عسگر اکبری
چکیده
مقدمه: در عصر حاضر، مدیریت دانش به یکی از راهبردهای اصلی بقای کتابخانهها تبدیل شده است که با مشکلاتی مواجه میباشد. از اینرو، پژوهش حاضر با هدف شناسایی عوامل ساختار سازمانی بر استقرار مدیریت دانش در کتابخانههای دانشگاههای علوم پزشکی انجام شد.روش بررسی: این مطالعه به روش پیمایشی- تحلیلی و جامعه آماری آن شامل 184 نفر از مدیران ...
بیشتر
مقدمه: در عصر حاضر، مدیریت دانش به یکی از راهبردهای اصلی بقای کتابخانهها تبدیل شده است که با مشکلاتی مواجه میباشد. از اینرو، پژوهش حاضر با هدف شناسایی عوامل ساختار سازمانی بر استقرار مدیریت دانش در کتابخانههای دانشگاههای علوم پزشکی انجام شد.روش بررسی: این مطالعه به روش پیمایشی- تحلیلی و جامعه آماری آن شامل 184 نفر از مدیران پژوهش و کتابخانههای علوم پزشکی بود که از طریق تارنماهای دانشگاههای علوم پزشکی شناسایی شدند. 150 نفر از مدیران در تحقیق حاضر شرکت نمودند و به پرسشنامه محقق ساخته (ضریب Cronbach's alpha: 78/0) پاسخ دادند. دادههای به دست آمده با استفاده از آزمونهای t و Friedman مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.یافتهها: تفاوت معنیداری بین عوامل ساختار سازمانی وجود نداشت. از نظر رتبهبندی، مؤلفههای انسانی با میانگین 06/2، پیرامونی با میانگین 97/1 و فنآوری با میانگین 95/1 به ترتیب بالاترین تا پایینترین تأثیرگذاری را در پیادهسازی مدیریت دانش در کتابخانههای دانشگاههای علوم پزشکی به خود اختصاص دادند.نتیجهگیری: استقرار مدیریت دانش در کتابخانههای دانشگاهی قابلیتی است که میتواند سرمایههای دانشی را در مسیر ارتقای خدمات آموزشی و پژوهشی یکپارچه نماید. این قابلیت در کتابخانههای دانشگاههای علوم پزشکی با بهرهمندی از امکانات و کمک کارکنان دانشی برای پیادهسازی مدیریت دانش فراهم است.
افسانه حاضری؛ معظمه گروهی
چکیده
مقدمه: با وجود ارزش حیاتی مدیریت دانش برای فعالیتهای بهداشت و درمان، در متون مختلف از این بخش به عنوان آخرین بخشی که مدیریت دانش را پذیرفته، یاد شده است. با توجه به این که اطلاعات کافی درباره وضعیت موضوعی حوزه مدیریت دانش پزشکی در دسترس نیست، هدف از انجام پژوهش حاضر، استفاده از روشهای علمسنجی در کمک به فهم جریان دانش و شناخت مباحث ...
بیشتر
مقدمه: با وجود ارزش حیاتی مدیریت دانش برای فعالیتهای بهداشت و درمان، در متون مختلف از این بخش به عنوان آخرین بخشی که مدیریت دانش را پذیرفته، یاد شده است. با توجه به این که اطلاعات کافی درباره وضعیت موضوعی حوزه مدیریت دانش پزشکی در دسترس نیست، هدف از انجام پژوهش حاضر، استفاده از روشهای علمسنجی در کمک به فهم جریان دانش و شناخت مباحث کلیدی این حوزه و نمایان ساختن ساختار فکری این حوزه بود.روش بررسی: این مطالعه توصیفی با رویکرد علمسنجی و به روش تحلیل همواژگانی و با استفاده از فن خوشهبندی سلسله مراتبی انجام شد. جامعه آماری آن شامل 868 مدرک مرتبط با موضوع در پایگاه PubMed طی بازه زمانی سالهای 1980 تا 2017 بود. همچنین، 200 مقاله فارسی که تا سال 1396 در پایگاههای Magiran، Noormags، SID (Scientific Information Database) و نمایه استنادی علوم ایران نمایه شده بودند، بررسی گردید.یافتهها: رشد تولیدات علمی مدیریت دانش در حوزه پزشکی در فارسی و لاتین سیر صعودی داشت. ضریب رشد مقالات لاتین و فارسی به ترتیب 98/2 و 31/2 گزارش شد. با رسم نمودار خوشهبندی، کلید واژههای مقالات لاتین در 14 خوشه موضوعی و کلید واژههای مقالات فارسی در 10 خوشه موضوعی قرار گرفت. بررسی شباهت موضوعی مقالات فارسی و لاتین نشان داد که تنها 13 کلید واژه مشترک در بین اعضای خوشههای موضوعی به چشم میخورد که در خوشههای متفاوت پراکنده شده بود.نتیجهگیری: با بررسی کلید واژههای هسته و مرکزی پژوهش، چنین استنباط میشود که نگرش جامعه پزشکی به مدیریت دانش بیشتر یک نگرش خدمتگرایانه است.
احمد شعبانی؛ مرتضی محمدی استانی؛ حامد فروگذار؛ امین داریوش
دوره 11، 7 (ویژهنامه مدیریت سلامت و فناوری) ، اسفند 1393، ، صفحه 963-973
چکیده
مقدمه: با توجه به این که منابع مادی، فیزیکی، انسانی، و امکانات محدودی در اختیار سازمان است و بسیاری از منابع کمیاب و تجدیدناپذیر بوده، شکلگیری مجدد آنها سالهای زیادی را میطلبد، بنابراین بهرهوری این منابع اهمیت زیادی پیدا میکند. هدف این تحقیق شناسایی و رتبهبندی عوامل موثر مدیریت دانش بر بهرهوری کتابداران در دانشگاههای ...
