محمدرضا امیراسماعیلی؛ محمود نکویی مقدم؛ سجاد خسروی؛ سعید میرزایی؛ نادیا ارومیه ای
دوره 11، شماره 6 ، بهمن 1393، ، صفحه 770-778
چکیده
مقدمه: دانش به عنوان منبع اصلی سازمانها تلقی و به عنوان یک سرمایه مطرح شده است. انتقال، خلق و به کارگیری دانش، مستلزم وجود فرهنگ سازمانی است که مشوق این امر باشد و دانشگاه ها به عنوان سازمان های تولید کننده دانش باید از این امر بهره مند باشند. هدف این پژوهش تعیین رابطه بین مولفه های فرهنگ سازمانی و مدیریت دانش در دانشگاه علوم ...
بیشتر
مقدمه: دانش به عنوان منبع اصلی سازمانها تلقی و به عنوان یک سرمایه مطرح شده است. انتقال، خلق و به کارگیری دانش، مستلزم وجود فرهنگ سازمانی است که مشوق این امر باشد و دانشگاه ها به عنوان سازمان های تولید کننده دانش باید از این امر بهره مند باشند. هدف این پژوهش تعیین رابطه بین مولفه های فرهنگ سازمانی و مدیریت دانش در دانشگاه علوم پزشکی کرمان بود . روش بررسی: پژوهش حاضر مطالعه ای تحلیلی است که به روش مقطعی در سال 1391 در دانشگاه علوم پزشکی کرمان صورت پذیرفته است. جامعه آماری شامل کلیه کارکنان ستادی معاونتهای دانشگاه علوم پزشکی کرمان به تعداد 844 نفر می باشد که نمونه مورد مطالعه با استفاده از نمونهگیری سهمیه ای 200 نفر انتخاب شده است. به منظور گردآوری اطلاعات از پرسشنامه های فرهنگ سازمانی و مدیریت دانش استفاده شده است که روایی آنها در مطالعات قبلی تایید و پایایی آنها محاسبه شده است. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش آمار توصیفی و استنباطی(آزمون های همبستگی پیرسون، تجزیه و تحلیل واریانس و رگرسیون خطی) و از نرم افزار spss18 استفاده شده است. یافته ها : اکثر افراد تحت بررسی در این مطالعه، وضعیت فرهنگ سازمانی را مناسب ارزیابی کردند. بیشترین امتیاز در بعد انطباق پذیری(9/2) و کمترین امتیاز در بعد مشارکتی(6/2) حاصل شد. وضعیت مدیریت دانش نیز از سوی پاسخ دهندگان در حد متوسط و نسبتا مطلوب ارزیابی شد. در نهایت رابطه آماری معنادار ی بین فرهنگ سازمانی و مدیریت دانش به دست آمد(000/0p-value=). نتیجه گیری: فرهنگ سازمانی و مدیریت دانش در این مطالعه از وضعیت مناسبی برخوردار بودند. سازمان برای اینکه بتواند به طور موثر نظام دانش را بهبود ببخشد و در کل سازمان اشاعه دهد ابتدا باید به فرهنگ سازمانی توجه کند. هر اندازه فرهنگ سازمانی قوی تر باشد، پیاده سازی مدیریت دانش با موفقیت بیشتری انجام خواهد شد. واژه های کلیدی: فرهنگ سازمانی؛ مدیریت دانش؛ دانشگاه ها.
نادیا ارومیه ای؛ سعید میرزایی؛ سجاد خسروی؛ محمود نکوییمقدم
دوره 11، شماره 4 ، آبان 1393، ، صفحه 474-484
چکیده
مقدمه: با توجه به محدودیت منابع و نیازهای نامحدود به خصوص در زمینه خدمات بهداشتی و درمانی و نقش مهم بهداشت و درمان در سلامت افراد جامعه مسأله تخصیص منابع محدود به نیازهای نامحدود در حوزه خطیر بهداشت و درمان حائز اهمیت میباشد. از همین رو این مطالعه با هدف ارزیابی اولویتگذاری بر اساس چارچوب پاسخگویی برای منطقی بودن در دانشگاه علوم ...
