دوره 8، 7(ویژه نامه اقتصاد سلامت) ، بهمن و اسفند 1390
چکیده
برای دانلود ایندکس این شماره مجله کلیک نمایید
بیشتر
برای دانلود ایندکس این شماره مجله کلیک نمایید
نامه به سردبیر
مجید داوری
دوره 8، 7(ویژه نامه اقتصاد سلامت) ، بهمن و اسفند 1390، صفحه 915-917
چکیده
رشد روزافزون هزینههای نظامهای سلامت در سراسر دنیا به یکی از دغدغههای اصلی مدیران و تصمیمگیران نظامهای سلامت تبدیل شده است. گسترش مداوم فنآوریهای جدید و گرانقیمت سلامت، افزایش انتظارات جوامع از نظامهای سلامت و رشد بیماریهای مزمن و سخت درمان در میان مردم، از دلایل مهم این رشد شدید بوده است (1). نظام سلامت ایران نیز همچون ...
بیشتر
رشد روزافزون هزینههای نظامهای سلامت در سراسر دنیا به یکی از دغدغههای اصلی مدیران و تصمیمگیران نظامهای سلامت تبدیل شده است. گسترش مداوم فنآوریهای جدید و گرانقیمت سلامت، افزایش انتظارات جوامع از نظامهای سلامت و رشد بیماریهای مزمن و سخت درمان در میان مردم، از دلایل مهم این رشد شدید بوده است (1). نظام سلامت ایران نیز همچون سایر نظامهای سلامت، با چالش افزایش شدید هزینهها روبهرو است. در حالی که شاخص کلی هزینهها در کشور در 20 سال گذشته 30 برابر شده است؛ این رشد در هزینههای بخش سلامت 71 برابر شده است (2). این موضوع باعث شده است که نظام سلامت در بخشهای مختلف با مشکلات زیادی مواجه گردد.
نظام ارایهی خدمات درمانی ایران (ناخدا I) در حال حاضر با چالش تداوم خدمات مواجه است (3). سهم بیماران از پرداخت هزینههای بهداشت و درمان به قدری زیاد است که سالانه 5/3 میلیون نفر از مردم، تنها به دلیل هزینههای بهداشت و درمان زیر خط فقر میروند (4). عدالت در بهرهمندی از خدمات درمانی و عدالت مالی در پرداخت هزینههای سلامت به صورت جدی زیر سؤال رفته است (5) و سازمانهای بیمهگر از ایفای نقش اصلی خود در حفاظت از بیماران در برابر هزینههای غیر قابل پیشبینی (6) عقب ماندهاند (8-7) و نظام ارایهی خدمات دارویی ایران (ناخدا II) را با چالشهای جدی مواجه کردهاند.
روشن است که همهی بخشهای نظام سلامت کشور به نحوی تحت تأثیر مشکلات اقتصادی قرار دارند. برخی از این مشکلات، از مشکلات ساختاری و درونی هر بخش ریشه گرفته است (9)؛ برخی، از دیگر بخشهای نظام سلامت به آنها تحمیل شده است (5) و برخی از مدیریت و سیاستهای کلان سلامت منشأ گرفتهاند (10).
در ناخدا I، عدم سطحبندی خدمات سلامت و نظام کامل ارجاع، به مصرف بیش از نیاز خدمات منجر شده است و با صرف ناصحیح منابع مالی و انسانی، باعث ناکارآمدی اقتصادی گشته است. فقدان راهنماهای بالینی، به ویژه با عنایت به ساختار ناخدا I، این ناکارآمدی را تشدید نموده است (9). پایین نگه داشتن تعرفههای بیمارستانی، به طور عمده برای حفظ توان سازمانهای بیمهگر و در پاسخ به همین مشکل انجام شده است. اما این سیاست، در بیمارستانهای دولتی منجر به کاهش درآمد و فشار اقتصادی به بیمارستانها شده است و در بخش خصوصی، دریافتهای خارج از تعرفه و در نهایت فشار به بیماران را موجب گشته است. طرح «خودگردانی بیمارستانها» برای کنترل و کاهش فشار اقتصادی بیمارستانهای دولتی نیز نتوانست مشکلات بیمارستانهای آموزشی (دولتی) را کم کند و از فشار اقتصادی وارد بر آنها بکاهد.
