عباس جهانگیری
چکیده
مقدمه: درمان غیر مستقیم، یکی از روشهای ارایه خدمات درمانی به بیمهشدگان سازمان تأمین اجتماعی میباشد که از طریق خرید خدمات از مراکز دولتی و خصوصی صورت میگیرد و در واقع، بخشی از خدمات درمانی برونسپاری محسوب میشود. هدف از انجام تحقیق حاضر، رتبهبندی مناطق مختلف ایران از نظر میزان برونسپاری خدمات درمانی و فعالیت درمان غیر ...
بیشتر
مقدمه: درمان غیر مستقیم، یکی از روشهای ارایه خدمات درمانی به بیمهشدگان سازمان تأمین اجتماعی میباشد که از طریق خرید خدمات از مراکز دولتی و خصوصی صورت میگیرد و در واقع، بخشی از خدمات درمانی برونسپاری محسوب میشود. هدف از انجام تحقیق حاضر، رتبهبندی مناطق مختلف ایران از نظر میزان برونسپاری خدمات درمانی و فعالیت درمان غیر مستقیم سازمان تأمین اجتماعی بود.روش بررسی: این مطالعه به روش توصیفی- مقطعی انجام شد. دادههای مورد نیاز با مراجعه به وبسایت سازمان تأمین اجتماعی و دانلود سالنامه آماری سال 1395 به دست آمد. همه استانهای کشور به همراه منطقه کاشان، با در نظر گرفتن شش شاخص به ازای جمعیت تحت پوشش درمان هر منطقه و با به کارگیری یکی از جدیدترین روشهای تصمیمگیری چند شاخصه به نام ارزیابی محصول جمع شده با وزن (Weighted Aggregated Sum Product Assessment یا WASPAS)، رتبهبندی شدند.یافتهها: نسبت تعداد کل مراکز درمانی طرف قرارداد به جمعیت تحت پوشش درمان هر منطقه به دلیل کسب بیشترین وزن، مهمترین شاخص تشخیص داده شد. در تمام مناطق تحت بررسی، شیوه ارایه خدمات درمانی به صورت غیر مستقیم وجود داشت، اما بیشترین و کمترین عملکرد به ترتیب به استانهای سیستان و بلوچستان و بوشهر اختصاص یافت.نتیجهگیری: سازمان تأمین اجتماعی از شیوه درمان غیر مستقیم (خرید خدمات درمانی و عقد قرارداد با مراکز دولتی و خصوصی) به عنوان یک راهبرد جهت افزایش دسترسی بیمهشدگان به منابع درمانی و جایگزین نمودن آن با توسعه و ساخت و ساز مراکز ملکی در تمامی مناطق ایران (البته به طور غیر یکسان) استفاده نموده است.
حسین آذری؛ مظاهر یوسفی امیری
دوره 13، شماره 3 ، شهریور 1395، ، صفحه 170-176
چکیده
مقدمه: ساختار هر سازمان تعیین کننده میزان توانایی آن در پاسخگویی به چالشهای محیطی است. عوامل متعددی بر ساختار سازمانی و بهبود عملکرد آن تأثیر میگذارد که یکی از این عوامل، سیستمهای اطلاعات مدیریت میباشد. مطالعه حاضر با هدف تأثیر سیستمهای اطلاعات مدیریت بر ابعاد ساختار سازمانی در شعب تأمین اجتماعی استان قم انجام شد. روش بررسی: ...
بیشتر
مقدمه: ساختار هر سازمان تعیین کننده میزان توانایی آن در پاسخگویی به چالشهای محیطی است. عوامل متعددی بر ساختار سازمانی و بهبود عملکرد آن تأثیر میگذارد که یکی از این عوامل، سیستمهای اطلاعات مدیریت میباشد. مطالعه حاضر با هدف تأثیر سیستمهای اطلاعات مدیریت بر ابعاد ساختار سازمانی در شعب تأمین اجتماعی استان قم انجام شد. روش بررسی: این مطالعه توصیفی- همبستگی در سال 1394 بر روی 235 نفر از کارکنان 9 شعبه تأمین اجتماعی استان قم انجام گرفت. جامعه آماری با استفاده از فرمول Cochran و روش نمونهگیری خوشهای انتخاب شد. برای جمعآوری دادهها از پرسشنامههای ساختار سازمانی Robbins و سیستمهای اطلاعات مدیریت DeLone-McLean استفاده گردید. دادهها با استفاده از آزمون همبستگی Spearman در نرمافزار SPSS و مدلسازی معادلات ساختاری (Structural equation modeling) در نرمافزار Amos مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافتهها: بین سیستمهای اطلاعات مدیریت، ابعاد تمرکز و پیچیدگی رابطه معکوس و معنیداری وجود داشت (به ترتیب 325/0- و 543/0-). همچنین، بین سیستمهای اطلاعات مدیریت و بعد رسمیت رابطه مستقیم (314/0) و معنیداری مشاهده شد. تأثیر متغیر سیستمهای اطلاعات مدیریت بر تمرکز، پیچیدگی و رسمیت با استفاده از مدلسازی معادلات ساختاری به ترتیب 85/0-، 74/0- و 69/0 به دست آمد. نتیجهگیری: به کارگیری سیستمهای اطلاعات مدیریت، باعث کاهش میزان تمرکز در تصمیمگیری و گسترش تفویض اختیار، تخت شدن ساختار سازمانی، افزایش واکنش به پویایی محیط و همچنین، افزایش رسمیت از طریق تأکید به مقررات، روشها و مدارک کتبی در شعب تأمین اجتماعی استان قم شده است.
