امیراشکان نصیری پور؛ محمدرضا ملکی؛ محمودرضا گوهری؛ سارا آقابابا؛ محمدمهدی واحدی
دوره 11، شماره 1 ، اردیبهشت 1393، ، صفحه 1-3
راضیه منتظرالفرج؛ محمدرضا ملکی؛ سیدجمالالدین طبیبی؛ رضا نجف بیگی
دوره 8، (ویژه نامه ی مدیریت خدمات بهداشتی درمانی) ، مهر 1390، ، صفحه 1063-1072
چکیده
مقدمه: بیمارستانهای امروزی، برای همسویی با تحولات جهانی ناچارند خود را به ابزارهایی همچون یادگیری و ایجاد بیمارستان یادگیرنده تجهیز نمایند. در همین راستا، این پژوهش با هدف طراحی الگوی استقرار سازمان یادگیرنده برای بیمارستانهای عمومی ایران انجام شد.
روش بررسی: این مطالعه از نظر فرآیند انجام پژوهش از نوع کیفی بود، که به شیوهی ...
بیشتر
مقدمه: بیمارستانهای امروزی، برای همسویی با تحولات جهانی ناچارند خود را به ابزارهایی همچون یادگیری و ایجاد بیمارستان یادگیرنده تجهیز نمایند. در همین راستا، این پژوهش با هدف طراحی الگوی استقرار سازمان یادگیرنده برای بیمارستانهای عمومی ایران انجام شد.
روش بررسی: این مطالعه از نظر فرآیند انجام پژوهش از نوع کیفی بود، که به شیوهی تطبیقی و به صورت مقطعی در سالهای 1388 و 1389 انجام پذیرفت. ابتدا الگوهای سازمان یادگیرنده در سه بخش حوزهی نظری عمومی، تجارب موجود در حوزههای خارج از بهداشت و درمان و تجارب موجود در حوزهی بهداشت و درمان، گردآوری و سپس در قالب جداول تطبیقی، تنظیم و الگوی اولیه استخراج گردید. برای تعیین اعتبار الگوی فوق و طراحی الگوی نهایی، از تکنیک دلفی استفاده شد. این تکنیک در طی دو مرحله و در بین 26 نفر از صاحبنظران علوم مدیریت، مدیران بیمارستانهای عمومی و خبرگان حوزهی سازمان یادگیرنده انجام گرفت. برای اخذ نظرات در دلفی از ابزار پرسشنامه استفاده شد که روایی آن توسط صاحبنظران مورد تأیید قرار گرفت و پایایی آن نیز با ضریب Cronbach's alpha 94 درصد تأیید گردید.
یافتهها: در این پژوهش، برای استقرار بیمارستان یادگیرنده دو بعد اصلی یعنی، تعالی فرد و تعالی سازمان مورد شناسایی قرار گرفت. بر این اساس، تعالی فرد مقدم بر تعالی سازمان بود و محورهای تعالی شخصی با 5، تعالی ذهنی با 4 و تعالی حرفهای نیز با 4 جزء به عنوان زیرمجموعههای آن طبقهبندی گردیدند. همچنین، یادگیری سازمانی، چشمانداز مشترک، فرهنگ یادگیرنده، فنآوری، ساختار و رهبری به عنوان محورهای تعالی سازمانی مورد شناسایی قرار گرفت و برای هر یک از آنها به ترتیب 5، 3، 4، 2، 3، 2 زیرمجموعه تعیین گردید.
نتیجهگیری: هر گونه تلاش در راستای یادگیرنده شدن بیمارستانهای عمومی کشور، مستلزم تعالی فرد و سازمان میباشد. از یک سو، کارکنان باید برای رسیدن به تعالی شخصی، ذهنی و حرفهای تلاش نمایند و از سوی دیگر، گردانندگان بیمارستان نیز باید با خلق چشمانداز مشترک، فرهنگ یادگیری سازمانی را در بیمارستان اشاعه دهند و ضمن تغییر در ساختار و استفاده از فنآوریهای مناسب، بیمارستان را در مسیر افزایش کیفیت و بهرهوری خدمات درمانی رهبری نمایند. در این راستا، مدیران بیمارستان باید ترتیبی اتخاذ نمایند تا درک روشنی از فرآیند یادگیری به وجود آید و تمام فعالیتهای بیمارستان به عنوان مبنایی برای یادگیری بهبود بهرهوری، ساماندهی شود.