در ناخدا II، پس از حدود دو دهه اجرای طرح ژنریک، اجرای سیاستهای مبتنی بر بازار، ضمن بهبود دسترسی بیماران به فرآوردههای دارویی جدید و گرانقیمت خارجی، باعث افزایش قابل توجه هزینههای دارویی کشور شد (11)؛ به طوری که هزینههای دارویی کشور از 3/3 هزار میلیارد ریال در سال 1380 به 352 هزار میلیارد ریال در سال 1389 (حدود 107 برابر) رسیده است (12). با توجه به مشکلات ساختاری در ناخدا I، بخش قابل توجهی از این هزینهها مبتنی بر نیاز نیست و میتواند به صورت کارآمدتری هزینه شود. با این وجود، به دلیل عدم توان سازمانهای بیمهگر برای پوشش مناسب داروهای موجود، سهم بیماران از پرداخت هزینههای دارویی نیز به طور قابل ملاحظهای افزایش یافته است (8-7).
سازمانهای بیمهگر نیز علاوه بر چالشهای ناشی از تحمل بار مشکلات ناخدا I و II، خود نیز از مشکلات ساختاری فراوانی رنج می برند (5). تعدد سازمانهای بیمهگر، همپوشانی بیمه شدگان و عدم استفاده از ارزیابیهای اقتصادی برای تحت پوشش قرار دادن خدمات، از جمله مشکلات ساختاری هستند که چالشهای اقتصادی زیادی را به آنها تحمیل کردهاند.
تا کنون تلاشهای زیادی برای رفع این مشکلات صورت گرفته است و در بخشهای خدمات درمانی، دارویی و پوشش بیمهای، گسترش قابل توجهی رخ داده است؛ اما هنوز دستاوردهای قابل انتظار برآورده نشده است. به عنوان مثال، قانون بیمهی همگانی مصوب در سال 1373 (13)، هنوز به طور کامل اجرا نشده است. بخش بهداشت و درمان قانون برنامهی چهارم توسعه (14)، به ویژه بخش مربوط به اجرای طرح پزشک خانواده و کاهش میزان پرداخت مستقیم بیماران از 60 به 30 درصد، اجرا نشده است و به همین دلیل، در برنامهی پنجم توسعه دوباره مطرح گردیده است (15). با این حال، پس از اتمام حدود یک سال از اجرایی شدن این برنامه، هیچ شاهد مثبتی مبنی بر کاهش سهم پرداخت مستقیم مردم از هزینههای بهداشت و درمان دیده نمیشود. هر چند انتظار میرود با اجرای صحیح و سریع طرح پزشک خانواده، ناکارآمدیهای ساختاری ناخدا I بهبود یابد، اما این امر تأثیر قابل توجهی بر میزان پرداخت مستقیم بیماران نخواهد داشت. همچنین به نظر نمیرسد موضوع هیأت امنایی کردن بیمارستانهای آموزشی نیز بتواند ناخدا I را برای رسیدن به اهداف برنامهی پنجم توسعه، به ویژه در کاهش میزان پرداخت مستقیم مردم، به صورت مثبتی کمک نماید. زیرا هنوز مشخص نیست افزایش 6/3 برابری تعرفههای این بیمارستانها را چه کسی باید بپردازد.
با توجه به مشکلات پیشگفت، روشن است که سازمانهای بیمهگر توان تحمل این افزایش را ندارند و همانطور که تا کنون از پذیرش آن خودداری کردهاند، در آینده نیز آن را نخواهند پذیرفت. عدم پذیرش بیمهها، بار مالی ناشی از این طرح را بر دوش بیماران میاندازد و سهم آنها در پرداخت مستقیم هزینههای بهداشت و درمان را افزایش خواهد داد، اتفاقی که آشکارا مخالف اهداف برنامهی پنجم توسعه (15) میباشد. به عبارت روشنتر، این طرح نه تنها اهداف پیشبینی شده در برنامه را حمایت نمیکند، بلکه دستیابی به آنها را نیز مشکلتر مینماید.
همچنین با وجود اقدامات بسیار زیاد و قابل تحسینی که برای تدوین نقشهی جامع سلامت کشور (16) انجام شده است، نکات قابل توجهی نیز در آن وجود دارد که عدم توجه کافی به آنها میتواند موفقیت آن را در دستیابی به اهداف مورد نظر با تردید مواجه نماید. از جملهی این نکات آن است که در تدوین این نقشه، به وجوه اقتصادی مشکلات پرداخته نشده است. همچنین به نکات اقتصادی راهکارها نیز به خوبی توجه نشده است، مهمتر از همه در تدوین این نقشه به ریشهی بروز نقصانها و مشکلات موجود به روشنی اشاره و پرداخته نشده است.
واقعیت این است که بدون توجه کافی به علت بروز مشکلات، تلاشهای انجام شده برای بر طرف کردن آنها با ناکامی مواجه خواهد شد. همچنین ندادن بهای کافی به همهی عوامل مؤثر در پیشبرد اهداف، دستیابی به آنها را زیر سؤال خواهد برد.
