اسدا... شمس؛ سعید افروغ؛ مرضیه فتاحی؛ مرضیه جوادی
دوره 10، 7 (ویژهنامهی چالشهای سیاسی اقتصادی در مدیریت سلامت) ، اسفند 1392، ، صفحه 1034-1043
چکیده
مقدمه: بهداشت روانی همانند سلامت جسمی، علمی برای بهتر زیستن و رفاه اجتماعی از اولین لحظات حیات تا پایان آن و دورهی سالمندی میباشد. در جوامع پیچیدهی امروزی، ناهنجاریهایی مانند افسردگی، اضطراب، ترس، ناامنی، خودکشی، پرخاشگری، قتل، غارت، اعتیاد، طلاق، انحرافات جنسی، صرع و امثال اینها به عنوان بیماریهای روانی بیش از پیش ...
بیشتر
مقدمه: بهداشت روانی همانند سلامت جسمی، علمی برای بهتر زیستن و رفاه اجتماعی از اولین لحظات حیات تا پایان آن و دورهی سالمندی میباشد. در جوامع پیچیدهی امروزی، ناهنجاریهایی مانند افسردگی، اضطراب، ترس، ناامنی، خودکشی، پرخاشگری، قتل، غارت، اعتیاد، طلاق، انحرافات جنسی، صرع و امثال اینها به عنوان بیماریهای روانی بیش از پیش و به خصوص در جامعهی ما ایران به عنوان یکی از مشکلات مهم خود را نشان داده است. به همین جهت سیستم بهدا شت و درمان ایران اصولی را برای پیشگیری و درمان بیماریهای روانی به نام طرح ادغام بهداشت روان در نظام بهداشت کشور در نظر گرفته است. هدف کلی تحقیق حاضر شناسایی دیدگاه کارشناسان نظام بهداشت و درمان از نتایج طرح ادغام بهداشت روان در نظام بهداشتی کشور است. روش بررسی: این مطالعه از نوع تحلیلی و مقطعی بود. جمعیت مورد مطالعه در این طرح ارایهدهندگان خدمات بهداشتی درمانی در سطوح مختلف نظام بهداشت از جمله خانههای بهداشت تا سطوح بالا مانند شبکههای بهداشت و درمان شهرستان اصفهان در سال 1389 بود و جمعیت مورد مطالعه نیز 300 نفر به صورت سرشماری در نظر گرفته شد. پرسشنامههای تحقیق محققساخته و از نوع بسته بود. چهار قسمت ارزیابی میزان موفقیت بهداشت روان، رضایت از آن، آگاهی و نگرش به صورت سؤالات لیکرت پنج جوابی و بعضاً دو جوابی تهیه شده است. روایی پرسشنامه از طریق مشورت با متخصصین مربوطه و پایایی آن از طریق محاسبهی Cronbach’s Alpha 80 درصد پذیرفته شد. تجزیه و تحلیل اطلاعات با استفاده از نرمافزار SPSS انجام گردید. اطلاعات توصیفی با شاخصهای مرکزی آمار (فراوانی، درصد، میانگین و انحراف معیار) و اطلاعات تحلیلی با آزمونهای همبستگی وآزمونهای کای دو (c2) و Keraskalvalis مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافتهها: میانگین نمرهی چهار مؤلفهی اصلی تحقیق به ترتیب از بالا به پایین عبارت است از؛ نگرش به طرح بهداشت روان با میانگین (80/10 ± 73/66)، موفقیت طرح بهداشت روان با میانگین (12/17 ± 14/59)، رضایت از طرح بهداشت روان با میانگین ( 59/20 ± 46/45) و آگاهی از طرح بهداشت روان با میانگین (61/11 ± 56/20). در بین چهار مؤلفهی اصلی بین آگاهی و نگرش و بین رضایت و موفقیت و در بین گروههای مورد مطالعه تنها رضایت از طرح ادغام با سایر متغیرها تفاوت معنیداری داشت (0.05Pvalue<). نتیجهگیری: نتایج به دست آمده در یک نظر کلی برای این طرح بزرگ کافی نیست. میزان ساعت آموزش کارکنان سیستم مراقبتهای اولیهی بهداشتی راجع به ادغام بهداشت روان در حد 29 درصد مؤید آن بود که اکثر کارکنان نیازمند آموزش در این زمینه هستند. میانگین نمرهی آگاهی نیز با (61/11 ± 56/20) از سایر مؤلفهها (موفقیت، رضایت و نگرش) تا حد نصف کمتر بود که نتایج به دست آمده نیز با فقدان دورهی آموزشی کارکنان همخوانی داشت. بنابراین کارشناسان بهداشت نیاز بیشتر به آموزش بهداشت روان دارند. واژههای کلیدی: بهداشت روان؛ مراقبت بهداشتی اولیه؛ کارشناسان
اسداله شمس؛ مژگان مصدق؛ سعید افروغ؛ الهام اسدی
دوره 9، شماره 7 ، اسفند 1391، ، صفحه 1081-1086
چکیده
مقدمه: امروزه بیش از هر زمان دیگر فراموش کردهایم که حل دشواریهای بهداشتی بستگی به آن دارد که خود مردم چه کاری را باید برای خودشان انجام دهند. وظیفهی خطیر خدمات بهداشتی هوشمندانه از جمله نظام مراقبتهای اولیهی بهداشتی (Primary health care یا PHC)، کمک به سلامتی مردم با تأکید بر پیشگیری، در مقابل خدمات پزشکی با هزینههای کمرشکن، وابستگیآور ...
