سکینه سقائیاننژاد اصفهانی؛ سوسن بهرامی؛ صدیقه ترکی
دوره 12، شماره 6 ، اسفند 1394، ، صفحه 706-711
چکیده
مقدمه: منابع انسانی از مهمترین عوامل تأثیرگذار بر موفقیت و شکست یک سازمان است و انگیزه خدمت، به عنوان عامل تأثیرگذاری بر کیفیت و کمیت فعالیت سازمان شناخته شده است. هدف از انجام این مطالعه، تعیین توان بالقوه انگیزش (Motivational potential score یا MPS) در کارکنان مدارک پزشکی بیمارستانهای آموزشی شهر اصفهان در سالهای 91-1390 بود.روش بررسی: پژوهش کاربردی ...
بیشتر
مقدمه: منابع انسانی از مهمترین عوامل تأثیرگذار بر موفقیت و شکست یک سازمان است و انگیزه خدمت، به عنوان عامل تأثیرگذاری بر کیفیت و کمیت فعالیت سازمان شناخته شده است. هدف از انجام این مطالعه، تعیین توان بالقوه انگیزش (Motivational potential score یا MPS) در کارکنان مدارک پزشکی بیمارستانهای آموزشی شهر اصفهان در سالهای 91-1390 بود.روش بررسی: پژوهش کاربردی حاضر از نوع توصیفی- پیمایشی بود. جامعه آماری مطالعه را کلیه کارکنان بخش مدارک پزشکی شاغل در بیمارستانهای آموزشی شهر اصفهان تشکیل دادند. 127 نفر نمونه پژوهش، با استفاده از روش سرشماری انتخاب شدند. جمعآوری دادهها با استفاده از پرسشنامه ویژگیهای شغلی Hackman و Oldham صورت گرفت که روایی محتوایی آن با نظر کارشناسان و پایایی آن با محاسبه ضریب Cronbach¢s alpha برابر با 84/0 تأیید گردید. دادههای آماری با استفاده از آمار توصیفی (درصد فراوانی، میانگین، انحراف معیار و...) و استنباطی (آزمونهای MANOVA و Fisher's least significant difference) در نرمافزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.یافتهها: میزان شاخص MPS با نمره 665/40، در بین کارکنان بخش مدارک پزشکی متوسط بود. بین میانگین MPS بر حسب واحد خدمت در بخش مدارک پزشکی، بین بیمارستانها تفاوت معنیداری مشاهده شد.نتیجهگیری: در حرفه مدارک پزشکی، مشاغل به گونهای طراحی شده که تا حدود متوسط به خودی خود توانسته است برای فرد انگیزه کار کردن فراهم نماید. بهبود میزان MPS، تلاش بالای مدیران همه سطوح بیمارستانها، دانشگاه علوم پزشکی و به خصوص، منابع انسانی را میطلبد.واژههای کلیدی: انگیزش؛ کارکنان؛ مدارک پزشکی؛ بیمارستان آموزشی
نوشین محبی؛ سوسن بهرامی؛ محمدحسین یارمحمدیان؛ نرجس میرابوطالبی؛ صدیقه کرمی
دوره 12، شماره 1 ، اردیبهشت 1394، ، صفحه 38-47
چکیده
مقدمه: خدمات مدارک پزشکی بعنوان یکی از خدمات شاخص در علوم بهداشتی و پیراپزشکی در جهت نشان دادن راندمان کار و کیفیت امور درمانی محک قابل ارزشی است. بخش مدارک پزشکی نقش مهمی در ارزیابی و برنامه ریزی اولویت بندی کمیت و کیفیت خدمات مراقبتی دارد و کارکنان آن از دیدگاه قانونی و اخلاقی در مقابل کیفیت ثبت اطلاعات مسئولند که این امر ارتباط ...
بیشتر
مقدمه: خدمات مدارک پزشکی بعنوان یکی از خدمات شاخص در علوم بهداشتی و پیراپزشکی در جهت نشان دادن راندمان کار و کیفیت امور درمانی محک قابل ارزشی است. بخش مدارک پزشکی نقش مهمی در ارزیابی و برنامه ریزی اولویت بندی کمیت و کیفیت خدمات مراقبتی دارد و کارکنان آن از دیدگاه قانونی و اخلاقی در مقابل کیفیت ثبت اطلاعات مسئولند که این امر ارتباط مستقیمی با کیفیت خدمات ارائه شده، دارد؛ لذا دیدگاه آنان در تعیین کیفیت خدمات در موسسات بهداشتی-درمانی از جایگاه ویژه ای برخوردار است. این پژوهش، به تعیین کیفیت خدمات بخش مدارک پزشکی از دیدگاه کارکنان بخشهای مدارک پزشکی بیمارستانهای آموزشی شهر اصفهان، پرداخته است.روش بررسی: پژوهش از نوع کاربردی و توصیفی– پیمایشی با جامعه آماری کارکنان مدارک پزشکی شاغل در بیمارستانهای آموزشی شهر اصفهان در سال 1392 (مجموعاً 96 نفر یعنی کل جامعه پژوهش) بوده است. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه استاندارد SERVQUAL بر مبنای پنج بعد تضمین، پاسخگویی، همدلی، قابلیت اطمینان و ملموسات بر اساس مقیاس رتبه بندی لیکرت بود و از آنجایی که در طراحی پرسشنامه دیدگاه کیفی Parasurman - Zeithamel رعایت شده، و نیز با توجه به مشاوره با صاحبنظران و متخصصان رشته، روایی آن تائید و پایایی پرسشنامه از طریق ضریب Cronbach's alpha برای انتظارات 83/0 و برای ادراکات 88/0 برآورد شد. از آمار توصیفی و آمار استنباطی و نرم افزار SPSS برای تحلیل داده ها استفاده گردید.یافته ها: آزمون آنالیز دو طرفه نشان دهنده رابطه بین شکاف میان انتظارات و ادراک کارکنان بخش مدارک پزشکی با مدرک تحصیلی بود. تفاوت معناداری بین انتظارات و ادراک کارکنان بخشهای مدارک پزشکی از نظر کیفیت خدمات وجود داشت. شکاف بین انتظارات و ادراک برایر بود با: تضمین (98/0)، پاسخ گویی (82/1)، همدلی (94/1)، اطمینان (60/0) و ملموسات (53/1). بزرگترین و کوچکترین شکاف به ترتیب مربوط به بعد همدلی (94/1) و قابلیت اطمینان (60/0) بود.نتیجه گیری: در کل بیشترین شکاف کیفیت در این تحقیق، بعد همدلی کارکنان می باشد. تلاش و برنامه ریزی مدیران بیمارستان و روسای بخش مدارک پزشکی برای ایجاد شرایطی که با توجه به نوع بیمارستان و حجم کاری و تعداد بیماران، تعداد کارکنان بخش به روش استاندارد تعیین شوند، می تواند منجر به بالا بردن سطح کیفیت ارائه خدمات شود.