بیشتر
مقدمه: با توجه به این که منابع مادی، فیزیکی، انسانی، و امکانات محدودی در اختیار سازمان است و بسیاری از منابع کمیاب و تجدیدناپذیر بوده، شکلگیری مجدد آنها سالهای زیادی را میطلبد، بنابراین بهرهوری این منابع اهمیت زیادی پیدا میکند. هدف این تحقیق شناسایی و رتبهبندی عوامل موثر مدیریت دانش بر بهرهوری کتابداران در دانشگاههای دولتی شهر شیراز است. روش بررسی: پژوهش حاضر توصیفی-پیمایشی است. جامعه آماری شامل کتابداران کتابخانههای دانشگاههای دولتی شهر شیراز (دانشگاه شیراز، دانشگاه علوم پزشکی شیراز، و دانشگاه صنعتی شیراز) در سال تحصیلی 1391-1392 بود (153 نفر)، که بهعلت محدودیت حجم جامعه، نمونهگیری صورت نگرفت. عوامل موثر مدیریت دانش بر بهرهوری بوسیله پرسشنامه باز و از طریق اخذ نظرات کارشناسان استخراج شد (14 عامل) که از طریق تحلیل عاملی اکتشافی به 4 عامل (فرهنگ، آموزش، تفکر استراتژیک، تکنولوژی) کاهش یافت. به منظور بررسی روایی پرسشنامه از تکنیک تحلیل عاملی تاییدی، و پایایی سوالات از روش آلفای کرونباخ استفاده گردید. برای تجزیه و تحلیل دادهها از آمار توصیفی و استنباطی به کمک نرمافزار آمار SPSSV.16 استفاده شد و در نهایت با استفاده از تکنیکFUZZY AHP به رتبهبندی عوامل پرداخته شد. یافتهها: نتایج نشان داد که عوامل فرهنگ، آموزش، تفکر استراتژیک، و تکنولوژی بر بهرهوری کتابداران موثر بوده و عامل "آموزش" بیشترین و "تفکر استراتژیک" کمترین تاثیر را بر بهرهوری کتابداران دانشگاههای دولتی شهر شیراز دارد. همچنین اختلاف مشاهده شده بین میانگین آزمودنیها بر پایه عوامل جمعیتشناختی جنسیت، سابقه اشتغال، نوع کار، و نوع کتابخانه تفاوت معناداری وجود ندارد، ولی در متغیر سطح تحصیلات در چهار عامل مذکور تفاوت معناداری مشاهده شد. نتیجهگیری: شناسایی عوامل موثر مدیریت دانش و اجرای آن در کتابخانهها میتواند باعث بهرهوری بیشتر کتابداران و کتابخانهها شده که در نتیجه باعث تقویت خدمت رسانی خواهد شد.
امین فتحی؛ علی اکبر احمدی؛ داوود وحدت
دوره 11، 7 (ویژهنامه مدیریت سلامت و فناوری) ، اسفند 1393، ، صفحه 1005-1015
چکیده
مقدمه: بیشک سازمانهای دولتی و خصوصی؛ تولیدی یا خدماتی باید در طراحی و استقرار سیستم مناسب مدیریت دانش، در نقش سازمانهای پیشرو ظاهر شوند و این امر مستلزم شناسایی عوامل کلیدی موفقیت و اقدام عملی بر مبنای این عوامل تاثیر گذار در مراحل مختلف طراحی و استقرار سیستم مدیریت دانش است. هدف از این پژوهش، بررسی و ارزیابی شناخت توانمندیهای ...
بیشتر
مقدمه: بیشک سازمانهای دولتی و خصوصی؛ تولیدی یا خدماتی باید در طراحی و استقرار سیستم مناسب مدیریت دانش، در نقش سازمانهای پیشرو ظاهر شوند و این امر مستلزم شناسایی عوامل کلیدی موفقیت و اقدام عملی بر مبنای این عوامل تاثیر گذار در مراحل مختلف طراحی و استقرار سیستم مدیریت دانش است. هدف از این پژوهش، بررسی و ارزیابی شناخت توانمندیهای موثر جهت اجرای بهینه مدیریت دانش در بیمارستانها بود. روش بررسی: روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. سه بیمارستان میلاد، بقیهٌ الله اعظم و ولیعصر شهر تهران به علت نقش حساس و میزان ارایهدهندگی خدماتی که به لحاظ بیمههای تامین اجتماعی (میلاد)؛ تحت پوشش قرار دادن بیمههای نیروهای مسلح (بقیه الله) و به خاطر دارا بودن مرکزیت (ولیعصر) در این پژوهش به عنوان نمونه مورد بررسی قرار گرفتند. در پژوهش حاضر از ابزار پرسشنامه به صورت باز و بسته در دو مرحله استفاده شد. در مرحله اول با استفاده از تکنیک دلفی از 20 نفر از متخصصین با استفاده از پرسشنامه باز نظرخواهی شد و در مرحله دوم پرسشنامه طراحی شده از روی پاسخهای پرسشنامه اول در بین گروه 60 نفر نمونه توزیع شد. به منظور تجزیه و تحلیل دادههای از روشهای آمار توصیفی و استباطی و نیز نرم افزار Lizrel و Spss نسخه 19 استفاده شد. یافتهها: نتایج تحقیق نشان داد که بین اجرای بهینهتر سیستم مدیریت دانش با مولفههای (فناوری اطلاعات، شاخص توانمندی ساختار و فرهنگ سازمانی، عنصر توانمندی مدیریتی و عنصر فرایند مدیریت دانش) در سطح 95 درصد رابطه معناداری وجود دارد و همچنین عنصر توانمندی فرایندی مدیریت دانش با شدت همبستگی 874/0 نسبت به سه فاکتور دیگری در اولویت است. نتیجهگیری: در کل میتوان استنباط نمود که پیاده سازی فرایند تبدیل دانش برای اجرای اثربخش و بهینهتر آن نیازمند تقویت و همراهی متغیرهای مربوط به خود میباشد که در صورت همراهی این متغیرها موفقیت را به دنبال دارد و این عوامل در اثربخشی بیشتر مدیریت دانش نفش بارزی بر عهده دارند. واژههای کلیدی : مدیریت دانش؛ ساختار سازمانی؛ شایستگی؛ بیمارستانها.
محمدرضا امیراسماعیلی؛ محمود نکویی مقدم؛ سجاد خسروی؛ سعید میرزایی؛ نادیا ارومیه ای
دوره 11، شماره 6 ، بهمن 1393، ، صفحه 770-778
چکیده
مقدمه: دانش به عنوان منبع اصلی سازمانها تلقی و به عنوان یک سرمایه مطرح شده است. انتقال، خلق و به کارگیری دانش، مستلزم وجود فرهنگ سازمانی است که مشوق این امر باشد و دانشگاه ها به عنوان سازمان های تولید کننده دانش باید از این امر بهره مند باشند. هدف این پژوهش تعیین رابطه بین مولفه های فرهنگ سازمانی و مدیریت دانش در دانشگاه علوم ...