بیشتر
مقدمه: امروزه بیش از هر زمان دیگر فراموش کردهایم که حل دشواریهای بهداشتی بستگی به آن دارد که خود مردم چه کاری را باید برای خودشان انجام دهند. وظیفهی خطیر خدمات بهداشتی هوشمندانه از جمله نظام مراقبتهای اولیهی بهداشتی (Primary health care یا PHC)، کمک به سلامتی مردم با تأکید بر پیشگیری، در مقابل خدمات پزشکی با هزینههای کمرشکن، وابستگیآور و کماثر است. هدف تحقیق حاضر، سنجش اصول فلسفی پیشگیری با PHC و تعیین آگاهی و نگرش مدیران نهادهای مختلف سلامت اصفهان از اصول فلسفی نه گانهی این مراقبتها بود.
روش بررسی: مطالعهی حاضر از نوع توصیفی- تحلیلی- پیمایشی بود. جامعهی مورد مطالعه 384 نفر از مدیران ارشد، میانی و اجرایی اصفهان در نهادها و سازمانهای مختلف مربوط به سلامت مانند دانشگاه علوم پزشکی، بهزیستی و ... در سال 89-1388 بودند. ابزار تحقیق، پرسشنامهای محقق ساخته و حاوی سه دسته سؤالات پایه، دانشی و نگرشی نسبت به اصول فلسفی نهگانهی PHC بود. روایی پرسشنامه توسط متخصصین مربوط و پایایی آن توسط آزمون پایلوت و با آلفای 84 درصد مورد تأیید قرار گرفت. اطلاعات به دست آمده وارد نرمافزار کامپیوتری SPSS نسخهی 16 گردید و مراحل آمار توصیفی با میانگین و درصد و آمار تحلیلی با آزمون t، ANOVA و همبستگی Pearson مورد محاسبه قرار گرفت.
یافتهها: بالاترین میانگین نمرهی آگاهی از اصول فلسفی نهگانهی PHC مربوط به بعد فلسفی «انگیزه و عشق خدمت به مردم» و برابر 41/12 ± 39/98 و کمترین آن مربوط به بعد فلسفی «برابری و عدالت» و برابر با 17/29 ± 75/65 بود. بالاترین میانگین نمرهی نگرش مربوط به بعد فلسفی «هماهنگی بینبخشی» و برابر با 97/22 ± 55/81 و کمترین آن مربوط به بعد فلسفی «برابری توزیع» و برابر با 79/12 ± 15/49 بود.
نتیجهگیری: نمرهی میانگین آگاهی تمامی ردههای مدیریتی کمی بالاتر از 80 به دست آمد. اگر چه تا نمرهی عالی 100 فاصله دارد، اما برای یک نظام سلامت رسیدن به آن کار بسیار دشواری است و باید در این زمینه تلاش نمود. نمرهی میانگین نگرش 65 به دست آمد. این نتیجه خوبی برای این سیستم محسوب نمیشود، چرا که نگرش بالاتر مدیران نقشی کلیدی در به اجرا درآمدن اصول PHC است.