بیشتر
مقدمه: با توجه به محدودیت منابع و نیازهای نامحدود به خصوص در زمینه خدمات بهداشتی و درمانی و نقش مهم بهداشت و درمان در سلامت افراد جامعه مسأله تخصیص منابع محدود به نیازهای نامحدود در حوزه خطیر بهداشت و درمان حائز اهمیت میباشد. از همین رو این مطالعه با هدف ارزیابی اولویتگذاری بر اساس چارچوب پاسخگویی برای منطقی بودن در دانشگاه علوم پزشکی کرمان انجام گرفته تا فرایند اولویتگذاری را مورد شناسایی قرار دهد. روش بررسی: پژوهش حاضر مطالعهای کیفی است که از طریق مصاحبه با 18 نفر از صاحبنظران سلامت در خصوص تخصیص منابع داشگاه علوم پزشکی کرمان 6 ماه اول سال 1391 صورت گرفته است. برای انجام پژوهش چارچوب استانداردDaniels & Subin مورد استفاده قرار گرفته است. ابزار گردآوری دادهها، مصاحبه نیمهساختاریافته بود. جهت قابلیت انتقال یافتهها سعی گردید نمونه غیر متجانسی از افراد درگیر در خصوص تقسیم بودجه در معاونتها استفاده شود .جهت اطمینانپذیری و تأییدپذیری متن نسخهبرداری شد و تجزیه و تحلیل حاصل از آن به استادان مشارکتکننده در این پژوهش ارایه گردید و پیشنهادهای اصلاحی و نظرات ایشان اعمال شد. تجزیه و تحلیل دادهها بر اساس روش تحلیل چارچوبی صورت گرفته است. یافتهها: طی این مطالعه 4 کد اصلی شامل شفافیت، منطقی بودن، کنترل و نظارت، بازنگری و 9 کد فرعی شامل قابل پیشبینی بودن، ابهام، منطقی بودن، عدم توزیع منطقی، دو طرفه بودن، یک طرفه بودن، تناسب میان ساز و کار و منابع، وجود تجدیدن نظر، عدم وجود سازوکار میباشند. نتیجهگیری: فرایند اولویتگذاری در دانشگاه علوم پزشکی کرمان بر اساس چارچوب دانیلز و سابین از منطق اندکی برخوردار است. تصمیمگیری بدون بهرهگیری از روشهای دقیق و مشخص اندازهگیری هزینهها و منافع مداخلات مختلف و مبتنی ساختن تصمیمگیریها بر نتایج این بررسیها، منجر به استفاده بهینه از منابع محدود نخواهد گردید.
محمد حسین مهرالحسنی؛ مسعود ابوالحلاج؛ محمود نکویی مقدم؛ رضا دهنویه؛ مژگان امامی
دوره 10، شماره 5 ، دی 1392، ، صفحه 750-760
چکیده
مقدمه: امروزه دگرگونیهای شدیدی در ساختارهای دولتی بهویژه نظامهای مراقبت سلامت ایجاد شده است. در این سازمانها افزایش هزینهها و انتظارات فزایندهی مشتریان، توجه دولتها را به مدیریت صحیح منابع معطوف ساخته است. بدون شک تصمیمگیری در راستای مدیریت صحیح منابع، خود نیازمند اطلاعاتی از جمله اطلاعات مالی است که این امر توسط نظام ...
بیشتر
مقدمه: امروزه دگرگونیهای شدیدی در ساختارهای دولتی بهویژه نظامهای مراقبت سلامت ایجاد شده است. در این سازمانها افزایش هزینهها و انتظارات فزایندهی مشتریان، توجه دولتها را به مدیریت صحیح منابع معطوف ساخته است. بدون شک تصمیمگیری در راستای مدیریت صحیح منابع، خود نیازمند اطلاعاتی از جمله اطلاعات مالی است که این امر توسط نظام حسابداری صورت میپذیرد. در سیستم حسابداری دولتی دو شیوهی نقدی و تعهدی مطرح است. در حسابداری نقدی، معایبی از قبیل عدم وجود اطلاعات مرتبط با چگونگی مدیریت داراییها و بدهیها سبب شده که امروزه کشورهای زیادی به سمت حسابداری تعهدی حرکت کنند. لذا این پژوهش برآن است تا چالشهای استقرار چنین سیستمی را مورد بررسی قرار دهد. روش بررسی: در پژوهش حاضر به بررسی نظاممند چالشهای اجرایی حسابداری تعهدی در بخش دولتی در سال 1391 پرداخته شد. برای این منظور 28 مقاله