بیشتر
مقدمه: دانش به عنوان منبع اصلی سازمانها تلقی و به عنوان یک سرمایه مطرح شده است. انتقال، خلق و به کارگیری دانش، مستلزم وجود فرهنگ سازمانی است که مشوق این امر باشد و دانشگاه ها به عنوان سازمان های تولید کننده دانش باید از این امر بهره مند باشند. هدف این پژوهش تعیین رابطه بین مولفه های فرهنگ سازمانی و مدیریت دانش در دانشگاه علوم پزشکی کرمان بود . روش بررسی: پژوهش حاضر مطالعه ای تحلیلی است که به روش مقطعی در سال 1391 در دانشگاه علوم پزشکی کرمان صورت پذیرفته است. جامعه آماری شامل کلیه کارکنان ستادی معاونتهای دانشگاه علوم پزشکی کرمان به تعداد 844 نفر می باشد که نمونه مورد مطالعه با استفاده از نمونهگیری سهمیه ای 200 نفر انتخاب شده است. به منظور گردآوری اطلاعات از پرسشنامه های فرهنگ سازمانی و مدیریت دانش استفاده شده است که روایی آنها در مطالعات قبلی تایید و پایایی آنها محاسبه شده است. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش آمار توصیفی و استنباطی(آزمون های همبستگی پیرسون، تجزیه و تحلیل واریانس و رگرسیون خطی) و از نرم افزار spss18 استفاده شده است. یافته ها : اکثر افراد تحت بررسی در این مطالعه، وضعیت فرهنگ سازمانی را مناسب ارزیابی کردند. بیشترین امتیاز در بعد انطباق پذیری(9/2) و کمترین امتیاز در بعد مشارکتی(6/2) حاصل شد. وضعیت مدیریت دانش نیز از سوی پاسخ دهندگان در حد متوسط و نسبتا مطلوب ارزیابی شد. در نهایت رابطه آماری معنادار ی بین فرهنگ سازمانی و مدیریت دانش به دست آمد(000/0p-value=). نتیجه گیری: فرهنگ سازمانی و مدیریت دانش در این مطالعه از وضعیت مناسبی برخوردار بودند. سازمان برای اینکه بتواند به طور موثر نظام دانش را بهبود ببخشد و در کل سازمان اشاعه دهد ابتدا باید به فرهنگ سازمانی توجه کند. هر اندازه فرهنگ سازمانی قوی تر باشد، پیاده سازی مدیریت دانش با موفقیت بیشتری انجام خواهد شد. واژه های کلیدی: فرهنگ سازمانی؛ مدیریت دانش؛ دانشگاه ها.
بهاره غلامی؛ حسین عابدی مدیسه؛ بنفشه غلامی؛ شهین مجیری؛ حسن اشرفی ریزی؛ نیلوفر هدهدی نژاد
دوره 11، شماره 2 ، تیر 1393، ، صفحه 169-176
چکیده
مقدمه:امروزه مدیریت دانش در کتابخانه ها ومراکز اطلاع رسانی کاربرد موثری پیدا کرده و موجب تغییراتی در شکل و عملکرد آنها نیز شده است به هر اندازه که در کتابخانه ها از عوامل و فرایندهای مدیریت دانش بیشتر استفاده شود نتایج مطلوبتری در ارائه خدمات اطلاعاتی فراهم می شود.هدف این پژوهش بررسی میزان استقرار عوامل مدیریت دانش در کتابخانه های ...
بیشتر
مقدمه:امروزه مدیریت دانش در کتابخانه ها ومراکز اطلاع رسانی کاربرد موثری پیدا کرده و موجب تغییراتی در شکل و عملکرد آنها نیز شده است به هر اندازه که در کتابخانه ها از عوامل و فرایندهای مدیریت دانش بیشتر استفاده شود نتایج مطلوبتری در ارائه خدمات اطلاعاتی فراهم می شود.هدف این پژوهش بررسی میزان استقرار عوامل مدیریت دانش در کتابخانه های دانشگاه علوم پزشکی اصفهان می باشد. روش بررسی:این پژوهش یک مطالعه پیمایشی از نوع کاربردی می باشد. جامعه آماری شامل کلیه کتابداران شاغل در کتابخانه های دانشگاه علوم پزشکی اصفهان (82 نفر) و روش نمونهگیری به شیوه سرشماری بود. ابزار گردآوری اطلاعات پرسش نامه ی استاندارد Pasture بودکه روایی آن با استفاده از روایی صوری و پایایی آن با استفاده از محاسبه ضریب Cronbach Alpha(97/0 =r) تایید گردید. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار Spss18و در دوسطح آمار توصیفی و استنباطی(،آزمون T و آزمون F) صورت گرفت. یافته ها:نتایج به دست آمده نشان داد که در کتابخانه های دانشگاه علوم پزشکی اصفهان هر شش مولفه مدیریت دانش(سیاستها و راهبردها،سیستم های رهبری، سیستم تشویق و پاداش دهی، سیستم خلق و تحصیل دانش، سیستم آموزش و سیستم ارتباطی مدیریت دانش) ، کمتر از سطح متوسط بوده است و در خصوص مولفه های سیاستها و راهبردها ، سیستم های رهبری و سیستم های تشویق و پاداش دهی مدیریت دانش بر حسب مدرک تحصیلی در سطح معنادار بوده است، اما در خصوص سایر مولفه ها بر حسب سابقه خدمت و سن پاسخگویان معنادار نبوده است. نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش بنظر می رسد بکارگیری مؤلفه های مدیریت دانش در کتابخانه های دانشگاه علوم پزشکی اصفهان بنا بر دلایلی از جمله عدم وجود دستورالعملها و خط مشی های مدون و حمایت مسئولین، به صورت غیر علمی می باشد. بنابراین مدیریت و رهبری در کتابخانه ها بهتر است به گونه ای باشد که عوامل ایجاد کننده مدیریت دانش در بین همه کارکنان کتابخانه ها پذیرفته شود. واژههای کلیدی:مدیریت دانش؛ کتابخانه های دانشگاهی؛ دانشگاه ها.
