میلاد شفیعی؛ فاطمه سادات هاشمی؛ روحاله عسکری؛ محسن پاکدامن؛ سجاد بهارینیا
چکیده
مقدمه: با توجه به این که نیروی انسانی اساسیترین بخش مراقبتهای بهداشتی- درمانی را تشکیل میدهد، برنامهریزی جهت توزیع منابع انسانی در بخش سلامت، باید به عنوان یک جزء اصلی محسوب گردد. پژوهش حاضر با هدف برآورد نیروی انسانی مورد نیاز بیمارستانهای منتخب شهر یزد مطابق با ضوابط و استانداردهای پرسنلی وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی ...
بیشتر
مقدمه: با توجه به این که نیروی انسانی اساسیترین بخش مراقبتهای بهداشتی- درمانی را تشکیل میدهد، برنامهریزی جهت توزیع منابع انسانی در بخش سلامت، باید به عنوان یک جزء اصلی محسوب گردد. پژوهش حاضر با هدف برآورد نیروی انسانی مورد نیاز بیمارستانهای منتخب شهر یزد مطابق با ضوابط و استانداردهای پرسنلی وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی در سال 1396 انجام گرفت.روش بررسی: این مطالعه از نوع توصیفی- مقطعی بود. نیروی انسانی بیمارستانهای شهید صدوقی و شهید رهنمون بر اساس استانداردهای وزارت بهداشت در سال 1396 برآورد و با وضعیت موجود مقایسه گردید. به منظور جمعآوری دادهها، چکلیستهای محقق ساخته مورد استفاده قرار گرفت؛ به طوری که در این چکلیستها مشخصات عمومی و شاخصهای عملکردی بیمارستان، وضعیت موجودی بخشهای بستری، اداری، مالی، پشتیبانی و پاراکلینیکی بررسی شد. پس از جمعآوری دادهها، مقایسه وضعیت موجود با استانداردهای وزارت بهداشت با یک جمع و تفریق ساده ریاضی صورت گرفت.یافتهها: از مجموع 37 بخش بستری در بیمارستانهای شهید رهنمون و شهید صدوقی، 28 بخش (75 درصد) دارای کمبود نیرو و 9 بخش (25 درصد) دارای مازاد نیرو بودند.نتیجهگیری: توزیع نیروی انسانی موجود وضعیت مناسبی نداشت. به منظور ارتقای کیفیت خدمات بیمارستانی، داشتن اطلاعات صحیح از تعداد نیروی انسانی مورد نیاز، اقدامی ضروری برای مدیران است تا برنامهریزیهای لازم در رابطه با توزیع عادلانه و مبتنی بر نیاز نیروی انسانی و رساندن بخشها به سطح استاندارد انجام شود. نتایج به دست آمده میتواند مورد استفاده مسؤولان، مدیران بیمارستانی و سیاستگذاران بخش سلامت قرار گیرد.
حمید مقدسی؛ مریم جهانبخش؛ رضا ربیعی؛ فرخنده اسدی
دوره 13، شماره 4 ، آبان 1395، ، صفحه 267-272
چکیده
مقدمه: دستیابی به مزایای بالقوه پرونده الکترونیک سلامت، مستلزم تعاملپذیری دادهها میباشد و تعاملپذیری نیز با پرونده الکترونیک سلامت مختصر عملیتر است تا پروندههای مفصل. از جمله الزامات تعاملپذیری، شناسایی و ایجاد ساختار متحدالشکل و استانداردی برای پروندههای الکترونیک است. بنابراین، پژوهش حاضر با هدف ارایه مدل معماری ...
