روش بررسی: این مطالعه در دو بخش کیفی- مقایسهای و کیفی- Delphi دو مرحلهای در سال 1396 انجام گرفت. 30 نفر از صاحبنظران دانشگاه علوم پزشکی مازندران به عنوان جامعه آماری بر اساس نمونهگیری غیر تصادفی و با روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند.یافتهها: اعتبارسنجی عناصر اطلاعاتی اولیه راهکار توسعه HMIS مبتنی بر معیارهای سازمان بهداشت جهانی شامل 10 مرحله میباشد که عناصر اطلاعاتی نهایی به دست آمده از 12 اصل، 62 گام و 28 کاربرگ تشکیل شده است. صاحبنظران در خصوص اصول و گامها در الگوی اولیه و حصول الگوی نهایی اتفاق نظر داشتند و هیچگونه تغییراتی اعمال نشد. اصلاحات فقط در بخش کاربرگها صورت گرفت و تعداد کاربرگها در مراحل 1، 2، 6 و 9 افزایش یافت.نتیجهگیری: جهت استقرار eHMIS، به طراحی زیرساختهای سیستم جاری اطلاعات بیمارستان نیاز است. از راهکار ارایه شده میتوان به عنوان یک مرجع کاربردی ساده و سریع به صورت دستی و مکانیزه در جهت فراهمآوری زیرساختهای سیستم جاری اطلاعات بیمارستان استفاده نمود.
مدیریت اطلاعات سلامت
فریده عصاره؛ صالح صالحی ذهابی؛ فریده اکبرزاده
چکیده
چکیدهمقدمه: شبکه همنویسندگی موجب اشتراک دانش و تجربیات، افزایش کارایی، نوآوری و توسعه دستاوردهای علمی میشود. هدف پژوهش حاضر شناسایی الگوی مشارکت و ارزیابی رابطه نفوذ اجتماعی و عملکرد علمی نویسندگان در شبکه همنویسندگی حوزه تصاویر پزشکی است.روش بررسی: این پژوهش، توصیفی است و با رویکرد علمسنجی و تحلیل شبکه اجتماعی انجام شده ...
بیشتر
چکیدهمقدمه: شبکه همنویسندگی موجب اشتراک دانش و تجربیات، افزایش کارایی، نوآوری و توسعه دستاوردهای علمی میشود. هدف پژوهش حاضر شناسایی الگوی مشارکت و ارزیابی رابطه نفوذ اجتماعی و عملکرد علمی نویسندگان در شبکه همنویسندگی حوزه تصاویر پزشکی است.روش بررسی: این پژوهش، توصیفی است و با رویکرد علمسنجی و تحلیل شبکه اجتماعی انجام شده است. استراتژی جستجو در فوریه 2021 در مجموعه هسته وبگاه علم (WOS) اجرا شد.. جامعه پژوهش شامل تعداد 37190 مقاله بود که به سه بازه زمانی 2000-1991، 2010-2001 و 2020-2011 تقسیم شد. مراحل استخراج دادهها، ساخت ماتریس و محاسبه سنجههای مرکزیت شبکه همنویسندگی با استفاده از نرمافزار انجام شد. تاثیر شاخصهای ارزیابی عملکرد علمی بر سنجههای مرکزیت (نفوذ اجتماعی) با روش تحلیل رگرسیون چند متغیره بررسی شد.یافتهها: الگوهای مشارکت یک تا سه نویسنده روند کاهشی داشتهاند. تعداد مقالات، تعداد استناد، شاخص H و استناد نرمال شده هر نویسنده با مرکزیت رتبه، مرکزیت دوری و مرکزیت بینابینی ارتباط مستقیم و معنیدار و با مرکزیت نزدیکی ارتباط معکوس و معنیداری دارند. متغیرهای مرکزیت به ترتیب 27 درصد تغییرات تعداد مقالات، 21 درصد تغییرات متغیر شاخص H، 2/0 درصد تغییرات متوسط استناد هر مقاله و 6/0 درصد تغییرات متغیر استناد نرمال شده را تبیین میکنند.نتیجهگیری: با توجه به افزایش گرایش پژوهشگران به پژوهشهای مشارکتی، استفاده از سنجههای مرکزیت و ترکیبی از شاخصهای عملکردی پژوهشگران در حوزه علمی تصاویر پزشکی میتواند ضمن تسهیل شناسایی پژوهشگران تأثیرگذار، معیار منطقی را برای پیشبینی و ارزیابی عملکرد آنان ارائه دهد.