لیلا نعمتی انارکی؛ فاطمه نوشین فرد؛ فهیمه باب الحوائجی؛ زهرا اباذری
دوره 10، شماره 5 ، دی 1392، ، صفحه 714-725
چکیده
مقدمه: اشتراک دانش بهعنوان یکی از موضوعات جالب و چالش برانگیز علم مدیریت در هزارهی جدید است. این مقاله با هدف عوامل فردی مؤثر بر اشتراک دانش میان اعضای هیأت علمی دانشگاهها و مراکز پژوهشی کشور انجام شد. روش بررسی: پژوهش حاضر از نوع کاربردی بود. جامعهی آماری شامل3430 نفر هیأت علمی شاغل در مراکز پژوهشی و 12428 نفر هیأت علمی شاغل در دانشگاههای ...
بیشتر
مقدمه: اشتراک دانش بهعنوان یکی از موضوعات جالب و چالش برانگیز علم مدیریت در هزارهی جدید است. این مقاله با هدف عوامل فردی مؤثر بر اشتراک دانش میان اعضای هیأت علمی دانشگاهها و مراکز پژوهشی کشور انجام شد. روش بررسی: پژوهش حاضر از نوع کاربردی بود. جامعهی آماری شامل3430 نفر هیأت علمی شاغل در مراکز پژوهشی و 12428 نفر هیأت علمی شاغل در دانشگاههای علوم پزشکی کشور در سال 1391 بود که با توجه به نمونهگیری تصادفی طبقهای با تخصیص متناسب حداقل حجم نمونه برابر 423 نفر بهدست آمد. ابزار مورد استفاده در این پژوهش پرسشنامه بود که روایی صوری و محتوایی آن توسط اساتید مجرب تایید گردید، با توجه به اینکه ضریب Cronbach`s alpha بزرگتر از 6/0 بود، پایایی ابزار نیز مورد تایید قرار گرفت. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از نرمافزار SPSS نسخهی 15 و آزمون ضریب همبستگی Pearson انجام شد. یافتهها: یافتههای حاصل از پژوهش نشان داد که حدود 49 درصد اساتید نسبت به اشتراک دانش دید مثبتی داشتند. حدود 53 درصد آنها نیز تمایل زیادی به اشتراک دانش با سایر اعضای هیأت علمی داشتند. 35 درصد اساتید با انگیزههای مختلف به اشتراک دانش با دیگر اساتید پرداختند. حدود 52 درصد نیز نقش اعتماد و تعهد را در به اشتراکگذاری دانش بسیار زیاد دانستند. نتیجهگیری: دستاوردهای این پژوهش مبنای تجربی مناسبی برای برنامهریزی و اجرای ساز و کارهای اشتراک دانش را فراهم خواهد آورد. واژههای کلیدی: مدیریت دانش؛ هیأت علمی؛ دانشگاهها
سعید رجایی پور؛ سوسن بهرامی؛ اعظم کمالی دولتآبادی؛ احمد شعبانی
دوره 10، شماره 4 ، آبان 1392، ، صفحه 619-626
چکیده
مقدمه: دانشگاهها اصلیترین مؤسساتی هستند که سرمـایهی دانش را در نیروی کار ایجـاد میکنند و میتوانند اقتصاد دانش محور را حمایت کنند. این مقاله درصدد تعیین رابطهی بین کاربست مؤلفههای مدیریت دانش با عملکرد آموزشی اعضای هیأت علمی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان در سال تحصیلی 91-1390 بود. روش بررسی: روش پژوهش توصیفی- همبستگی و جامعهی ...
بیشتر
مقدمه: دانشگاهها اصلیترین مؤسساتی هستند که سرمـایهی دانش را در نیروی کار ایجـاد میکنند و میتوانند اقتصاد دانش محور را حمایت کنند. این مقاله درصدد تعیین رابطهی بین کاربست مؤلفههای مدیریت دانش با عملکرد آموزشی اعضای هیأت علمی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان در سال تحصیلی 91-1390 بود. روش بررسی: روش پژوهش توصیفی- همبستگی و جامعهی آماری شامل اعضای هیأت علمی (643 نفر) و دانشجویان آنان (7006 نفر) در دانشگاه علوم پزشکی اصفهان بود. حجم نمونهی اعضای هیأت علمی 240 نفر و دانشجویان 1120 نفر بودند که با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی- طبقهای متناسب با حجم انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامههای محققساختهی کاربست مؤلفههای مدیریت دانش (ایجاد، ثبت، پالایش، انتشار و کاربرد دانش) و عملکرد آموزشی بود که روایی ابزارها با استفاده از روایی صوری و محتوایی و پایایی آنها با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ (87/0=r1) و (92/0=r2) محاسبه گردید. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از نرمافزار SPSS نسخهی 18 و آزمون t، ANOVA و رگرسیون چند متغیره صورت گرفت. یافتهها: بین ایجاد، پالایش، انتشار و کاربرد دانش با عملکرد آموزشی در سطح (05/0P<) رابطهی چندگانهی معنیدار وجود داشت. همچنین ضرایب بتا بین کاربست مؤلفههای مدیریت دانش با عملکرد آموزشی از نظر آماری معنادار بود (000/0 = P). ضریب همبستگی چندگانه 269/0 و ضریب تعیین اصلاح شده 20/7 بود. بنابراین 0/27 درصد از تغییرات مربوط به واریانس عملکرد آموزشی تحت تأثیر کاربست مؤلفههای مدیریت دانش بود و بین آنها همخطی وجود نداشت و بنابراین مدل رگرسیون معنیدار بود. بین میانگین نمرات مدیریت دانش از دیدگاه اعضای هیأت علمی برحسب مشخصات دموگرافیک تفاوت معنیدار وجود نداشت، ولی بین عملکرد آموزشی اعضای هیأت علمی برحسب جنس و مرتبهی علمی تفاوت معنیدار بود. نتیجهگیری: مدیریت دانش به عنوان ابزار کلیدی مدیریت قرن جدید، راهبردی سیستماتیک بوده و فرآیندهای تعریف، دستیابی، انتقال و بهکارگیری اطلاعات و دانش توسط افراد سازمانهای آموزشی است که موجب ایجاد نوآوری، توانایی رقابت و ارتقای بهرهوری میشود و ضمن کمک به حل مشکل، تصمیمگیری، برنامهریزی راهبردی، یادگیری پویا از زوال داراییهای ذهنی جلوگیری کرده به آگاهی سازمانهای آموزشی میافزاید و انعطافپذیری آنها را افزایش میدهد. واژههای کلیدی: مدیریت دانش؛ ارزیابی عملکرد؛ اعضای هیأت علمی؛ دانشگاهها
سوسن بهرامی؛ محمدحسین یارمحمدیان؛ مسعود فردوسی؛ رضوان اجاقی؛ فهیمه السادات ایزدی ورکی؛ مرضیه گلکار
دوره 9، شماره 4 ، مهر و آبان 1391، ، صفحه 558-566
چکیده
مقدمه: مهارت، دانش و بهرهوری انسانها از جمله عوامل مهمی هستند که در موفقیت سازمانها و مراکز بهداشت و درمان نقش اساسی دارند و مدیریت کیفیت فراگیر نیز به عنوان نوعی سیستم مدیریتی توجه ویژهای به آن دارد. از طرفی دانش به عنوان منبعی برای بقای سازمانها ضروری است و برای اجرای مدیریت دانش به یک بازهی زمانی به نسبت طولانی، فراهمسازی ...
