مدیریت اطلاعات سلامت
fatemeh Hooshangi؛ زهره جوانمرد
چکیده
مقدمه: پزشکی از راه دور یک قابلیت مهم جهت دسترسی سریع بیماران به مراقبتهای سلامت است. درک میزان آگاهی و نگرش کادر درمان از پزشکی از راه دور، برای اجرای موفقیت آمیز آن بسیار اهمیت دارد. هدف پژوهش حاضر تعیین میزان آگاهی و نگرش کادر درمان درباره پزشکی از راه دور در بیمارستانهای شهرستان فردوس میباشد.روش بررسی: پژوهش حاضر از نوع مطالعات ...
بیشتر
مقدمه: پزشکی از راه دور یک قابلیت مهم جهت دسترسی سریع بیماران به مراقبتهای سلامت است. درک میزان آگاهی و نگرش کادر درمان از پزشکی از راه دور، برای اجرای موفقیت آمیز آن بسیار اهمیت دارد. هدف پژوهش حاضر تعیین میزان آگاهی و نگرش کادر درمان درباره پزشکی از راه دور در بیمارستانهای شهرستان فردوس میباشد.روش بررسی: پژوهش حاضر از نوع مطالعات توصیفی-مقطعی است که در سال 1400 در دو بیمارستان شهرستان فردوس انجام شد. جامعه آماری این پژوهش کادر درمان بودند. در این مطالعه از روش سرشماری استفاده و جامعه پژوهش به عنوان نمونه پژوهش در نظر گرفته شدند. ابزار گردآوری دادهها، پرسشنامه رضایی و همکاران مشتمل بر 4 بخش بود. پس از تکمیل پرسشنامهها، داده ها با استفاده از روشهای آمار توصیفی مورد بررسی قرارگرفتند.یافتهها: از میان شرکت کنندگان، 39 درصد آگاهی متوسط و 3/40 درصد آگاهی کم و خیلی کم نسبت به پزشکی از راه دور داشتند، با این حال نگرش مثبتی نسبت به پزشکی از راه دور وجود داشت. 3/26 درصد از کادر درمان از این فناوری استفاده کرده بودند که بیشترین استفاده مربوط به سرویس مشاوره تلفنی از راه دور بود. 68 درصد عدم دسترسی به اینترنت پرسرعت و پهنای باند بالا را مهم ترین موانع پیاده سازی بیان کردند.نتیجهگیری: نتایج نشان داد میزان آگاهی کادر درمان از پزشکی از راه دور متوسط رو به پایین ولی نگرش آنها مثبت است. افزایش آگاهی کادر درمان درباره پزشکی از راه دور میتواند موثرترین راه در راستای پیاده سازی موفق آن باشد.
سید محمدتقی تقویفرد؛ اکرم مفرح؛ سامان ابراهیمی
دوره 13، شماره 3 ، شهریور 1395، ، صفحه 163-169
چکیده
مقدمه: در کنترل سلامت، شناسایی خودکار عناصر و جمعآوری دادهها بدون نیاز به دخالت مکرر انسان ضرورتی انکارناپذیر است. در میان انواع روشها، RFID (Radio-frequency identification) این خصوصیت را دارد و فرایند دریافت و ارسال اطلاعات را برخط مینماید. پژوهش حاضر با هدف تعیین نقش این فنآوری در درمان و مراقبت در بیمارستانهای کاشان از دید کاربران انجام ...