بیشتر
مقدمه: دستیابی به مزایای بالقوه پرونده الکترونیک سلامت، مستلزم تعاملپذیری دادهها میباشد و تعاملپذیری نیز با پرونده الکترونیک سلامت مختصر عملیتر است تا پروندههای مفصل. از جمله الزامات تعاملپذیری، شناسایی و ایجاد ساختار متحدالشکل و استانداردی برای پروندههای الکترونیک است. بنابراین، پژوهش حاضر با هدف ارایه مدل معماری برای ساختار پرونده الکترونیک سلامت مختصر انجام شد.روش بررسی: این پژوهش از نوع کاربردی- توصیفی بود و در آن ابتدا استانداردهای ساختاری پرونده الکترونیک سلامت بررسی شد. سپس، مدل ساختاری متناسب با پرونده مختصر طراحی و با استفاده از تکنیک Delphi، نظریات متخصصان کسب گردید. دادهها در مرحله تهیه مدل با استفاده از تحلیل محتوا و در مرحله اعتباریابی با استفاده از آمار توصیفی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.یافتهها: مدل پیشنهادی برای ساختار پرونده الکترونیک سلامت مختصر، مبتنی بر ادغام مدلهای ساختاری متناسب با پرونده مختصر شامل CCD (Continuity of Care Document)، MML (Medical Markup Language) و EHR extract (Electronic health record extract) (ISO 13606) طراحی گردید و مورد پذیرش صاحبنظران قرار گرفت.نتیجهگیری: ادغام مدلهای ساختاری استانداردهای MML، CCD و EHR extract به علت تعاملپذیری و قابلیت نگاشت متقابل با یکدیگر، میتواند منجر به ایجاد مدل ساختاری مناسبی برای پرونده الکترونیک سلامت مختصر شود و قالب مناسبی برای سازماندهی و مبادله این پرونده در سطوح جغرافیایی گسترده فراهم آورد.
نسرین ابراهیم قوچی؛ فریده رستمی؛ احمد نجفی
دوره 11، 7 (ویژهنامه مدیریت سلامت و فناوری) ، اسفند 1393، ، صفحه 927-936
چکیده
مقدمه: امروزه پیشرفت تکنولوژی در عرصه پزشکی ایجاب میکند که کتابخانههای بیمارستانی با رعایت استانداردهای کتابخانهای بتوانند در جهت بهبود وضعیت و ارتقای خدماتشان گام بردارند، لذا هدف از این پژوهش ارزیابی وضعیت کتابخانههای مراکز آموزشی درمانی وابسته به دانشگاههای علوم پزشکی مازندران و بابل براساس استاندارد کتابخانههای ...
بیشتر
مقدمه: امروزه پیشرفت تکنولوژی در عرصه پزشکی ایجاب میکند که کتابخانههای بیمارستانی با رعایت استانداردهای کتابخانهای بتوانند در جهت بهبود وضعیت و ارتقای خدماتشان گام بردارند، لذا هدف از این پژوهش ارزیابی وضعیت کتابخانههای مراکز آموزشی درمانی وابسته به دانشگاههای علوم پزشکی مازندران و بابل براساس استاندارد کتابخانههای بیمارستانی بوده است. روش بررسی: روش پژوهش توصیفی و نوع مطالعه کاربردی بوده است. جامعه مورد پژوهش شامل11 کتابخانه مراکز آموزشی درمانی وابسته به دانشگاههای علوم پزشکی مازندران و بابل است که در سال 1391خورشیدی به روش سرشماری انتخاب شدند. برای گردآوری دادهها از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد که روایی آن توسط متخصصان کتابداری و اطلاع رسانی تایید و برای سنجش پایایی از آزمون آلفای کرونباخ استفاده شد (74/0r=). اطلاعات حاصل از پرسشنامه با استفاده از نرم افزار Excel نسخه 2007 و روش آمار توصیفی (توزیع درصد فراوانی) تجزیه و تحلیل شد. یافتهها: 60 درصد از کتابخانهها توسط کتابدار مسؤول با تحصیلات کارشناسی ارشد یا کارشناسی کتابداری مدیریت میشد، هیچ یک از کتابخانهها از نظر تعداد منابع در حد استاندارد (حداقل 40000منبع) نبودند. تنها دو مرکز درمانی بوعلی ساری و کودکان امیرکلا به ارایه خدمت به بیماران و همراهان آنها میپرداختند و همه کتابخانهها برای دسترس پذیر کردن منابع تنها 6 روز هفته فعال بودند. بیمارستان آیت الله روحانی بابل به مساحت 565 مترمربع بیشترین فضا و با 63/91 درصد از بیشترین امکانات برخوردار بود. نتیجهگیری:وضعیت نامطلوب کتابخانههای مراکز آموزشی درمانی مورد بررسی بیانگر عدم رعایت استاندارد کتابخانهای و کم توجهی مسؤولین بویژه مدیران ارشد بیمارستانها به کتابخانه بوده است. واژههای کلیدی: کتابخانهها؛ بیمارستانها؛ دانشگاهها؛ استانداردهای مرجع.