سعید رجایی پور؛ سیما عجمی؛ سوسن بهرامی؛ پریسا ملک احمدی
چکیده
مقدمه: رهبری فرآیندی است که طی آن مدیریت سازمان میکوشد تا با ایجاد انگیزه و ارتباط مؤثر، کارکنان را از روی علاقه و میل به انجام وظایف سازمانی ترغیب کنند و رسیدن به اهداف سازمانی را تسهیل نمایند. آموزش عالی نقش مهمی در بهسازی و توسعهی زندگی فردی و اجتماعی افراد دارد. مقالهی حاضر درصدد تعیین رابطهی سبکهای رهبری مدیران گروههای ...
بیشتر
مقدمه: رهبری فرآیندی است که طی آن مدیریت سازمان میکوشد تا با ایجاد انگیزه و ارتباط مؤثر، کارکنان را از روی علاقه و میل به انجام وظایف سازمانی ترغیب کنند و رسیدن به اهداف سازمانی را تسهیل نمایند. آموزش عالی نقش مهمی در بهسازی و توسعهی زندگی فردی و اجتماعی افراد دارد. مقالهی حاضر درصدد تعیین رابطهی سبکهای رهبری مدیران گروههای آموزشی با سطح روحیهی اعضای هیأت علمی دانشگاههای اصفهان و علوم پزشکی اصفهان بوده است. روش بررسی: نوع پژوهش توصیفی، همبستگی بود. جامعهی آماری شامل کل اعضای هیأت علمی دانشگاههای اصفهان (491 نفر) و علوم پزشکی اصفهان (594) در سال تحصیلی 90-1389 بودند. روش نمونهگیری بهصورت طبقهای- تصادفی متناسب با حجم (320 نفر) بود و ابزار تحقیق شامل پرسشنامهی استاندارد سبکهای رهبری براساس نظریهی رهبری مسیر- هدف House (هدایتی، حمایتی، مشارکتی و موفقیتگرایی) و پرسشنامهی محققساختهی ابعاد سطح روحیه (تعلق خاطر، همانندی و عقلانیت) براساس مدلGetzels and Guba بودند که روایی آنها با استفاده از روایی محتوایی و صوری و پایایی آنها با استفاده از محاسبهی Cronbach's Alpha Coefficient (82/0=r2) و (89/0=r1) محاسبه گردید. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از نرمافزارSPSS نسخهی 18 و در دو سطح آمار توصیفی (درصد، میانگین، انحراف معیار و ضریب همبستگی Pearson) و استنباطی (آزمون t، رگرسیون چندمتغیره، تحلیل واریانس چندگانه) استفاده گردید. یافتهها: در دانشگاه اصفهان، میانگین سبکهای هدایتی، حمایتی و مشارکتی بیشتر از سطح متوسط و میانگین سبک موفقیتگرایی کمتر از سطح متوسط بوده و نیز میانگین ابعاد تعلق خاطر، همانندی و عقلانیت بیشتر از سطح متوسط بوده است. در دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، میانگین سبکهای حمایتی و مشارکتی بیشتر ازسطح متوسط و میانگین سبکهای موفقیتگرایی و هدایتی کمتر از سطح متوسط بوده ولی میانگین ابعاد تعلق خاطر، همانندی و عقلانیت بیشتر از سطح متوسط بوده است. ضریب همبستگی بین نمرات سبکهای رهبری با سطح روحیه در سطح 05/0Pvalue≤ در دو دانشگاه معنادار بوده و نتایج رگرسیون چندمتغیره نیز نشان داد که رابطهی بین سبکهای رهبری با سطح روحیه معنادار بوده است. نتیجهگیری: عملکرد ضعیف رهبری، منشا بحرانهای فزایندهای در مراکز آموزشی میشود. آموزش اثربخش زمانی امکانپذیر است که افراد با روحیه و قوی در راه تحقق و دستیابی به اهداف آموزشی کوشش کنند. واژههای کلیدی: رهبری؛ روحیه ؛ دانشگاهها
علی شائمی برزکی؛ سوسن بهرامی؛ فاطمه حاتم پور آذرخوارانی؛ رضا رادمهر
دوره 10، 7 (ویژهنامهی چالشهای سیاسی اقتصادی در مدیریت سلامت) ، اسفند 1392، ، صفحه 997-1006
چکیده
مقدمه: فرهنگ سازمانی به مثابه مبدأ و سرچشمهی فرایندهای سازمانی، شیوههای مدیریت و نگرشهای اعضای سازمان را نسبت به مشاغل خویش تحت تأثیر قرار میدهد. بدین ترتیب احساس رضایت یا عدم رضایت شغلی، نمیتواند جدای از فرهنگ سازمانی باشد. هدف از این پژوهش، تحلیل رابطهی بین ادراک کارکنان از فرهنگ سازمانی و رضایت شغلی آنان در دانشکدههای ...
