خلاصه سیاستی
مدیریت اطلاعات سلامت
مریم آویژگان؛ رسول ابراهیمی
چکیده
پاسخگویی اجتماعی در نظام سلامت به عنوان تعهد نهادهای آموزشی به رفع نیازهای واقعی جامعه، امروزه به یکی از ارکان اساسی تحول در آموزش پزشکی تبدیل شده است. گزینه های سیاستی پیشنهادی در این خصوص، بر مبنای تجربیات ۱۵ عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان که چالشها و راهکارهای عملیاتی برای نهادینه کردن این مفهوم را بیان کرده اند تدوین ...
بیشتر
پاسخگویی اجتماعی در نظام سلامت به عنوان تعهد نهادهای آموزشی به رفع نیازهای واقعی جامعه، امروزه به یکی از ارکان اساسی تحول در آموزش پزشکی تبدیل شده است. گزینه های سیاستی پیشنهادی در این خصوص، بر مبنای تجربیات ۱۵ عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان که چالشها و راهکارهای عملیاتی برای نهادینه کردن این مفهوم را بیان کرده اند تدوین شده است. یافتههای مطالعه کیفی نشان داد نظام فعلی آموزش پزشکی با موانع متعددی از جمله ساختارهای سنتی مدیریتی، کمبود مشوقهای موثر برای اساتید، ضعف در مشارکت واقعی جامعه و عدم انسجام برنامههای درسی مواجه است. راهکارهای پیشنهادی در خصوص ارتقای پاسخگویی اجتماعی در نظام آموزش علوم پزشکی در چهار محور اصلی دستهبندی میشوند: نخست، توانمندسازی اساتید به عنوان الگوهای اجتماعی از طریق بازنگری نظام ارتقاء و ایجاد مشوقهای عینی. دوم، طراحی سیستم یکپارچه مدیریت پاسخگویی اجتماعی با تشکیل کمیتههای تخصصی و تدوین سند راهبردی. سوم، بازمهندسی برنامههای درسی با تاکید بر مهارتهای ارتباطی و مسئولیتپذیری اجتماعی و چهارم، توسعه مشارکتهای بینبخشی با صنعت و سازمانهای جامعهمحور. اجرای موفق این راهکارها مستلزم توجه به چالشهایی از جمله مقاومت در برابر تغییر، محدودیتهای بودجهای، تفاوت نگرشهای نسلی در اساتید و نیاز به زمان برای ایجاد اعتماد اجتماعی است. این مطالعه با تبیین راهکارهای عملیاتی، بر ضرورت اقدام تدریجی و همهجانبه تاکید دارد که میتواند دانشگاههای علوم پزشکی را در تحقق رسالت اجتماعی خود یاری رساند.
مقاله پژوهشی
مدیریت اطلاعات سلامت
سید حسن موسوی؛ سراج الدین محبی؛ حسن سلطانی؛ سهیلا جوکار
چکیده
مقدمه: تحقیق حاضر با هدف طراحی و ارائه الگوی سیاستگزاری عمومی در حوزه سلامت با تاکید بر مولفههای فرهنگی (مورد مطالعه دانشگاه علوم پزشکی استان چهارمحال و بختیاری) انجام شده است.روش بررسی: این مطالعه از نوع پژوهشهای آمیخته (کیفی-کمی) است. جامعۀ آماری شامل اساتید، و متخصصان سیاستگزاری است که در زمینه سیاستگزاری و تببین سیاستهای ...