با کلیدواژههایaccrual accounting+challenges ،accrual accounting accrual accounting+challenges و حسابداری تعهدی، از پایگاههای اطلاعاتی داخلی شامل SID، magiranو سایتهای بینالمللی شامل Google scholar، science direct, ،Emerald و Health Business استخراج و از نظر محتوا مورد تحلیل قرار گرفتند. یافتهها: چالشهای مربوط به استقرار سیستم حسابداری تعهدی در بخش دولتی در 6 طبقهی مدیریت و رهبری (توجیه و حمایت مدیریت ارشد از اجرا)، پیروان (حضور ممیزین حسابداری و تیمهای مشاورهی تخصصی در سطوح اجرایی سیستم)، محیط (سیستم نظارتی)، ساختار (ساختار تشکیلاتی متناسب با تحول و وجود یک سیستم مناسب ارزیابی عملکرد در کار)، نیروی انسانی (تخصص و خبرگی نیروی انسانی، انگیزه و رضایت افراد) و فرآیندها و استانداردهای کاری (تدوین استراتژی و طرح اجرایی، بازخورد از نحوهی اجرا و وجود یک چارچوب نظری مختص بخش دولتی) دستهبندی شدند. نتیجهگیری: مدیریت و رهبری، پیروان و عوامل محیطی سه عامل پیشبرنده در استقرار حسابداری تعهدی در بخش دولتی هستند که از طریق اعمال دانش و فنآوری لازم بین عوامل سطح دوم یعنی ساختاری، نیروی انسانی و فرایند، هماهنگی لازم را به وجود میآورند و منجر به اجرای حسابداری تعهدی در بخش دولتی میگردند. لذا پیشنهاد میشود با توجه به این موارد، نقشهی راهی برای تحول در نظام مالی تنظیم و براساس آن مدیریت تغییر صورت پذیرد. واژههای کلیدی: حسابداری؛ حسابهای پرداختنی و دریافتنی؛ ممیزی مالی؛ مدیریت مالی
مریم اخوتی؛ محمود نکویی مقدم؛ محمدرضا امیراسماعیلی؛ مینا مرادزاده؛ محمود موسی زاده
دوره 10، شماره 1 ، اردیبهشت 1392، ، صفحه 79-89
چکیده
م
قدمه: قرار گرفتن ایران در رتبهی بالای علمی در بین کشورهای منطقه، برخورداری از دانش پیشرفته و توانایی در تولید علم، بخشی از اهداف بسیار مهم تعیین شده در سند چشمانداز بیست سالهی ایران میباشد. در همین راستا، پژوهش حاضر با هدف تعیین و مقایسهی شاخص ضریب تأثیر مجلات تخصصی ایران و کشورهای منتخب و ارایهی پیشنهادهای مناسب انجام ...
بیشتر
م
قدمه: قرار گرفتن ایران در رتبهی بالای علمی در بین کشورهای منطقه، برخورداری از دانش پیشرفته و توانایی در تولید علم، بخشی از اهداف بسیار مهم تعیین شده در سند چشمانداز بیست سالهی ایران میباشد. در همین راستا، پژوهش حاضر با هدف تعیین و مقایسهی شاخص ضریب تأثیر مجلات تخصصی ایران و کشورهای منتخب و ارایهی پیشنهادهای مناسب انجام گرفت.
روش بررسی: در این مطالعهی مقطعی که در پاییز و زمستان سال 1390 انجام گرفت، ضریب تأثیر مجلات تخصصی و شاخصهای کمی تعداد مجلات منتشر شده در 25 کشور به روش مرور مستندات مورد مقایسه قرار گرفت. مبنای انتخاب کشورها سند چشمانداز جمهوری اسلامی ایران بوده است. ابزار جمعآوری اطلاعات چک لیست بود که روایی آن با بهرهگیری از نظرات متخصصین این رشته تأمین شد و پایایی آن با توجه به عینی بودن متغیرها و وجود توافق کامل بین دو پژوهشگر در استخراج دادههای این متغیرها، 100 درصد بوده است. در ادامه، شاخص ضریب تأثیر مجلات کشورهای مورد مطالعه در سالهای 2009 و 2010 از گزارش (Journal Citation Reports) JCR استخراج گردید و وارد چک لیست شد. با بهرهگیری از آمار توصیفی، میانگین این شاخص به تفکیک کشورها مشخص گردید و بر اساس مجموع امتیاز کسب شده توسط هر کشور، رتبهبندی انجام شد.