بیشتر
مقدمه: مهارت، دانش و بهرهوری انسانها از جمله عوامل مهمی هستند که در موفقیت سازمانها و مراکز بهداشت و درمان نقش اساسی دارند و مدیریت کیفیت فراگیر نیز به عنوان نوعی سیستم مدیریتی توجه ویژهای به آن دارد. از طرفی دانش به عنوان منبعی برای بقای سازمانها ضروری است و برای اجرای مدیریت دانش به یک بازهی زمانی به نسبت طولانی، فراهمسازی بسترهای فکری و فرهنگی، مهارتی و آموزشی، کانونهای دانشی و تکنولوژیکی نیاز است. مقالهی حاضر درصدد تعیین رابطهی مدیریت کیفیت فراگیر و مدیریت دانش از دیدگاه اعضای هیأت علمی دانشگاههای اصفهان و علوم پزشکی اصفهان بود.
روش بررسی: پژوهش توصیفی، همبستگی حاضر بر روی کل اعضای هیأت علمی دانشگاههای اصفهان (491 نفر) و علوم پزشکی اصفهان (594 نفر) در سال تحصیلی 91-1390 انجام شد. روش نمونهگیری به صورت طبقهای- تصادفی متناسب با حجم (300 نفر) بود. ابزار تحقیق شامل پرسشنامهی استاندارد مدیریت کیفیت فراگیر بر اساس مدل Baldrige و پرسشنامهی استاندارد مؤلفههای مدیریت دانش بر اساس مدل Pastor بودند که روایی آنها با استفاده از روایی محتوایی و صوری و پایایی آنها با استفاده از محاسبهی ضریب Cronbach¢s alpha (87/0 = 1r) و (91/0 = 2r) محاسبه گردید. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از نرمافزار 18SPSS و آزمون t، ANOVA و رگرسیون چند متغیره صورت گرفت.
یافتهها: در دانشگاه اصفهان به جز رهبری، برنامهریزی استراتژیک و مدیریت منابع انسانی و در دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، به جز تمرکز بر مشتری، تحلیل اطلاعات، برنامهریزی استراتژیک و مدیریت فرایند، میانگین کلیهی معیارهای مدیریت کیفیت فراگیر بیشتر از سطح متوسط بود. همچنین در دانشگاه اصفهان میانگین همهی مؤلفههای مدیریت دانش به جز پالایش دانش و در دانشگاه علوم پزشکی اصفهان کلیهی مؤلفهها بیشتر از سطح متوسط بود. ضریب همبستگی بین نمرات معیارهای مدیریت کیفیت فراگیر و مؤلفههای مدیریت دانش در سطح 05/0 ≥ P در دو دانشگاه معنیدار بوده و نتایج رگرسیون چند متغیره نیز نشان داد که رابطهی بین معیارهای مدیریت کیفیت فراگیر با مدیریت دانش معنیدار بود.
نتیجهگیری: معیارهای مدیریت کیفیت فراگیر میتواند در راستای عملکرد صحیح سازمان مؤثر باشد و همچنین تأثیر آن بر مدیریت دانش نیز موجب افزایش کارایی سازمان میگردد.
مهدی علی پور حافظی
دوره 9، شماره 4 ، مهر و آبان 1391، ، صفحه 594-601
چکیده
مقدمه: دستیابی مستقیم و سریع به اطلاعات از جمله نیازمندیهای اصلی کاربران اطلاعات در دنیای فنآورانهی جدید است. امروزه، دیگر کاربران اطلاعات، به ویژه اطلاعات روز پزشکی و سلامت که روزامدی و دسترسی سریع به محتوای آن جزء ضروریات است، فرصت کافی برای جستوجو و دستیابی به اطلاعات را ندارند. از اینرو، پژوهش حاضر اقدام به تعیین راهکارهایی ...
بیشتر
مقدمه: دستیابی مستقیم و سریع به اطلاعات از جمله نیازمندیهای اصلی کاربران اطلاعات در دنیای فنآورانهی جدید است. امروزه، دیگر کاربران اطلاعات، به ویژه اطلاعات روز پزشکی و سلامت که روزامدی و دسترسی سریع به محتوای آن جزء ضروریات است، فرصت کافی برای جستوجو و دستیابی به اطلاعات را ندارند. از اینرو، پژوهش حاضر اقدام به تعیین راهکارهایی به منظور دستیابی به اطلاعات دقیق و مناسب در سریعترین زمان نمود.
روش بررسی: پژوهش حاضر با استفاده از مطالعهی کتابخانهای و تحلیل محتوا اقدام به ارایهی راهکاری برای یکپارچهسازی محتوا و خدمات در نرمافزارهای کتابخانههای مرکزی دانشگاههای علوم پزشکی ایران نمود. با توجه به وجود حداقل یک کتابخانهی مرکزی در هر یک از دانشگاهها، تمامی کتابخانههای مرکزی دانشگاههای علوم پزشکی ایران زیر نظر وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی (http://www.behdasht.gov.ir/index.aspx?siteid=1&siteid=1&pageid=28359)، که بر اساس فهرست ارایه شده در وبگاه این وزارت 46 دانشگاه میباشد، جامعهی پژوهش حاضر را تشکیل میدهند. برای بررسی، توصیف و تحلیل یافتهها از آمار توصیفی و نرمافزار Excel استفاده گردید.