بیشتر
مقدمه: تحقیق حاضر با هدف طراحی و ارائه الگوی سیاستگزاری عمومی در حوزه سلامت با تاکید بر مولفههای فرهنگی (مورد مطالعه دانشگاه علوم پزشکی استان چهارمحال و بختیاری) انجام شده است.روش بررسی: این مطالعه از نوع پژوهشهای آمیخته (کیفی-کمی) است. جامعۀ آماری شامل اساتید، و متخصصان سیاستگزاری است که در زمینه سیاستگزاری و تببین سیاستهای نظام سلامت اطلاعات لازم داشتهاند که مورد شناسایی قرار گرفته. در این پژوهش با استفاده از روش نمونهگیری هدفمند تعداد 15 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. در این طرح مراحل تحلیل دادههای کیفی گردآوری شده در سه مرحله کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی انجام شده است. یافته ها: نتایج تحلیل دادهها نشان میدهد 77 مقوله فرعی شناسایی و استخراج شدند که این مقولهها در قالب مقولههای اصلی شامل عوامل علی، شرایط زمینهای، عوامل مداخلهگر، راهبردها و پیامدهای الگوی سیاستگزاری عمومی در حوزه سلامت با تاکید بر مولفههای فرهنگی دستهبندی شدند.نتیجه گیری: سیاستگزاری در حوزه سلامت متاثر از فاکتورهایی متفاوتی می باشد که مستلزم مدیریت و تجزیه و تحلیل قبل از اعمال این سیاست هاست.پیام کلیدی: برای بهبود و ارتقای خطمشیگذاری عمومی در حوزه سلامت نیاز به راهبردهایی داریم که هم در تعیین خطمشیگذاری و هم در اجرای آن کمک کننده هستند. در واقع راهبردهایی برای تعیین و اجرای مناسب الگوی خطمشیگذاری عمومی در حوزه سلامت نیاز است که نقش مولفههای فرهنگی را در نظر داشته باشد و در اجرا و عملیاتی نمودن سیاست ها به مولفه های فرهنگی توجه ویژ های داشته باشند.
مقاله پژوهشی
مدیریت اطلاعات سلامت
مهدی پور؛ مرتضی رجوعی؛ سید مرتضی غیورباغبانی؛ شاپور بدیعی اول
چکیده
مقدمه:با توجه به اهمیت ارزشآفرینی در کسبوکار و نقش روزافزون کلاندادهها، در دهه اخیر استقرار مدلهای ارزشآفرینی مبتنی بر کلاندادهها، تاکید شده است. پژوهش حاضر با هدف بررسی میزان آمادگی قابلیتهای کلاندادهها برای پیادهسازی موفق این مدلها در گردشگری پزشکی انجام شد.روش بررسی: این پژوهش، از منظر هدف، کاربردی و از ...
بیشتر
مقدمه:با توجه به اهمیت ارزشآفرینی در کسبوکار و نقش روزافزون کلاندادهها، در دهه اخیر استقرار مدلهای ارزشآفرینی مبتنی بر کلاندادهها، تاکید شده است. پژوهش حاضر با هدف بررسی میزان آمادگی قابلیتهای کلاندادهها برای پیادهسازی موفق این مدلها در گردشگری پزشکی انجام شد.روش بررسی: این پژوهش، از منظر هدف، کاربردی و از نوع توصیفی-همبستگی است که به روش مقطعی در سال 1403 انجام شد. جامعه پژوهش، مدیران مراکز درمانی گردشگری پزشکی مشهد بوده و به صورت سرشماری انتخاب شدند. ابزار گردآوری دادهها، پرسشنامه محقق ساخته بود که بین مدیران مراکز توزیع گردید. برای تحلیل دادهها، از آمار توصیفی و برای آزمون فرضیهها از مدلیابی معادلات ساختاری و به دلیل تعداد محدود مشارکتکنندگان در پژوهش، روش ناپارامتری«کمترین مجذورات جزئی» Partial Least Square(PLS) در نرمافزار Smart PLS استفاده شد. یافتهها: آمادگی کلی قابلیتهای کلاندادهها(با میانگین 28/2) و قابلیتهایتحلیلی کلانداده، قابلیتهای مدیریتی و زیرساختها(با میانگینهای 12/2، 14/2و 49/2)، کمتر از مقدار 3 و در سطح پایینی قراردارند. زیرساختها، قابلیتهای تحلیلی و قابلیتهای مدیریتی کلاندادهها، به ترتیب با ضرایب مسیر 540/0 ، 300/0 و 192/0 بیشترین تاثیر را بر میزان آمادگی کلی دارند.نتیجهگیری: بهبود سطح آمادگی همگی قابلیتها، با توجه به میزان تاثیر آنها بر آمادگی کلی، بایستی با اولویت ارتقای زیرساختها، قابلیتهای تحلیلی و مدیریتی کلاندادهها، با پیادهسازی و یکپارچهسازی منابع داده، بهرهگیری از قابلیتهای تحلیلی پیشرفته، و ارتقای فرهنگ دادهمحور صورت پذیرد.