ناهید جمالی؛ حبیب دانایی؛ محمد تقی امینی؛ اکبر حسنزاده؛ سید محمد حسن امامی
دوره 13، شماره 2 ، تیر 1395، ، صفحه 114-119
چکیده
مقدمه: ﺗﻔﻜﺮ راهبردی که معماری هنرمندانه استراتژی بر مبنای خلاقیت و فهم کسب و کار مدیران است، منجر به ﺧﻠﻖ اﺳﺘﺮاﺗﮋی مناسب در ﻣﺤﻴﻂ متلاطم ﻛﺴﺐ و ﻛﺎر اﻣﺮوزی میشود. عدم موفقیت برنامههای راهبردی و تغییر سازمانی در بیش از نیمی از سازمانها میتواند این سؤال را در ذهن ایجاد کند که شاید عنصر مشترکی مسؤول این عدم موفقیتها باشد. ...
بیشتر
مقدمه: ﺗﻔﻜﺮ راهبردی که معماری هنرمندانه استراتژی بر مبنای خلاقیت و فهم کسب و کار مدیران است، منجر به ﺧﻠﻖ اﺳﺘﺮاﺗﮋی مناسب در ﻣﺤﻴﻂ متلاطم ﻛﺴﺐ و ﻛﺎر اﻣﺮوزی میشود. عدم موفقیت برنامههای راهبردی و تغییر سازمانی در بیش از نیمی از سازمانها میتواند این سؤال را در ذهن ایجاد کند که شاید عنصر مشترکی مسؤول این عدم موفقیتها باشد. این مطالعه با هدف شناسایی ارتباط بین آمادگی سازمان برای تغییر و تفکر راهبردی مدیران بیمارستانهای تأمین اجتماعی اصفهان بر اساس مؤلفههای مدل Liedtka شامل عناصر تفکر سیستمیک، عزم فشرده، پیشروی بر اساس فرضیه سازی، فرصتطلبی هوشمندانه و تفکر در زمان پرداخت. روش بررسی: پژوهش حاضر یک تحقیق کاربردی تحلیلی و از نوع مطالعات همبستگی بود که با استفاده از پرسشنامه دو بخشی سنجش تفکر راهبردی (شامل 29 سؤال با ضریب Cronbach¢s alpha برابر با 3/87 درصد) و سنجش آمادگی به تغییر Dunhaim (شامل 18 سؤال با ضریب Cronbach¢s alpha برابر با 84 درصد) انجام شد. روایی پرسشنامه توسط متخصصان از طریق اعتبار محتوا مورد تأیید قرار گرفت. پژوهش بر روی همه 94 مدیر ارشد، میانی و عملیاتی بیمارستانهای تأمین اجتماعی اصفهان (به صورت سرشماری) در زمستان سال 1392 صورت گرفت و با نرخ بازگشت 85 درصد، 80 پرسشنامه پاسخ داده شده با استفاده از ضریب همبستگی Pearson و تحلیل رگرسیون در نرمافزار SPSS تجزیه تحلیل گردید. یافتهها: بین تفکر راهبردی (ضریب Pearson = 25/0، 02/0 > P) و عناصر آن طبق مدل Liedtka مشتمل بر تفکر سیستمیک (ضریب Pearson = 28/0، 01/0 > P)، عزم راهبردی (ضریب Pearson = 24/0، 03/0 > P) و فرصتطلبی هوشمندانه (ضریب Pearson = 22/0، 04/0 > P) مدیران و آمادگی برای تغییر رابطه معنیداری وجود داشت، اما بین متغیرهای پیشروی بر اساس فرضیه (ضریب Pearson = 18/0، 01/0 > P) و تفکر در زمان (ضریب Pearson = 10/0، 20/0 > P) با آمادگی برای تغییر مدیران رابطه معنیداری مشاهده نشد. نتیجهگیری: از آنجایی که ارتباط کلی معنیداری بین تفکر راهبردی و اغلب عناصر آن با آمادگی برای تغییر در مدیران وجود دارد، آموزش و توسعه تفکر راهبردی میتواند آمادگی به تغییر در مدیران سازمانها را بهبود بخشد.