مدیریت اطلاعات سلامت
سلیم کریمی تکلو؛ ابوالفضل تهوری؛ مژده درویش
چکیده
مقدمه: نوآوریهای دیجیتال مخرب ، نوآوریهایی هستند که شامل استفاده از فناوریهای دیجیتال به صورت نوآورانه و جدید هستند و میتواند عملکرد بیمارستانها را تحت تاثیر قرار دهدند. این تحقیق با هدف تحلیل اثر متقابل توانمندسازهای نوآوری دیجیتال در حوزه سلامت انجام شده است.روش: مطالعه حاضر از نوع تحلیلی-توصیفی است که با مشارکت 16 نفر از ...
بیشتر
مقدمه: نوآوریهای دیجیتال مخرب ، نوآوریهایی هستند که شامل استفاده از فناوریهای دیجیتال به صورت نوآورانه و جدید هستند و میتواند عملکرد بیمارستانها را تحت تاثیر قرار دهدند. این تحقیق با هدف تحلیل اثر متقابل توانمندسازهای نوآوری دیجیتال در حوزه سلامت انجام شده است.روش: مطالعه حاضر از نوع تحلیلی-توصیفی است که با مشارکت 16 نفر از خبرگان بیمارستانهای شهر کرمان انجام شد. خبرگان به صورت هدفمند با روش گلوله برفی انتخاب شدند. جهت گردآوری و تحلیل دادهها از مصاحبه ساختاریافته و روش تحلیل ساختاری استفاده شد.یافتهها: بر اساس ادبیات تحقیق و نظرخواهی از خبرگان، 20 عامل از توانمندسازهای مرتبط با نوآوری دیجیتال مخرب شناسایی گردید. نتایج نشان داد که عاملهای سبک مدیریت و جهتگیری استراتژیک تاثیرگذاری بالایی در سایر توانمندسازها دارند.نتیجهگیری: با شناسایی عوامل اثرگذار و اثرپذیر در نوآوری دیجیتال مخرب، مسولین بیمارستانهای شهر کرمان میتوانند با در نظر گرفتن عوامل اثرگذار زمینهای را برای راهاندازی سیستمهای اطلاعات بالینی، نظارت از راه دور بر بیمار، مدیریت ثبت تصویربرداری پزشکی و تبدیل و یادگیری دانش ایجاد نمایند.واژههای کلیدی: نوآوری، نوآوری دیجیتال، نوآوری مخرب، حوزه سلامتپیام کلیدی: با توجه به مزایای نوآوری دیجیتال مخرب و عوامل کلیدی شناسایی شده، مسئولین بیمارستانهای شهر کرمان میتوانند با مدیریت این عوامل زمینه ایجاد نوآوریهای دیجیتال مخرب را در بیمارستان خود مهیا نمایند.
فیروزه زارع فراشبندی
دوره 11، شماره 2 ، تیر 1393، ، صفحه 135-137
چکیده
یکی از حوزههایی که در سالهای اخیر به طور قابلتوجهی محتوای رسانههای عمومی را به خود اختصاص داده است، اطلاعات سلامت میباشد.از آنجایی که مخاطبان رسانهها بهویژه مجلات عامهپسند عمدتاً آن قشری از جامعه را در بر میگیرندکه معمولاً به دلیل سطح تحصیلات و دانش خود قادر به ارزیابی اطلاعات تغذیهای یا سلامت نمیباشند، ...
بیشتر
یکی از حوزههایی که در سالهای اخیر به طور قابلتوجهی محتوای رسانههای عمومی را به خود اختصاص داده است، اطلاعات سلامت میباشد.از آنجایی که مخاطبان رسانهها بهویژه مجلات عامهپسند عمدتاً آن قشری از جامعه را در بر میگیرندکه معمولاً به دلیل سطح تحصیلات و دانش خود قادر به ارزیابی اطلاعات تغذیهای یا سلامت نمیباشند، به هر اطلاعاتی که از مطبوعات بهدست میآورند، اعتماد میکنند. در حالی که ممکن است این اطلاعات با آن چیزی که به صورت علمی اثبات شده است، مطابقت نداشته باشد. این مسئله، لزوم بررسی سندیت و صحت اطلاعات سلامت منتشر شده در رسانههای عمومی را آشکار میسازد.
سیما عجمی؛ مصطفی رضایی
دوره 12، شماره 2 ، تیر 1394، ، صفحه 137-138
چکیده
حدود دو قرن از اوّلین مرگ های ناشی از رانندگی می گذرد. تحقیقات اخیر نشان می دهد که 38 درصد مرگ های غیر طبیعی در ایران ناشی از تصادفات جاده ای است. بر اساس آمار منتشر شده از سازمان پزشکی قانونی ایران، از سال 1379 خورشیدی تا پایان سال 1389 خورشیدی، 235587 نفر بر اثر تصادفات رانندگی در کشور کشته شده اند و طی این مدت، 2281810 نفر نیز بر اثر تصادفات رانندگی ...