بیشتر
مقدمه: فرهنگ سازمانی به مثابه مبدأ و سرچشمهی فرایندهای سازمانی، شیوههای مدیریت و نگرشهای اعضای سازمان را نسبت به مشاغل خویش تحت تأثیر قرار میدهد. بدین ترتیب احساس رضایت یا عدم رضایت شغلی، نمیتواند جدای از فرهنگ سازمانی باشد. هدف از این پژوهش، تحلیل رابطهی بین ادراک کارکنان از فرهنگ سازمانی و رضایت شغلی آنان در دانشکدههای دانشگاه علوم پزشکی اصفهان بود. روش بررسی: تحقیق حاضر از نوع توصیفی- همبستگی بود. جامعهی آماری مورد مطالعه در این پژوهش شامل تمامی کارکنان دانشکدههای دانشگاه علوم پزشکی اصفهان درسال 1390 بودند که با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی طبقهای تعداد 273 نفر از آنان بهعنوان نمونهی پژوهشی انتخاب گردید. برای جمعآوری نظرات پاسخدهندگان از پرسشنامهی استاندارد Denison برای سنجش فرهنگ سازمانی و پرسشنامهی محققساخته برای سنجش رضایت شغلی استفاده شد که روایی آن از طریق تحلیل عاملی تأییدی و روایی صوری مورد تأیید قرار گرفت و آلفای کرونباخ آن برای سوالهای فرهنگ سازمانی 90/0 و برای سوالهای رضایت شغلی کارکنان 80/0 و برای کل پرسشنامه 92/0 محاسبه گردید. در پژوهش حاضر با استفاده از آزمونهای آماری همچون آزمون t-test تکنمونهای، تحلیل واریانس تک عاملی و آزمون توکی به تجزیه و تحلیل دادهها و بررسی یافتههای جانبی پرداخته و با استفاده از تکنیک مدلسازی معادلهی ساختاری و نرمافزار Amos وSPSS نسخهی 18 فرضیههای پژوهش مورد آزمون قرار گرفت. یافتهها: نتایج پژوهش حاکی از آن است که فرهنگ سازمانی، رابطهی مثبت و معناداری با رضایت شغلی کارکنان داشته و مؤلفههای «سازگاری» و «رسالت» از بین مؤلفههای فرهنگ سازمانی به ترتیب 19/0 و 47/0 با رضایت شغلی کارکنان رابطه داشتهاند، اما رابطهی معناداری بین مؤلفههای "«درگیرشدن در کار»، «انطباقپذیری» و رضایت شغلی کارکنان مشاهده نگردید. نتیجهگیری: یافتهها نشان داد که برداشتها و نگرشهای حرفهای افراد در رابطه با عوامل مختلف سازمانی قرار دارد و اگر فرهنگ سازمانی در راستای ارتقای رضایت شغلی کارکنان باشد، افراد با انگیزه و اشتیاق بیشتری به انجام وظایف شغلی میپردازند. واژههای کلیدی: فرهنگ سازمانی؛ رضایت شغلی؛ کارکنان
سعید رجایی پور؛ سوسن بهرامی؛ اعظم کمالی دولتآبادی؛ احمد شعبانی
دوره 10، شماره 4 ، آبان 1392، ، صفحه 619-626
چکیده
مقدمه: دانشگاهها اصلیترین مؤسساتی هستند که سرمـایهی دانش را در نیروی کار ایجـاد میکنند و میتوانند اقتصاد دانش محور را حمایت کنند. این مقاله درصدد تعیین رابطهی بین کاربست مؤلفههای مدیریت دانش با عملکرد آموزشی اعضای هیأت علمی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان در سال تحصیلی 91-1390 بود. روش بررسی: روش پژوهش توصیفی- همبستگی و جامعهی ...