ساختار جوان جمعیت کشور در حال حاضر، بیانگر این واقعیت است که ایرانیان نسبت به جوامع پیرتر، به خدمات درمانی کمتری نیاز دارند. این موضوع فرصت بسیار مغتنمی را برای سیاستگزاران و تصمیمگیران نظام سلامت فراهم میآورد که دست مدیران را برای انجام اصلاحات راهبردی در نظام سلامت تا حدودی باز میگذارد. اما برای اطمینان از موفقیت این اصلاحات، لازم است ضمن توجه به همهی عوامل مؤثر در پیشبرد برنامهها، سیاستها را بر شواهد مبتنی (Evidence based policy) نمود.
مقاله پژوهشی
مصطفی عمادزاده؛ مرتضی سامتی؛ داود صافی دستجردی
دوره 8، 7(ویژه نامه اقتصاد سلامت) ، بهمن و اسفند 1390، صفحه 918-928
چکیده
مقدمه: رشد اقتصادی همواره به عنوان یکی از آرمانهای اساسی دولتها و شاخصی برای ارزیابی عملکرد آنها مطرح بوده است. دستیابی به رشد اقتصادی، بیش از هر چیز در گرو شناخت صحیح مسیرهای بالقوه و عوامل تأثیرگذار بر آن است. یکی از عوامل مؤثر بر رشد اقتصادی، سلامت جوامع و نیروی کار است که در کنار آموزش، دو محور اصلی سرمایهی انسانی را شکل ...
بیشتر
مقدمه: رشد اقتصادی همواره به عنوان یکی از آرمانهای اساسی دولتها و شاخصی برای ارزیابی عملکرد آنها مطرح بوده است. دستیابی به رشد اقتصادی، بیش از هر چیز در گرو شناخت صحیح مسیرهای بالقوه و عوامل تأثیرگذار بر آن است. یکی از عوامل مؤثر بر رشد اقتصادی، سلامت جوامع و نیروی کار است که در کنار آموزش، دو محور اصلی سرمایهی انسانی را شکل میدهند. با در نظر گرفتن اهمیت رشد اقتصادی و مهمتر از آن شناسایی عوامل مؤثر بر رشد اقتصادی در استانها، پژوهش حاضر به بررسی تأثیر مخارج سلامت خانوار بر رشد اقتصادی و آزمون سایر عوامل تأثیرگذار بر روی آن، در استانهای ایران پرداخته است.
روش بررسی: مطالعهی حاضر از نوع نظری- علمی بود و و در آن از مدلی استفاده شد که برگرفته از مدل رشد درونزای Romer (Romer’s endogenous growth model) بود. الگوی مورد نظر پس از بررسی تکنیکها و انجام آزمونهای اقتصادسنجی، با استفاده از تکنیک دادههای تابلویی یعنی ادغام سری زمانی دورهی 86-1379 و دادههای مقطعی 27 استان ایران برآورده شده است.
یافتهها: یافتههای این پژوهش مؤید اثر مثبت رشد مخارج سلامت خانوار در کنار اثر مثبت سرمایهگذاری عمرانی دولت و نیز اثر منفی رشد شاخص قیمت مصرف کننده بر رشد اقتصادی استانهای ایران بود.
نتیجهگیری: با توجه به معنیدار بودن اثر رشد مخارج سلامت خانوار بر رشد اقتصادی استانهای ایران و نیز سهم این مخارج در بودجهی خانوار در مقایسه با سایر کشورها، بهبود سطح سلامت در استانها میتواند به عنوان عاملی مهم و اثرگذار در رشد و توسعهی اقتصادی آنها مورد توجه و تأکید قرار گیرد.
مقاله پژوهشی
مجید داوری؛ شهناز کهن؛ بهناز انجذاب؛ مژگان جوادنوری
دوره 8، 7(ویژه نامه اقتصاد سلامت) ، بهمن و اسفند 1390، صفحه 929-937
چکیده
مقدمه: استفادهی مؤثر از نیروی انسانی یکی از عوامل کلیدی در کارآمدی نظامهای سلامت شمرده شده است. همچنین دسترسی عادلانهی افراد به خدمات قابل پرداخت، بر حسب نیاز نیز نشانهی عادلانه بودن نظام ارایهی خدمات بهداشتی و درمانی تلقی میگردد. ارایهی خدمات سلامتی، به ویژه سلامت باروری، به زنان به عنوان یکی از اقشار آسیب پذیر جامعه، ...