یافتهها: کتابخانههای مرکزی دانشگاههای مورد مطالعه و نیز نرمافزارهای مورد استفاده برای ذخیره و بازیابی اطلاعات کتابشناختی و همچنین برخی از نرمافزارهای اطلاعاتی، توجهی به مبادلهی اطلاعات و در نتیجه یکپارچهسازی اطلاعات و خدمات خود با سایر کتابخانههای مرکزی ندارند. کتابخانههای مورد بررسی در 4/71 درصد موارد از نرمافزار کتابخانهای پارس آذرخش استفاده میکردند. این نرمافزار از قالب ابردادهای مارک برای اطلاعات کتابشناختی خود استفاده میکند. همچنین در 86 درصد موارد، نرمافزارهای مورد بررسی امکان ارایهی خروجیهای ابردادهای استاندارد را داشتند.
نتیجهگیری: با توجه به یافتههای پژوهش حاضر میتوان از راهکارهای یکپارچهسازی در کتابخانههای مورد بررسی جهت بهرهبرداری اقتصادی از اطلاعات موجود استفاده کرد. بر اساس یافتههای این پژوهش، میتوان اذعان داشت که جهت بهرهبرداری اقتصادی از قابلیتهای دانشی موجود در کتابخانههای مرکزی دانشگاههای وابسته به وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی باید محتواهای ابردادهای این مراکز یکپارچه گردد. در این راستا، پیشنهاد میشود که از مدل جستوجوی همزمان، تفاهمنامهی 50/39Z و استاندارد ایزو 2709 استفاده کرد.
مهدی علیپور حافظی
دوره 9، شماره 2 ، خرداد و تیر 1391
چکیده
مقدمه. دستیابی مستقیم و سریع به اطلاعات از جمله نیازمندیهای اصلی کاربران اطلاعات در دنیای فنآورانه جدید است. امروزه، دیگر کاربران اطلاعات، بهویژه اطلاعات روز پزشکی و سلامت که روزآمدی و دسترسی سریع به محتوای آن جزو ضروریات است، فرصت کافی برای جستجو و دستیابی به اطلاعات ندارند. از این رو، پژوهش حاضر اقدام به تعیین راهکارهایی به ...
بیشتر
مقدمه. دستیابی مستقیم و سریع به اطلاعات از جمله نیازمندیهای اصلی کاربران اطلاعات در دنیای فنآورانه جدید است. امروزه، دیگر کاربران اطلاعات، بهویژه اطلاعات روز پزشکی و سلامت که روزآمدی و دسترسی سریع به محتوای آن جزو ضروریات است، فرصت کافی برای جستجو و دستیابی به اطلاعات ندارند. از این رو، پژوهش حاضر اقدام به تعیین راهکارهایی به منظور دستیابی به اطلاعات دقیق و مناسب در سریعترین زمان نمود.روش شناسی پژوهش. پژوهش حاضر با استفاده از مطالعه کتابخانهای و تحلیل محتوا اقدام به ارائه راهکاری برای یکپارچه سازی محتوا و خدمات در نرمافزارهای کتابخانههای مرکزی دانشگاههای علوم پزشکی ایران نمود. با توجه به وجود حداقل یک کتابخانه مرکزی در هر یک از دانشگاها، تمامی کتابخانههای مرکزی دانشگاههای علوم پزشکی ایران زیر نظر وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی[1]، که بر اساس فهرست ارائه شده در وبگاه وزارت مذکور 46 دانشگاه میباشد، جامعه پژوهش حاضر را تشکیل میدهند. برای بررسی، توصیف و تحلیل یافتهها از آمار توصیفی استفاده شد. برای این منظور از نرمافزار اکسل ماکروسافت استفاده شد.یافته ها: یافتههای پژوهش حاضر نشان داد که کتابخانههای مرکزی دانشگاههای مورد مطالعه و نیز نرمافزارهای مورد استفاده برای ذخیره و بازیابی اطلاعات کتابشناختی و نیز در برخی از موارد برای اطلاعات دیجیتال توجهی به مبادله اطلاعات و در نتیجه آن یکپارچهسازی اطلاعات و خدمات خود با سایر کتابخانههای مرکزی ندارند. کتابخانههای مورد بررسی در 71،4 درصد مورد از نرمافزار کتابخانهای پارس آذرخش استفاده میکنند. نرمافزار مذکور از فرمت ابردادهای مارک برای اطلاعات کتابشناختی خود استفاده میکند. همچنین در 86 درصد موارد نرمافزارهای مورد بررسی امکان ارائه خروجیهای ابردادهای استاندارد را دارا هستند.نتیجه گیری: با توجه به یافتههای پژوهش حاضر میتوان از راهکارهای یکپارچهسازی در کتابخانههای مذکور جهت بهره برداری اقتصادی از اطلاعات موجود استفاده کرد. بر اساس یافتههای این پژوهش میتوان اذعان داشت که جهت بهرهبرداری اقتصادی از قابلیتهای دانشی موجود در کتابخانههای مرکزی دانشگاههای وابسته به وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی باید اقدام به یکپارچهسازی محتواهای ابردادهای این مراکز کرد. در این راستا، پیشنهاد میشود که از مدل جستجوی همزمان، تفاهمنامه Z39.50 و استاندارد ایزو 2709 استفاده کرد.[1] http://www.behdasht.gov.ir/index.aspx?siteid=1&siteid=1&pageid=28359
سعید صالحی زاده؛ سمانه تابنده؛ مهدی ابزری
دوره 8، (ویژه نامه ی مدیریت خدمات بهداشتی درمانی) ، اسفند 1390، ، صفحه 1051-1062
چکیده
مقدمه: اجرای یک نظام مدیریت دانش در سازمان، یک حرکت جمعی و سازمانی است که همهی افراد در ردههای مختلف باید درگیر آن شوند. هدف از این پژوهش، شناسایی میزان تأثیر عوامل مؤثر (استراتژیهای سازمان، فنآوری اطلاعات، مدیریت منابع انسانی و ارتباطات فراسازمانی) بر پیادهسازی مدیریت دانش در بیمارستانهای خصوصی شهر اصفهان بود.
روش بررسی: ...