بیشتر
مقدمه: دانشگاهها اصلیترین مؤسساتی هستند که سرمـایهی دانش را در نیروی کار ایجـاد میکنند و میتوانند اقتصاد دانش محور را حمایت کنند. این مقاله درصدد تعیین رابطهی بین کاربست مؤلفههای مدیریت دانش با عملکرد آموزشی اعضای هیأت علمی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان در سال تحصیلی 91-1390 بود. روش بررسی: روش پژوهش توصیفی- همبستگی و جامعهی آماری شامل اعضای هیأت علمی (643 نفر) و دانشجویان آنان (7006 نفر) در دانشگاه علوم پزشکی اصفهان بود. حجم نمونهی اعضای هیأت علمی 240 نفر و دانشجویان 1120 نفر بودند که با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی- طبقهای متناسب با حجم انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامههای محققساختهی کاربست مؤلفههای مدیریت دانش (ایجاد، ثبت، پالایش، انتشار و کاربرد دانش) و عملکرد آموزشی بود که روایی ابزارها با استفاده از روایی صوری و محتوایی و پایایی آنها با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ (87/0=r1) و (92/0=r2) محاسبه گردید. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از نرمافزار SPSS نسخهی 18 و آزمون t، ANOVA و رگرسیون چند متغیره صورت گرفت. یافتهها: بین ایجاد، پالایش، انتشار و کاربرد دانش با عملکرد آموزشی در سطح (05/0P<) رابطهی چندگانهی معنیدار وجود داشت. همچنین ضرایب بتا بین کاربست مؤلفههای مدیریت دانش با عملکرد آموزشی از نظر آماری معنادار بود (000/0 = P). ضریب همبستگی چندگانه 269/0 و ضریب تعیین اصلاح شده 20/7 بود. بنابراین 0/27 درصد از تغییرات مربوط به واریانس عملکرد آموزشی تحت تأثیر کاربست مؤلفههای مدیریت دانش بود و بین آنها همخطی وجود نداشت و بنابراین مدل رگرسیون معنیدار بود. بین میانگین نمرات مدیریت دانش از دیدگاه اعضای هیأت علمی برحسب مشخصات دموگرافیک تفاوت معنیدار وجود نداشت، ولی بین عملکرد آموزشی اعضای هیأت علمی برحسب جنس و مرتبهی علمی تفاوت معنیدار بود. نتیجهگیری: مدیریت دانش به عنوان ابزار کلیدی مدیریت قرن جدید، راهبردی سیستماتیک بوده و فرآیندهای تعریف، دستیابی، انتقال و بهکارگیری اطلاعات و دانش توسط افراد سازمانهای آموزشی است که موجب ایجاد نوآوری، توانایی رقابت و ارتقای بهرهوری میشود و ضمن کمک به حل مشکل، تصمیمگیری، برنامهریزی راهبردی، یادگیری پویا از زوال داراییهای ذهنی جلوگیری کرده به آگاهی سازمانهای آموزشی میافزاید و انعطافپذیری آنها را افزایش میدهد. واژههای کلیدی: مدیریت دانش؛ ارزیابی عملکرد؛ اعضای هیأت علمی؛ دانشگاهها
احمد رضا رئیسی؛ سوسن بهرامی؛ سمیه صفدری؛ سمیه شفیعی
دوره 9، شماره 7 ، اسفند 1391، ، صفحه 1024-1031
چکیده
نیروی انسانی در هر سازمان جزء مهمترین منابع سازمان به
بیشتر
نیروی انسانی در هر سازمان جزء مهمترین منابع سازمان به
سوسن بهرامی؛ محمدحسین یارمحمدیان؛ مسعود فردوسی؛ رضوان اجاقی؛ فهیمه السادات ایزدی ورکی؛ مرضیه گلکار
دوره 9، شماره 4 ، مهر و آبان 1391، ، صفحه 558-566
چکیده
مقدمه: مهارت، دانش و بهرهوری انسانها از جمله عوامل مهمی هستند که در موفقیت سازمانها و مراکز بهداشت و درمان نقش اساسی دارند و مدیریت کیفیت فراگیر نیز به عنوان نوعی سیستم مدیریتی توجه ویژهای به آن دارد. از طرفی دانش به عنوان منبعی برای بقای سازمانها ضروری است و برای اجرای مدیریت دانش به یک بازهی زمانی به نسبت طولانی، فراهمسازی ...
بیشتر
مقدمه: مهارت، دانش و بهرهوری انسانها از جمله عوامل مهمی هستند که در موفقیت سازمانها و مراکز بهداشت و درمان نقش اساسی دارند و مدیریت کیفیت فراگیر نیز به عنوان نوعی سیستم مدیریتی توجه ویژهای به آن دارد. از طرفی دانش به عنوان منبعی برای بقای سازمانها ضروری است و برای اجرای مدیریت دانش به یک بازهی زمانی به نسبت طولانی، فراهمسازی بسترهای فکری و فرهنگی، مهارتی و آموزشی، کانونهای دانشی و تکنولوژیکی نیاز است. مقالهی حاضر درصدد تعیین رابطهی مدیریت کیفیت فراگیر و مدیریت دانش از دیدگاه اعضای هیأت علمی دانشگاههای اصفهان و علوم پزشکی اصفهان بود.
روش بررسی: پژوهش توصیفی، همبستگی حاضر بر روی کل اعضای هیأت علمی دانشگاههای اصفهان (491 نفر) و علوم پزشکی اصفهان (594 نفر) در سال تحصیلی 91-1390 انجام شد. روش نمونهگیری به صورت طبقهای- تصادفی متناسب با حجم (300 نفر) بود. ابزار تحقیق شامل پرسشنامهی استاندارد مدیریت کیفیت فراگیر بر اساس مدل Baldrige و پرسشنامهی استاندارد مؤلفههای مدیریت دانش بر اساس مدل Pastor بودند که روایی آنها با استفاده از روایی محتوایی و صوری و پایایی آنها با استفاده از محاسبهی ضریب Cronbach¢s alpha (87/0 = 1r) و (91/0 = 2r) محاسبه گردید. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از نرمافزار 18SPSS و آزمون t، ANOVA و رگرسیون چند متغیره صورت گرفت.
یافتهها: در دانشگاه اصفهان به جز رهبری، برنامهریزی استراتژیک و مدیریت منابع انسانی و در دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، به جز تمرکز بر مشتری، تحلیل اطلاعات، برنامهریزی استراتژیک و مدیریت فرایند، میانگین کلیهی معیارهای مدیریت کیفیت فراگیر بیشتر از سطح متوسط بود. همچنین در دانشگاه اصفهان میانگین همهی مؤلفههای مدیریت دانش به جز پالایش دانش و در دانشگاه علوم پزشکی اصفهان کلیهی مؤلفهها بیشتر از سطح متوسط بود. ضریب همبستگی بین نمرات معیارهای مدیریت کیفیت فراگیر و مؤلفههای مدیریت دانش در سطح 05/0 ≥ P در دو دانشگاه معنیدار بوده و نتایج رگرسیون چند متغیره نیز نشان داد که رابطهی بین معیارهای مدیریت کیفیت فراگیر با مدیریت دانش معنیدار بود.