بیشتر
مقدمه: استفادهی مؤثر از نیروی انسانی یکی از عوامل کلیدی در کارآمدی نظامهای سلامت شمرده شده است. همچنین دسترسی عادلانهی افراد به خدمات قابل پرداخت، بر حسب نیاز نیز نشانهی عادلانه بودن نظام ارایهی خدمات بهداشتی و درمانی تلقی میگردد. ارایهی خدمات سلامتی، به ویژه سلامت باروری، به زنان به عنوان یکی از اقشار آسیب پذیر جامعه، یکی از اولویتهای اصلی سیاستگذاران سلامت محسوب میشود. متخصصان زنان و کارشناسان مامایی برای ارایهی برخی از خدمات سلامت باروری، توانمندیها و مهارتهای مشترکی دارند. این مقاله با هدف بررسی هزینه- خدمت این خدمات، از منظر کارآمدی طراحی گردید.
روش بررسی: این مطالعهی توصیفی– تحلیلی در سال 1390 در سه گام انجام شد. ابتدا برنامهی درسی کارشناسان مامایی و متخصصین زنان مورد بررسی و مقایسه قرار گرفت. سپس پرسشنامهی محقق ساختهای، حاوی 20 سؤال طراحی و روایی و پایایی آن تأیید گردید. در مرحلهی آخر، اطلاعات پرسشنامهها به صورت تصادفی توسط 261 خانم در سنین باروری در 9 دفتر کار مامایی و 15 مطب پزشک متخصص زنان از فهرست مطبهای سراسر شهر اصفهان جمعآوری و با استفاده از نرمافزار آماری 18SPSS تحلیل گردید.
یافتهها: 14 خدمتی که هر دو گروه قابلیت و مهارت ارایهی آن را داشتند، شناسایی و مورد بررسی قرار گرفتند. 65 درصد از زنان مورد مطالعه، تحت پوشش بیمههای تأمین اجتماعی و خدمات درمانی بودند و میانگین سنی آنان 28 سال بود. عفونتهای دستگاه تناسلی و مراقبتهای دوران بارداری، شکایت شایع زنان برای مراجعه به متخصصان زنان و دفاتر مامایی بود. شایعترین دلیل مراجعین در انتخاب متخصص زنان، اطمینان از مهارت آنها و برای مطبهای مامایی، هزینهی قابل پرداخت خدمات بود. مراجعین دفاتر کار مامایی، زمان انتظار کمتر و طول ملاقات بیشتری داشتند و در کلیهی 14 خدمت هزینهی کمتری پرداخت نموده بودند.
نتیجهگیری: اختصاص وقت متخصصان زنان به مراقبتهای قابل انجام توسط کارشناسان مامایی با پرداخت هزینههای بیشتر و زمان انتظار طولانیتر میتواند نشانهای از ناکارآمدی خدمات سلامت باروری تلقی گردد. از اینرو، استفاده از سیستم ارجاع و تحت پوشش بیمه قرار گرفتن خدمات قابل ارایه توسط کارشناسان مامایی، میتواند سالانه بیش از 250 میلیارد تومان صرفهجویی در بر داشته باشد و کارآمدی نظام ارایهی خدمت سلامت باروری کشور را بهبود بخشد.
الهه آزاد؛ سعیده کتابی؛ ایرج سلطانی؛ مجید باقرزاده
دوره 8، 7(ویژه نامه اقتصاد سلامت) ، بهمن و اسفند 1390، صفحه 938-947
چکیده
مقدمه: بیمارستانها به عنوان مهمترین واحدهای مصرف کنندهی منابع در بخش بهداشت و درمان در نظر گرفته میشوند و یکی از سازمانهای اصلی ارایهی خدمات بهداشتی درمانی هستند. بنابراین، توجه کامل به کارایی بخشهای آنها از اهمیت ویژهای برخوردار است. هدف این مطالعه، تحلیل کارایی بخشهای مختلف بیمارستان شریعتی اصفهان با استفاده ...
بیشتر
مقدمه: بیمارستانها به عنوان مهمترین واحدهای مصرف کنندهی منابع در بخش بهداشت و درمان در نظر گرفته میشوند و یکی از سازمانهای اصلی ارایهی خدمات بهداشتی درمانی هستند. بنابراین، توجه کامل به کارایی بخشهای آنها از اهمیت ویژهای برخوردار است. هدف این مطالعه، تحلیل کارایی بخشهای مختلف بیمارستان شریعتی اصفهان با استفاده از تحلیل پوششی دادهها (DEA یا Data envelopment analysis) بود.