جواد زارعی؛ امیرعباس عزیزی؛ خسرو کشاورز؛ الهام سیاوشی
چکیده
مقدمه:هر ساله مبالغ قابل توجهی از درآمدهای بیمارستانها بهعنوان کسورات توسط سازمانهای بیمهگر کسر میگردند. هدف از این پژوهش شناسایی کسورات اعمال شده توسط سازمانهای بیمهگر خدمات درمانی و تأمین اجتماعی درصورت حسابهای ارسالی بیمارستانهای آموزشی اهواز بود. روش بررسی: این مطالعه یک بررسی توصیفی مقطعی بود که در سال 1388 ...
بیشتر
مقدمه:هر ساله مبالغ قابل توجهی از درآمدهای بیمارستانها بهعنوان کسورات توسط سازمانهای بیمهگر کسر میگردند. هدف از این پژوهش شناسایی کسورات اعمال شده توسط سازمانهای بیمهگر خدمات درمانی و تأمین اجتماعی درصورت حسابهای ارسالی بیمارستانهای آموزشی اهواز بود. روش بررسی: این مطالعه یک بررسی توصیفی مقطعی بود که در سال 1388 انجام شده است. جامعهی پژوهش شامل کلیهی صورت حسابهای ارسالی پنج بیمارستان آموزشی دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز به سازمانهای بیمهی خدمات درمانی و تأمین اجتماعی در سال 1387 بود. ابزار مورد استفاده برای جمعآوری دادهها چک لیستی بود که مطابق با صورت حسابهای ارسالی به سازمانهای بیمه، طراحی شده بود. روایی چک لیست با استفاده از نظر کارشناسان تأیید گردید. دادهها با استفاده از آمار توصیفی و در نرمافزار SPSS نسخهی 19 مورد تحلیل قرار گرفتند. یافتهها: مجموع کسورات بستری و سرپایی، نسبت به صورت حسابهای ارسالی سازمان بیمهی خدمات درمانی 62/6 درصد بود. در بیمهی تأمین اجتماعی مجموع کسورات بستری و سرپایی نسبت به صورت حسابهای ارسالی 9/4 بود و صورت حسابهای بستری بیش از سرپایی مشمول کسورات شده بودند. نتیجهگیری: نتایج نشان داد که اگر چه درصد کمی از صورت حسابهای ارسالی مشمول کسورات میگردد ولی همین مقدار کم کسورات نیز بار مالی قابل توجهی را به بیمارستانها تحمیل میکند. بنابراین برنامهریزی به منظور کاهش کسورات توسط دانشگاههای علوم پزشکی پیشنهاد میگردد. واژههای کلیدی: بیمه؛ تأمین اجتماعی؛ خدمات بهداشتی درمانی؛ بیمارستانها
مسعود فردوسی؛ علی نعمتی؛ پیمان فرجادفر؛ یوسف مسعودیان
دوره 10، شماره 4 ، آبان 1392، ، صفحه 611-618
چکیده
مقدمه: پرداخت مستقیم به عنوان یکی از منابع مالی نظامهای سلامت تأثیر منفی بر وضعیت سلامتی و شاخصهای کمی و کیفی عملکرد نظام سلامت دارد. هزینههای سلامتی بالاتر و در نتیجه پرداخت از جیب بیشتر ممکن است منجر به فقر یا کاهش دسترسی به خدمات سلامتی شود. متأسفانه این وضعیت بیشتر در میان افراد فقیر که نیاز بیشتری به مراقبت دارند دیده میشود. ...