نتیجهگیری: معیارهای مدیریت کیفیت فراگیر میتواند در راستای عملکرد صحیح سازمان مؤثر باشد و همچنین تأثیر آن بر مدیریت دانش نیز موجب افزایش کارایی سازمان میگردد.
سوسن بهرامی؛ سعید رجایی پور؛ محمدحسین یارمحمدیان
دوره 8، 7(ویژه نامه اقتصاد سلامت) ، بهمن و اسفند 1390، ، صفحه 976-983
چکیده
مقدمه: در دو دههی اخیر، آموزش عالی به عنوان یکی از مهمترین عناصر تشکیل دهندهی جوامع پیشرفته نقش بسیار حیاتی در رشد و توسعهی علوم، فنآوری اطلاعات و ارتباطات شبکهی اینترنت ایفا نمودهاست. در آستانهی قرن 21 که جهان به سمت محوری شدن دانش پیش میرود و نیاز متخصصان و مدیران آشنا به علوم پیشرفته بیش از پیش احساس میشود، آموزش ...
بیشتر
مقدمه: در دو دههی اخیر، آموزش عالی به عنوان یکی از مهمترین عناصر تشکیل دهندهی جوامع پیشرفته نقش بسیار حیاتی در رشد و توسعهی علوم، فنآوری اطلاعات و ارتباطات شبکهی اینترنت ایفا نمودهاست. در آستانهی قرن 21 که جهان به سمت محوری شدن دانش پیش میرود و نیاز متخصصان و مدیران آشنا به علوم پیشرفته بیش از پیش احساس میشود، آموزش عالی نیز مسؤولیت سنگینی را در قبال اجتماع و جامعهی جهانی بر دوش خود احساس میکند. این مقاله در صدد شناسایی اجزای سرمایهی فکری در نظام آموزش عالی دولتی پزشکی و غیر پزشکی استان اصفهان بوده است.
روش بررسی: نوع پژوهش تحلیلی و جامعهی آماری شامل کلیهی اعضای هیأت علمی دانشگاههای اصفهان، صنعتی، کاشان، علوم پزشکی اصفهان و علوم پزشکی کاشان (1830 نفر) بود که با روش نمونهگیری طبقهای تصادفی 480 نفر از آنان در سال 1390 انتخاب شدند. ابزار تحقیق شامل پرسشنامهی استاندارد بر اساس مطالعهی Torres بود که روایی آن با استفاده از روایی محتوایی و صوری و پایایی آن با استفاده از محاسبهی ضریب Cronbach's alpha (97/0 = r) تأییدگردید. تحلیل دادهها با استفاده از نرمافزار 18SPSS و در دو سطح آمار توصیفی و استنباطی صورت گرفت.
یافتهها: سرمایهی فکری و اجزای آن که شامل سرمایهی انسانی، سرمایهی ساختاری و سرمایهی رابطهای میباشد، در دانشگاههای دولتی استان،کمتر از سطح متوسط بود و رابطهی بین سرمایهی انسانی، سرمایهی ساختاری و سرمایهی رابطهای مثبت و معنیدار بوده است. از طرفی، بین میانگین اجزای سرمایهی فکری در دانشگاهها بر حسب محل و سابقهی خدمت، تفاوت معنیداری مشاهده شد، به طوری که سرمایهی ساختاری در دانشگاه اصفهان بیش از سایر دانشگاههای دولتی استان و نیز این سرمایه در اعضای هیأت علمی با سابقهی کار 1 تا 10 سال بیش از 11 تا 20 سال بود. و از سوی دیگر، سرمایهی انسانی و سرمایهی رابطهای در اعضای هیأت علمی با سابقهی کار 21 سال به بالا بیش از 11 تا 20 سال بود؛ اما تفاوت بر حسب سایر مشخصات دموگرافیک معنیدار نبوده است.
نتیجهگیری: دانشگاهها با به کارگیری چارچوپ سرمایهی فکری به عنوان یک ابزار اکتشافی، قادر به حل مشکلات جدید مدیریتی، اشاعهی منابع نامشهود و نیز ارتباط با ذینفعان و جامعه خواهند شد.
مرتضی امرایی؛ حسن اشرفی ریزی؛ احمد پاپی؛ سوسن بهرامی؛ راحله سموعی
دوره 8، شماره 5 ، آذر و دی 1390
چکیده
مقدمه: قابلیتهای مربوط به هوش هیجانی در دهههای اخیر، توجه بسیاری از سازمانها و پژوهشگران را به خود جلب کرده است. هوش هیجانی زمینهای مناسب برای ساختن محیطی مطلوب برای برقراری ارتباط مؤثر میباشد، تا به وسیلهی آن، مراجعین بتوانند آزادانه نیازهای اطلاعاتی خود را برای کسب حمایت از سوی کتابداران مطرح کنند. هدف از این مطالعه، تعیین ...