بیشتر
مقدمه: اجرای یک نظام مدیریت دانش در سازمان، یک حرکت جمعی و سازمانی است که همهی افراد در ردههای مختلف باید درگیر آن شوند. هدف از این پژوهش، شناسایی میزان تأثیر عوامل مؤثر (استراتژیهای سازمان، فنآوری اطلاعات، مدیریت منابع انسانی و ارتباطات فراسازمانی) بر پیادهسازی مدیریت دانش در بیمارستانهای خصوصی شهر اصفهان بود.
روش بررسی: روش تحقیق توصیفی- پیمایشی، از گروه میدانی و از نوع کاربردی بود. جامعهی آماری تحقیق، شامل کلیهی مدیران و سرپرستان سه بیمارستان خصوصی سینا، سعدی و بهارستان شهر اصفهان (142 نفر) در سال 1389 بود؛ که با استفاده از جدول Kerjcie و Morgan، تعداد نمونه 104نفر به دست آمد و به شکل تصادفی طبقهبندی شده از جامعهی مورد نظر انتخاب گردیدند. ابزار جمعآوری اطلاعات، پرسشنامهای محقق ساخته با 35 سؤال بسته بود که جهت سنجش روایی آن از روایی محتوایی و صوری استفاده شد و ضریب پایایی آن از طریق شاخص Cronbach's alpha معادل 95/0 برآورد گردید. در بخش تجزیه و تحلیل دادهها از آمار توصیفی مانند میانگین، انحراف معیار و در بخش آمار استنباطی از آزمونهای One sample t test، Independent t test، Tukey، One way anova و t2 Hotteling با استفاده از نرمافزار SPSS استفاده شد.
یافتهها: از میان عوامل مؤثر بر پیادهسازی مدیریت دانش، تنها تأثیر عامل استراتژیهای سازمانی در بیمارستانهای خصوصی بالاتر از سطح متوسط بود و تأثیر بقیهی عوامل کمتر از سطح متوسط بود.
نتیجهگیری: استراتژیهای سازمانی بیمارستانهای منتخب خصوصی شهر اصفهان، نسبت به سه مؤلفهی دیگر تحقیق، نقش بالاتری در پیادهسازی مدیریت دانش در این سازمانها، ایفا مینماید و به پیادهسازی مدیریت دانش در آنها کمک میکند.
پیمان یارمحمدزاده؛ سیدعلی سیادت؛ رضا هویدا؛ حسنعلی بختیار نصرآبادی
دوره 8، (ویژه نامه ی مدیریت خدمات بهداشتی درمانی) ، اسفند 1390، ، صفحه 1136-1145
چکیده
مقدمه: تحولات رو به رشد در هر جامعهای از دانشگاهها آغاز میشود. سرمایهی فکری از مهمترین تئوریهای مدیریتی است که سازمانهای دانش محور با استفاده از آن میتوانند بر اثربخشی و کارآیی خود بیفزایند. هدف از این پژوهش، تبیین مدل معادلهی ساختاری تأثیر فرایند تبدیل دانش بر مؤلفههای سرمایهی فکری در دانشگاههای دولتی اصفهان ...
بیشتر
مقدمه: تحولات رو به رشد در هر جامعهای از دانشگاهها آغاز میشود. سرمایهی فکری از مهمترین تئوریهای مدیریتی است که سازمانهای دانش محور با استفاده از آن میتوانند بر اثربخشی و کارآیی خود بیفزایند. هدف از این پژوهش، تبیین مدل معادلهی ساختاری تأثیر فرایند تبدیل دانش بر مؤلفههای سرمایهی فکری در دانشگاههای دولتی اصفهان بود.
روش بررسی: روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی و بررسی پدیدههای مستند و تکراری بود. جامعهی آماری شامل کلیهی اعضای هیأت علمی دانشگاههای دولتی شهر اصفهان (1472 نفر) در سال تحصیلی 90-1389 بود که حجم نمونه پس از مطالعهی مقدماتی و تعیین واریانس جامعه، با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی طبقهای متناسب با حجم 205 نفر برآورد شد. ابزار جمعآوری اطلاعات، 2 پرسشنامهی استاندارد فرایند تبدیل دانش (26 سؤال) و پرسشنامهی محقق ساختهی مؤلفههای سرمایهی فکری (35 سؤال) بود که بر اساس مقیاس پنج درجهای لیکرت تنظیم شد. برای تعیین روایی صوری و محتوایی پرسشنامهها از نظرات متخصصین بهره گرفته شد و ضریب پایایی پرسشنامههای فرایند تبدیل دانش و سرمایهی فکری با استفاده از Cronbach's alpha به ترتیب 96/0 و 93/0 به دست آمد. دادهها با استفاده از نرمافزارهای آماری Amos Graphic و SPSS و در سطح استنباطی به روشهای Manova و مدل معادلهی ساختاری مورد تحلیل قرار گرفت.
یافتهها: نتایج تحلیل Manova نشان داد که اجتماعیسازی و ترکیب دانش با هیچ یک از مؤلفههای سرمایهی فکری رابطهی معنیدار نداشت، اما مراحل ترکیب و برونیسازی دانش ارتباط معنیداری را با تمام مؤلفههای سرمایهی فکری نشان دادند. یافتههای حاصل از مدل معادلهی ساختاری نیز نشان داد که ضریب اثر مراحل فرایند تبدیل دانش بر مؤلفههای سرمایهی فکری معنیدار بوده است.
نتیجهگیری: در کل میتوان استنباط نمود که پیادهسازی فرایند تبدیل دانش علاوه بر اینکه در استخراج، سازماندهی، انتقال، تبادل و استفادهی مناسب از دانش موجود در سازمان و اعضای هیأت علمی مناسب است، میتواند در ارتقای سرمایهی فکری دانشگاهها نیز مؤثر باشد.
سوسن بهرامی؛ سعید رجایی پور؛ محمدحسین یارمحمدیان
دوره 8، 7(ویژه نامه اقتصاد سلامت) ، بهمن و اسفند 1390، ، صفحه 976-983
چکیده
مقدمه: در دو دههی اخیر، آموزش عالی به عنوان یکی از مهمترین عناصر تشکیل دهندهی جوامع پیشرفته نقش بسیار حیاتی در رشد و توسعهی علوم، فنآوری اطلاعات و ارتباطات شبکهی اینترنت ایفا نمودهاست. در آستانهی قرن 21 که جهان به سمت محوری شدن دانش پیش میرود و نیاز متخصصان و مدیران آشنا به علوم پیشرفته بیش از پیش احساس میشود، آموزش ...