بیشتر
مقدمه: در کنترل سلامت، شناسایی خودکار عناصر و جمعآوری دادهها بدون نیاز به دخالت مکرر انسان ضرورتی انکارناپذیر است. در میان انواع روشها، RFID (Radio-frequency identification) این خصوصیت را دارد و فرایند دریافت و ارسال اطلاعات را برخط مینماید. پژوهش حاضر با هدف تعیین نقش این فنآوری در درمان و مراقبت در بیمارستانهای کاشان از دید کاربران انجام شد.روش بررسی: روش این پژوهش، کاربردی و از نوع توصیفی- مقطعی بود. نمونه آماری مطالعه را 72 نفر از پزشکان و پرستاران بیمارستانهای دانشگاه علوم پزشکی کاشان تشکیل داد که به صورت طبقهای انتخاب شدند. روش جمعآوری دادهها، پرسشنامه بود که روایی آن توسط تعدادی از خبرگان و پایایی آن با استفاده از ضریب Cronbach¢s alphaبه میزان 89 درصد تأیید شد. دادهها با استفاده از آزمون 2χ تحلیل گردید.یافتهها: بر اساس یافتههای به دست آمده، 84 درصد از مشارکت کنندگان معتقد بودند که رادیو شناسهها موجب بهبود مؤلفههای ردیابی، تشخیص طبی، دریافت خودکار داده و تشخیص هویت در درمان و مراقبت شده است. مطابق با نگرش جامعه پژوهش، مؤلفههای RFID از نظر اثر آن در بهبود درمان و مراقبت، به دارای ترتیب ردیابی، تشخیص طبی، دریافت و جمعآوری خودکار اطلاعات وتشخیص هویت برابر با 05/17، 27/16، 54/15 و 87/14 بودند که همگی آنها مطلوب ارزیابی شد.نتیجهگیری: مثبت بودن نگرش جامعه مورد مطالعه نشان میدهد که استفاده از فنآوری RFIDدر بیمارستانهای بررسی شده، میتواند در جهت درمان و مراقبت بیماران مؤثر باشد.
محمدهیوا عبدخدا؛ محمدرضا علی بیگ؛ آغافاطمه حسینی؛ سامان راوند؛ مسعود محمدی
دوره 11، 7 (ویژهنامه مدیریت سلامت و فناوری) ، اسفند 1393، ، صفحه 937-944
چکیده
مقدمه:. دسترسی آزاد، مدل جدیدی از نشر علمی است که خوانندگان یا موسسات آنان برای دسترسی، بارگذاری و تکثیر و توزیع مقالهها و یافتههای تحقیقات خود هزینهای پرداخت نمیکنند. هدف این پژوهش تعیین دیدگاه اعضای هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی تهران نسبت به جنبش دسترسی آزاد به مقالات علمی میباشد. روش بررسی: روش پژوهش پیمایشی توصیفی و نوع ...
بیشتر
مقدمه:. دسترسی آزاد، مدل جدیدی از نشر علمی است که خوانندگان یا موسسات آنان برای دسترسی، بارگذاری و تکثیر و توزیع مقالهها و یافتههای تحقیقات خود هزینهای پرداخت نمیکنند. هدف این پژوهش تعیین دیدگاه اعضای هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی تهران نسبت به جنبش دسترسی آزاد به مقالات علمی میباشد. روش بررسی: روش پژوهش پیمایشی توصیفی و نوع مطالعه کاربردی بوده است. اعضای هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی تهران جامعه پژوهش را تشکیل دادند (1200 نفر) که 163 نفر از آنها با روش نمونهگیری چند مرحلهای انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه محقق ساخته بود که روایی و پایایی آن سنجیده شد(0.9α=). دادهها پس از گردآوری و تحلیل به وسیله روشهای آماری توصیفی و نرم افزار SPSS (ویرایش 16) تحلیل شد. یافتهها: یافتهها نشان داد بیش از 50 درصد اعضای هیات علمی معتقدند دسترسی آزاد به مقالات علمی باعث افزایش خوانندگان، افزایش استناد به مقالات علمی و بهبود کمی و کیفی آنها میشوند. سایر یافتهها نشان داد اکثریت (بیش از 80 درصد) اعضای هیات علمی معتقدند انتشار مقالات به صورت دسترسی آزاد تاثیری منفی بر اعتبار علمی اثر و رتبه علمی آنها ندارد. نتیجهگیری: اعضای هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی تهران نسبت به جنبش دسترسی آزاد به مقالات علمی دیدگاه مثبتیدارند. بنابراین میتوان گفت دسترسی آزاد به مقالات علمی به عنوان یکی از راهبردهای الحاق جامعه نیازمند اطلاعاتی به مجراهای ارتباطات علمی، از سوی اعضای هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی تهران با اقبال روبهرو خواهد بود. واژههای کلیدی: نگرش؛ دسترسی آزاد به اطلاعات؛ مقالات مجلات؛ هیات علمی؛ دانشگاه ها.