بیشتر
مقدمه: قابلیتهای مربوط به هوش هیجانی در دهههای اخیر، توجه بسیاری از سازمانها و پژوهشگران را به خود جلب کرده است. هوش هیجانی زمینهای مناسب برای ساختن محیطی مطلوب برای برقراری ارتباط مؤثر میباشد، تا به وسیلهی آن، مراجعین بتوانند آزادانه نیازهای اطلاعاتی خود را برای کسب حمایت از سوی کتابداران مطرح کنند. هدف از این مطالعه، تعیین رابطهی بین هوش هیجانی و مهارتهای ارتباطی کتابداران کتابخانههای دانشگاه اصفهان و دانشگاه علوم پزشکی اصفهان در سال 1389 بود. روش بررسی: روش پژوهش، توصیفی همبستگی و ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامههای استاندارد مهارتهای ارتباطی Queendom و هوش هیجانی شرینک (Shrink Emotional Intelligence) بود. جامعهی آماری شامل 117 نفر کتابدار کتابخانههای دانشگاه اصفهان و دانشگاه علوم پزشکی اصفهان در سال 1389 و روش نمونهگیری سرشماری بود. روایی پرسشنامهها از روش محتوایی و صوری و پایایی آنها با استفاده از محاسبهی ضریب Cronbach's alpha به ترتیب برابر 86/0 و 92/0 تأیید گردید. روش گردآوری دادهها، به شکل مراجعهی حضوری و تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از نرمافزار SPSS، در دو سطح آمار توصیفی (درصد میانگین و انحراف معیار) و استنباطی (آزمونهای ضریب همبستگی Pearson و آزمون t تک متغیره) صورت گرفت. یافتهها: میانگین هوش هیجانی و مؤلفههای مربوط به آن در دانشگاههای اصفهان و علوم پزشکی اصفهان کمتر از سطح متوسط بود، اما مؤلفهی خود انگیزی در کتابداران دانشگاه اصفهان بیشتر از سطح متوسط بود. میانگین کلیهی ابعاد مهارتهای ارتباطی در دانشگاههای اصفهان و علوم پزشکی اصفهان بیشتر از سطح متوسط بود. همچنین بین هوش هیجانی و مهارتهای ارتباطی کتابداران در دانشگاه اصفهان (000/0 = sig و 525/0 = r) و در دانشگاه علوم پزشکی اصفهان (000/0 = sig و 515/0 = r) ارتباط مثبت و معنیداری وجود داشت. نتیجهگیری: بین هوش هیجانی و مهارتهای ارتباطی ارتباط مثبت و معنیداری وجود داشت؛ یعنی هوش هیجانی بالای کتابداران، منجر به برقراری ارتباط مناسب با مراجعین شده بود. کتابداری، که تواناییهای لازم برای هوش هیجانی را در اختیار داشته باشد، خدمات را به گونهای عرضه میکند که موجب رضایتمندی بیشتر از سوی مراجعین شود. پس میتوان نتیجه گرفت که یکی از مؤلفههای اساسی برقراری ارتباط مناسب کتابداران با مراجعین، برخورداری از سطح مطلوب هوش هیجانی میباشد،که میتوان از طریق برگزاری دورههای تخصصی، میزان آن را در کتابداران بهبود بخشید. واژههای کلیدی: دانشگاهها؛ کتابخانهها؛ کتابداران؛ هوش هیجانی
بهاره غلامی؛ بنفشه غلامی؛ سوسن بهرامی
دوره 7، ویژه نامه (همت مضاعف، کار مضاعف) ، اسفند 1389
چکیده
مقدمه: امروزه با تأکید فزاینده بر سازمانهای یادگیرنده، دانش و یادگیری از عوامل مهم در سازمانها به حساب میآید و برخورداری از دانش و اطلاعات روزآمد برای ادامهی حیات سازمانها به یک ضرورت انکار ناپذیر تبدیل شده است. از اینرو هدف از این پژوهش تعیین رابطهی بین سازمان یادگیرنده و سبکهای رهبری مدیران گروههای آموزشی از دیدگاه ...
بیشتر
مقدمه: امروزه با تأکید فزاینده بر سازمانهای یادگیرنده، دانش و یادگیری از عوامل مهم در سازمانها به حساب میآید و برخورداری از دانش و اطلاعات روزآمد برای ادامهی حیات سازمانها به یک ضرورت انکار ناپذیر تبدیل شده است. از اینرو هدف از این پژوهش تعیین رابطهی بین سازمان یادگیرنده و سبکهای رهبری مدیران گروههای آموزشی از دیدگاه اعضا هیأت علمی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان بوده است.روش بررسی: روش پژوهش با توجه به ماهیت پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعهی آماری 594 نفر اعضای هیأت علمی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان در سال1389 بودند که از این تعداد 201 نفر از طریق نمونهگیری طبقهای متناسب با حجم نمونه به عنوان نمونهی آماری انتخاب شدند. ابزار جمعآوری اطلاعات دو پرسشنامهی سازمان یادگیرنده و سبکهای رهبری چندگانه بود که روایی صوری و محتوایی آن با نظر کارشناسان و پایایی آن از طریق محاسبهی ضریب Cronbach’s alpha (92/0 = 1r و 85/0 = 2r) تعیین گردید و دادههای حاصل از آنها با استفاده از آزمونهای توصیفی و استنباطی و نرمافزار 16 SPSS مورد تحلیل قرار گرفتیافتهها: 1. بین مؤلفههای سازمان یادگیرنده با سبک رهبری تحولی، رابطهی معنیدار وجود دارد. 2. بین مؤلفههای سازمان یادگیرنده با سبک رهبری تبادلی رابطهی معنیدار وجود دارد. 3. بین مؤلفههای سازمان یادگیرنده با سبک رهبری عدم مداخلهگر رابطهی معنیدار وجود دارد. 4. بین میانگین نمرههای سازمان یادگیرنده با سبکهای رهبری چندگانه بر اساس سوابق کار، تحصیلات و سن تفاوت وجود ندارد.نتیجهگیری: با وجود سبکهای رهبری در میان مدیران گروههای آموزشی، بستری مناسب جهت استفاده از مؤلفههای سازمان یادگیرنده در دانشگاه فراهم و برخورداری مدیران از سبکهای رهبری باعث ارتباط و مشارکت بیشتر اعضا، مدیران گروه و سایر بخشها در فعالیتهای دانشگاه شده است.واژههای کلیدی: سازمانها (بهداشتی- درمانی)؛ رهبری؛ مدیران.