روش بررسی: در این مطالعهی تحلیلی، کارایی بخشهای کلینیکی بیمارستان شریعتی اصفهان (15 بخش) با استفاده از روش تحلیل پوششی دادهها در سه ماههی اول سال 1389 مورد بررسی و تحلیل قرار گرفت. برای این منظور، از مدل ورودی محور روش تحلیل پوششی دادهها، با فرض بازدهی متغیر نسبت به مقیاس استفاده شد و از دو ورودی یعنی تعداد تخت و تعداد پرسنل و سه خروجی یعنی درصد اشغال تخت، فعال بودن بخش و عملکرد بخش، برای بررسی استفاده گردید. جهت تحلیل دادهها از نرمافزار DEA-Solver استفاده شد.
یافتهها: نتایج حاصل از تحلیل پوششی دادهها نشان داد بخشهای بیمارستان شریعتی، امکان حداقل 8 درصد ظرفیت افزایش کارایی بدون هیچ گونه افزایش در هزینهها را دارند. به عبارت دیگر، وجود عوامل تولید مازاد در بیمارستان مشهود است.
نتیجهگیری: در روند پژوهش، بخشهای کارا و ناکارا تعیین شدند. از بین 15 بخش، 7 بخش کارا و سایر بخشها ناکارا بودند. برای بخشهای ناکارا از تلفیقی از واحدهای کارا مجموعههای مرجع تعیین شدند و پیشنهادهایی جهت تخصیص مجدد منابع برای این بخشها صورت گرفت.
سعید صمدی؛ مینو نظیفی نائینی؛ سحر عباسپور
دوره 8، 7(ویژه نامه اقتصاد سلامت) ، بهمن و اسفند 1390، صفحه 948-957
چکیده
نام کاربری
رمز عبور
ورود خودکار
رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟
زبان انتخاب زبان
English
Persian
محتوای مجله
جستجو
محدوده جستجو
تمام
نویسندگان
عنوان
چکیده
جملات اندکس
تمام متن
ابزارهای مقاله
چاپ این مقاله
اندکس متاداده
چگونه ...
بیشتر
نام کاربری
رمز عبور
ورود خودکار
رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟
زبان انتخاب زبان
English
Persian
محتوای مجله
جستجو
محدوده جستجو
تمام
نویسندگان
عنوان
چکیده
جملات اندکس
تمام متن
ابزارهای مقاله
چاپ این مقاله
اندکس متاداده
چگونه به مقاله ارجاع بدهیم
درباره نویسندگان
سعید صمدیاستادیار، گروه اقتصاد، دانشگاه اصفهان، اصفهان، ایران
مینو نظیفی نائینیکارشناس ارشد، گروه اقتصاد توسعه و برنامهریزی، دانشگاه اصفهان، اصفهان، ایران
سحر عباسپورکارشناس ارشد، گروه اقتصاد توسعه و برنامهریزی، دانشگاه اصفهان، اصفهان، ایران
اطلاع رسانی هامشاهدهمشترک شدن
This journal subscribes to the principles of, the Committee on Publication Ethics (COPE).
صفحه اصلی
مشخصات مجله
درباره مجله
هیات تحریریه
بانک ها و نمایه نامه ها
اطلاعیه ها
راهنما
راهنمای ارسال مقاله
راهنمای نویسندگان
فرم تعهدنامه
فرم تعهد پرداخت
آرشیو
شماره آتی
شماره جاری
شماره های قبلی
برقراری ارتباط
مجلات مرتبط
دوره 8، شماره 7، 1390 (ویژه نامه ی اقتصاد سلامت)
برآورد هزینهی درمان و طول دورهی بستری شدن با استفاده از رویکرد شبکهی عصبی
سعید صمدی, مینو نظیفی نائینی, سحر عباسپور
چکیده
مقدمه: استفاده از شبکههای عصبی و الگوریتمهای ژنتیک در بررسی مسایل و متغیرهای پر کاربرد در زمینهی سلامت، این روزها بیش از پیش رواج یافته است. مجهز شدن علم پزشکی به ابزارهای هوشمند در تشخیص و درمان بیماریها میتواند اشتباهات پزشکان و خسارت جانی و مالی را کاهش دهد. در این مقاله کاربردهای نوعی شبکهی عصبی در پزشکی مورد بررسی قرار گرفته است، تا هم برای محققان هوش مصنوعی و هم برای پزشکی قابل استفاده باشد.