بیان دیدگاه
مدیریت اطلاعات سلامت
ویژه Vizhe؛ محمدحسین یارمحمدیان؛ گلرخ عتیقه چیان
چکیده
همهگیری کووید-۱۹ به عنوان بحرانی بهداشتی و معیار قوی برای سنجش تابآوری نظامهای سلامت در سراسر جهان، تجربه شد. این بیان دیدگاه، با تمرکز بر یافتههای مطالعه تطبیقی از برخی کشورهای موفق تر در مدیریت بحران، بر این راهبرد تاکید دارد که نظام سلامت ایران نیازمند تغییر پارادایم از رویکرد «درمانمحور» به سوی نظامی «سلامتمحور ...
بیشتر
همهگیری کووید-۱۹ به عنوان بحرانی بهداشتی و معیار قوی برای سنجش تابآوری نظامهای سلامت در سراسر جهان، تجربه شد. این بیان دیدگاه، با تمرکز بر یافتههای مطالعه تطبیقی از برخی کشورهای موفق تر در مدیریت بحران، بر این راهبرد تاکید دارد که نظام سلامت ایران نیازمند تغییر پارادایم از رویکرد «درمانمحور» به سوی نظامی «سلامتمحور و پیشگیرانه» است. با تمرکز بر این رویکرد، تجارب کشورهای موفق حاکی از آن است که سرمایهگذاری همزمان بر سه محور «شفافیت»، «تقویت مراقبتهای اولیه سلامت» و «افزایش سرمایه اجتماعی»، راه خروج از چرخه ناکارآمد مدیریت بحران است. این نوشتار، سیاستگذاران و پژوهشگران حوزه سلامت را به بازتعریف اولویتهای پژوهشی، سیاست ها و برنامه های نظام سلامت، از تمرکز بر فناوریهای پیچیده به تقویت اعتماد عمومی، سامان دهی و ارتقاء سلامت جامعه ترغیب میکند. اکنون زمان آن است نظام سلامت ایران با دوراندیشی بر پایههای استوار «پیشگیری فعالانه»، «عدالت در دسترسی» و «تابآوری جامعهبنیاد» بازسازی شود. این تغییر، یک انتخاب نیست، ضرورتی استراتژیک برای امنیت ملی و توسعه پایدار کشور است.
مقاله پژوهشی
مدیریت اطلاعات سلامت
سیف اله اندایش؛ زهرا کیان راد
چکیده
مقدمه: هدف از انجام این پژوهش بررسی نقش اضافهباکاری در رابطه بین رقابت بینفردی و رفتار پنهانکاری دانش در بین مدیران، کارکنان اداری، رؤسای کتابخانههای علوم پزشکی شهر تهران میباشد.روشبررسی: روش پژوهش حاضر، توصیفی و از نوع پیمایشی بوده و براساس هدف، کاربردی است. جامعه آماری مدیران، کارکنان اداری، رؤسای کتابخانههای علوم ...
بیشتر
مقدمه: هدف از انجام این پژوهش بررسی نقش اضافهباکاری در رابطه بین رقابت بینفردی و رفتار پنهانکاری دانش در بین مدیران، کارکنان اداری، رؤسای کتابخانههای علوم پزشکی شهر تهران میباشد.روشبررسی: روش پژوهش حاضر، توصیفی و از نوع پیمایشی بوده و براساس هدف، کاربردی است. جامعه آماری مدیران، کارکنان اداری، رؤسای کتابخانههای علوم پزشکی شهر تهران بوده، که در مجموع 230 نفر بودند، با استفاده از فرمول کوکران و در نظر گرفتن پارامترهای آماری استاندارد، حجم نمونه پژوهش 144 نفر تعیین گردید. در بخش کمی، برای سنجش متغیرهای پژوهش، از پرسشنامههای استاندارد استفاده شد. برای سنجش رقابت بینفردی از مطالعه لی (2020) که شامل 9 گویه در 2 بعد (ضطراب رقابتی ، حس رقابت)است، مورد ارزیابی قرار گرفت. برای اندازهگیری پنهانکاری دانش، از پرسشنامه سرنکو و بونتیس (۲۰۱۶) با 12 گویه و برای ارزیابی اضافهبارکاری از پرسشنامه کاراتپ (2015) با 4 گویه بهره گرفته شد. 144 پرسشنامه 141 پرسشنامه تکمیل شد و تمامی 141 پرسشنامه گردآوریشده مبنای تحلیل قرار گرفتند. تحلیل دادهها با استفاده از شاخصهای آمار توصیفی همچون توزیع فراوانی و آمار استباطی و روش مدلسازی معادلات ساختاری با Smart PLS انجام شد.یافتهها: یافتهها نشان داد رقابت بینفردی بر پنهانکاری دانش تاثیر مثبت و معنی داری دارد و همچنین رقابت بینفردی بر اضافهبارکاری تاثیر مثبت دارد. اضافهبارکاری بر پنهانکاری دانش تأثیر مثبت و معنی داری دارد.نتیجهگیری: نتایج نشان داد اضافهبارکاری به عنوان یک میانجی کامل در رابطه بین رقابت بینفردی و پنهانکاری دانش عمل میکند.