سوسن بهرامی؛ محمد حسین یارمحمدیان؛ سعید رجاییپور؛ حسنعلی بختیار نصرآبادی؛ ایرج کاظمی
دوره 7، ویژه نامه (همت مضاعف، کار مضاعف) ، اسفند 1389
چکیده
مقدمه: امروزه مدیران آموزش عالی با مشکلاتی نظیر فشارهای مالی، تغییرات سریع محیطی، رقابت با سایر مراکز آموزش عالی برای دستیابی به رتبهی علمی و پژوهشی بالاتر، جذب دانشجویان مستعدتر و اعطای استقلال بیشتر به اعضای هیأت علمی روبرو هستند و برای غلبه بر این مشکلات میتوانند از نوآوری در برنامههای درسی، ارایهی خدمات پشتیبانی و فرایند ...
بیشتر
مقدمه: امروزه مدیران آموزش عالی با مشکلاتی نظیر فشارهای مالی، تغییرات سریع محیطی، رقابت با سایر مراکز آموزش عالی برای دستیابی به رتبهی علمی و پژوهشی بالاتر، جذب دانشجویان مستعدتر و اعطای استقلال بیشتر به اعضای هیأت علمی روبرو هستند و برای غلبه بر این مشکلات میتوانند از نوآوری در برنامههای درسی، ارایهی خدمات پشتیبانی و فرایند یاددهی- یادگیری کمک بگیرند. این مقاله درصدد بررسی نوآوری اداری و تکنیکی در دانشگاههای علوم پزشکی و غیر علوم پزشکی بوده است.روش بررسی: در این پژوهش توصیفی- تحلیلی، جامعهی آماری شامل کلیهی اعضای هیأت علمی دانشگاههای دولتی استان (1830 نفر) بود که با روش نمونهگیری طبقهای تصادفی 480 نفر در سال 1389 انتخاب شدند. ابزار تحقیق شامل پرسشنامهی استاندارد Hongming و همکاران بود که روایی آن با استفاده از روایی محتوایی و صوری و پایایی آن با استفاده از محاسبهی ضریب Cronbach’s alpha (92/0 = r) تأییدگردید. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از نرمافزار 18SPSS و در دو سطح آمار توصیفی و استنباطی صورت گرفت.یافتهها: میانگین نمرات نوآوری اداری و نوآوری تکنیکی در دانشگاههای دولتی استان، کمتر از سطح متوسط بود و فواصل اطمینان نشان داد که به احتمال 99 درصد میانگین نمرات نوآوری اداری بین 17/4 و 5/4، نوآوری تکنیکی بین 47/4 و 8/4 و نوآوری سازمانی بین 3/4 و 6/4 بوده است. از طرفی بین میانگین انواع نوآوری سازمانی در دانشگاهها بر حسب مشخصات دموگرافیک تفاوت معنیداری مشاهده شد، به طوری که نوآوری اداری در دانشگاه علوم پزشکی اصفهان بیشتر از سایر دانشگاههای دولتی استان و نیز این نوع نوآوری در اعضای هیأت علمی با سابقهی کار 1 تا 10 سال بیشتر از 11 تا 20 سال بوده است. از طرفی نوآوری تکنیکی دانشگاه صنعتی بیشتر از سایر دانشگاههای دولتی استان بود. این نوع نوآوری در اعضای هیأت علمی با مرتبهی دانشیاری کمتر از سایر اعضا بود و نیز نوآوری تکنیکی در اعضای هیأت علمی با سابقهی کار 1 تا 10 سال بیشتر از 11 تا 20 سال بوده است.نتیجهگیری: دانشگاهها باید به گونهای مدیریت و رهبری شوند که نوآوری به عنوان یک فرهنگ و بخش طبیعی فعالیتهای روزانه درآید و به عنوان دانش افزوده برای همهی اعضای هیأت علمی و دانشکده مطرح شود. توانایی تسریع در انتشار و تبدیل این دانش به سرمایه که محرکی برای بهبود آموزشی می باشد، امری ضروری است.واژههای کلیدی: نوآوری سازمانی؛ سازمان و مدیریت (بهداشت و درمان)؛ دانشگاهها.
شهید سید مهران حریرچیان؛ محمد حسین یارمحمدیان؛ سوسن بهرامی؛ مهناز بهادرانی؛ ملیحه سلیمانیان
دوره 7، شماره 3 ، مهر 1389
چکیده
مقدمه: رشد جهش گونهی ابزارهای اطلاع رسانی و جهانی شدن فنآوری اطلاعات، بستری آماده ساخته است تا یادگیری در هر زمان و مکان و مطابق با نیاز یاد گیرنده را ممکن سازد. این مطالعه به منظور ارزیابی آگاهی، نگرش و عملکرد اعضای هیأت علمی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان در خصوص آموزش مبتنی بر وب انجام شده است.روش بررسی: برای انجام این مطالعهی توصیفی- ...