بیشتر
مقدمه: در دو دههی اخیر، آموزش عالی به عنوان یکی از مهمترین عناصر تشکیل دهندهی جوامع پیشرفته نقش بسیار حیاتی در رشد و توسعهی علوم، فنآوری اطلاعات و ارتباطات شبکهی اینترنت ایفا نمودهاست. در آستانهی قرن 21 که جهان به سمت محوری شدن دانش پیش میرود و نیاز متخصصان و مدیران آشنا به علوم پیشرفته بیش از پیش احساس میشود، آموزش عالی نیز مسؤولیت سنگینی را در قبال اجتماع و جامعهی جهانی بر دوش خود احساس میکند. این مقاله در صدد شناسایی اجزای سرمایهی فکری در نظام آموزش عالی دولتی پزشکی و غیر پزشکی استان اصفهان بوده است.
روش بررسی: نوع پژوهش تحلیلی و جامعهی آماری شامل کلیهی اعضای هیأت علمی دانشگاههای اصفهان، صنعتی، کاشان، علوم پزشکی اصفهان و علوم پزشکی کاشان (1830 نفر) بود که با روش نمونهگیری طبقهای تصادفی 480 نفر از آنان در سال 1390 انتخاب شدند. ابزار تحقیق شامل پرسشنامهی استاندارد بر اساس مطالعهی Torres بود که روایی آن با استفاده از روایی محتوایی و صوری و پایایی آن با استفاده از محاسبهی ضریب Cronbach's alpha (97/0 = r) تأییدگردید. تحلیل دادهها با استفاده از نرمافزار 18SPSS و در دو سطح آمار توصیفی و استنباطی صورت گرفت.
یافتهها: سرمایهی فکری و اجزای آن که شامل سرمایهی انسانی، سرمایهی ساختاری و سرمایهی رابطهای میباشد، در دانشگاههای دولتی استان،کمتر از سطح متوسط بود و رابطهی بین سرمایهی انسانی، سرمایهی ساختاری و سرمایهی رابطهای مثبت و معنیدار بوده است. از طرفی، بین میانگین اجزای سرمایهی فکری در دانشگاهها بر حسب محل و سابقهی خدمت، تفاوت معنیداری مشاهده شد، به طوری که سرمایهی ساختاری در دانشگاه اصفهان بیش از سایر دانشگاههای دولتی استان و نیز این سرمایه در اعضای هیأت علمی با سابقهی کار 1 تا 10 سال بیش از 11 تا 20 سال بود. و از سوی دیگر، سرمایهی انسانی و سرمایهی رابطهای در اعضای هیأت علمی با سابقهی کار 21 سال به بالا بیش از 11 تا 20 سال بود؛ اما تفاوت بر حسب سایر مشخصات دموگرافیک معنیدار نبوده است.
نتیجهگیری: دانشگاهها با به کارگیری چارچوپ سرمایهی فکری به عنوان یک ابزار اکتشافی، قادر به حل مشکلات جدید مدیریتی، اشاعهی منابع نامشهود و نیز ارتباط با ذینفعان و جامعه خواهند شد.
فرحناز صدوقی؛ فربد عبادی فرد آذر؛ مریم احمدی؛ زکیه پیری
دوره 8، شماره 6 ، بهمن و اسفند 1390، ، صفحه 734-753
چکیده
مقدمه: حافظهی سازمانی به عنوان یکی از ابزارهای اجرای مدیریت دانش شناخته شده است. هدف این پژوهش طراحی مدل حافظهی سازمانی برای بخشهای مدارک پزشکی مراکز آموزشی و درمانی بود.روش بررسی: این مطالعه به صورت توصیفی- کاربردی بود و در سال 1386 انجام گرفت. کارکنان مراکز آموزشی و درمانی وابسته به دانشگاه علوم پزشکی تبریز جامعهی ...
بیشتر
مقدمه: حافظهی سازمانی به عنوان یکی از ابزارهای اجرای مدیریت دانش شناخته شده است. هدف این پژوهش طراحی مدل حافظهی سازمانی برای بخشهای مدارک پزشکی مراکز آموزشی و درمانی بود.روش بررسی: این مطالعه به صورت توصیفی- کاربردی بود و در سال 1386 انجام گرفت. کارکنان مراکز آموزشی و درمانی وابسته به دانشگاه علوم پزشکی تبریز جامعهی پژوهش را تشکیل میدادند. شناسایی فرایندها و شناسایی دانشهای مورد نیاز فعالیتهای بخش مدارک پزشکی از طریق پرسشنامه و مصاحبه انجام گرفت. بر اساس نیازسنجی انجام شده و بررسی مدلها، الگوی پیشنهادی تهیه و سپس از طریق آزمون دلفی در معرض قضاوت متخصصان مدارک پزشکی قرار گرفت. از روشهای آمار توصیفی برای تحلیل دادهها استفاده شد.یافتهها: کارکنان بخش مدارک پزشکی معتقد بودند در صورت وجود دانش و اطلاعات لازم عملکرد بهتری خواهند داشت(85 درصد). آنان وجود حافظهی سازمانی را ضروری میدانستند (98 درصد) و بروز اشتباهات، کندی کار، بینظمی، نارضایتی و سردرگمی مشتریان را از مشکلات مربوط به جابهجایی کارکنان بر شمردند (86 درصد). اکثریت (80 درصد) مدلهای ارایه شده برای حافظهی سازمانی وظیفه- محور بودند .الگوی نهایی حافظهی سازمانی در این پژوهش، به صورت یک سیستم در نظر گرفته شد و دروندادها و فرایندهای آن مشخص گردید؛ نتایج مورد انتظار سیستم نیز به عنوان بروندادها ارایه شدند.نتیجهگیری: یک سیستم حافظهی سازمانی که دانش سازمانی را به وظایف کاری مربوط نماید، از ضروریات یک بخش مدارک پزشکی است و میتواند باعث بهرهوری و یادگیری سازمانی شود. در این پژوهش، مجموعهی مؤلفهها و موجودیتهای الزامی یک سیستم حافظهی سازمانی فعالیت- محور به عنوان ابزاری برای اجرای مدیریت دانش در بخشهای مدارک پزشکی ارایه شده است.