روش بررسی: در این مطالعه از نمونهی دادههای موجود در نرمافزار SPSS به نام Patient_los.sav که شامل ثبت درمان یک نمونه از بیمارانی است که برای بیماری قلبی درمان دریافت نمودهاند، استفاده خواهیم کرد و با به کارگیری فرایند پرسپترون چند لایه برای ساختن یک شبکهی عصبی، به پیشبینی هزینه و طول درمان بیماران پرداخته شده است. متغیرهای طول مدت بستری شدن و هزینهی درمان به عنوان متغیرهای وابسته و سایر متغیرها را نیز به عنوان عامل یا فاکتور وارد مدل شدهاند.
یافتهها: شبکهی عصبی میتواند نتایج بیمارانی که عمل شده باشد یا عمل نشده باشند، را بررسی کند و سپس شبکههای جداگانه میتواند هزینهی درمان و مدت بستری شدن را پیشبینی کند، به شرط این که بدانیم روی چه بیماری جراحی انجام شده است.
نتیجهگیری: شبکهی عصبی طراحی شده در این قسمت به خوبی مقادیر معمول بیماران را پیشبینی میکند و با به وجود آوردن شبکهی عصبی چند لایه میتوان بیمارانی که قبل از عمل جراحی میمیرند، را به خوبی به تصویر کشید. شبکهی عصبی به خاطر خاصیت مدلسازی غیر خطی میتواند کمک مؤثری در مدلسازی و پیشبینی باشد.
مجید داوری؛ محمدرضا مرآثی؛ زهره قرشی؛ میترا مختاری
دوره 8، 7(ویژه نامه اقتصاد سلامت) ، بهمن و اسفند 1390، صفحه 958-965
چکیده
مقدمه: افزایش آمار سزارین در چند دههی اخیر هدف اولیهی آن یعنی کاهش مرگ و میر و ناتوانی را به چالش کشیده است. اگر چه تحقیقات رابطهی مثبتی بین ارتقای طبقهی اقتصادی- اجتماعی و افزایش آمار سزارین را نشان میدهند، اما امروزه روندی از تقاضا برای سزارین بدون هیچ علت طبی در طبقات پایینتر نیز دیده میشود. این تحقیق، جهت تعیین ارتباط ...
بیشتر
مقدمه: افزایش آمار سزارین در چند دههی اخیر هدف اولیهی آن یعنی کاهش مرگ و میر و ناتوانی را به چالش کشیده است. اگر چه تحقیقات رابطهی مثبتی بین ارتقای طبقهی اقتصادی- اجتماعی و افزایش آمار سزارین را نشان میدهند، اما امروزه روندی از تقاضا برای سزارین بدون هیچ علت طبی در طبقات پایینتر نیز دیده میشود. این تحقیق، جهت تعیین ارتباط بین سزارین خودخواسته با طبقهی اقتصادی- اجتماعی زنان نخستزا انجام شد.
روش بررسی: این پژوهش تحلیلی- مقطعی به مدت هشت ماه در مرکز آموزشی درمانی نیکنفس رفسنجان انجام شد. اطلاعات دموگرافیک و اطلاعات مربوط به زایمان و فاکتورهای اقتصادی- اجتماعی در یک پرسشنامه و به وسیلهی مصاحبه از 459 زن نخستزایی که واحدهای پژوهش را تشکیل دادند، اخذ شدند. اطلاعات وارد نرمافزار SPSS شد و با کمک آزمونهای Chi-square و تست دقیق Fisher مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافتهها: با وزن دادن به فاکتورهای دخیل، پنج طبقهی اقتصادی- اجتماعی خیلی فقیر، فقیر، متوسط، خوب و خیلی خوب برای واحدهای پژوهش تعریف گردید. بین طبقهی اقتصادی- اجتماعی و انتخاب سزارین در بدو ورود به بخش زایمان (00/0 = P) و نیز بین ارتقای طبقهی اقتصادی- اجتماعی و انجام سزارین (02/0 = P) ارتباط معنیدار آماری به دست آمد. اما بین طبقات مختلف اقتصادی- اجتماعی از لحاظ علت سزارین اختلاف معنیداری دیده نشد.
نتیجهگیری: ارتقای طبقهی اقتصادی- اجتماعی به طور خطی با افزایش تقاضا برای سزارین ارتباط دارد. با این وجود، سهم سزارین خودخواسته در طبقات اقتصادی- اجتماعی پایین نیز به طور افزایندهای بالا است. این شیوع بالای سزارین با تحمیل بار مالی قابل توجه به نظام سلامت، یکی از عوامل ناکارآمدی در نظام ارایهی خدمات درمانی کشور محسوب میشود.