اسداله شمس؛ مژگان مصدق؛ سعید افروغ؛ الهام اسدی
دوره 9، شماره 7 ، اسفند 1391، ، صفحه 1081-1086
چکیده
مقدمه: امروزه بیش از هر زمان دیگر فراموش کردهایم که حل دشواریهای بهداشتی بستگی به آن دارد که خود مردم چه کاری را باید برای خودشان انجام دهند. وظیفهی خطیر خدمات بهداشتی هوشمندانه از جمله نظام مراقبتهای اولیهی بهداشتی (Primary health care یا PHC)، کمک به سلامتی مردم با تأکید بر پیشگیری، در مقابل خدمات پزشکی با هزینههای کمرشکن، وابستگیآور ...
بیشتر
مقدمه: امروزه بیش از هر زمان دیگر فراموش کردهایم که حل دشواریهای بهداشتی بستگی به آن دارد که خود مردم چه کاری را باید برای خودشان انجام دهند. وظیفهی خطیر خدمات بهداشتی هوشمندانه از جمله نظام مراقبتهای اولیهی بهداشتی (Primary health care یا PHC)، کمک به سلامتی مردم با تأکید بر پیشگیری، در مقابل خدمات پزشکی با هزینههای کمرشکن، وابستگیآور و کماثر است. هدف تحقیق حاضر، سنجش اصول فلسفی پیشگیری با PHC و تعیین آگاهی و نگرش مدیران نهادهای مختلف سلامت اصفهان از اصول فلسفی نه گانهی این مراقبتها بود.
روش بررسی: مطالعهی حاضر از نوع توصیفی- تحلیلی- پیمایشی بود. جامعهی مورد مطالعه 384 نفر از مدیران ارشد، میانی و اجرایی اصفهان در نهادها و سازمانهای مختلف مربوط به سلامت مانند دانشگاه علوم پزشکی، بهزیستی و ... در سال 89-1388 بودند. ابزار تحقیق، پرسشنامهای محقق ساخته و حاوی سه دسته سؤالات پایه، دانشی و نگرشی نسبت به اصول فلسفی نهگانهی PHC بود. روایی پرسشنامه توسط متخصصین مربوط و پایایی آن توسط آزمون پایلوت و با آلفای 84 درصد مورد تأیید قرار گرفت. اطلاعات به دست آمده وارد نرمافزار کامپیوتری SPSS نسخهی 16 گردید و مراحل آمار توصیفی با میانگین و درصد و آمار تحلیلی با آزمون t، ANOVA و همبستگی Pearson مورد محاسبه قرار گرفت.
یافتهها: بالاترین میانگین نمرهی آگاهی از اصول فلسفی نهگانهی PHC مربوط به بعد فلسفی «انگیزه و عشق خدمت به مردم» و برابر 41/12 ± 39/98 و کمترین آن مربوط به بعد فلسفی «برابری و عدالت» و برابر با 17/29 ± 75/65 بود. بالاترین میانگین نمرهی نگرش مربوط به بعد فلسفی «هماهنگی بینبخشی» و برابر با 97/22 ± 55/81 و کمترین آن مربوط به بعد فلسفی «برابری توزیع» و برابر با 79/12 ± 15/49 بود.
نتیجهگیری: نمرهی میانگین آگاهی تمامی ردههای مدیریتی کمی بالاتر از 80 به دست آمد. اگر چه تا نمرهی عالی 100 فاصله دارد، اما برای یک نظام سلامت رسیدن به آن کار بسیار دشواری است و باید در این زمینه تلاش نمود. نمرهی میانگین نگرش 65 به دست آمد. این نتیجه خوبی برای این سیستم محسوب نمیشود، چرا که نگرش بالاتر مدیران نقشی کلیدی در به اجرا درآمدن اصول PHC است.