خلاصه سیاستی
مدیریت اطلاعات سلامت
ویژه Vizhe؛ علی نوروزی؛ پرستو پارسایی؛ احسان گرایی؛ فیروزه زارع فراشبندی
چکیده
نظام کنونی ارزیابی پژوهشگران در ایران، که عمدتأ بر شاخصهای کمی بینالمللی مانند تعداد مقالات و اچایندکس متکی است، به دلیل نادیده گرفتن ماهیت چند بعدی فرآیند پژوهش و تفاوتهای بنیادین بین رشتههای علمی، در ارزیابی دقیق کیفی و نقشآفرینی واقعی پژوهشگران کارآمد نبوده است. بر این اساس، لزوم طراحی «شاخص ترکیبی بومی» که بتواند ...
بیشتر
نظام کنونی ارزیابی پژوهشگران در ایران، که عمدتأ بر شاخصهای کمی بینالمللی مانند تعداد مقالات و اچایندکس متکی است، به دلیل نادیده گرفتن ماهیت چند بعدی فرآیند پژوهش و تفاوتهای بنیادین بین رشتههای علمی، در ارزیابی دقیق کیفی و نقشآفرینی واقعی پژوهشگران کارآمد نبوده است. بر این اساس، لزوم طراحی «شاخص ترکیبی بومی» که بتواند همزمان ابعاد کمی، کیفی، زمینهای و کاربردی پژوهش را در چارچوب نیازها و ارزشهای ملی بسنجد، مورد تأکید است. طبق یافتههای مطالعه ترکیبی، مؤلفههای کلیدی تدوین این شاخص عبارت بودند از: مرجعیت علمی، پایگاه اطلاعاتی مورد استفاده، نوآوری و تأثیر فناورانه، کسب رتبه در جشنوارههای معتبر و استنادات. نقطه تمایز این مؤلفهها، در نظر گرفتن عوامل تأثیرگذاری چون تأکید بر انواع تولیدات علمی فراتر از مقاله مانند کتاب، اختراع، و طرحهای کاربردی در نظرگیری حوزه موضوعی پژوهشگر برای مقایسه عادلانهتر درون هر رشته، و واقعیسازی اعتبار نویسندگان است.برای اجرای مؤثر چنین شاخصی، برنامهریزیهای سیاستی و انجام اقدامات هدفمند نیاز است. راهبردهای سیاستی پیشنهادی در این زمینه به ترتیب اولویت عبارتند از: «اجرای پایلوت شاخص ترکیبی بومی در ارزیابی پژوهشگران» به عنوان هسته مرکزی تحول ارزیابی، «درنظرگیری مؤلفه حوزه موضوعی» به عنوان پیششرط اساسی برای عادلانهسازی هر ارزیابی، «تأکید هوشمند بر مؤلفه استنادات» برای کیفیسازی تولیدات علمی، «تعدیل مؤلفه مرجعیت علمی» با در نظر گرفتن تمایزات رشتهای، و «ادغام مؤلفه نوآوری و تأثیر فناورانه» برای همراستا کردن پژوهش با نیازهای صنعت و جامعه. این نقشه راه، مستلزم سرمایهگذاری در زیرساختهای دادهای، فرهنگسازی و تقویت اراده سازمانی برای تغییر است.