نفیسه حاج رحیمی؛ طاهره یعقوبی؛ سید سعید آیت
دوره 8، 7(ویژه نامه اقتصاد سلامت) ، بهمن و اسفند 1390، صفحه 966-975
چکیده
مقدمه: صنعت نرمافزار در سالهای اخیر پیشرفت قابل توجهی داشته است. چرخهی کل حیات یک نرمافزار شامل دو فاز تولید و نگهداشت میباشد. در این پژوهش به بررسی و تعیین پارامترهای مؤثر بر تخمین هزینهی تولید نرمافزار پرداخته شد، همچنین رتبه و میزان تأثیرگذاری هر یک از آنها بر هزینه و زمان تعیین شد و روشهایی جهت کاهش هزینههای ...
بیشتر
مقدمه: صنعت نرمافزار در سالهای اخیر پیشرفت قابل توجهی داشته است. چرخهی کل حیات یک نرمافزار شامل دو فاز تولید و نگهداشت میباشد. در این پژوهش به بررسی و تعیین پارامترهای مؤثر بر تخمین هزینهی تولید نرمافزار پرداخته شد، همچنین رتبه و میزان تأثیرگذاری هر یک از آنها بر هزینه و زمان تعیین شد و روشهایی جهت کاهش هزینههای تولید، ارایه گردید.
روش بررسی: این مطالعه از نوع توصیفی- پیمایشی و کاربردی بود. تعداد 15 سیستم در دانشگاه علوم پزشکی اصفهان در سال 1388 مورد بررسی قرار گرفتند. از آنجایی که جامعه محدود بود، کل جامعه به صورت سرشماری مورد مطالعه قرار گرفت. از چک لیست محقق ساخته به عنوان ابزار جمعآوری اطلاعات استفاده شد که روایی آن توسط متخصصین و پایایی آن با دقت 877/0 مورد تأیید قرار گرفت. در آمار توصیفی با استفاده از درصد فراوانی، مؤثرترین فاکتور و کم اثرترین فاکتور از دیدگاه متخصصین مشخص شد و فاکتورها از طریق آزمون Freidman رتبهبندی شدند. از نرمافزار SPSS به عنوان ابزار تحلیل دادهها استفاده شد.
یافتهها: بر اساس نتایج پژوهش حاضر، 29 پارامتر مؤثر به دست آمد و در 5 گروه طبقهبندی شد و اثرگذارترین آنها در هر مشخصه تعیین گردید.
نتیجهگیری: دستیابی به اهداف پروژه، مدیر پروژه را در تصمیمگیریها و برنامهریزیها یاری میرساند و تأثیر به سزایی در به انجام رسیدن پروژههای نرمافزاری دارد.
سوسن بهرامی؛ سعید رجایی پور؛ محمدحسین یارمحمدیان
دوره 8، 7(ویژه نامه اقتصاد سلامت) ، بهمن و اسفند 1390، صفحه 976-983
چکیده
مقدمه: در دو دههی اخیر، آموزش عالی به عنوان یکی از مهمترین عناصر تشکیل دهندهی جوامع پیشرفته نقش بسیار حیاتی در رشد و توسعهی علوم، فنآوری اطلاعات و ارتباطات شبکهی اینترنت ایفا نمودهاست. در آستانهی قرن 21 که جهان به سمت محوری شدن دانش پیش میرود و نیاز متخصصان و مدیران آشنا به علوم پیشرفته بیش از پیش احساس میشود، آموزش ...
بیشتر
مقدمه: در دو دههی اخیر، آموزش عالی به عنوان یکی از مهمترین عناصر تشکیل دهندهی جوامع پیشرفته نقش بسیار حیاتی در رشد و توسعهی علوم، فنآوری اطلاعات و ارتباطات شبکهی اینترنت ایفا نمودهاست. در آستانهی قرن 21 که جهان به سمت محوری شدن دانش پیش میرود و نیاز متخصصان و مدیران آشنا به علوم پیشرفته بیش از پیش احساس میشود، آموزش عالی نیز مسؤولیت سنگینی را در قبال اجتماع و جامعهی جهانی بر دوش خود احساس میکند. این مقاله در صدد شناسایی اجزای سرمایهی فکری در نظام آموزش عالی دولتی پزشکی و غیر پزشکی استان اصفهان بوده است.
روش بررسی: نوع پژوهش تحلیلی و جامعهی آماری شامل کلیهی اعضای هیأت علمی دانشگاههای اصفهان، صنعتی، کاشان، علوم پزشکی اصفهان و علوم پزشکی کاشان (1830 نفر) بود که با روش نمونهگیری طبقهای تصادفی 480 نفر از آنان در سال 1390 انتخاب شدند. ابزار تحقیق شامل پرسشنامهی استاندارد بر اساس مطالعهی Torres بود که روایی آن با استفاده از روایی محتوایی و صوری و پایایی آن با استفاده از محاسبهی ضریب Cronbach's alpha (97/0 = r) تأییدگردید. تحلیل دادهها با استفاده از نرمافزار 18SPSS و در دو سطح آمار توصیفی و استنباطی صورت گرفت.