یافتهها: در 25 کشور مورد مطالعه در سال 2009 و 2010 به ترتیب 1440 و 1507 مجلهی تخصصی وجود داشت که 87 (04/6 درصد) و 124 (23/8 درصد) مورد آن در ISI نمایه شده است. درصد رشد کل مجلات تخصصی منتشر شده در سال 2010 نسبت به سال 2009 در ایران 73/9، ترکیه 5/4 و پاکستان 1/2 بود، اما درصد رشد کل مجلات نمایه شده در ISI در سال 2010 نسبت به سال 2009 در ارمنستان 200، ترکیه 06/58، پاکستان 1/57 و ایران 36 بود.
نتیجهگیری: در مجموع از نظر شاخصهای تولید علم در بین 25 کشور مورد بررسی، کشورهای ترکیه، ایران و پاکستان به ترتیب هر کدام با 20، 14 و 9 امتیاز در رتبههای اول تا سوم هستند. نتایج نشان میدهد که خوشبختانه پژوهشگران کشور ما در سالهای اخیر تلاش بسیار زیادی در عرصهی تولید علم داشتهاند و هر سال پیشرفت چشمگیری نسبت به سال قبل دارند. نکتهی قابل ذکر اینکه برای دستیابی به اهداف لحاظ شده در سند چشمانداز بیست ساله، ضمن توجه به استانداردهای ISI، دسترسی آسان مقالات و مجلات برای محققین و چاپ مقالههای مشترک توسط مؤلفین بایستی در دستور کار مؤثر صاحبان فرایند قرار گیرد.
محمود نکویی مقدم؛ علی حسن زاده؛ وحید یزدی فیض آبادی
دوره 5، شماره 1 ، فروردین 1387
چکیده
چکیده مقدمه: سیستمهای اطلاعاتی مدیریت یکی از عوامل مؤثر در بهبود نظام تصمیمگیری مدیران در سازمان به شمار میروند. پژوهش حاضر به بررسی رابطهی بین استقرار سیستمهای اطلاعاتی مدیریت و ساختار سازمانی در ادارات دولتی شهر کرمان پرداخته است. روش بررسی: این مطالعه از دسته مطالعات مقطعی بود. جامعهی آماری این پژوهش را کارشناسان ادارات ...
بیشتر
چکیده مقدمه: سیستمهای اطلاعاتی مدیریت یکی از عوامل مؤثر در بهبود نظام تصمیمگیری مدیران در سازمان به شمار میروند. پژوهش حاضر به بررسی رابطهی بین استقرار سیستمهای اطلاعاتی مدیریت و ساختار سازمانی در ادارات دولتی شهر کرمان پرداخته است. روش بررسی: این مطالعه از دسته مطالعات مقطعی بود. جامعهی آماری این پژوهش را کارشناسان ادارات دولتی شهر کرمان تشکیل داده بودند و حجم نمونه بر اساس روش نمونهگیری خوشهای معادل 385 نفر انتخاب گردید. ابزار جمعآوری دادهها، پرسشنامهای شامل دو بخش سیستمهای اطلاعاتی مدیریت و ساختار سازمانی (رسمیت، پیچیدگی و تمرکز) بود. روایی پرسشنامه با استفاده از روش محتوا برای سیستمهای اطلاعاتی مدیریت 83 درصد و برای پرسشنامهی ساختار سازمانی 82 درصد و پایایی پرسشنامهها به ترتیب با استفاده از تکنیک آزمون-بازآزمون و تعیین ضریب همبستگی برابر 92 درصد و 88 درصد تعیین گردید. دادهها پس از ورود به نرمافزار آماری SPSS با استفاده از آزمونهای همبستگی اسپیرمن (Spearman) و کندال (Kendall) و تحلیل لگ خطی تجزیه و تحلیل گردید. یافتهها: بین سیستمهای اطلاعاتی مدیریت و متغیر تمرکز با ضرایب همبستگی Kendall 408/0 و Spearman 309/0 ارتباط مستقیم معنیداری وجود داشت. بین سیستمهای اطلاعاتی مدیریت و متغیر رسمیت با ضرایب همبستگی Kendall و Spearman به ترتیب 314/0- و 238/0- ارتباط معنیدار ولی معکوس وجود داشت. نتیجهگیری: استقرار نظام اطلاعات مدیریت در ادارات مورد بررسی باعث افزایش میزان تمرکز در تصمیم گیری در سطوح مدیریتی، کاهش میزان رسمیت سازمانی و افزایش پیچیدگی افقی و کاهش سلسله مراتب سازمانی می شود.واژههای کلیدی: نظامهای مدیریت اطلاعات؛ سازمانهای دولتی؛ ساختارهای اداری