بیشتر
حدود دو قرن از اوّلین مرگ های ناشی از رانندگی می گذرد. تحقیقات اخیر نشان می دهد که 38 درصد مرگ های غیر طبیعی در ایران ناشی از تصادفات جاده ای است. بر اساس آمار منتشر شده از سازمان پزشکی قانونی ایران، از سال 1379 خورشیدی تا پایان سال 1389 خورشیدی، 235587 نفر بر اثر تصادفات رانندگی در کشور کشته شده اند و طی این مدت، 2281810 نفر نیز بر اثر تصادفات رانندگی مصدوم شده اند (1).با عنایت به اینکه برنامه ریزان و سیاستگذاران در صدد کاهش تصادفات هستند و از طرفی، وجود اطلاعات، پایه و اساس برنامه ریزی های پیشگیرانه را تشکیل می دهد، بنابراین عدم وجود اطلاعات کافی در خصوص علل وقوع تصادفات جاده ای و حوادث ترافیکی، عاملی بازدارنده برای چنین برنامه ریزی هایی است. با جمع آوری داده های مناسب و داشتن اطلاعات کافی در خصوص علل وقوع حوادث ترافیکی نظیر؛ نوع سانحه(ترافیکی و غیر ترافیکی)، رعایت موازین و مقررات ایمنی(مثلا: بستن کمربند ایمنی، عدم استفاده از تلفن همراه، ننوشیدن، نخوردن، استفاده از کلاه ایمنی موتورسواران)، وسایل نقلیه درگیر، نوع و میزان مصدومیت افراد درگیر، زمان و مکان حادثه و ارائه اطلاعات به سازمان های ذیربط می تواند کمکی برای برنامه ریزی های پیشگیرانه باشد. در این راستا، پایه و اساس کار برای برنامه های فوق وجود «حداقل مجموعه داده» هاییMinimum Data Set(MDS) است که بتواند نیاز سیاستگذاران را برآورده نماید. MDS امکان مقایسه داده ها را فراهم آورده و به مؤسسات درمانی اجازه می دهد تا بیمار را از سایر بیماران شناسایی نماید و الزامات دولتی و نیازهای درونی هر مؤسسه و نهایتاً جامعه پزشکی را برآورده نماید(2و3). در این رابطه، Tee سال 2012 میلادی در مطالعه خود با عنوان «ایجاد حداقل مجموعه داده ها برای طراحی یک نظام ثبت تروما به ستون فقرات در استرالیا» نشان داد که برای اطلاع رسانی به سیاستگزاران و ایجاد استراتژی های پیشگیری برای بیماران تروما به ستون فقرات در آینده، نیاز به ثبت فراگیر اطلاعات جمع آوری شده مربوط به ترومای ستون مهره ها یعنی هم داده های مربوط به آسیب های ستون فقرات و هم داده های مربوط به آسیب های طناب نخاعی وجود دارد(4). Shaban سال 2009 میلادی در مطالعه خود با عنوان «اثرات طولانی مدت آنالیز نظام ثبت تروما» به این نتیجه رسیده است که ایجاد یک نظام ثبت تروما در کشورهای در حال توسعه، یک عمل چالش برانگیز است. اما این مسئله، قابل اجرا است و باعث توسعه پایگاه داده در سطح ملی می شود(5). Coats سال 2009 میلادی در مطالعه خود با عنوان «فراتر از نظام ثبت تروما» بیان نموده که اولین گام در ایجاد یک سیستم ثبت ترومای با کیفیت، داشتن یک هسته اطلاعاتی مناسب یا همان MDS است(6). آئین نامه اجرایی استفاده اجباری از کمربند و کلاه ایمنی بنا به پیشنهاد مشترک وزارتخانه های کشور، دادگستری، صنایع و معادن و راه و ترابری در جلسه هیئت وزیران مورخ 27/12/1379 خورشیدی تصویب و در تاریخ 21/01/80 ابلاغ گردید، ولی اجباری شدن آن از سال 1384 خورشیدی صورت گرفت. بر اساس مطالعه انجام شده، در سال قبل از اجرای قانون فوق، تعداد فوتی های ناشی از تصادفات در سال قبل از اجرای قانون معادل 13 درصد و در یک سال بعد از اجرای آن به 7/9 درصد رسید(7).نتیجه گیری:مطمئنا بدون انعکاس و نشر اطلاعات و آمار علل وقوع تصادفات به سازمان های فوق، مسئولان و سیاستگذاران قوانین فوق تصویب نمی نمودند. چون اطلاعات پایه و اساس تصمیم گیری است، بهتر است برای کاهش حوادث ترافیکی و پیامدهای ناشی از آن، یک مجموعه حداقل داده های حوادث ترافیکی محلی و ملی در هر کشور ایجاد شود تا امکان ریشه یابی و طرح و برنامه های پیشگیرانه فراهم آید.