یافتهها: سرمایهی فکری و اجزای آن که شامل سرمایهی انسانی، سرمایهی ساختاری و سرمایهی رابطهای میباشد، در دانشگاههای دولتی استان،کمتر از سطح متوسط بود و رابطهی بین سرمایهی انسانی، سرمایهی ساختاری و سرمایهی رابطهای مثبت و معنیدار بوده است. از طرفی، بین میانگین اجزای سرمایهی فکری در دانشگاهها بر حسب محل و سابقهی خدمت، تفاوت معنیداری مشاهده شد، به طوری که سرمایهی ساختاری در دانشگاه اصفهان بیش از سایر دانشگاههای دولتی استان و نیز این سرمایه در اعضای هیأت علمی با سابقهی کار 1 تا 10 سال بیش از 11 تا 20 سال بود. و از سوی دیگر، سرمایهی انسانی و سرمایهی رابطهای در اعضای هیأت علمی با سابقهی کار 21 سال به بالا بیش از 11 تا 20 سال بود؛ اما تفاوت بر حسب سایر مشخصات دموگرافیک معنیدار نبوده است.
نتیجهگیری: دانشگاهها با به کارگیری چارچوپ سرمایهی فکری به عنوان یک ابزار اکتشافی، قادر به حل مشکلات جدید مدیریتی، اشاعهی منابع نامشهود و نیز ارتباط با ذینفعان و جامعه خواهند شد.
سعید کریمی؛ مرضیه جوادی؛ فاطمه جعفرزاده
دوره 8، 7(ویژه نامه اقتصاد سلامت) ، بهمن و اسفند 1390، صفحه 984-996
چکیده
یماریهای غیر واگیر مسؤول مرگ بیش از 35 میلیون نفر در هر سال، یعنی نزدیک به دو سوم از کل مرگ و میر در جهان هستند. برای اولین بار در تاریخ بشر، سلامت مردم دنیا با تغییر چشمگیری مواجه است. بیماریهای غیر واگیر خیلی بیشتر از بیماریهای عفونی که در دهههای قبل گریبانگیر مردم بود، جان انسانها را میگیرد. بیش از 80 درصد مرگ و میر ناشی ...
بیشتر
یماریهای غیر واگیر مسؤول مرگ بیش از 35 میلیون نفر در هر سال، یعنی نزدیک به دو سوم از کل مرگ و میر در جهان هستند. برای اولین بار در تاریخ بشر، سلامت مردم دنیا با تغییر چشمگیری مواجه است. بیماریهای غیر واگیر خیلی بیشتر از بیماریهای عفونی که در دهههای قبل گریبانگیر مردم بود، جان انسانها را میگیرد. بیش از 80 درصد مرگ و میر ناشی از این بیماریها در کشورهای با درآمد کم و متوسط رخ میدهد و هر سال مبالغ عظیمی از درآمد کشورها به دلیل وجود این بیماریها هدر میرود. سازمان بهداشت جهانی اعلام کرد بیماریهای غیر واگیر زندگی 25 میلیون نفر را تا سال 2015 در سراسر منطقهی خاور میانه تهدید میکند. همچنین ایران در دهههای آینده با توجه به بروز پدیدهی گذار اپیدمیولوژیک و افزایش بیماریهای مزمن با بار اقتصادی ناشی از بیماریهای مزمن مواجه میشود. این مطالعه با هدف بررسی بار اقتصادی و بهداشتی ناشی از این بحران جهانی، چالشها و راهکارهــــای کنترل و پیشگیری ازآن انجام شد. مطالعهی حاضر به صورت مروری و با مرور منابع کتابخانهای و منابع علمی دیجیتال و چاپی از ژورنالهای مختلف علمی، همچنین جستوجوی وب سایتهای معتبر از جمــله CDC، WHO و... انجام گردید.
بیماریهای غیر واگیر هر ساله 35 میلیون مرگ در سراسر دنیا را به دنبال دارند و یک مانع مهم بر سر راه توسعهی کشورها هستند. این بیماریها افراد فقیر و آسیب پذیر جامعه را به شدت تحت تأثیر قرار دادهاند و آنها را به ورطهی فقر میکشانند. مقابله با این بیماریها با کنترل ریسک فاکتورهای آنها و استفاده از تجربیات سایر کشورها و توصیههای کارشناسی سازمانهای بینالمللی امکان پذیر است.