بیشتر
مقدمه: رشد جهش گونهی ابزارهای اطلاع رسانی و جهانی شدن فنآوری اطلاعات، بستری آماده ساخته است تا یادگیری در هر زمان و مکان و مطابق با نیاز یاد گیرنده را ممکن سازد. این مطالعه به منظور ارزیابی آگاهی، نگرش و عملکرد اعضای هیأت علمی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان در خصوص آموزش مبتنی بر وب انجام شده است.روش بررسی: برای انجام این مطالعهی توصیفی- پیمایشی در سال 1387 کلیهی اعضای هیأت علمی دانشکدههای دانشگاه علوم پزشکی اصفهان (706 نفر) به عنوان جامعهی آماری مورد بررسی قرار گرفتند. نمونهگیری به شیوهی طبقهای- تصادفی انجام گرفت و حجم نمونه 210 نفر تعیین گردید. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامهی محقق ساختهای بود که روایی آن با روش روایی محتوایی و پایایی آن با روش ضریب Cronbach’s alpha (92/0 r =) برآورد گردید. دادهها با نرمافزار SPSS و با استفاده از شاخصهای آماری نظیر میانگین، واریانس، انحراف معیار، آزمون t تک متغیره و آزمون Tukey تحلیل شد.یافتهها: میانگین نمرهی دانش، نگرش و عملکرد اعضای هیأت علمی بالاتر از حد متوسط بود. اعضای با مدرک کارشناسی ارشد و اعضای با مدرک دکتری تخصصی، آگاهی کمتری نسبت به اعضای با مدرک فوق تخصص داشتند. میزان آگاهی اعضای با سابقهی کار کمتر از 5 سال، بیشتر از اعضای با سابقهی کار 20-10 سال بود. اعضای با سابقهی کار 10-5 سال از آگاهی بیشتری نسبت به اعضای با سابقهی کار بالای 20 سال برخوردار بودند. اعضای هیأت علمی مرد نسبت به زنان و نیز اعضای با مرتبهی علمی استادیاری در مقایسه با اعضای دارای مرتبههای دانشیاری و استادی نگرش بهتری در مورد آموزش مبتنی بر وب داشتند. عملکرد اعضای با مدرک دکتری تخصصی و نیز اعضای با مدرک فوق تخصص، بهتر از عملکرد اعضای با مدرک کارشناسی ارشد بود. اعضای با مرتبهی دانشیاری نیز از عملکرد بهتری نسبت به اعضای مربی برخوردار بودند. عملکرد اعضای با سابقهی کار کمتر از 5 سال در مقایسه با اعضای دارای سابقهی کار 20-10 سال مطلوبتر بود.نتیجهگیری: در عصر پیشرفت علم و فنآوری توجه به آموزش الکترونیک اهمیت بسیاری دارد و سازمانها برای حفظ بقای خود باید با شرایط متغییر محیطی سازگار شوند. با توسعهی شبکهی جهان گستر وب، مؤسسات آموزش عالی نیز باید از امکانات این شبکه در امر آموزش استفاده نموده، اعضای هیأت علمی خود را از دانش و مهارت لازم برای به کار گیری این فنآوری در آموزش و توسعهی آموزش عالی برخوردار سازند.واژههای کلیدی: آموزش برنامهای؛ آگاهی؛ دانش- نگرش- عملکرد؛ دانشگاهها.
محمدحسین یارمحمدیان؛ سوسن بهرامی؛ جهانگیر کریمیان؛ لیلا شهرزادی؛ علی محمد مصدق راد
دوره 2، شماره 2 ، مهر 1384
چکیده
یکی از شیوه های مدیریت منابع انسانی ، مدیریت عملکرد می باشد . این مدیریت با اتخاذ رویکردی سیستماتیک به تعیین اهداف استراتژیک ، تعیین شاخصها ، جمع آوری وتحلیل و گزارش دهی داده ها, بکارگیری آنها و در نهایت به بهبود عملکرد سازمان می انجامد . مدیریت عملکرد فرآیندی است که کارکنان و مدیران را از طریق کنش متقابل هدفهای اجرایی، معیار پاسخگویی ...
بیشتر
یکی از شیوه های مدیریت منابع انسانی ، مدیریت عملکرد می باشد . این مدیریت با اتخاذ رویکردی سیستماتیک به تعیین اهداف استراتژیک ، تعیین شاخصها ، جمع آوری وتحلیل و گزارش دهی داده ها, بکارگیری آنها و در نهایت به بهبود عملکرد سازمان می انجامد . مدیریت عملکرد فرآیندی است که کارکنان و مدیران را از طریق کنش متقابل هدفهای اجرایی، معیار پاسخگویی و کردارهای تکامل یابنده برای بهبود مهارتها و عملکرد آینده به تلاش فرا می خواند . امروزه مدلها و ابزارهای متنوعی در مدیریت عملکرد وجود دارد. از طرفی طراحی و استقرار برنامه مدیریت عملکرد نیز مستلزم پیروی از یک طرح و الگوی عملی مشخص است، به طوری که انتخاب و تدوین مدلها و ابزارهای مدیریت عملکرد می تواند باعث تسهیل و افزایش دقت و اعتبار این فرآیند گردد. از جمله می توان به مدلهای دفتر حسابرسی کانادا، سازمان بهداشت جهانی، مدل سرآمدی، مدل خطی درون داد و برونداد و. .. اشاره نمود. بدین لحاظ با درک و شناخت دقیق مدلها وابزارهای مدیریت عملکرد و چگونگی بکارگیری آنها می توان عملکرد یک سازمان را بهبود بخشید و بر کارآیی و اثربخشی آن افزود. دراین مقاله به بررسی و مقایسه این مدلها پرداخته شده است.
واژه های کلیدی:
سازمان و مدیریت (بهداشت و درمان) – مدیریت کارکنان – ارزشیابی عملکرد کارمندان