بیشتر
مقدمه: پرداخت مستقیم به عنوان یکی از منابع مالی نظامهای سلامت تأثیر منفی بر وضعیت سلامتی و شاخصهای کمی و کیفی عملکرد نظام سلامت دارد. هزینههای سلامتی بالاتر و در نتیجه پرداخت از جیب بیشتر ممکن است منجر به فقر یا کاهش دسترسی به خدمات سلامتی شود. متأسفانه این وضعیت بیشتر در میان افراد فقیر که نیاز بیشتری به مراقبت دارند دیده میشود. هدف این مطالعه جواب دادن به این مسأله بود که اگر سازمان تأمین اجتماعی بخواهد بیمهشدگانش را در برابر پرداخت مستقیم بالا ( صورت حسابهای بالای 1 میلیون ریال) حفاظت کند، با فرض ثابت بودن هزینههای کل چگونه پوشش هزینهی سایرین را تغییر دهد. روش بررسی: این پژوهش به صورت توصیفی و مقطعی بر روی صورت حسابهای بیماران بستری تحت پوشش بیمهی سازمان تأمین اجتماعی در بیمارستانهای شهر اصفهان در سال 1387 انجام شد. نمونهگیری به صورت خوشهای بود و براساس فرمول نمونهگیری طبقهبندی شده، 2430 عدد تعیین شد، سپس سهم هر بیمارستان و سهم هر بخش بستری مشخص گردید. اطلاعات از طریق مراجعه به واحد حسابداری و درآمد بیمارستان با مطالعهی فرمهای مربوط به هزینهی بیماران بستری و مصاحبه با کارشناسان بیمه در بیمارستان با استفاده از فرمهای رسمی اطلاعات امور مالی دفتر اسناد پزشکی جمعآوری شد. با توجه به استاندارد بودن فرمها، روایی و پایایی آنها مورد تایید بود. تحلیل دادهها با استفاده از نرمافزار Excelانجام شد. یافتهها: سازمان تأمین اجتماعی میتواند با سه سناریو با فرض ثابت بودن هزینههای سازمان، فرانشیزهای بالای یک میلیون را پوشش دهد. سناریوی اول: سازمان تأمین اجتماعی به جای پوشش 90 درصدی هزینهها برای پروندههایی که هزینههای درمان آنها کمتر از ده میلیون ریال باشد (فرانشیز کمتر از میلیون ریال) 43 درصد از هزینهها را پوشش دهد. سناریوی دوم: سازمان تأمین اجتماعی به جای پوشش 90 درصدی هزینهها برای پروندههایی که هزینههای درمان آنها تا بیست میلیون ریال است (فرانشیز کمتر از دو میلیون ریال) 77 درصد از هزینهها را پوشش دهد. سناریوی سوم: سازمان تأمین اجتماعی به جای پوشش 90 درصدی هزینهها برای پروندههایی که هزینههای درمان آنها کمتر ازصد میلیون ریال باشد (فرانشیز کمتر از ده میلیون ریال) 86 درصد از هزینهها را پوشش دهد. نتیجهگیری: سازمان تأمین اجتماعی با استفاده از فرانشیز متغیر میتواند افراد را در برابر هزینههای سلامتی بالا و خانوارها را در برابر هزینههای کمرشکن محافظت کند. واژههای کلیدی: بیمارستانها؛ تأمین اجتماعی؛ هزینهها
حمید سپهردوست؛ الهام رجبی
دوره 9، شماره 6 ، اسفند 1391، ، صفحه 887-894
چکیده
مقدمه: سازمان تأمین اجتماعی ارایه کنندهی خدمات بیمارستانی به دو صورت نظام درمان مستقیم (بیمارستانهای تحت مالکیت و مدیریت سازمان) و نظام درمان غیر مستقیم (خرید خدمات بیمارستانی و درمانی از دیگر خدمت دهندگان) به متقاضیان است. مطالعهی حاضر، به منظور رتبهبندی واحدهای کارا و تعیین ارتباط بین کارایی و اندازهی فعالیتی بیمارستانهای ...
بیشتر
مقدمه: سازمان تأمین اجتماعی ارایه کنندهی خدمات بیمارستانی به دو صورت نظام درمان مستقیم (بیمارستانهای تحت مالکیت و مدیریت سازمان) و نظام درمان غیر مستقیم (خرید خدمات بیمارستانی و درمانی از دیگر خدمت دهندگان) به متقاضیان است. مطالعهی حاضر، به منظور رتبهبندی واحدهای کارا و تعیین ارتباط بین کارایی و اندازهی فعالیتی بیمارستانهای تأمین اجتماعی انجام شد.
روش بررسی: این مطالعهی تحلیلی، بر روی 65 بیمارستان تأمین اجتماعی فعال در سطح کشور طی سالهای 88-1386 انجام شد. به منظور سنجش میزان کارایی فنی بیمارستانها از مدل نهاده- ستانده و تحلیل پوششی دادهها استفاده شد. همچنین از آزمونهای آماری برای بررسی معنیدار بودن تأثیر مقیاس فعالیتی بر روی سطح کارایی بیمارستانها استفاده شد.
یافتهها: حدود 5/28 درصد از بیمارستانهای کوچک تأمین اجتماعی و 2/16 درصد از بیمارستانهای بزرگ تأمین اجتماعی کارایی کامل داشتند. آزمون فرضیهی اختلاف میانگینها از نظر آماری نشان داد که میانگین کارایی در دو گروه از بیمارستانهای کوچک و بزرگ تفاوت معنیداری با یکدیگر دارند (29/0 = Sig.).
نتیجهگیری: با توجه به یافتهها، انتظار میرود که با اصلاح شیوههای مدیریتی در استفادهی بهینه از نهادهها، سطح ناکارامدی مدیریتی به میزان تقریبی 6 درصد کاهش یابد و همچنین با استفادهی بهتر از امکانات موجود، شاهد افزایش تقریبی در مقیاس ارایهی خدمات خروجی به میزان5 درصد باشیم.