لیلا شکری زاده آرانی؛ مهتاب کرمی
دوره 8، شماره 6 ، بهمن و اسفند 1390، ، صفحه 835-841
چکیده
مقدمه: شناخت تأثیرات بالقوهی فنآوری اطلاعات در صنعت خدمات سلامت از قبیل اثر بر فرایند درمان، سرعت و سهولت بازیابی اطلاعات و در دسترس قرار دادن این اطلاعات برای اتخاذ تصمیمات بالینی مبتنی بر موقعیت و فعالیتهای مدیریتی، آموزشی و پژوهشی، میتواند مبنای برنامهریزیهای استراتژیک به منظور ارتقای دستاوردهای نظام سلامت مبتنی ...
بیشتر
مقدمه: شناخت تأثیرات بالقوهی فنآوری اطلاعات در صنعت خدمات سلامت از قبیل اثر بر فرایند درمان، سرعت و سهولت بازیابی اطلاعات و در دسترس قرار دادن این اطلاعات برای اتخاذ تصمیمات بالینی مبتنی بر موقعیت و فعالیتهای مدیریتی، آموزشی و پژوهشی، میتواند مبنای برنامهریزیهای استراتژیک به منظور ارتقای دستاوردهای نظام سلامت مبتنی بر فنآوری و در نهایت، ارتقای سطح سلامت جامعه گردد. بنابراین پژوهش حاضر با هدف سنجش نگرش کارکنان بیمارستان شهید بهشتی کاشان، که مهمترین کاربران سیستم فنآوری اطلاعات در حیطهی بهداشت و درمان هستند، انجام گردید تا میزان آمادگی آنان برای پذیرش این گونه سیستمها سنجیده شود.
روش بررسی: این مطالعهی توصیفی- مقطعی در نیمهی اول سال 1388 انجام گردید و در آن دیدگاه 301 نفر (به روش نمونهگیری طبقهای) از کارکنان بیمارستان شهید بهشتی کاشان نسبت به تأثیر فنآوری اطلاعات در نظام بهداشت و درمان، با استفاده از پرسشنامهای محقق ساخته، شامل سؤالاتی دربارهی تأثیر فنآوری اطلاعات بر فرایندهای درمانی، آموزشی، پژوهشی و اداری مورد بررسی قرار گرفت. برای سنجش پایایی پرسشنامه، از روش Split half استفاده شد و ضریب همبستگی 97 درصد به دست آمد. روایی پرسشنامه نیز با بهرهگیری از نظرات چند تن از استادان مدارک پزشکی سنجیده شد. سپس دادهها با استفاده از شاخصهای آمار توصیفی و تحلیلی با کمک نرمافزار 15SPSS تحلیل شد.
یافتهها: نگرش کلی جامعهی پژوهش که 9/34 درصد آنان را زنان و 1/65 درصد را مردان در کلیهی گروههای بالینی و اداری تشکیل میدادند، با میانگین امتیاز 5/367 نسبت به تأثیر فنآوری اطلاعات بر ارتقای سطح سلامت مثبت بود. همچنین جامعهی پژوهش، تأثیر فنآوری اطلاعات را بر افزایش بهرهوری، کاهش هزینهها و تسریع در روند تشخیص و درمان به ترتیب با میانگین امتیازات 1/464، 3/311 و 2/434 مطلوب ارزیابی نمود.
نتیجهگیری: مثبت بودن نگرش جامعهی پژوهش مبین این است که بستر و زمینهی مناسب برای اجرا و توسعهی فنآوری اطلاعات در بیمارستان مورد مطالعه، مهیا میباشد و باید گامهایی را جهت اجرای HIS و رسیدن به پروندهی الکترونیک سلامت بیمار برداشت که در این راستا، باید موانع و مشکلات کاربرد این فنآوریها شناسایی گردد و اقداماتی در جهت بودجهبندی صحیح و توسعهی استانداردها و پروتکلها برای تسهیل و توسعهی شبکهی اطلاعات سلامت صورت گیرد.